محمد جواد لاریجانی:
از دیدگاه هاشمی فقط پیرمردان بالای ۶۰ سال میتوانند انقلابی باشند
محمدجواد لاریجانی گفت: اگر تلقی افرادی مانند آقای هاشمی از انقلابی بودن را بپذیریم، فقط پیرمردان بالای ۶۰ سال میتوانند انقلابی باشند که آنها نیز به تدریج میروند و بدینگونه دفتر انقلابی بودن بسته میشود؛ اما این دیدگاه غلطی درباره انقلاب است.
وی افزود: پس از آن، مقام معظم رهبری بحث «نفوذ» را مطرح کردند که آن هم یک بحث کلیدی مرتبط با شرایط امروز کشور است و پس از نفوذ نیز، بحث «انقلابیگری» و «انقلابی بودن» از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد که به نظرم انتخاب این واژه هم از جهت ظرفیت و هم از جهت تناسب با شرایط و راهگشا بودن در میدان عمل(praxis)و قابل طرح بودن در عرصه بینالمللی بسیار داهیانه است.
این کارشناس ارشد مسائل راهبردی با اشاره به اینکه «انقلاب» یک مفهوم بسیارقدیمی در سپهر سیاسی است، گفت: قدیمیترین متن مدون راجع به انقلاب مربوط به ارسطوست که انقلاب را به سه دسته تقسیم کرد: دسته اول: انقلاب برای تغییر قانون اساسی است و نه برای تغییر دولتمردان. دسته دوم: انقلاب مربوط به تغییر دولتمردان هستند و نه تغییر قانون اساسی و دسته سوم: انقلابها مربوط به تغییر توامان دولتمردان و قانون اساسی یک کشور است و اگر فردی در این پروسهها شرکت کند، به هر اندازه که مشارکت داشته باشد انقلابی است.
لاریجانی خاطرنشان کرد: ارسطو برای انقلابی بودن دو رکن قائل است که یکی "باور" به تغییرات است و دیگری میزان "مشارکت" در آن.
* نقد 2 دیدگاه غلط درباره «انقلابی بودن»/ چرا تلقی امثال هاشمی و روحانی درباره انقلابیگری نادرست است؟
وی در ادامه انقلاب اسلامی ایران را یک نقطه مرجع(bentchmark) برای فهم تحلیلهای سیاسی مسائل معاصر و از جمله موضوع انقلابی بودن و انقلابیگری عنوان کرد و با بیان اینکه "قبل از اینکه بخواهم استنباط خودم را درباره نظرات مقام معظم رهبری بیان کنم، باید برخی از تلقیهای رایج را ارزیابی کنیم" و این تلقیها را نقد کنیم.
نویسنده کتاب «تدین، حکومت و توسعه»، یک تلقی بسیار رایج درباره انقلاب را تلقی «تاریخی» از انقلابی بودن عنوان و خاطرنشان کرد: این تلقی را بیشتر در صحبتهای آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و آنهایی که سن بیشتری در جناح موسوم به اصلاحات دارند میبینیم؛ آنها غالبا از چنین تلقی ای درباره انقلاب استفاده میکنند. طرفداران مفهوم تاریخی از انقلابی بودن میگویند "صرفاً آنهایی انقلابی هستند که از خرداد سال 42 وارد پروسه انقلاب شدهاند و در پیروزی انقلاب مشارکت داشتند، زندان رفتند، شکنجه شدند و فعالیت کردند تا انقلاب پیروز شود."
* اگر تلقی هاشمی را بپذیریم، فقط پیرمردهای بالای 60 سال میتوانند انقلابی باشند
لاریجانی با این توضیح که مفهوم تاریخی از انقلاب، مد نظر مقام معظم رهبری نیست چرا که خطاب ایشان در غالب مواقع به نسلی است که در زمان پیروزی انقلاب شاید حتی به دنیا هم نیامده بودند، تصریح کرد: منظور مقام معظم رهبری آن است که هر فردی اعم از جوان و یا نوجوان میتواند انقلابی باشد در حالی که به آن مفهوم تاریخی فقط پیرمردان بالای 60 سال میتوانند انقلابی باشند که آنها نیز به تدریج میروند و بدینگونه دفتر انقلابی بودن بسته میشود. بنابراین یک تفاوت جدی میان ارائه مفهوم زنده، متحرک و دینامیک از انقلابی بودن با مفهوم هیستوریک(تاریخی) که آرام آرام مندرس میشود وجود دارد و به همین دلیل معنای مدنظر رهبر معظم انقلاب از انقلابی بودن، مفهوم تاریخی آن نمیتواند باشد.
