سینما یا کلاس سیگار کشی و الفاظ رکیک
این روز ها در فیلم های سینمایی یا شاهد حضور پر رنگ سیگار هستیم یا رفتار هایی که هیچ کدام در تایید سلامت اخلاقی نیست جالب این جا است که وقتی به این موارد در فیلم ها به وفور اشاره می شود در ادامه نقض هم نمی شود. تا سایرین متوجه نقد فیلمنامه نویس یا کارگردان نسبت به این رفتار غیر اخلاقی بشوند.
به گزارش پارس به نقل از مشرق،این روز ها در فیلم های سینمایی یا شاهد حضور پر رنگ سیگار هستیم یا رفتار هایی که هیچ کدام در تایید سلامت اخلاقی نیست جالب این جا است که وقتی به این موارد در فیلم ها به وفور اشاره می شود در ادامه نقض هم نمی شود. تا سایرین متوجه نقد فیلمنامه نویس یا کارگردان نسبت به این رفتار غیر اخلاقی بشوند. این در حالی است که موضوع فیلم هیچ ارتباطی به سیگار و یا رفتار هایی از این دست ندارد که تا این اندازه آنها را پر رنگ نشان می دهیم زمانی این تصاویر بیشتر منزجر کننده می شود که تعدادی از فیلم ها را در سالن سینما پشت سر هم ببینید گویی این نوع رفتار برای ژست فیلم و یا شخصیت طراحی شده و هیچ ارتباطی به نوع پرداخت آن ندارد.
این روز ها فیلم سینمایی «کوچه بی نام» به کارگردانی هاتف علیمردانی و تهیه کنندگی لشکری قوچانی به روی پرده سینما ها در حال اکران است. در برخی از صحنه های فیلم آنچنان حرفها بی پرده و یا صورت غیر مستقیم به اتفاقاتی اشاره می شود که اگر در کنار خانواده در سالن سینما نشسته باشیم شرمگین می شویم. انهایی که این فیلم را دیده اند ارجاع می دهیم به یکی از صحنه های فیلم با بازی باران کوثری و امیر آقایی در ماشین وی که یک مرد غریبه متاهل تا دم منزل دختری جوان می رود و در مورد مباحثی که دخترانه است و حتی عنوان کردنش با هم جنس خود موجب خجالت می شود صحبت میکند.
در صحنه های دیگری از این فیلم شاهد حرف ها و گستاخی های دختری بی بند و بار هستیم که به هیچ صراطی مستقیم نیست و دائم مشغول به رفتار غیر اخلاقی است و در برابر پدر و مادر خود ادب را رعایت نمی کند و با بدترین لحن صحبت می کند. نشان دادن این موارد که تا چه اندازه باید در سینما مطرح باشد یک بحث است اما بحث دیگری که در اینجا برایمان مهم است این است که در ادامه فیلم این مباحث غیر اخلاقی به درستی و آنچنان که باید مورد نقد قرار نمی گیرند و زشتی آن به مخاطب نشان داده نمی شود و یا حتی عاقبت چنین خود سری هایی را که نامطلوب است به نمایش نمی گذارد.
زمانی که در فیلمی به مباحث غیر اخلاقی اشاره می شود باید در همان اثر آن رفتار ها را مورد نقد قرار داد و نتیجه ملامت بار آن را برای مخاطب نه به صورت علنی بلکه در لایه های زیرین نشان داد نه این که به آن تا پایان اثر اشاره ای نکرد.
در پی این موضوع گفت و گویی با چند منتقد سینما داشتیم که در ادامه میخوانید:
حمید سلیمی منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری میزان درباره فیلم سینمایی کوچه بی نام گفت: کوچه ی بی نام فیلم قصه گویی است که یکی از مشکلات اجتماعی ایران که در رابطه گسست نقدها به تصویر می کشد و در واقع تصویری مناسب از واقع داخلی طبقه فرو دست ایران به نمایش گذاشته است. این فیلم با تکیه بر شخصیت ها مخاطب را با داستان اصلی فیلم همراه می کند.
وی افزود: بزرگترین ضعف کوچه بی نام ریتم آن است به طوری که در یک سوم میانی فیلم یعنی در دقایق سی تا هفتاد عملا هیچ اتفاقی نمی افتد و فاقد هر گونه جذابیتی است.
این منتقد تصریح کرد: هاتف علی مردانی با فیلم دوم خود با عنوان کوچه بی نام خیلی ها را غافل گیر کرد و متاسفانه در فیلم سومش با عنوان 7 ماهگی دوباره خیلی ها را نا امید کرد.
سلیمی ادامه داد: کارگردان این فیلم با استفاده از دکوپاژ ساده و در عین حال جذاب در ایجاد جذابیت بصری موفق بوده و در گرفتن بازی از بازیگران به خوبی عمل کرده است به طوری که سطح بازی بازیگران از استاندارد ایران بسیار بالاتر است.
