به گزارش پارس به نقل از رصدمراغا ؛ هر حرکت سیاسی نیاز به تکاپو و تلاش دارد و هر حرکتی مستلزم روشن شدن اهداف آن است ؛ اهدافی که باید به‌اندازه‌ای روشن و کاربردی باشد که قابل‌دستیابی و پیگیری باشند ، بخصوص اگر این حرکت و آن اهداف ، ادعای یک نهضت عظیم تاریخی را داشته باشد.

نهضت چیزی فراتر از انقلاب است ، نهضت یک حرکت مستمر و درازمدت است که آن‌هم بر روی اهدافی مشخص ، نهضت اسلامی ما هم از این قاعده مستثنی نیست و آن‌هایی که امروز به‌عنوان اصولگرایی می‌شناسیم باید نماینده این طرز فکر باشند . البته هدف و آرمان مشخص است ، آنچه امام عزیز مشخص کرده‌اند ، آنچه از طرف مقام معظم رهبری به‌عنوان اصول معرفی‌شده‌اند . اکنون مرد میدان می‌طلبد ؛ افرادی که بتوانند اصول مشخص‌شده از طرف امام جامعه را پیگیری و اجرا کنند. به‌راستی سؤال اساسی این است : آیا هرکسی می‌تواند ادعای اصولگرایی بکند؟ آیا باکمی ظاهرسازی یا چند صباحی رنگ باختن یا ادعاهای جذاب می‌توان مدعی اصولگرایی شد ؟ اصول و شاخص‌های اصولگرایی ازاین‌قرارند :
اصل اول « ایمان و هویت اسلامی و انقلابی و پایبندی به آن»
اصل دوم « عدالت »
اصل سوم « حفظ استقلال سیاسی – نان به نرخ روز نخوردن »
اصل چهارم « تقویت خودباوری و اعتمادبه‌نفس ملی »
اصل پنجم « جهاد علمی و اعتقاد به آن »
اصل ششم « ثبت و تأمین آزادی و آزاداندیشی »
اصل هفتم « اصلاح و تصحیح روش‌ها »
اصل هشتم « شکوفایی اقتصادی»
خطوط و موازین مثل روز روشن است ، آنچه برای نماینده این جریان باید سرمشق و الگو باشد و دستگاهی که مثل یک کاتالیزور قوی سره را از ناسره بازمی‌شناسد و محک مشخص‌کننده اصولگرایی است ، در اختیار ما و جمع‌ها و تشکل‌های وابسته به این جریان است ، منتهی مشکلی در این میان در برخی از شهرها بروز کرده و کار را دشوار می‌کند ، مشکل یافتن افرادی است که با این معیارها و موازین دقیق همخوانی داشته و نماینده تام این جریان باشند ، آن‌هم در روزگاری که کمی غبارآلود بوده و تشخیص عرصه دشوار است .
روی سخن یک نسل سومی با عزیزان و بزرگوارانی است که در این روند ، انتخاب‌گر هستند ؛ در همین گروه‌ها و تشکل‌ها این نکته مدنظر قرار نمی‌گیرد که به‌جای انتخاب بد از بدتر کاش به تربیت انقلابی دست بزنیم و به‌جای انتخاب این نوع افراد ، دنبال تربیت افراد مؤمن ، صالح و انقلابی باشیم که وجب‌به‌وجب با اصول انقلاب و نظام تربیت‌شده و نفس کشیده باشند ؛ نا سلامتی ما وامدار همین نوع تربیت‌ها هستیم ، راهی که پشیمانی در آن راه ندارد ، راهی که بزرگان انقلاب همچون شهیدان مطهری و بهشتی و امام خامنه‌ای به دنبال آن بوده و آن را روشن کرده‌اند .
تا کی در شهرهای این کشور دنبال برخی افراد باشیم و به خاطر برخی اغماض‌ها و یا ناچاری‌ها و باوجود عدم لیاقت و قابلیت کافی آنان برای نمایندگی این‌چنین تفکر عمیق و نابی باز حرف تکراری ناچاریم و کسی نیست و خوب بد از برتر است را بر زبان جاری کنیم و چنین افرادی را نماینده تام تفکر اسلامی و انقلابی به جامعه معرفی کنیم . راه بهتری حتماً سراغ داریم .
و آن راه تربیت افراد آماده‌به‌کار و ارزش محوری است که تمام همت آن‌ها نه منافع شخصی و گروهی ، نه ثروت و قدرت و نه حرکت ضد منافع نظام است ، بلکه حرکت آن‌ها در جهت تقویت نظام و احیای تفکر ناب انقلابی و اسلامی و نهضت امام است .
البته این با جوان‌گرایی ناشیانه و یا دل بستن به جوانانی که بدون وصل به این جریان عظیم و ریشه‌ی سترگ و محکم و بر طبق منافع و فرصت‌طلبی‌هایی وارد عرصه شده‌اند متفاوت است ؛ جوان‌گرایی و حرکت جوانان اگر ضمیمه به اعتقاد راسخ به اصول امام و انقلاب و موازین رهبری نباشد جز فرصت سوزی چیزی همراه نخواهد داشت .
هشدارها ازاین‌قرار است به‌جای گزینه‌هایی مثل بد از بدتر ، انقلابی و انقلابی‌تر ، اصلح و اصلح‌تر می‌تواند روی میز جریان اصولگرایی باشد ، به شرط‌ها و شروط‌ها و آن تلاش نسلی ، همه‌گیر و همه‌جانبه برای تربیت افرادی است که ما را از آزمون‌وخطاهای معمول این سال‌ها نجات دهد و به فضل الهی این شدنی است که « وَلا تَهِنوا » سست نشوید « وَلا تَحزَنوا » اندوهگین نشوید « وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ » شما برترید اگر ایمان داشته باشید! (سوره مبارکه آل‌عمران آیه ۱۳۹)
به‌جای درماندگی قدمی روبه‌جلو برداریم ، قدمی که با همراهی پیشکسوتان عرصه مجاهدت‌های انقلابی یقیناً موفق خواهد بود ؛ ما نیاز به بازخوانی اندیشه‌ای بزرگان این نهضت باشکوه داریم ، بازخوانی که راه را به ما نشان خواهد داد ، ان‌شاءالله به توفیق الهی آن‌ها را بازخوانی خواهیم کرد .