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به تلقی های دیگر از مفهوم انقلابی بودن در اظهارات مقامات شاخص سیاسی کشور، این بار به دیدگاهی که غالباً در سخنان حجتالاسلام حسن روحانی رئیس جمهور دیده میشود و رسانه های دوم خردادی نیز در این زمینه میدان داری می کنند، اشاره کرد و گفت: این دیدگاه «انقلابی بودن» را با «تندروی» و «پرخاشگری» و «شعار دادن صرف» یکی میداند، در حالی که طبیعتا هیچ کس نمیتواند مردم را به تندخویی و شعار دادن بیجهت توصیه کند و این هم نمیتواند مفهوم انقلابی بودن از نظر مقام معظم رهبری باشد.
* تبیین مفهوم صحیح از انقلابی بودن/ انقلابیگری چیست؟ چه کسی انقلابی است؟
رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی پس از معرفی برخی تلقی های غلط رایج از مفهوم انقلابی بودن در بیانات بعضی از شخصیت شاخص سیاسی کشور، میگوید: برای واکاوی و ارائه معنای صحیح از مفهوم انقلابی بودن مجبوریم به اصل خود انقلاب اسلامی ایران بازگردیم؛ انقلاب در ایران حادثه بزرگی بود، و از این حادثه دو جریان اجتماعی و تجربه بزرگ متولد شد که در حال تحول هستند، با محیط اجتماعی تعامل پیدا میکنند و مرتبا ازداخل آنها پدیدههای دیگری میجوشد.
محمدجواد لاریجانی جریان اول مستخرج از حادثه بزرگ انقلاب اسلامی در ایران را "بنای یک نظام سیاسی - مدنی براساس عقلانیت اسلامی" عنوان کرد و گفت: از دل این جریان، جمهوری اسلامی بیرون آمد و نظامی ایجاد شد که مشروعیتش براساس اسلام تعریف میشود و سازوکار دموکراسی نمایندهای(representative democracy) را در داخل خودش جایگزین کرده است و اتفاقا خیلیها در ابتدا گمان میکردند این نظام کار نمیکند که فکر اشتباهی بود.
* آنها که میگفتند انتخابات ایران مهندسی شده است،بیشترین تبلیغات را برای رای آوری برخی کاندیداها کردند/اگرمهندسی شده بود چرا تبلیغ میکردید؟
وی در همین زمینه با گریز به مسئله برگزاری انتخابات در کشورمان، خاطرنشان کرد: هر انتخاباتی که در کشور برگزار میشود، یک انتخابات با آثار وسیع بینالمللی است، به طور مثال در انتخابات اخیرغربیها ابتدا تبلیغ کردند "انتخابات اصلا چیست؟ آنها(نظام جمهوری اسلامی) هر کسی را بخواهند از درون صندوق درمیآورند و انتخابات در ایران مهندسی شده است!" اما بعداً خودشان هم به دنبال این بودند که نام چه کسی از صندوق بیرون میآید؟ اگر این مسئله مهندسی شده بود، پس چرا آنها منتظر بودند؟ و چرا این میزان تبلیغ میکردند؟
* اینکه گفته میشود مردم ایران تحت تاثیر رسانههای غربی رای دادند حرف غلطی است
نویسنده کتاب نقد دینداری و مدرنیسم افزود: در داخل کشور فقط یک صداوسیما را داشتیم اما آنها با چیزی حدود 100 شبکه تلویزیونی ماهوارههای، با دسترسیهای آسان، حجم وسیعی از تبلیغات را به داخل ایران پمپاژ میکردند. البته مردم ایران مردمی دانا هستند و خیلی از حرفهای آنها را گوش نمیدهند و عمل نمیکنند و ما هرگز نباید بگوییم انتخابات تحت تاثیر این حرفها بوده است. منتها کسانی که معتقد بودند انتخابات در ایران فرمالیته(صوری) است باید از آنها پرسید پس چرا به این اندازه سرو صدا کردند؟ این نشان میدهد خود آنها هم میدانستند انتخابات در ایران درست و سالم برگزار میشود.
