دومین سمینار آموزشی جشنواره فیلم کوتاه سما در قالب سمینار آموزش کارگردانی بعداز ظهر دوشنبه با حضور مسعود فراستی منتقد سینما برگزار شد. 
 
در سینمای ایران فیلم ساز تولید نمی شود
در ابتدای نشست، فراستی در پاسخ به سوال یکی از حاضران مبنی بر اینکه چرا ما در حوزه نقد به یک استاندارد نمی‌رسیم و در حوزه تربیت منتقد در سینما ضعف داریم، گفت: به دلیل اینکه در سینمای ایران فیلم ساز تربیت نمی‌شود منتقد هم وجود ندارد. هر چند میزان سواد منتقدان ایران از میزان سواد فیلم سازان بالاتر است و منتقدان با همین سواد نیز از پس کارهای بی‌کیفیت سینمای ایران بر می‌آیند. در سینمایی که هر کس از مادر خود قهر می‌کند فیلم ساز می‌شوند فیلم‌ها به دو گونه ساخته می‌شوند یا برای جشنواره و یا برای جذب گیشه. در خصوص مورد دوم یک فیلم ساز برای جذب گیشه به اولین ژانری که فکر می‌کند کمدی است. فکر می‌کنند که ساختن کمدی به همین راحتی است در حالی که کمدی یکی از سخت‌ترین حوزه‌ها برای ساختن فیلم است. 

امروز در سینما نیاز به نقد جدی داریم
فراستی در بخشی از سخنان خود به فضای حاکم بر نقد پرداخت و افزود: ما در سینمای امروز ایران نیاز به نقد جدی و اساسی داریم. هر چند با نقد به طور جدی مقابله می‌شود. شما حساب کنید وقتی یک فیلم ساز مطرح مثل بهروز افخمی ضد نقد است وای به حال دیگران اما باز هم نقد در چنین جامعه‌ای کار خود را انجام می‌دهد. 

منتقد با فیلم ساز پدر کشتگی ندارد
فراستی ادامه داد: به محض اینکه به یک فیلم ساز میگویی فیلم بدی ساختی، کارگردان آن اثر فکر می‌کند منتقد با او پدر کشتگی دارد، اما منتقدان در گام اول با اثر یک فیلم ساز سر و کار دارد. متاسفانه ما عادت کرده‌ایم با یکدیگر به زبان تعارف سخن بگوییم، در حالی که نباید این طور باشیم. 

در نقد دل شکستن هنر است
این منتقد سینما در سخنانی که باعث شعف حاضران شد ابراز داشت: شاعری می‌گوید «تا توانی دلی به دست آور دل شکستن هنر نمی‌باشد» اما من می‌گویم در نقد دل شکستن هنر است. راست گفتن، درست گفتن و صراحت کلام در نقد حرف اول را می‌زند. یکی از دلایلی که مسئولان و فیلم سازان ما نقد را قبول ندارند، این است که سینمای ما، سینمای لوسی شده و تحت تاثیر تعارفات بی‌پایه و اساس قرار گرفته است. این را هم بگویم تا وقتی دولت به فیلم سازی بپردازد، اوضاع از این بهتر نمی‌شود که چند وقتی است که عرصه بر فیلم سازان دولتی تنگ شده است. 

نقد برای من یک درگیری درونی است
منتقد برنامه «هفت» ابراز داشت: اگر موضوعی برای شما به درگیری شخصی تبدیل نشود، آن موضوع خوب از کار در نمی‌آید. نقد در زندگی من به یک درگیری شخصی تبدیل شده است. به عنوان مثال اگر فیلمی را ببینم و در مورد آن نقد ننویسم شب خوابم نمی‌برد. نگاه منتقد باید این گونه باشد. 

فروش فیلم‌های نوروزی درست نیست
فراستی در لابلای صحبتهای خود گریزی به فروش فیلم‌های نوزوزی زد و گفت: به نظر من این میزان فروش نمی‌تواند صحیح باشد ولی اگر صحیح هم باشد، باز هم اتفاق خاصی برای سینمای ما نیفتاده است.
 
وی افزود: ما باید یاد بگیریم به موضوعات به شکل درست نگاه کنیم. بسیاری از فیلم‌ها هستند که سوژه خراب کن هستند. چقدر فیلم با موضوع دینی وجود دارد که در نهایت به فیلم ضد دینی تبدیل شده است. به همین دلیل است که میگویم نقد صحیح است که می‌تواند سینما را در مسیر درست خود قرار دهد.
 
منتقد باید قواعد سینما را بلد باشد
فراستی در پاسخ به سوالی مبنی بر جایگاه منتقدان در سینما و داشتن طرف گیری آنها ابراز داشت: من این صحبت را قبول ندارم که منتقد باید بی‌طرف باشد. به طور حتم باید یک منتقد طرف گیری داشته باشد و خودش در نقد حضور داشته باشد. یک منتقد باید سینما را بلد باشد و قواعد و تاریخ آن را به طور کامل بداند.
 
وی اظهار داشت: منتقد به هیچ عنوان یک فیلم ساز شکست خورده نیست. من به هیچ عنوان جایگاهم را با یک فیلم ساز عوض نمی‌کنم. منتقد و فیلم ساز دو شخصیت متفاوت هستند که کاملا از هم جدا هستند. 

ایران چیزی به اسم سینما ندارد
یکی از حضار در خصوص سینمای ایران از فراستی پرسید که وی گفت: در کشور ما هرچند وقت یکبار فیلم خوب ساخته می‌شود اما ما چیزی به اسم سینما نداریم و دلیلش وجود سینمای دولتی در ایران است. در نظر داشته باشید کشور آمریکا با سینمای خود هرکاری انجام می‌دهد و اگر سینما را از آنها بگیریم زمین میخورند، اما ما از این فرصت استفاده نمی‌کنیم. 
 
فراستی در انتها هم در خصوص سید شهیدان اهل قلم اظهار داشت: اینکه مرتضی را فقط بعد از تحول روحی او ببنیم، نگاهی سطی است. مرتضی کسی بود که از روشن فکری عبور کرد. به واقع، این شهید شخصیتی بی‌بدیل داشت.

وی تصریح کرد: «روایت فتح» او بی‌نظیر است. در میان تمام آثار به جا مانده از شهید آوینی، نظریه‌های وی از همه مهم‌تر بود، هر چند که آن نظریه‌ها با شهادتش ناتمام ماند. آوینی مهمترین منتقد مسلمان بعد از انقلاب است و همانطور که می‌خواست از دنیا رفت و در جستجوی همین نوع مرگ بود. این را بگویم که آوینی آدم حسابی بود.