تلخ و شیرینهای سال ۹۱ از نظر معاون رئیس جمهور
معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست در گفتگویی کوتاه به مکان هایی که در سه سال اخیر در آنها سال را تحویل کرده اشاره کرد و همچنین از بهترین عیدی که تاکنون گرفته سخن گفت.
به گزارش پارس به نقل از مهر، محمد جواد محمدی زاده دو روز را مهمان مردم لرستان بود و در حاشیه بازدیدهای کاری که داشت در گفتگویی کوتاه به برخی سوالات نوروزی خبرنگار مهر پاسخ گفت که مشروح آن در زیر می آید.
تلخ ترین و شیرین ترین رخدادهای محیط زیست ایران در سال ۹۱ از نظر شما به عنوان رئیس سازمان محیط زیست چیست؟
اتفاقی که برایم بسیار شیرین بود این بود که توانستیم مجوز ایجاد دانشگاه محیط زیست را از شورای گسترس دانشگاه های کشور اخذ کنیم. یک تلاش حدود سه ساله موجب شد یک آموزشکده ای که قدمتی بالای ۴۰ سال دارد و بسیاری از نیروهای سازمان محیط زیست در آنجا تربیت شده اند ولی سطح آن در حد یک آموزشکده مانده بود به یکباره تبدیل به یک دانشگاه جامع شد و صدور مجوز شیرین ترین و مطبوع ترین اتفاقی بود که برای من در سال ۹۱ افتاد.
همچنین تلخ ترین اتفاقی که در سال ۹۱ افتاد برخی حوادثی بود که برای محیط بانان ما در برخی نقاط کشور رخ داد. مواردی از زخمی شدن یا فوتی برخی همکاران ما که نتیجه تجاوز به طبیعت بود و توسط برخی شکارچیان غیرمجاز انجام شد.
سال تحویل کجا بودید؟
سال تحویل در شلمچه در کنار مرز بودم چرا که تاکید و اصرار داشتم به دلیل فضای معنوی شلمچه به اتفاق خانواده در روز سال تحویل آنجا باشم. اگرچه روز قبل از تحویل سال و یک روز بعد هم در خرمشهر و آبادان کارهای مربوط به حوزه محیط زیست را پیگیری می کردم ولی زمان را طوری تنظیم کرده بودم که تحویل سال را شلمچه باشم.
حضور در زمان سال تحویل در شلمچه به دو دلیل بود. یکی بهره گیری از فضای معنوی این مکان مقدس و از طرف دیگر بهترین دوستان و برخی اقوامم را که ارادت ویژه و یک رابطه قلبی با آنها داشتم در عملیات کربلای پنج شهید شدند. مثل شهید دقایقی فرمانده لشکر بدر، شهید مالکی که" باجناقم" و جانشین لشکر بود، پسرعمویم که معاون لشکر هفت ولیعصر بود و خیلی از کسانی که تعلقات عاطفی شدیدی به آنها داشتم.
احساسم این بود که بهترین پیوند با کسانی که به آنها ارادت قلبی داشتم و دارم حضور در جایی است که آنها لحظات آخر آنجا بودند و برای همین شلمچه را برای تحویل سال انتخاب کردم.
سال تحویل سالهای قبل کجا بودید؟
امسال که شلمچه بودم، پارسال یزد و سال قبل از آن هم در مشهد سال را تحویل کردم.
به چه کسانی لحظه سال تحویل عیدی دادید؟ بهترین عیدی که گرفتید چه بود؟
در لحظه سال تحویل عیدی به معنای مرسوم در حد وسع و توانم را به بعضی از افراد خانواده دادیم. در مورد بهترین عیدی که گرفتم هم به نظر من بهره گیری از فیوضات معنوی شلمچه بود. همچنین از منبر آقای ماندگاری در شلمچه استفاده کردم که صحبتهای خوبی در مورد تحویل سال داشتند.
برای سفره عید امسال" ماهی قرمز" گرفتید؟
من نه، به علت اینکه من در خانه نبودم که اصلا سفره هفت سین بچینم اما در شلمچه سفره هفت سینی وجود داشت که قلبم را با آن پیوند زدم.