محمد جواد لاریجانی با اشاره به نتایج جالب انتخابات اخیر در کشور، و با تاکید بر اینکه هیچ فردی نمیتوانست بگوید این انتخابات از قبل مهندسی شده بود، گفت: مثلاً در تهران لیست اصلاحطلبان پیروز شدند، البته نه اینکه همگی افراد حاضر در این لیست اصلاحطلب باشند، بلکه به این معنا که لیستی مورد حمایت اصلاحطلبان بود و رای خوبی هم آوردند. اما در برخی استانها که تبلیغات وسیعی هم بود، اصولگرایان رای آوردند و در مجلس آینده اکثریت اصولگرایان با طیفهای مختلف وجود دارند که این هم خلاف تبلیغات سیاسی رایج بود.
وی افزود: فایده اصلی انتخابات آن است که این نظام مدل خیلی جالبی از دموکراسی را عرضه کرده و هر دور که انتخابات در ایران چرخ میخورد، این نظام قویتر و ریشهدارتر میشود و تجربه مدنی ملت ما بیشتر میشود.
معاون اسبق وزارت امور خارجه کشورمان و نویسنده کتاب درسهای سیاست خارجی با بیان اینکه دومین دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی ایران، نهضت بیداری اسلامی بود، تاکید کرد: انقلاب اسلامی ایران در کل امت به دنبال احیای ارزشهای اسلامی است. هر کسی در هر کجای جهان از خودش سوال میکند که چرا یک مسلمان باید توسری خور باشد؟ و اینکه چه تعهدی به اسلام داریم؟ کافی است شما نگاه کنید به تقید مسلمانان حتی در کشورهای غربی که به ظواهر اسلامی توجهی نمیکنند. چه اتفاقی رخ داده است؟ من قبل از انقلاب اسلامی به کشورهای اروپای غربی میرفتم، به ندرت مسلمانانی بودند که ظواهر را حفظ میکردند و تعداد کمی هم به مساجد میرفتند اما حالا مساجد بسیارپرجمعیت است، زن محجبه در هر خیابانی دیده میشود، غذای حلال همه جا هست؛ این بدان معناست که نهضت بیداری اسلامی فراگیر شده است؛ اگرچه در بعضی ازکشورهای اسلامی که انقلابی رخ داد، توسط گروههای سیاسی ناتوان و توطئههای صهیونیستی به انحراف کشیده شد، اما نهضت بیداری اسلامی یک واقعیتی است که همزاد انقلاب اسلامی ایران است و تداوم دارد.
محمد جواد لاریجانی ادامه داد: پس از این واکاوی، باید انقلابی بودن را با این دو دستاورد تعریف کنیم، یعنی فردی انقلابی است که اولاً معتقد به این دو جریان(بنای نظام مدنی-سیاسی بر اساس عقلانیت اسلامی و نهضت بیداری اسلامی) باشد. و بعد از اعتقاد، باید با تمام وجود برای پیشبرد اهداف و "مشارکت" در این پروسه همت بگذارد و صرفا اعتقاد نداشته باشد.
وی با تاکید مجدد بر اینکه فرد انقلابی باید به آن رکن دوم(بیداری اسلامی) هم نظر داشته باشد، تصریح کرد: آن فرد انقلابی که مدنظر مقام معظم رهبری است، اینگونه است که در داخل به جمهوری اسلامی قائل است و البته نمیگوید خارج به من چه ارتباطی دارد؟ بلکه باید به آن جنبه بیداری اسلامی که منبعث از تفکرات امام خمینی(ره) است عمیقاً قائل بوده و در آن مشارکت هم داشته باشد. برای ما مهم است که اسلام چگونه تبلیغ میشود و بیداری اسلامی با چه مسائلی روبروست. پس «اعتقاد» و «مشارکت» ملاک انقلابی بودن است. البته هر چیزی درجاتی دارد؛ یک انقلابی کامل کسی است که همه وجودش را وقف این دو اعتقاد کند و آن را در همه شئون انقلاب پیاده کند.
