به گزارش پارس به نقل از هنرآنلاین، وقتی از داریوش غذبانی درباره مضمون فیلم "خماری" می‌پرسم، پاسخ می‌دهد مضمون این فیلم درباره جوان‌های امروز جامعه است، کسانی که ما نمی‌دانیم چرا گاهی مسیر را به اشتباه می‌روند.

او همچنین می‌گوید معنی فیلم جشنواره‌ای را متوجه نمی‌شود و اینکه عده‌ای می‌گویند برای جشنواره فیلم ساخته‌اند، برای او مفهومی ندارد.

غذبانی فیلم‌های زیادی در عرصه فیلم کوتاه ساخته است. از فیلم کوتاه "حنانه" که موفق به چندین و چند جایزه از جشنواره‌های جهانی شد تا فیلم دیگر او به نام "مردان آفتاب".

"خماری" در بخش نگاه نو جشنواره فیلم فجر امسال حضور دارد. این فیلم با بازی مهرداد صدیقیان، کاظم سیاحى، سوگل خلیق، درباره خانواده‌ای است که فرزند معتادشان را به درمانگاه ترک اعتیاد می‌ برند. درمانگاه اما به علت پر بودن ظرفیت از قبول او سر باز می‌زنند و در این فاصله خانواده او باید فکری به حال خماری این شخصیت بکنند و این خانواده در به‌ در به‌ دنبال‌ پیدا کردن جنس برای فرزندشان می‌ روند و...

گفت‌و‌گو با این کارگردان سینما را می‌خوانیم.

درباره داستان فیلم "خماری" بگویید؟ به نظر می‌رسد فیلمی متفاوت در عرصه سینما باشد؟

این فیلم درباره زندگی جوانی است که با اتفاقات عجیبی روبرو می‌شود. گاهی اعتیاد و گاهی شور جوانی در او به اوج می‌رسد. وقتی برای تحقیق درباره جوان‌هایی که اعتیاد دارند به جنوب تهران رفتم، واقعاً متأثر شدم. دوست داشتم برای لحظه‌ای چشمانم را ببندم و این جوان‌های گرفتار و در بند اعتیاد را نبینم. جنوب شهر واقعاً حالم را عوض کرد. 

از تجربه ساخت اولین فیلم بلندخود راضی هستید؟

من وقتی فیلم می‌سازم به اولین کسی که نشان می‌دهم، مادرم است، اگر مادرم فیلم را دوست داشته باشد، این نشان می‌دهد که من کارم را درست انجام داده‌ام. تاکنون 15 فیلم کوتاه ساخته‌ام، اما شانزدهمین فیلمم را که ساختم و به مادرم نشان دادم، با لهجه جنوبی گفت: "ها این فیلم خوبیه..." آنجا بود که فهمیدم در این فیلمم کامل شده‌ام، یعنی فیلم‌های قبلی‌ام مشکلاتی داشته‌اند که مادرم در مورد آن‌ها این طور صحبت نکرد. 

فیلمنامه این فیلم را فرهاد توحیدی نوشته است، ایده از چه کسی بود و چگونه نوشته شد؟

آقای توحیدی یکی از بهترین فیلمنامه‌نویس‌های سینما هستند. ما اصولاً با فیلمنامه نویس خوب در سینما کمتر روبرو هستیم. او خیلی خوب داستان تعریف می‌کند و من دوست داشتم فیلمنامه، قصه منسجم و جمع و جوری داشته باشد. آنچه فرهاد توحیدی نوشت، همین ویژگی را داشت. قصه‌ای داشتم که با منیژه حکمت تهیه‌کننده و کارگردان سینما درمیان گذاشتم. خانم حکمت هم ایده بنده را به آقای توحیدی منتقل کردند و ایشان هم طرحی نوشتند و ما طرح را خواندیم. سه و یا چهار ماه تولید این کار به طول انجامید تا فیلمنامه اولیه نوشته شد. اردیبهشت و خرداد بود که فیلمنامه پس از یک سری تغییرات به دست ما رسید. به نظرم فیلمنامه جمع و جور و خوبی شده بود. در حیطه کارگردانی مؤلفه ها و علایقی دارم که برایم مهم است، موضوع فیلمنامه ذهنم را درگیر کرد و آن را ساختیم.

