چرا به گفتگو مدال می دهیم؟
«مناظره» برای ما ایرانی ها همیشه اما یادآور فضای بحث های سیاسی و یا انتخاباتی است؛ اما بیشتر کشورها تجربه های دیگری از مناظره هم دارند. این مسابقه که تبدیل به روش مهم آموزشی در دنیا شده عمری نزدیک به صد سال دارد.
به گزارش پارس به نقل از مشرقتجربه شرکت در هر مسابقه ای همیشه برای شرکت کنندگان و ناظرانش پرهیجان و به یادماندنی است. خیلی ها وقتی یک بار در چنین مسابقه ای شرکت می کنند برای همه عمر جزئیات حوادث آن را به یاد دارند و شرکت کردن دوباره در آن برایشان جذاب است. وقتی این مسابقه چیزی شبیه بحث و گفتگو باشد که طی آن در نهایت یک نفر برنده اعلام شود و دیگری بازنده، جذاب تر هم به نظر می رسد.
این قبیل بحث و گفت و گوها که امروزه آن را بیشتر با عنوان «مناظره» می شناسیم پیشینه طولانی ای دارند. در آثار به جا مانده از سده ها قبل پیش از میلاد به روشنی آمده که تا چه حد مناظره ها در تعیین اصول فکری و نظام های حکومتی جوامعشان نقش آفرینی کرده اند و موثر بوده اند.
«مناظره» برای ما ایرانی ها همیشه اما یادآور فضای بحث های سیاسی و یا انتخاباتی است؛ اما بیشتر کشورها تجربه های دیگری از مناظره هم دارند. این مسابقه که تبدیل به روش مهم آموزشی در دنیا شده عمری نزدیک به صد سال دارد.
در واقع این شکل از بحث، در سال 1925 در دبیرستان «ریپون» در ایالت «ویسکانسین» آمریکا ایجاد شده است. «برونو ای. جاکوب» استاد این دبیرستان اولین کسی بود که ایده برگزاری این مسابقات را در ذهنش پروراند.
این کار بعد از دریافت نامهای انجام شد که در آن به ضرورت ایجاد «انجمن شاگردان ممتاز بحث ها و مناظرات مدرسه» اشاره شده بود و از او خوسته بودند که چنین نهادی را به مدرسه معرفی کند. جاکوب در پاسخ به این نامه نوشت که چنین چیزی تا کنون ایجاد نشده است و همین پیش نویس طرحی شد برای آنچه بعدها قدیمی ترین و بزرگترین دبیرستان مناظره و سخنرانی را شکل داد.
اولین بار این مسابقات در 28 مارس 1925 برگزار شد و طی چند سال هم در تعداد اعضا و هم در سازماندهی رشد بسیار خوبی داشت. سال 1926 مسابقات در 100 مدرسه برگزار شد و بعد دفترچهای برای راهنمایی و مدالی به صورت یک «میخ نشان دار» به مسابقات اختصاص یافت.
در اولین مسابقه ملی در دبیرستان ریپون 49 مدرسه از 17 ایالت حضور داشتند و میامی، اولین برنده مسابقات در مناظرات در دبیرستانها بود.
در سالهای بعد با وجود بحران اقتصادی، این مسابقه به رشد خود ادامه داد و برندگان مسابقه در شبکههای NBC و CBS به عنوان قهرمان ظاهر می شدند.
پای این مناظرات سالهای بعد به دانشگاه ها هم باز شد. سال 1938 اولین مناظره دانشجویی در سطح ملی و به صورت خواندن اشعار برگزار شد. پس از آن هیات مدیره مناظرات دانشجویی تصمیم گرفت برای کمک به رشد این مسابقات و هدایت آن، در ازای شرکت و برنده شدن در مسابقات امکاناتی در نظر بگیرد و در هزینههای دانشجویی تخفیفاتی قائل شود. این اقدام برای دانشجوها مشوقی عالی برای شرکت در مسابقات بود و علاوه بر آن امکان شرکت در این مسابقات برای دانشجوها به راحتی فراهم شد.
