زن مورد علاقه سعودیها برای ریاست جمهوری آمریکا+عکس
ساپْرَک فرزند نامشروع افزایش مناسبات سعودی- صهیونیستی- آمریکایی برای ایجاد خاورمیانه جدید متناسب با رویکردهای غربی- صهیونیستی و سایکسپیکو 2 در منطقه غرب آسیاست.
به گزارش پارس به نقل از مشرق، ورود لابیهای سرمایه داری در مسیر هدایت و کنترل افکار عمومی در آمریکا موضوع تازهای نیست. خاندانهای قدرت و ثروت شناخته شده آمریکایی همواره حمایتهای سیاسی و مالی خود را معطوف به گروهها و جریانهای سیاسی نموده و در زمینههای تبلیغاتی حضور گسترده در انتخابات مختلف آمریکا دارند تا در آینده بتوانند از مهره های وارداتی خود در عرصه تصمیمگیریهای سیاسی داخلی و بینالمللی استفاده نمایند. اما موضوع تازه دیگری که این روزها در همین راستا خود را در عرصه سیاسی آمریکا نشان میدهد، تشکیل لابی سعودی در آمریکا با اهداف ویژه است.
خاندان حاکم عربستان سعودی در سایه ماجراجوییهای اخیر خود در منطقه به دنبال تضمینهای بیشتر برای تکیه به آمریکا جهت استمرار حاکمیت خود در عربستان سعودی است. پادشاه جدید عربستان که بر اساس رویکردهای ایدئولوگ و افراطی خود و حامیانش کمتر از پادشاه گذشته از حمایت آمریکایی ها برخوردار است، آن ها همچنین به دنبال پر کردن خلأ ناشی از حدف برخی بازیگران بینالمللی نظیر بندر بن سلطان از دایره تصمیم سازی عربستان بر آمده و نیاز و ضرورت احیای مجدد مراکز ثقل استراتژیک عربستان در آمریکا را احساس می کنند.
سعودی ها در سایه جنگهای اخیر که در منطقه به راه انداخته و رویکرد گستردهای که در حمایت از تروریسم دارند، با همراهی سردمداران آمریکایی سعی در بهبود چهره حاکمیت ریاض در داخل آمریکا دارند تا حمایت از این رژیم پادشاهی برای نسل های آینده سیاسی در این کشور با مشکل مواجه نشود. تمام آنچه که گفته شد انگیزه دوجانبه مقامات سعودی - آمریکایی در تشکیل کمیته روابط عمومی عربستان و آمریکا است که تلاش برای آغاز آن از نیمه سال گذشته کلید خورده و هدف از آن نیز دسترسی به شهروندان آمریکایی و آموزش آنها درباره همه مسائل مربوط به روابط عربستان و آمریکا و امور عربی اعلام شده است.
شبکه سی ان ان البته این لابی سعودی را مشابه لابی صهیونیستی در آمریکا توصیف کرده و در گزارش خود اعلام کرد که تا چند روز دیگر عربستان نیز نظیر اسرائیل از داشتن گروه فشار – لابی - مختص خودش در آمریکا برخوردار خواهد شد. دفتر این کمیته در واشنگتن خواهد بود. ناظران سعودی معتقدند که این کمیته، تحولی ویژه در روابط عربستان و آمریکا است، زیرا اولین کمیته در نوع خود در زمینه تماس مستقیم بین مردم عربستان و آمریکا به شمار می رود.
دولت عربستان در همین راستا تمام تلاش خود را برای اقدامات سیاسی تأثیرگذار در داخل آمریکا و نفوذ در ادارات تصمیمسازی این کشور و احیای مجدد روابط مهرههای حاکمیت سعودی با شخصیتهای تأثیرگذار آمریکایی به کار گرفته است، این پروژه به ویژه بعد از آن کلید خورد که سعودی ها در قانع کردن آمریکا برای عدم توافق هستهای با ایران یا اتخاذ مواضع سختگیرانهتر بر ضد سوریه شکست خوردند.
البته برخی نویسندگان سعودی سعی دارند تشکیل این کمیته را در راستای تقابل با لابی صهیونیستی در آمریکا معرفی کرده و مدعی شوند که این اقدام جلوی یکه تازی فرهنگی رژیم صهیونیستی در آمریکا را می گیرد، اما نگاهی کلی به ابعاد منافع و اهداف مشترک رژیم سعودی و صهیونیستی در منطقه نشان میدهد که دو گروه در راستای همپوشانی اهداف یکدیگر تشکیل شده و سعی دارند افکار عمومی مقامات آمریکایی را تا حد ممکن با پروژه های خود در منطقه همراه کنند.
