مهدی کرباسیان از مدیران باسابقه اقتصادی ایران است که در 37 سال سپری شده در مناصب گوناگون مدیر ارشد بوده و از معدودد مدیرانی است که در گمرک، درمنصب مدیرکل یا جانشین وزیر اقتصاد، در سازمان تامین اجتماعی، در وزارت نفت، در وزارت راه و حالا در مدیریت صنایع معدنی فعالیت کرده و می کند. این پراکنده کاری شاید یکی از دلایل است که وی نمی تواند تصمیم های دقیق مبتنی بر نظریه ای منسجم اتخاذ کند.

وی که با انرژی فوق العاده ای به مدیریت ایمیدرو پیوست و در نخستین برنامه تبلیغاتی اش تاکید کرد منابع لازم ارزی برای اجرای 7 طرح فولادی برجا مانده از دولت نهم را تامین خواهد کرد و  نتوانست، اکنون به هر دری می زند تا کارخانه های بزرگ فولاد مثل فولاد مبارکه، ذوب آهن و فولاد خوزستان را از سقوط به دره مرگ نجات دهد.

مهدی کرباسیان اما در مسیر خوش خیالی نجات دادن فولاد سازها به جای اینکه گوشه چشمی هم به کاهش هزینه های فولادسازان کند و از مسیر افزایش بهره وری بخشی از تنگناها را حل کند راه حل های بعیدی ارایه می کند. در تحلیلی از او که روی سایت اتاق بازرگانی تهران درج شده آمده است: " اختصاص وامی همانند خرید خودرو به صنعت فولاد برای تحریک تقاضا پیشنهاد می شود تا تقاضا تحریک شود".

این پیشنهاد بعید و عجیبی از یک مدیر ارشد اقتصادی است که توجه ندارد طبیعت تقاضا برای خودرو با سرشت تقاضای فولاد تفاوت بنیادین دارد. خودرو یک کالای بادوام مصرفی است که وام گیرنده بلافاصله آن را مصرف می کند و ورق و تیر آهن کالاهای واسطه ای هستند که باید در تولیدلوازم خانگی و همین خودرو و مسکن و ساختمان به کارگرفته شوند که با رکود دست و پنجه نرم می کنند.

از سوی دیگر گویا این معاون ارشد آقای نعمت زاده فراموش کرده است افزایش تعرفه در دنیای امروز ابزاری ناکارآمد شده است و ایران می خواهد مسیرش برای ورود به سازمان تجارت جهانی را هموارکند. دگرگونی در ساخت و ساز با هدف افزایش سهم فولاد نیز از پیشنهادهای غریب رییس هیات عامل ایمیدرو است که به نظر می رسد در دنیای مدرن ساخت و ساز که به سوی سبک سازی در ساخت است مغایرت داشته باشد.

این مدیر ارشد که دنبال نجات دادن فولاد سازان از سقوط است خواستار برپایی سیستم قدیمی جایزه صادراتی شده است که با توجه به وضع بودجه دولت به نظر نمی رسد چندان مقبول افتد. در حالی که به گفته مدیران فولاد 20 درصد تولیدات 1394 در انبارها خاک می خورد، عقد قرارداد 4 میلیارد دلاری با شرکت دانیلی ایتالیا که در هیاهوی قرار داد های خرید هواپیما و خودرو در دسترس نقد قرار نگرفت و فراخوان برای ورود سرمایه گذاران خارجی به فولاد از خواست های عجیب مدیریت ارشد فولاد ایران است.

پیشنهاد کارشناسان این است که  هزینه کارخانه های فولادسازان در مسیر کاهشی قرارداده شود و مدیریت هزینه به طور جدی  صورت پذیرد. آیا داشتن تیم فوتبال و سایر تیم های ورزشی از منابع فولاد سازان باید تا ابد ادامه داشته باشد؟ کدام عقل سلیمی حکم می کند کارخانه ای که تولیدات آن در انبارها خاک می خورد هزینه گزاف برای درج آگهی به صورت غیر عادی به یک گروه مطبوعاتی خاص را قطع نکند؟ کاش مدیریت ارشد فولادسازی ایران یک بار هم که شده به همین مخارج کوچک اما پرشمار فولاد سازان توجه کند و مدیریت هزینه و رشد بهره وری را در دستور کار قرار دهد.

به طور مثال و با توجه به امکان ادغام مدیریت کلان فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان آیا نمی شود این ادغام را برای چابک سازی دو کارخانه که در نزدیک هم هستند در دستور کار قرار داد؟ ساعت 24 قصد دارد در باره مسایل یاد شده با مدیران و کارشناسان صنعت فولاد گفت و گو کرده و راه حل های کارشناسان را برای اطلاع افکار عمومی و مقامهای ارشد دولتی انتشار دهد.