* انقلابی بودن فقط به شرکت در مراسمات نیست/ دانشجو و خبرنگار و ... هم میتواند انقلابی واقعی باشد
دانش آموخته منطق ریاضی از دانشگاه برکلی آمریکا در ادامه سخنان خود درباره این مسئله که چگونه یک فرد در ایران می تواند در حوزه ها و عرصه های مختلف «انقلابی» عمل کند، خاطرنشان کرد: مثلاً یک دانشجوی انقلابی معتقد است تجربه بزرگ ملت ایران تجربه بسیار کلیدی است و تعهدش به نهضت بیداری اسلامی تعهد بسیار وسیعی است و میداند چگونه درس بخواند. یک درس خواندن انقلابی داریم و یک درس خواندن بخور و نمیر و زورکی. درس خواندن انقلابی این است که فرد میخواهد در این پروسه اجتماعی در نظام اسلامی با همه وجود مشارکت کند و تصمیم بگیرد که کجا کار کند. ممکن است در قسمت فرهنگی، حقوقی، فنی و یا در قسمتهای دیگرمشغول شود. این فرد از کار کردن خسته نمیشود.
محمدجواد لاریجانی با تاکید بر اینکه دانشجوی انقلابی این نیست که صرفاً در یک مراسم شرکت کند، افزود: نظر مقام معظم رهبری این است که دانشجوی انقلابی معتقد به این جمهوری اسلامی و دستاوردهای بزرگ آن باشد، نه آنکه تفکر سکولار داشته باشد و بگوید کشوری مثل ژاپن مگر اسلام دارد؟ این به پیروی از مکتب اهلبیت نیست. دانشجوی انقلابی میتواند افقهای علم وصنعت را بشکافد و خسته نشود و تمام وجودش را در این راه وقف کند.
وی ادامه داد: در عالم رسانه نیز همینگونه است؛ اگر فرد انقلابی بخواهد خبری بدهد همواره این سوال را از خودش میپرسد که چگونه میتوانم حقایق را به مردم برسانم که موثر باشد؟ نه اینکه شخصی بگوید من میخواهم یک رپرتاژ بدهم که پول خوبی نصیبم شود. ممکن است او ژورنالیست حرفهای هم باشد ولی اجارهای و مزدور(انجام کار، صرفاً به قصد گرفتن مزد) است. مانند بعضی از این روزنامه های اجاره ای که امروز به یک نفر اجاره اش می دهند و فردا به فرد دیگر.
این کارشناس مسائل راهبردی با اشاره به تاکیدات رهبر معظم انقلاب خطاب به روحانیون درباره لزوم انقلابی بودن و انقلابی ماندن، تصریح کرد: یک عالم دینی انقلابی دغدغهاش این است که چگونه باید از این دستاوردها دفاع کند و برای مردم، اسلامی که «مندرس» نیست را تبیین کند و خسته نشود و دنبال این نباشد که در جلساتش 50 هزار نفر شرکت کنند و یا دو نفر شرکت کنند؛ چون هدفش چیز دیگری است.
محمد جواد لاریجانی با تاکید بر اینکه انقلابی بودن در همه شئون میتواند وارد شده و نحوه رفتار را عوض کند و به همین دلیل است که کشورما با انقلابی بودن سرپا مانده و همین روحیه غرب را ناراحت کرده است، به اظهارات اخیر یکی از مقامات آمریکا در کنگره مبنی بر اینکه "ایرانیها هنوز جهات انقلابی بودن را دارند" اشاره کرد و گفت: انقلابی بودن زمان ندارد، کهنه نمیشود و مربوط به یک دوره بین خرداد 42 تا بهمن 57 نیست. بلکه نسل به نسل نو میشود و ممکن است افرادی در این میان انقلابی باشند و بعد از مدتی از آن بیفتند.