سعودی ها با تشکیل این کمیته به دنبال پر کردن خلأ افرادی نظیر بندر بن سلطان در ساختار حاکمیتی جدید خود هستند، هدفی که در گذشته نیز در پس پرده برخی انتصابات مقامات سعودی نظیر انتخاب عادل الجبیر سفیر سابق عربستان در آمریکا به عنوان اولین وزیر کلیدی خارج از خاندان حاکم سعودی خود را نشان داده است. بندر بن سلطان از سال 1983 تا 2005 سفیر عربستان در آمریکا بود و مأموریت اصلی تعریف شده وی ایجاد ارتباط عمیق با مقامات آمریکا بود.
سلمان الانصاری تحلیلگر سیاسی سعودی که در ایالات متحده آمریکا اقامت دارد و به نظر میرسد به دنبال رسیدن به مدیریت ساپْرَک است، 16 مارس آینده را زمان آغاز به کار کمیسیون روابط عمومی عربستان و آمریکا معرفی می کرد. الانصاری از افرادی است که نظریه مضحک وجود ارتباط بین گروهک تروریستی داعش و ایران را مطرح کرده است. البته دیدگاه های عجیب و سطح شخصیتی وی به اندازهای نیست که پروندهای نظیر بازاریابی جهت بهبود مناسبات آمریکا و عربستان به وی سپرده شود.
برنامه کاری ساپرک
به نظر نمیرسد سعودی ها برای مدیریت این مجموعه غیر از آنچه که از سبک فعالیتهای آیپک تقلید میکنند، بتوانند ابداعات قابل توجهی داشته باشند، آنها مانند گذشته پول را به عنوان مهم ترین ابزار برای خرید شخصیت های مختلف آمریکایی، مطمح نظر خود قرار خواهند داد. نورم کولمن سناتور سابق جمهوریخواه که در گذشته بیانیهای در محکومیت اقدامات نژادپرستانه و انتشار دیدگاههای افراطی از سوی عربستان در دنیا منتشر کرده، بعد از شکست در انتخابات سال 2008 قراردادی را با موسسه هوگان لوویز منعقد کرد که از سوی دولت عربستان حمایت مالی می شود.
این موسسه یکی از دهها موسسه ای است که نظیر شورای ناتو، شورای سیاست های خاورمیانه و آکادمی خاورمیانه از سوی عربستان کمک مالی میشوند. این در حالی است که مؤسسات مذکور خود را مؤسساتی غیرانتفاعی می دانند. کریگ هولمن در رابطه با تغییر مواضع سریع کولمن مینویسد: متأسفانه یکی از عناصر سابق قانون گذاری آمریکا به سلاحی برای یک دولت خارجی تبدیل شده است.
همین سیاست امروز نیز دنبال میشود، پس از بذل و بخششهای گسترده بندر بن سلطان از دلارهای نفتی سعودی در واشنگتن، معاون وی یعنی عادل الجبیر مسیر رئیس سابق خود را در زمینه درهم تنیدگی روابط با مؤسسات تصمیمسازی آمریکا دنبال میکند. تلاشهای اینچنینی عربستان در آمریکا با عقد قراردادهای گسترده بین رژیم حاکم سعودی با شرکتهای بزرگ و جهانی در بخش رسانه ای و روابط عمومی نظیر شرکت "ایدلمن" و "بودِستا گروپ" برای بهبود موقعیت و وجهه عربستان در دنیا همزمان شده است.
لی وانگ نویسنده آمریکایی در مقالهای در سایت اینترسپت از این حمایت پرده بر می دارد.تحلیلگران اعتقاد دارند که این موضعگیری بودستا نشان دهنده تمایل سعودی ها برای موقعیت کلینتون در انتخابات داخلی دموکرات ها و انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است. این در حالی است که سابقه کلینتون نیز نشان میدهد که وی عادت به دریافت رشوه های سعودی دارد. گرچه موسسه کلینتون برای جلوگیری از انتقادات بیشتر رقبا اعلام کرده که دریافت پول از عربستان سعودی را متوقف کرده و کلینتون نیازی به این پولها ندارد، اما وال استریت ژورنال مبالغ دریافتی کلینتون از عربستان را بین 10 تا 25 میلیون دلار ارزیابی می کند.
ارسال نظر