با شروع جنگ جهانی دوم مسابقات ملی به حالت تعلیق درآمد. با این حال به درخواست «فرانکلین روزولت»، رییس جمهور وقت آمریکا این مسابقات ادامه پیدا کرد. در آن دوره با توجه به نیازی که آمریکا برای ارائه بیشتر خدمات اجتماعی به شهروندان داشت هیات مدیره مسابقات، فهرستی از موضوعات اثربخش و مفید متناسب با شرایط اضطراری جنگ را که مشمول تشویق میشدند برای سخنرانیهایی خطاب به مدارس و مخاطبان عمومی تصویب کرد تا دانشجویان و دانش آموزان از این طریق به تقویت روحیه عمومی کمک کرده باشند. هنگامی که جنگ جهانی دوم به انتهای خود نزدیک میشد، مفهوم «موضوعات اثربخش»، به منظور ترویج اثربخشی در بین اعضای مسابقات، در اساسنامه مسابقات ثبت شد. مسابقات ملی در سال 1947 دوباره از سر گرفته شد.
اواسط قرن بیستم میلادی، مسابقات جهش دیگری را تجربه کرد. جاکوب از تدریس در مدارس استعفا داد و تمام وقت خود را صرف رسیدگی و ارتقای امور مربوط به مسابقات کرد. او سفری 20 هزار مایلی با ماشین برای دیدن اعضای مسابقات و ارائه خدمات حمایتی به آنها انجام داد. در سال 1957 با حمایتهایی که شد، این مسابقات، 100 هزار عضو داشت.
دهه 1980 ، این مسابقات از تجهیزات روز دنیا برای فیلمبرداری از دور فینال بهره بردند تا از این طریق آن را در تاریخ حفظ کرده باشند. در سالهای اخیر بعضی از این تصاویر به مناسبت های مختلف در فیلم های آمریکایی و اروپایی به نمایش درآمده اند.
معلمان در آمریکا به این نتیجه رسیدند که مهارتهای دانش آموزان در به کارگیری فنون تحقیق و جست و جوی مطالب، دانش عمومی، درک مطلب، قدرت استدلال و بحث، ارزیابی مدارک و شواهد، خلاصه سازی و طرح ریزی، سخنرانی عمومی و مدیریت رفتار در طول مناظره ها رشد می کنند و توانمندی ها بیشتر خود را نشان می دهند.
این روش پس از آن به عنوان یکی از اصول آموزشی در دبیرستان ها دنبال و مسابقاتی به صورت ملی و بینالمللی برگزار شد.
« انجمن ملی مناظره و سخنرانی» بزرگترین سازمان سخنرانیها و مناظرات بین آموزشگاهها در آمریکاست؛ درواقع این انجمن زمینه سخنرانیهای رقابتی و فعالیتهای مناظرهای را سالانه برای بیش از 130 هزار دانش آموز و معلم فراهم میکرد.
این انجمن قدیمیترین و بزرگترین مجمع سخنرانی در دبیرستان است و بزرگترین مدال سخنرانی را در جهان ارائه میدهد و در آمریکا به عنوان چهارمین سازمان بزرگ ملی شناخته شده است. هیات مدیره این انجمن ملی دو بار در سال برای تجدید نظر و نوآوری در قوانین تشکیل جلسه میدهد و مصوباتش را در دبیرستانها به رای میگذارد.
در ایران هم اولین دوره مسابقات ملی مناظره از سوی «سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی» اردیبهشت سال 91 و در دانشگاه تربیت مدرس با حضور 16 تیم از دانشگاههای تهران، تربیت مدرس، شهید بهشتی، امام صادق(ع)، علم و صنعت، علامه طباطبایی، مذاهب اسلامی، واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی و دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه برگزار شد.
دکتر «سعید پورعلی»، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی که از زمان آغاز بحثهای مربوط به برگزاری این مناظرات و ضرورت اجرایی شدن آن از نزدیک در جریان روند اجرای آن بوده است در میزگردی به مناسبت آغاز مرحله کشوری چهارمین دوره این مسابقات که 28 آذر با شعار « مناظراه؛ فرصتی برای یادگیری» برگزار می شود در این باره می گوید: « ما نیازمندیم باورهایی را که برای توسعه گفتوگو و مناظره برای شنیدن نظرات دیگران در عین حفظ حرمت، احترام و آرامش درجامعه لازم است به لحاظ فرهنگی نهادینه کنیم. »
وی درباره ضرورتهایی که موجب توجه به این مسابقات در ایران شد می افزاید: به نظر می آید در فرهنگ ما احساس بیشتر از عقل حاکم است. ما فکر میکنیم و بعد در فرایند فکر کردن اتفاقاتی میافتد. مهمترین اتفاق این است که باید یک مواجهه مفهومی با مساله شکل گیرد و از طریق آن مواجهه مفهومی، عمل اتفاق بیفتد در حالیکه در فرهنگ ما این رابطه مقداری ضعیف است. نمود این ضعف در فرهنگ عمومی ما این است که شما میبینید در جامعه هم اگر اختلافی در بین اعضای خانواده ایجاد شود، سریع دستمایه قهر میشود. در فرهنگ راهنمایی و رانندگیمان هم دو نفر به محض اینکه به یک مشکل برخورد میکنند، میخواهند با هم گلاویز شوند؛ گویا حرف اول را احساس و هیجان میزند، بنابراین فرایند فکرکردن در جامعه ما باید مقداری تقویت شود.