بازیگران این فیلم را چگونه انتخاب کردید؟

متاسفانه بازیگران سینما محدود به چند نام شده‌اند و کل فیلم‌های سینما اکثراً با نام این بازیگران ساخته می‌شود. مهرداد صدیقیان در شرایطی انتخاب شد که از قبل فیلم‌های او را دیده بودم. او یک خصلتی در رفتارش داشت که من از قدیم دوست داشتم. در واقع شخصیت پسر این فیلم شخصیت اکتیوی است که صدیقیان تنها بازیگری بود که می‌توانست گاهی بر عکس این موضوع عمل کند. به نظرم خود مهرداد خیلی کند، سرد و آرام است که این جزو استراتژی بازی‌اش به شمار می‌رود. این‌ها را با هم که تلفیق می‌کردم، حد وسطی به وجود می‌آمد که این خوب بود. مثل اناری که نه‌ ترش است نه شیرین و ملس است. به نظرم مهرداد این خصلت را داشت. او یک جاهای با توپ پر می‌آمد و سینه سپر می‌کرد و یک جاهایی هم عقب می‌کشید. مثلاً در برابر نامزدش یک جاهایی داد میزند و یک جاهایی به التماس می‌افتاد. من این بالا و یا پایین بودن شخصیت او را در طول فیلمبرداری دوست داشتم.

داریوش غذبانی

در چند سال اخیر تهیه کننده‌های سینمای ما محدود شده‌اند و ما فقط اسامی خاصی را در ذهن داریم. با خانم حکمت چه طور به توافق برای تهیه کنندگی این فیلم رسیدید؟

از سال 86 با خانم حکمت در یک فیلم مستندی به نام "لالایی" که به بوشهر سفر کرده بودند، آشنا شدم. خانم حکمت فیلم‌های کوتاه من را می‌دیدند تا اینکه چند سال پیش به خانم حکمت گفتم می‌خواهم با شما یک فیلم کار کنم. گفت من تهیه کننده‌ام هر کاری از دستم بربیاید انجام می‌دهم؛ تا پارسال که دیگر موضوع فیلمم جدی شد و با دو سرمایه گذار صحبت کردم. خود خانم حکمت گفت من کارهایش را انجام می‌دهم. با هم جلو رفتیم و خدا را شکر فیلم شروع شد. من هرگز از خانم حکمت نپرسیدم سرمایه‌گذار کیست، چرا که نمی‌خواستم در کاری به جز کارگردانی دخالت کنم.

چقدر مخاطب سینما برای شما حائز اهمیت است؟ در شرایطی که سینما دوره‌های سختی را گذرانده و با افت مخاطب در سالن‌های سینما روبرو بوده است.

مخاطب برای من خیلی مهم است. ببینید یک عده‌ای می گویند مخاطب برایمان مهم نیست و یا می گویند فیلم را برای جشنواره می سازنند و فیلم جشنواره‌ای... من نمی‌فهمم یعنی چه؟ مثلاً شما یک فیلم می‌سازی و پنج داور هم نظر می‌دهند و هزار نفر هم در جشنواره فیلمت را دیدند. این که تمام نمی‌شود، مهم این است که مردم فیلمت را ببینند.

یک عده هستند که نمی‌توانند با مردم ارتباط برقرار کنند، می گویند فیلم ما خاص است و برای جشنواره است. این‌ها به نظر من توجیه است. ابتدا باید فیلمت درست ساخته بشود و مردم ببینند و دیده بشود بعد برای جشنواره برود. وودی آلن می‌گوید: "من وقتی عینک می‌زنم، عده‌ای به من می‌گویند تو روشنفکر هستی یا زمانی که فیلمم نمی‌فروشد، عده‌ای می‌گویند فیلمش هنری است." به نظر من یک فیلم در مرحله اول باید یک فیلم استاندارد باشد و با عموم مردم ارتباط برقرار کند و بعد به جشنواره‌ها برود.