وی تاکید کرد: اینگونه هم نیست که فردی انقلابی باشد و به زن و بچهاش نرسد، لباس تمیز نپوشد و فقط دعای کمیل برود. فرد انقلابی مصمم به اجرای کارهای بزرگ است.
* چرا به انقلابیون برچسب «خشونت» میزنند؟/ اتفاقا فرد انقلابی، باهوش، داهی و خوشمشرب است
این کارشناس مسائل راهبردی با انتقاد شدید از برچسبزنیهای زشت به جوانان انقلابی در کشور از سوی برخی شخصیتها، گفت: چرا باید به افراد انقلابی، "تگ"(برچسب) خشن بودن زده شود؟ اتفاقاً فرد انقلابی «باهوش»، «داهی» و «خوشمشرب» است، اما از سوی دیگر یک انقلابی باید این سوال همواره برایش مطرح باشد که چرا مسلمانان یمن کشته میشوند؟ گناه مردم سوریه چیست؟ جبهه مقاومت چیست؟ چرا مردم مصر ازحکومتی که از دل خودشان بجوشد و مستقل باشند محروم هستند؟ چرا باید صهیونیستها بر کشورهای عربی حاکم باشند؟ چرا صهیونیستها بر مکه و مدینه مسلط هستند؟ این مفهوم از انقلابی بودن، بسیار سرزنده، عمیق و پرظرفیت است و همه شئون زندگی را دربرمیگیرد.
محمدجواد لاریجانی در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به اینکه سیاسیون هم انقلابی و غیرانقلابی دارند، گفت: یک گرایش سیاسی زمانی انقلابی است که معتقد به تجربه مدنی ملت باشد و برای تعمیق این نظام کار کند، نه اینکه بلندگوهایش درخدمت سکولاریسم و لیبرالیسم باشد. ممکن است یک جریان سیاسی در خود افراد باسابقه در انقلاب داشته باشد و رسانههای پرادّعا در اختیار داشته باشد اما انقلابی نباشد. انقلابی بودن سیاسیون بسیار مهم و تاثیرگذار است و سیاستمداری که به نهضت بیداری اسلامی حساس نیست، انقلابی نیست.
وی با بیان اینکه برخی از مسئولان و سیاسیون راجع به دموکراسی صحبتهایی میکنند که حتی در ادبیات لیبرالها هم وجود ندارد، افزود: این نشان میدهد برخی دوستان دموکراسی را اصلا نمیشناسند و شیپور را از قسمت گشادش میدمند.
* اینکه میگویند چون مردم به ما رای دادند پس به بلوغ سیاسی رسیدهاند توهین به مردم است/ این آقایان دموکراسی را نفهمیدهاند
این کارشناس ارشد مسائل راهبردی در این زمینه افزود: مقام معظم رهبری در همه انتخابات اولین تقاضایشان این است که همه اقشار در این پروسه شرکت کنند و انتخاب خود را مطابق خواست خودشان درست انجام دهند. مردم در این دوره نیز به ندای رهبری پاسخ دادند و در انتخابات شرکت کردند. حال گروهی هستند که رای مردم تهران به مذاقشان خوش نمیآید و آنها را متهم به این میکنند که تحت نفوذ رسانههای اجنبی بودهاند! این حرف زیبایی نیست، اما از آن زشتتر کسی است که رای مردم تهران به مذاقش خوش آمده و بهبه و چهچه میکند و میگوید که مردم به «بلوغ سیاسی» رسیدهاند. این حرف توهین به مردم است. و به ظاهر تعریف از مردم تهران است ولی در اصل تعریف و تمجید از خود است. مردم تهران هر انتخابی داشته باشند باید مورد احترام باشند نه اینکه چون یک فرد یا گروهی خاص را انتخاب کردند به بلوغ سیاسی رسیده باشند. این حرفهای آقایان موافق دموکراسی نیست. در دموکراسی باید نظر مردم را هرچه که بود محترم بشمارند.