وی با اشاره به وجود دیالوگ های سطحی و سخیف در کوچه بی نام بیان کرد: در کوچه بی نام و بسیاری از فیلم های مشابه چنین اتفاقی افتاده است در حالی که فرق هنرمند با افراد عادی در این است که به زیباترین شکل ممکن زشتی ها را نشان دهد اما تیم های ایرانی در این رابطه زیاده روی می کنند و در واقع به نوعی پرده دری و حتاکی در فیلم ها صورت می گیرد که این موضوع باعث می شود هنر ما از جایگاه اصلی خود فاصله بگیرد.
سلیمی عنوان کرد: صرف نمایش دادن این موضوعات به حل معضل کمک نمی کند در کوچه بی نام به طرز اقرار آمیزی با خانواده ای مواجهیم که همه آنها غیر از پدر خانواده بی ادب هستند و معلوم نیست آن پدر زحمت کش و مادر خانواده چرا این قدر در تربیت اعضای خانواده کوتاهی کرده اند به طوری که هر کجا خواهر بزرگتر با خواهر کوچکترش صحبت می کند در نهایت به مشاجره منجرب می شود با بدترین الفاظ با یکدیگر صحبت می کنند.
این منتقد گفت: تصویری که کوچه بی نام از جامعه ایران ارائه می دهد جامعه ای پر از کاستی های روانی و اخلاقی است که واقع گرا نیست زیرا این همه سیاهی در جامعه ما وجود ندارد.
سلیمی تصریح کرد: کوچه بی نام هر کجا که کاستی های قصه و فیلم نامه را نمی تواند پیش برد سعی می کند با ایجاد تنش بین شخصیت ها جذابیت ایجاد کند در حالی خیلی وقت ها مشاجره ها بدون هیچ دلیلی رخ می دهد این جا آسایشگاه روانی نیست خانه ای است که یک خانواده در آن زندگی می کند.
وی ادامه داد: مجموعه این شرایط نشان می دهد سینمای اجتماعی ما به جای پرداختن به مسائل کلیدی درگیر یک بازی فرسایشی برای نمایش دادن زشتی و پلشتی ها به بدترین شکل ممکن است که به جای سوق دادن جامعه ما به یک سمت و سوی خوب جامعه ما را به سمت پلشتی ها سوق می دهد.
وی خاطرنشان داد: در فیلم های جشنواره سی و چهار هم این موضوع به شدت مشهود بود در حالی که دوره این فیلم ها تمام شده اما گویا دوستان نمی خواهند این موضوع را باور کنند.
رضا درستکار دیگر منتقدان سینما در همین رابطه گفت: من" کوچه بی نام" را دوست نداشتم و به همنین دلیل نمی خواهم زیاد درباره آن صحبت کنم اما با تمام این تفاسیر برخی از دوستان فکر می کنند با گنجاندن دیالوگ های سخیف می توانند یک فیلم را واقعی یا جذاب کنند اما باید بگویم جذابیت با چنین دیالوگ هایی به وجود نمی آید.
اما نیما حسنی نسب نظری متفاوت دارد و می گوید:به نظر من همه چیز را می توان در سینما به تصویر کشید هر چند کوچه بی نام در رابطه با مشکلات یک خانواده است اما باید حتی مشکل این خانواده را هم به نمایش گذاشت قرار نیست در یک اثر سینماییدرباره مشکلات دنیا صحبت کنیم حتی اگر این مشکل در یک خانواده هم باشد قابلیت تبدیل شدن به یک فیلم را دارد.
وی افزود: به نظر من سینمای ایران سینمای دروغگو و پاستوریزه ای است چون نمی تواند واقعیت ها را به تصویر بکشد این دیالوگ های مطرح شده در "کوچه بی نام" حتی یک در صد از آنچه در کوچه و خیابان ما بیان می شود نیست. ما هر چیزی را می توانیم در سینمایمان به شکل هنرمندانه ای به نمایش بگذاریم اتفاقا به نظرم باید زشتی ها را به بدترین شکل ممکن نشان دهیم تا کراهت آن مشخص شود.
با تمام این تفاسیر امید است که روزی در یک سیستم مخاطب شناسی و جامعه شناسانه زبده تاثیر مخرب پرداختن به رفتار های غیر اخلاقی و رها کردن آن در فضای فیلمنامه مورد بررسی قرار بگیرد. "کوچه بی نام" می تواند نمونه نادرستی از این رفتار ها را برای مخاطب به تصویر بکشد البته نه در جهت بد نشان دادن آن، حتی در صحنه هایی که موجب خنده تماشاگر می شود تنها حاصل کمدی لحظه ای آن ریختن قبح موارد اخلاقی است. در این موارد باید رو به مسئولین و مدیران مربوطه که بی توجه اجازه اکران این فیلم ها را میدهند گفت این خنده ها در سالن نمایش حکایت همان ضرب المثلی است که می گوید خنده تلخ من از گیره غم انگیز تر است.
ارسال نظر