: وقتی از داریوش غذبانی درباره مضمون فیلم "خماری" می‌پرسم، پاسخ می‌دهد مضمون این فیلم درباره جوان‌های امروز جامعه است، کسانی که ما نمی‌دانیم چرا گاهی مسیر را به اشتباه می‌روند.

او همچنین می‌گوید معنی فیلم جشنواره‌ای را متوجه نمی‌شود و اینکه عده‌ای می‌گویند برای جشنواره فیلم ساخته‌اند، برای او مفهومی ندارد.

غذبانی فیلم‌های زیادی در عرصه فیلم کوتاه ساخته است. از فیلم کوتاه "حنانه" که موفق به چندین و چند جایزه از جشنواره‌های جهانی شد تا فیلم دیگر او به نام "مردان آفتاب".

"خماری" در بخش نگاه نو جشنواره فیلم فجر امسال حضور دارد. این فیلم با بازی مهرداد صدیقیان، کاظم سیاحى، سوگل خلیق، درباره خانواده‌ای است که فرزند معتادشان را به درمانگاه ترک اعتیاد می‌ برند. درمانگاه اما به علت پر بودن ظرفیت از قبول او سر باز می‌زنند و در این فاصله خانواده او باید فکری به حال خماری این شخصیت بکنند و این خانواده در به‌ در به‌ دنبال‌ پیدا کردن جنس برای فرزندشان می‌ روند و...

گفت‌و‌گو با این کارگردان سینما را می‌خوانیم.

درباره داستان فیلم "خماری" بگویید؟ به نظر می‌رسد فیلمی متفاوت در عرصه سینما باشد؟

این فیلم درباره زندگی جوانی است که با اتفاقات عجیبی روبرو می‌شود. گاهی اعتیاد و گاهی شور جوانی در او به اوج می‌رسد. وقتی برای تحقیق درباره جوان‌هایی که اعتیاد دارند به جنوب تهران رفتم، واقعاً متأثر شدم. دوست داشتم برای لحظه‌ای چشمانم را ببندم و این جوان‌های گرفتار و در بند اعتیاد را نبینم. جنوب شهر واقعاً حالم را عوض کرد. 

از تجربه ساخت اولین فیلم بلندخود راضی هستید؟

من وقتی فیلم می‌سازم به اولین کسی که نشان می‌دهم، مادرم است، اگر مادرم فیلم را دوست داشته باشد، این نشان می‌دهد که من کارم را درست انجام داده‌ام. تاکنون 15 فیلم کوتاه ساخته‌ام، اما شانزدهمین فیلمم را که ساختم و به مادرم نشان دادم، با لهجه جنوبی گفت: "ها این فیلم خوبیه..." آنجا بود که فهمیدم در این فیلمم کامل شده‌ام، یعنی فیلم‌های قبلی‌ام مشکلاتی داشته‌اند که مادرم در مورد آن‌ها این طور صحبت نکرد. 

فیلمنامه این فیلم را فرهاد توحیدی نوشته است، ایده از چه کسی بود و چگونه نوشته شد؟

آقای توحیدی یکی از بهترین فیلمنامه‌نویس‌های سینما هستند. ما اصولاً با فیلمنامه نویس خوب در سینما کمتر روبرو هستیم. او خیلی خوب داستان تعریف می‌کند و من دوست داشتم فیلمنامه، قصه منسجم و جمع و جوری داشته باشد. آنچه فرهاد توحیدی نوشت، همین ویژگی را داشت. قصه‌ای داشتم که با منیژه حکمت تهیه‌کننده و کارگردان سینما درمیان گذاشتم. خانم حکمت هم ایده بنده را به آقای توحیدی منتقل کردند و ایشان هم طرحی نوشتند و ما طرح را خواندیم. سه و یا چهار ماه تولید این کار به طول انجامید تا فیلمنامه اولیه نوشته شد. اردیبهشت و خرداد بود که فیلمنامه پس از یک سری تغییرات به دست ما رسید. به نظرم فیلمنامه جمع و جور و خوبی شده بود. در حیطه کارگردانی مؤلفه ها و علایقی دارم که برایم مهم است، موضوع فیلمنامه ذهنم را درگیر کرد و آن را ساختیم.