* اینکه بگوییم مردم در اثر توصیههای رسانههای خارجی به یک گروه رای دادند سخنی نامطبوع و توهینآمیز است
لاریجانی با این تاکید که "اینکه ما بگوییم مردم تهران در اثر توصیههای رسانههای خارجی به یک گروه رای دادند یک سخن نامطبوع و توهینآمیزاست"، خاطرنشان کرد: ما باید یاد بگیریم که به رای مردم احترام بگذاریم. چون عدم قبول غیر از احترام است. در دموکراسی باید مابین چیزی که به آن اعتقاد داریم و "احترام گذاشتن" تفاوت قائل شویم. در آستانه انتخابات بتدریج کشورهای مختلف برای تبلیغ یک گروه خاص سرمایهگذاری کردند که این یک پدیده اجتماعی است که باید آن را درک کنیم و بپرسیم چرا این کارانجام شد. آنها که به دنبال سعادت ملت ایران نیستند. ممکن است غرض و شیطنتی داشته باشند وحتی ممکن است آنهایی را که تبلیغ میکردند را نخواهند. نباید برخی سیاسیون سادهاندیش هم از این تبلیغها لذت ببرند، بلکه هر چقدر آنها از اجنبیها دوری کنند و دور آنها خط بکشند دولتهای خارجی ناکام میشوند. مقام معظم رهبری قبل از انتخابات گفتند از آنها اظهار تبری کنید. آنهایی که تبری نجستند اشتباه بزرگی مرتکب شدند. اما نباید در اینجا مردم را با سیاسیون قاطی کرد. سیاسیون از هر جناحی دیدند اجانب بر روی آنها سرمایهگذاری میکنند باید با تبری توطئه آنها را خنثی کنند.
* کسی که میگوید اگر مردم به ما رای ندادند باید ببینیم اشکال ما کجاست، دموکراسی را نفهمیده است/ اقبال مردم پدیده اجتماعی است نه معیار حق و باطل
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به بعضی اظهارات و رفتارهای شاذ و غیردینی برخی سیاسیون ملبس به لباس روحانیت، گفت: سیاسیونی که لباس روحانیت را بر تن دارند باید درد اولشان، درد دین باشد. برخی از فضلا که تازه وارد گود سیاست شدهاند میگویند:"اگر مردم به ما رای ندادند باید ببینیم اشکال ما کجاست؟" اینها نیز دموکراسی رانفهمیدهاند و تازه کار هستند. اگر مردم به ما رای ندادند باید ببینیم چه پروسهای بوده و چرا مردم اقبال نداشتند. اقبال مردم پدیده اجتماعی است نه معیار حق و باطل؛ حق و باطل را نباید با رای اندازهگیری کرد. بخصوص علمای دین نباید اینچنین باشند. حق و باطل را باید براساس استدلال قبول کنیم و البته به رای مردم هم احترام بگذاریم. متاسفانه در برخی مواقع روحانیونی هستند که مباحثی را مطرح میکنند که سکولارها و لیبرالها هم آن را بیان نمیکنند.
این تئوریسین مطرح اصولگرا در این زمینه با ذکر مثالی گفت: در جریان جنبش والاستریت آمریکا، مردم نظر خاصی داشتند اما رهبران نظام سرمایهداری معتقد بودند نظام سرمایهداریشان درست است و این صرفاً یک پدیده اجتماعی است. وقتی آنها برباطلشان به این میزان پافشاری میکنند، علمای دین ما باید 10 برابر آن در حقشان پافشاری کنند نه اینکه حرفهای سوپرلیبرال و سوپر سکولار بزنند.
