به گزارش پارس به نقل از مهر، وضعیت منطقه به گونه ای است که سعودی‌ها و ترک‌ها که بازنده اصلی ماجراهای امنیتی و نظامی در منطقه هستند، هوس دخالت در سوریه، آن هم به‌منظور مبارزه با داعش کرده‌اند. انتشار این خبر که گویا آمریکایی‌ها هم با آن موافقت کرده‌ و طرح‌های آن را مدیریت می‌کنند، موجی از انتقادها در منطقه را به‌دنبال داشت.

 

گفته می‌شود سعودی‌ها در حال آموزش ده‌ها هزار نیروی نظامی در شمال این کشور هستند که شامل نیروهای نظامی مصری، اردنی، مراکشی، سودانی و اماراتی است که این نیروها قرار است در آینده برای مقابله با داعش از طریق خاک اردن راهی جنوب سوریه شده و به‌زعم خود با تروریست‌های حاضر در خاک این کشور بجنگند.

 

شاید برخی با این پروژه و یا ایده ساده‌انگارانه برخورد کرده و عبود کنند، اما واقعیت‌های رفتاری آل‌سعود و ترکیه در طول یکی دو سال گذشته نشان می‌دهد که باید انتظار هر اقدامی را از آنها داشت. در حالی که در تهران کسی باور نمی‌کرد سعودی‌ها زیر نگاه آمریکایی‌ها به مجمع‌الجزایر بحرین لشکرکشی کرده و قیام مسالمت‌آمیز مردم این جزایر را سرکوب کنند، همین نگاه در مورد یمن هم وجود داشت و کسی انتظار مداخله نظامی از سعودی‌ها و ائتلاف خودساخته آنها به این منظور را نداشت.

 

اما در هر دو مورد، سران ریاض که قافیه را در منطقه باخته‌اند، دخالت نظامی کردند و اکنون که عرصه را همچنان بر خود تنگ می‌بینند، بعید نیست دست به حماقت دیگری بزنند و در سوریه هم به بهانه مبارزه با داعش، نیرو پیاده کرده و به‌شکل رسمی جنگ جهانی سوم را آغاز کنند. این امر وقتی واقعی‌تر می‌شود که به گزارش‌های ریز و درشت منتشر شده در سوریه در مورد این احتمال توجه کنیم.

 

از یک‌سو کنفرانس خبری وزیر امورخارجه سوریه نشان داد که احتمال زیادی در این زمینه وجود دارد و از سوی دیگر، انتشار برخی گزارش‌ها از سوی مقامات روس در مورد آماده‌باش نیروهای نظامی ترکیه برای ورود به سوریه، حاکی از این واقعیت است که بدون شک جریان حامی تروریست‌ها در حال تهیه زیرساخت‌های لازم برای این مساله هستند.

 

اما تکلیف ما در این زمینه چیست؟ آیا باید مانند بحرین و یمن هجوم آنها را نظاره‌ کنیم یا اینکه می‌بایست در برابر این اقدام، به هر شکل ممکن واکنش نشان دهیم؟ واقعیت‌های میدانی حکایت از آن دارد که لولوی داعش می‌رود تا به جذب یک لولوی بزرگ‌تر کمک کند، لولویی که با توجه به میزان اختلالات روانی در میان سران سعودی و ترکیه و همچنین تشویق‌های رژیم صهیونیستی، کل منطقه را به‌آتش می‌کشد.

 

وظیفه ما در این زمینه، هشدار کلامی، رفتاری و در نهایت عملی به هرگونه خوش‌خیالی سعودی‌ها و ترک‌ها است. اگر سوریه عمق مقاومت به‌شمار می‌رود و در این پنج سال هزینه‌های مالی و جانی بسیاری برای حفظ آن داده‌ایم، اکنون خود را آماده ورود به یک عرصه بزرگ‌تر، عمیق‌تر و شدیدتر کنیم، چرا که آنچه در این درگیری تعیین خواهد شد، سرنوشت یکصدسال آینده آسیای جنوب غربی، یا همان جایی که غربی‌ها به آن خاورمیانه می‌گویند است. پس خودمان را برای یک مقابله سخت، خشن و تمام عیار با تروریست‌ها، حامیان آنها و دیوانه‌های قرن آماده کنیم.