بازیگران این فیلم را چگونه انتخاب کردید؟

متاسفانه بازیگران سینما محدود به چند نام شده‌اند و کل فیلم‌های سینما اکثراً با نام این بازیگران ساخته می‌شود. مهرداد صدیقیان در شرایطی انتخاب شد که از قبل فیلم‌های او را دیده بودم. او یک خصلتی در رفتارش داشت که من از قدیم دوست داشتم. در واقع شخصیت پسر این فیلم شخصیت اکتیوی است که صدیقیان تنها بازیگری بود که می‌توانست گاهی بر عکس این موضوع عمل کند. به نظرم خود مهرداد خیلی کند، سرد و آرام است که این جزو استراتژی بازی‌اش به شمار می‌رود. این‌ها را با هم که تلفیق می‌کردم، حد وسطی به وجود می‌آمد که این خوب بود. مثل اناری که نه‌ ترش است نه شیرین و ملس است. به نظرم مهرداد این خصلت را داشت. او یک جاهای با توپ پر می‌آمد و سینه سپر می‌کرد و یک جاهایی هم عقب می‌کشید. مثلاً در برابر نامزدش یک جاهایی داد میزند و یک جاهایی به التماس می‌افتاد. من این بالا و یا پایین بودن شخصیت او را در طول فیلمبرداری دوست داشتم.

داریوش غذبانی

در چند سال اخیر تهیه کننده‌های سینمای ما محدود شده‌اند و ما فقط اسامی خاصی را در ذهن داریم. با خانم حکمت چه طور به توافق برای تهیه کنندگی این فیلم رسیدید؟

از سال 86 با خانم حکمت در یک فیلم مستندی به نام "لالایی" که به بوشهر سفر کرده بودند، آشنا شدم. خانم حکمت فیلم‌های کوتاه من را می‌دیدند تا اینکه چند سال پیش به خانم حکمت گفتم می‌خواهم با شما یک فیلم کار کنم. گفت من تهیه کننده‌ام هر کاری از دستم بربیاید انجام می‌دهم؛ تا پارسال که دیگر موضوع فیلمم جدی شد و با دو سرمایه گذار صحبت کردم. خود خانم حکمت گفت من کارهایش را انجام می‌دهم. با هم جلو رفتیم و خدا را شکر فیلم شروع شد. من هرگز از خانم حکمت نپرسیدم سرمایه‌گذار کیست، چرا که نمی‌خواستم در کاری به جز کارگردانی دخالت کنم.

چقدر مخاطب سینما برای شما حائز اهمیت است؟ در شرایطی که سینما دوره‌های سختی را گذرانده و با افت مخاطب در سالن‌های سینما روبرو بوده است.

مخاطب برای من خیلی مهم است. ببینید یک عده‌ای می گویند مخاطب برایمان مهم نیست و یا می گویند فیلم را برای جشنواره می سازنند و فیلم جشنواره‌ای... من نمی‌فهمم یعنی چه؟ مثلاً شما یک فیلم می‌سازی و پنج داور هم نظر می‌دهند و هزار نفر هم در جشنواره فیلمت را دیدند. این که تمام نمی‌شود، مهم این است که مردم فیلمت را ببینند.

یک عده هستند که نمی‌توانند با مردم ارتباط برقرار کنند، می گویند فیلم ما خاص است و برای جشنواره است. این‌ها به نظر من توجیه است. ابتدا باید فیلمت درست ساخته بشود و مردم ببینند و دیده بشود بعد برای جشنواره برود. وودی آلن می‌گوید: "من وقتی عینک می‌زنم، عده‌ای به من می‌گویند تو روشنفکر هستی یا زمانی که فیلمم نمی‌فروشد، عده‌ای می‌گویند فیلمش هنری است." به نظر من یک فیلم در مرحله اول باید یک فیلم استاندارد باشد و با عموم مردم ارتباط برقرار کند و بعد به جشنواره‌ها برود.