مجری معروف: مطب فزیوتراپی هم دارم
کار فیزیوتراپی یک کار درمانی است، اما زندگی من با کار رادیو و تلویزیون عجین شده است و طبیعی است که با این کار بیشتر مأنوس هستم.
به گزارش پارس به نقل از جام نیوز، شاید گفتوگو با مرد گفتوگوهای رسانهای، اندکی سخت باشد. کسی که زیر و بم مصاحبه را میشناسد و گفتوگوکردن را بلد است. بهقول معروف، اینبار کوزهگر در کوزه افتاد و ما بهسراغ مرتضی حیدری، مجری و گوینده و چهره نامآشنای گفتوگوهای ویژه خبری دیروز و پایش امروز رفتیم تا در زیرآلاچیق با او از رسانه و حاشیههایش سخن بگوییم. او در چهارمین روز از سال 1348 بهدنیا آمده و در محله سه راه آذری تهران در یک خانواده هفتنفره، قد کشیده است.
چهطور وارد عرصه اجرا شدید؟
همیشه از بچگی کار اجرا و گویندگی را دوست داشتم و در مدرسه همیشه شعر و سرود میخواندم. در دانشگاه نیز در مراسم مختلف، مجریگری میکردم و بعد از سالها تلاش و دادن آزمون موفق شدم وارد سازمان صداوسیما شوم.
در رادیو هم کار کردهاید؟
از اول جذب معاونت سیاسی شدم و آن موقع ادارهکل اخبار بود که هم صدا بود و هم سیما. بنابراین اداره پخش اخبار کلاً یک اداره بود. هم کار گویندگی رادیو انجام دادهام و هم تلویزیون، اما همیشه در کنار آن، نویسندگی کردهام و در تحریریه هم حضور داشتهام.
شما فیزیوتراپ هم هستید؟
بله. اول فیزیوتراپی خواندهام، بعد از آن دورههای خبرنویسی و خبرنگاری را گذراندهام.
هماکنون کار فیزیوتراپی هم انجام میدهید؟
بله. مطب دارم.
فیزیوتراپی را بیشتر دوست دارید یا کار در صداوسیما؟
کار فیزیوتراپی یک کار درمانی است، اما زندگی من با کار رادیو و تلویزیون عجین شده است و طبیعی است که با این کار بیشتر مأنوس هستم.
شهرت برایتان دردسرآفرین بوده است؟
دردسر نه، اما محدودیتهای جدی دارد که قابل درک و قابل پذیرش است.
شما محافظهکار هستید؟
سعی کردم نباشم و سعی کردم حرفهایگری را بر محافظهکاری ترجیح دهم.
تعریف شما از حرفهایگری چیست؟
یعنی دانش و تجربه کافی برای انجام کاری را داشته باشید و به اصول آن ملتزم باشید.
یک مجری تا چه حدی باید جسارت داشته باشد؟
جسارت، بهمعنی بی پروایی یا لحاظ نکردن قواعد و مقررات نیست. جسارت باید بهمعنای کار حرفهای کردن با رعایت اصول و خط قرمزهاست. این در وضعیتی است که شما مصالح سازمان و رسانه و خواست مخاطبان را به موقعیت و مصالح خودتان ترجیح بدهید و از عافیتطلبی بهدور باشید.
مردم از مجریان توقع دارند که شفافسازی کنند و شاید در برخی مواقع افشاگری کنند. شما در کار حرفهایتان تا چه حد به این اصل پایبند بودهاید؟
خیلی با افشاگری موافق نیستم. بیشتر با شفافسازی و اطلاعرسانی موافقم؛ چون افشاگری بار معنایی منفی دارد و وقتی میخواهید دست به افشاگری بزنید، در واقع از پشت پردههایی میگویید که باعث تخریب یک عده میشود. در صورتی که کار رسانه این نیست و شما باید شفافسازی و اطلاعرسانی کنید و این مخاطب است که باید در شعور و فهم خودش به تصمیم برسد.
گرایشهای شخصی خودتان را در گفتوگوهایی که انجام میدهید دخیل میکنید؟
تا آنجا که توانستهام سعی کردهام این اتفاق نیفتد، چون از اصول حرفهایگری بهدور است. مجری کمتجربه و کمدانش سعی میکند که منویات خودش را در مصاحبهها دخالت بدهد و بهنوعی، مجری وقتیکه مصاحبهای را اجرا میکند، مخاطب در پایان نباید متوجه شود که موضع مجری چه بودهاست.
علت کمرنگ شدن حضورتان در گفتوگوی ویژه خبری چیست؟
تقریباً چهار سال پیش برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته بودم و هنگامیکه برگشتم، تغییر مدیریت اتفاق افتاده بود و گفتوگوی ویژه خبری به باشگاه خبرنگاران جوان واگذار شده بود و بههمین دلیل از آن برنامه جدا شدم.