در سالهای گذشته چه؟ برای سفره عید" ماهی قرمز" خریداری نمی کردید؟
من نه؛ معمولا خود ما توصیه می کنیم که روی سفره هفت سین از ماهی قرمز استفاده نکنند. علتش این است که ماهی قرمز یک موجود زنده ای است و بسیاری از افرادی که استفاده می کنند آگاهی های لازم از نظر خصوصیات رفتاری، تغذیه و نحوه نگهداری این گونه را ندارند متاسفانه در یک زمان بسیار کوتاهی ماهی قرمز تلف می شود و این مشکل وجود دارد.
از طرف دیگر نظارت روی عرضه این ماهی ضعیف است و برخی حامل بعضی بیماریها هستند که آوردن ماهی های قرمز در فضای منزل به خصوص اینکه بچه ها دست می زنند آسیب هایی برای سلامتی افراد خانواده به دنبال دارد.
اگر غرض هفت تا" سین" است که همان سیر، سرکه، سکه و… کفایت می کند و عموما ماهی فقط به عنوان زیبایی مورد استفاده قرار می گیرد.
نظر رئیس سازمان محیط زیست در مورد شکار و تیراندازی؟ تا به حال به شکار رفته اید؟
من به موضوع تیراندازی علاقمندم و الان جزو هیئت رئیسه فدراسیون تیراندازی کشور هستم. علت این است که حداقل سه ورزش را پیامبر گرامی اسلام (ص) به خصوص به عنوان یکی از حقوق فرزندان بر والدین سفارش کرده اند که یکی از آنها تیراندازی است و همچنین شنا و اسب سواری.
تیراندازی تنها ورزشی است که شرط بندی در آن حرام نیست که این امر نشان می دهد که اسلام اهتمام جدی روی تشویق و ترغیب برای یادگیری تیراندازی دارد.
خودم هم تیراندازی می کنم ولی هیچ وقت به معنای" شکار" نه تیری شلیک کردم و نه این اقدام را انجام خواهم داد چرا که اعتقاد دارم جان یک مخلوق خدا را به وسیله شکار گرفتن انصاف نیست.
البته به اعتبار مسئولیتی که دارم نظرات افراط گرایانه ای که در این زمینه وجود دارد را هم قبول ندارم. برخی مطلق شکار را منع می کنند که این درست نیست. هر حیوانی بعد از یک دوره از حیات از صحنه روزگار حذف می شود. برای کسانی که به هر علت علاقه وافری به شکار دارند باید این اجازه را داد. لذا اینکه بگوییم مطلق اجازه داده نمی شود نه.
اما برخی لجام گسیخته و بدون هیچ گونه مدیریتی به دنبال صید و شکار هستند که این هم غلط است. موضوع شکار باید مدیریت شود برای کسانی که به هر علتی شکار را برای خودشان ضروری می دانند.
توصیه من به عنوان رئیس سازمان محیط زیست این است برای کسانی که اعتیاد به شکار دارند شکارهای مجازی را تشویق کنیم. در حقیقت تصویر یک چهارپا یا یک پرنده که از یک فاصله ای حرکت کند به عنوان یک هدف مجازی تلقی شود و فردی که علاقمند است هدف گیری، اعتماد به نفس و تمرکز خودش را به وسیله تیراندازی آزمایش کند این تجربه را از طریق شکارهای مجازی تجربه کند.
بچه که بودید تفنگ بادی داشتید؟ " تیرکمون" چطور؟ در آن زمان به گنجشک ها و کبوترهای محله تان شلیک کرده اید؟
من تفنگ بادی داشتم. حتی قبل از انقلاب اسلحه هم داشتم. با توجه به اینکه جزو کسانی بودیم که در زمان رژیم شاه مبارزه می کردیم. از قبل از انقلاب و سربازی کاملا با موضوع تیراندازی آشنایی داشتم؛ علاقه هم داشتم.
در سالهای ۵۴ و ۵۵ در کوههای شمال دزفول توسط بعضی از مبارزین بنام که تعدادی از آنها شهید هم شده اند به ما آموزش اسلحه دادند در حالیکه یک جوان ۲۰ ساله بودم.
ولی هیچ وقت نه با تفنگ بادی و نه حتی با" تیرکمون" به سمت هیچ پرنده ای شلیک نکرده ام. چرا که قلبا نتوانستم خودم را راضی کنم که جان یک مخلوق را بگیرم.
ارسال نظر