* برخی در لباس دم زدن از رای مردم، کاملاً مستبدانه عمل میکنند/ فتنه 88 مصداق روشنی برای این موضوع بود
محمدجواد لاریجانی در ادامه این گفتوگو با بیان اینکه در برخی موارد هم دم از مردم زدن میتواند در لباس استبداد ظاهر شود، خاطرنشان کرد: در فتنه 88 که یک کودتای کامل علیه دموکراسی بود اتفاقاتی به اسم این که "رای من کجاست" رخ داد. اما مگر دموکراسی در خیابان اندازهگیری میشود؟ چرا صندوقهای رای را رها و در سر خیابانها به دنبال دموکراسی بودند؟ استبداد همیشه اینگونه نیست که بگوید برای مردم ارزش قائل نیستیم، از قضا بعضی افرادی که دم از مردم میزنند گاهی رفتارشان میتواند کاملاً مستبدانه باشد که نفوذ در این موارد بیشتر اتفاق میافتد. نفوذ به دنبال این است که نظام پا نگیرد و هر کجا زمینهای برای این کار باشد سرمایهگذاری انجام میشود. وقتی مقام معظم رهبری بحث نفوذ را مطرح کردند نباید بحث آن را با دعوا و جنجال باز کنیم. یکی از برکات انتخابات این است که فضایی باز میشود که مباحث اصولی مطرح شود.
* تحلیل رفتار غیرانقلابی هاشمی رفسنجانی/نمونه بارز افرادی مانند هاشمی که ریل عوض کردند، آیتالله منتظری بود
در ادامه این گفتوگو خبرنگار تسنیم از محمدجواد لاریجانی پرسید: مردم و بویژه قشر جوان، این روزها می بینند که برخی افرادی که شاید از روزهای آغازین انقلاب اسلامی هم همراه با انقلاب بودند، امروزه حرفهای دیگری می زنند و بعضاً اظهاراتی به زبان جاری می کنند که خود غربی ها هم از گفتن آنها اکراه دارند. یکی از نمونه های مشخص آن، شخصیتی همچون آیت الله هاشمی رفسنجانی است که عمری را در مبارزه با استکبار و بویژه آمریکا سخنرانی کرده اما امروز می گوید اساساً غربی ها غیر از شفافیت از ما چیزی نمی خواهند! در حالی که گمان می کنم اگر همین جمله را به آقای اوباما عرضه کنیم و بپرسیم آیا حقیقتاً شما غیر از شفافیت از جمهوری اسلامی چیز دیگری نمیخواهید، بعید است با آن موافقت کند! به عقیده شما چرا چنین دگردیسیهای مهمی در این افراد سابقاً انقلابی رخ می دهد؟ و آیا جوان امروزی حق ندارد با خود بگوید وقتی بعضی از آن انقلابیها این چنین رویگردان شدهاند، من با چه امیدی می توانم انقلابی بمانم؟
محمدجواد لاریجانی در پاسخ به این سوال اینگونه اتفاقات را در انقلاب، "غیرقابل اجتناب" توصیف کرد و گفت: نمونه بارز اینگونه افراد آیتالله منتظری بود. وی مبارزات وسیعی داشت، از یاران امام(ره) بود و به انقلاب اعتقاد عمیق داشت. او بهترین مجموعه کتابها را راجع به ولایت فقیه که برگرفته از فقه بود نوشت که من غالباً به آنها مراجعه میکنم و همواره برای ایشان طلب غفران و آمرزش دارم. اما وی به جایی رسید که در مقابل فقیه، رهبر و انقلابی مسلم ایستاد و مواضعی گرفت که مواضع غربیها بود.
* انقلابی بودن «ژنتیکی» نیست
وی با تاکید بر اینکه "انقلابی بودن «ژنتیکی» نیست، بلکه یک وضعیت «اکتسابی» است، افزود: اتفاقا نکتهای که مقام معظم رهبری بر روی آن تاکید دارند این است که یکی از جهات نفوذ، "تغییر جهت در انقلابی بودن" است که دلایل مختلفی دارد. عدهای مسیرشان را عوض میکنند، منتهی نسل جوان نباید یک مفهوم تاریخی از انقلابی بودن بگیرند و بعد ببینید که آیا افرادی که به تعبیر تاریخی آن،انقلابی بودند امروز هم انقلابی هستند یا خیر؟ و این را معیار زنده یا غیرزنده بودن انقلاب عنوان کنند. این یک اشتباه در فهم است. نفوذ بر روی این موضوعات کار میکند.