چرا در مصاحبه با رئیسجمهور، در مقایسه با دولت قبل شما را کمتر میبینیم؟
انتخاب مجری برای مصاحبه با رئیسجمهور و سران قوا، با هماهنگی میان سازمان و دفتر رئیسجمهور یا دفتر سران قوا اتفاق میافتد. نه آن موقع در انتخابم برای مصاحبه با رئیسجمهور دخالتی داشتم، نه امروز دخالتی دارم. سازمان و دفتر رئیسجمهور در گذشته به آن تصمیم رسیده بودند و الآن به این نتیجه رسیدهاند. البته من سال گذشته با آقای رئیسجمهور مصاحبه کردم.
خاطرهای از مناظرات ریاستجمهوری سال 92 در ذهن دارید؟
سال 92 در مناظره اول، بهدلیل ناراحتی برخی نامزدها، برنامه بهسمت قطع شدن و به هم ریختگی پیش میرفت که خوشبختانه ماجرا جمع شد.
شوخطبع هستید؟
در حوزه شخصی بله، اما در حوزه کاری جدی هستم.
توصیه شما به مجریانی که تازه وارد این عرصه شدهاند چیست؟
کار را خیلی جدی بگیرند. کار اجرا همیشه یک کار نو است. همیشه به مخاطب احترام بگذارند. البته معنی احترام این نیست که همیشه بگویند با عرض سلام و ادب و احترام، بلکه احترام را مخاطب در رفتار باید ببیند. همیشه با اطلاعات در مصاحبهها حاضر شوند و همیشه فکر کنند که این اجرا، اولین و آخرین اجرایشان است.
بیشتر در فضای مجازی خبر میخوانید یا روزنامه؟
معمولاً در فضای مجازی، اما روزنامههایی را نیز که به آنها علاقهمندم دنبال میکنم.
هفتهنامه صداوسیما را خواندهاید؟
بله، معمولاً هر هفته نگاه میکنم.
نظرتان درباره آن چیست؟
خیلی جای کار دارد، چون باید قوارهاش بیشتر از یک هفتهنامه داخلی باشد. هفتهنامه صداوسیما در یک سازمان حرفهای تولید میشود و چند ده هزار مخاطب دارد. بنابراین باید سطح اطلاعرسانی آن بالاتر برود.
عجیبترین سؤالی که تاکنون درباره شغلتان از شما پرسیدهاند؟
اینکه تا الآن تهدید به مرگ شدهاید.
خب تهدید شدهاید؟
نهخیر اصلاً. تهدید به هیچچیز نشدهام.
دوست دارید با چه کسی مصاحبه کنید که تاکنون موفق به گفتوگو با وی نشدهاید؟
آرزو دارم که با مقام معظم رهبری درباره سند چشمانداز مصاحبه کنم. تلاش هم کردهام، اما هنوز موفق نشدهام که امیدوارم این اتفاق بیفتد.
بهجز برنامههایی که مرتبط با حرفه شماست، کدامیک از برنامههای تلویزیون را دنبال میکنید؟
خیلی کم تلویزیون نگاه میکنم، چون خیلی گرفتارم. ولی اغلب برنامههای خبری را دنبال میکنم. گاهی هم سریال دلخواهم را تماشا میکنم.
مشغله کاری، شما را از زندگی شخصیتان دور نکرده است؟
بله، این ایراد وجود دارد.
دغدغه شما چیست؟
بزرگترین دغدغه من مطالعه است. همین حالا 56 جلد کتاب دارم که وقت نکردهام آنها را بخوانم.
در اجراهای امروزی جای خالی چه چیزی احساس میشود؟
من اجراهای آقای میرفخرایی را خیلی دوست داشتم و دارم.
اهل سفر هستید؟
بیشتر کاری و تحصیلی. سفر تفریحی خیلی کم میروم.
از صداوسیما مطالبهای دارید؟
سازمان باید بهسمت حرفهایگری و پرورش نیروهای حرفهای گام بردارد. مهمترین سرمایه سازمان، کارکنان آن است، نه ساختمانها و تجهیزاتش و از بین کارکنانش آنهایی ارزشمند هستند که حرفهای هستند و اصول حرفهای کار را بلدند و مسئولیتپذیرند و سازمان باید به این افراد بیش از گذشته توجه کند.
چه آرزویی دارید؟
آرزوی شخصی من این است که فرصت پیدا کنم دنیا را بیشتر بگردم.
و آرزوی شما برای تلویزیون چیست؟
امیدوارم که انتخاب اول مردم ایران باشد.
کلام آخر
امیدورام این هفتههای باقیمانده تا پایان سال، برای مردم ایران هفتههای خوبی باشد.
ارسال نظر