«دستهای سنگی» روایت ترس یک مردهشور از مرگ است
یک منتقد سینما گفت: «دستهای سنگی» روایت ترس یک مردهشور از مرگ است.
به گزارش پارس به نقل از ایسنا، حمزه ابراهیمزاده، کارشناس سینمایی در جلسه نقد و بررسی دو فیلم کوتاه «دستهای سنگی» و «تداوم» که پس از اکران این دو فیلم در سینما هویزه برگزار شد، اظهار کرد: فیلم کوتاه «دستهای سنگی» به کارگردانی محسن امیریوسفی درباره مرگ نیست و به مرگ نمیپردازد بلکه پیرامون ترس عباس اسفندیاری، یک فرد مردهشور از مرگ و چگونگی مواجه شدن وی با مرگ است.
وی با بیان اینکه شروع فیلم با جذابیت بسیاری همراه است، افزود: یکی از حُسنهای این فیلم در نگاه اول، دوستی میان دو پیرمردی است که یکی مردهشور است و مردهها را میشوید و دیگری دلاک است و زندهها را میشوید و با توجه به جایگاه اجتماعیای که این دو پیرمرد دارند نوع جالبی از دوستی را میان آنها رقم میزند که این موضوع از نقاط قوت اصلی این فیلم است.
ابراهیم زاده درباره سایر نقاط قوت این فیلم، گفت: همچنین برخورد طنز با مرگ یکی از نقاط قوت و از بهترین تمهیداتی است که میتوانسته داشته باشد و در فیلم گنجانده شده است.
او خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه فردی که مردهشور است خیلی با مرگ سرو کار دارد و دیدگاهش نسبت به مرگ و ترس از آن با سایر افراد عادی متفاوت است اما در مجموع، فیلم نشان میدهد دوگانگیهایی در این فرد در برخورد با مرگ و ترس از آن وجود دارد.
وی با اشاره به اینکه این دوگانگی به صورتی است که در حالی که فرد مردهشور در طول زندگی مواجهه روزانه با مرگ داشته است اما هنگامی که نوبت خودش میرسد از مردن شکایت میکند و باز هم مرگ برایش چیزی ترسآور است، افزود: به پایان رسیدن و مرگ برای وی با اکراه همراه است و این دوگانگیهای فرد از نظر سینمایی موقعیت جذابی است.
این کارشناس سینمایی اظهار کرد: یکی دیگر از نقاط قوت این فیلم، این است که فضای جامعهای که فیلم در آن داستان را روایت میکند به گونهای است که گرچه نمادهای هولناکی از مرگ نمایش داده میشود اما در مجموع در آن فضا، مرگ برای افراد آن جامعه اتفاق خیلی ترسناکی نیست.
ابراهیمزاده عنوان کرد: در جامعه این فیلم، مرگ برای بیرونیها یک تنوع و برای کسانی که درگیر مرگ هستند واقعا مرگ است و این موضوع در بخشی که کودکان شستن مرده در غسالخانه را از پنجره بهعنوان اتفاق قابل تماشا، نظاره میکنند به وضوح قابل مشاهده است.
وی با انتقاد از اینکه بخشی از فیلم حالت مستند و بخشی دیگر حالت داستانی دارد، گفت: در بخشهایی از این فیلم شامل صحنههایی که مربوط به زمانی بوده که پیرمرد در مورد شغلش توضیح میدهد و یا صحنههایی که مرتبط به عزاداریهای داخل قبرستان است، کاملا مستند و واقعی بوده و به لحاظ تصویربرداری نیز کاملا متفاوت هستند.
این کارشناس سینمایی اضافه کرد: اما در بخشهای دیگری از فیلم شاهد صحنههایی داستانی که صحنههایی کاملا چیده شده و طراحی شدهاند هستیم و این دوگانگی بهگونهای انسجام را از فیلم گرفته است.
همچنین در بخش دیگری از این جلسه، مهران ولیزاده، کارگردان فیلم کوتاه «تداوم» که این فیلم کوتاه با موضوع مواجه شدن یک فرد با مرگ خود و ترس وی از این اتفاق را در یک ایستگاه مترو در زمان پنج دقیقه نمایش میدهد، در خصوص این فیلم اظهار کرد: ایده اولیه ساخت این فیلم از اتفاقات روزمره و استفادهام از مترو نشأت گرفته است.
وی افزود: اصل این فیلم یک تخیل و زمینهسازی در مورد ماهیت زندگی بوده و در دنیای خارج از واقعیت نیست.
ابراهیمزاده درباره فیلم کوتاه «تداوم» نیز گفت: این فیلم به لحاظ فنی بسیار خوش ساخت و باکیفیت است بهگونهای که بر روی تصاویر خیلی کار شده و چشمگیر هستند.
وی اضافه کرد: برای ایجاد رعب و ترس در فیلم ابزارهای گوناگوی وجود دارد که استفاده از موسیقی کلیشهایترین آن است که در این فیلم این ابزار بهکار رفته است، در حالی که میتوان برای ایجاد وحشت و ترس از ریتم استفاده کرد که متاسفانه ریتم در این فیلم کاملا ثابت است.
این کارشناس سینمایی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از نقدهایی که میتوان به این فیلم وارد کرد این است که در فیلمی که خیلی کوتاه بوده و تنها پنج دقیقه زمان دارد ایدههای مختلفی وارد میشود و گرچه ایده جذاب است اما در مجموع داستانی برای گفتن وجود ندارد.
ابراهیمزاده تصریح کرد: برای طرح ایدههای مختلف و خصوصا ایدههایی که نیازمند ارائه مبانی نظری هستند باید یا زمان فیلم را افزایش داد و یا اینکه کلا به سمت آن ایدهها در زمان کوتاه نرویم.
ارسال نظر