نویسنده کتاب مقولاتی در استراتژی ملی تاکید کرد: زنده کردن بحث انقلابی بودن اتفاقا برای نسل امروز ضروری است، چون دشمن بر روی آن کار میکند.
خبرنگار خبرگزاری تسنیم در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به ارزیابیها و نقدهای مفصل محمدجواد لاریجانی در موضوع برجام، گفت که شما در مصاحبه ای که پیش از این با تسنیم داشتید ضمن ارزیابی مفصل نکات حقوقی برجام، به مقدمه سیاسی آن اشاره ویژه و منحصر به فردی داشتید و نقایص و کژتابی های موجود در این بخش که کمتر مورد توجه سایر منتقدان قرار می گرفت را شاید قابل مقایسه با بخش اعظمی از نقایص فنی آن می دانستید. مقصودم از این مقدمات آن است که از شما درباره نقشی که فرامتن و کانتکس حاکم بر برجام دارد، سوال کنم. آیا شما کلیت برجام را در صورتی که ملاحظات و پیشگیری های لازم صورت نگیرد، مدخلی برای نفوذ می دانید؟
* برجام یک سند بسیار "نامتوازن" است/ سخن گفتن از برجامهای 2 و 3 و 4 قبول "خود انزوایی" است
محمدجواد لاریجانی در پاسخ به این سوال گفت: برجام سندی است که دولت فعلی براساس آن تعهدی را پذیرفته و باید این سند از سوی دو طرف به نحو دقیقی انجام شود.تعهدات ما تا حد بسیار زیادی انجام شده و بیشتر تعهداتی که باقی مانده، مربوط به طرف مقابل است. البته من معتقدم سند برجام سند "بسیار نامتوازن"ی است. ما کارهای عظیم را یکدفعه انجام دادیم. به طور مثال یک راکتور بسیار عظیم(اراک) و تاسیسات فردو را از کار انداختیم، نطنز را محدود و ساخت سانتریفیوژهای جدید را متوقف کردیم و اورانیوم غنی شده را نیز به خارج کشور انتقال دادیم و دیگر چیزی نداریم. حالا نشستهایم تا ببینیم دولتهای غربی چه کار میکنند.
وی با تاکید بر اینکه تهاجمی که به اسم توانمندی هستهای ضد جمهوری اسلامی آغاز شد و اسم آن را مقابله با سلاح هستهای گذاشتند، هدفش توانمندی کلی نظام بود، اظهار داشت: مقام معظم رهبری همواره تاکید داشتند که برجام و توافقات انجام شده، صرفاً مربوط به مسائل هستهای است، منتها در داخل و خارج کشور گرایشی داشتیم که میگویند این تازه اول کار است، تابوی ارتباط با آمریکا شکسته و ایران با جهان وارد معامله شده و برجامهای 2و3و4 در راه است؛ این حرفها در حقیقت "قبول خود انزاویی" است.
وی در پایان این بخش از گفتوگوی خود با تسنیم تاکید کرد: مگرجهان محصور در آمریکا و غرب است؟ البته ما بدمان نمیآید که با جهان ارتباط خوب داشته باشیم اگرچه در برخی مواقع این رابطه معقول نیست. به طور مثال اگر شما بخواهید تکنولوژی خاصی بخرید میگویند باید حقوق بشر- به آن شکلی که ما می گوییم- را هم رعایت کنید. که این نشان دهنده یک رابطه نامعقول است؛ ما باید حواسمان باشد با چه کسی معامله میکنیم. غربیها بر این عقیدهاند که پس از برجام تغییری در رویکرد ایران در قبال رژیم صهیونیستی اتفاق بیفتد. چرا آنها به اینگونه صحبتها معتقدند؟ اصلا برجام چه ربطی به منطقه و رژیم صهیونیستی دارد؟ معلوم است که اینها بذری را کاشتهاند و به دنبال میوه آن هستند؛ اما اشتباه میکنند. برجام مربوط به مناقشهای است که ظالمانه علیه ما مطرح شده بود.
با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید
ارسال نظر