این موضوع آنقدر محسوس بود که در سال 81 جمعی از فضلای حوزوی در نامه ای اعلام کردند کشور ما نیاز به ایجاد فضایی دارد که در آن کرسیهای آزاداندیشی، نقد و مناظره در عین رعایت اخلاق و حرمت گذاشتن به آزادی و حریمهای خصوصی شکل گیرد. این نشان میدهد به لحاظ مولفههای فرهنگی باید اتفاقاتی در حوزه نخبگی و دانشگاهیانمان برای دامن زدن به بحث، گفت وگو و نقد و نظر رخ دهد.
از نظر جنبههای آموزشی هم متاسفانه در جامعه ما نه در دورههای آموزش عمومی و نه در دورههای آموزش دانشگاهی بحث نقد، مناظره و رویکرد انتقادی پررنگ نیست. ما در نظام آموزش عمومی کاملا معلم محوریم و اصلا فضای بحث، نقد و مناظره در کلاس شکل نمیگیرد. در نظام دانشگاهی هم ما آموزش محوریم؛ به این معنا که همه چیز حول و حوش استاد میگذرد و استمرار همان رویهای است که در آموزش عمومی وجود دارد.
وظیفه این مسابقه این است که کمک کند فضای نقد و مواجهه با نظر مخالف و درعین حال تحمل آن و حرمت گذاشتن به مواجهه منطقی با آن تقویت شود.
در کنار این مسابقات کارگاههای آموزشی هم تعریف شده تا بچهها در آنها با مباحث منطق، ارتباط موثر، اصول گفت وگو و شنیدن، اندیشیدن دیالکتیکی و مهارتهای چیرگی آشنا شوند. آنها باید شیوه تفکر، اینکه چگونه بتوانند ساختار استدلالشان را تقویت کنند و از کلام و زبان برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب به خوبی استفاده کنند، همچنین در فرصت محدود بتوانند اصل نکتههای استدلالشان را بیان کنند بیاموزند و تمرین کنند.
در جریان مسابقات هم نهادی برای داوری در نظر گرفته شده است. وظیفه نهاد داوری این است که بچهها را از «نق زدن» دور و به «نقد کردن» نزدیک کند. نق زدن در جامعه ما ویژگی بارزی است. گاهی گفته میشود نق زدن تمرین ملی ما ایرانیها است. شما با هر کسی صحبت کنید از همه چیز ناراضی است و نارضایتی اش را مرتب بیان می کند .
اما مناظره و نقد تلاش می کند چند موضوع را حل کند. اینکه اگر می خواهید چیزی را نقد کنید باید اول اطلاعاتتان خوب باشد و اگر می خواهید وارد مناظره شوید باید آماده باشید که برای حرفتان استدلال بیاورید. آماده باشید که آن استدلالتان زیر سوال برود و مجددا در فرایند استدلالی دیگری بیفتید. این فرایندها در فرهنگ عمومی و دانشگاهی ما خیلی کمرنگ است.
در همین مسابقات دیده ایم حتی داشتن تحصیلات تکمیلی هیچ ضمانتی برای برنده شدن در انتخابات نیست. امکان دارد یک گروه کارشناسی در مقابل گروهی با تحصیلات دکتری برنده شود، چون کار کرده و خوب توانسته از ساختار استدلالی اش دفاع کند.
ما مسابقه علمی مناظره را بیشتر با این هدف طراحی می کنیم که یکسری عناصری که در فرهنگ عمومی و دانشگاهی ما ضعیف است تقویت کنیم. تکرار اینکه ما مناظره می کنیم و می خواهیم نقد کنیم و اینکه باید بتوانیم برای نظرمان استدلال طراحی کنیم، همه اینها واژگانی را در فضای فرهنگ عمومی و دانشگاهی مان تزریق می کند که تا پیش از این شاید با این قدرت تکرار نشده است.
امیدواریم این حرکت بتواند بخشی از آن خلاءهای فرهنگی مان را پر کند؛ چون یکی از ویژگی های بارز فرهنگ دانشگاهی این است که بتواند افراد را منتقد، فرزند استدلال و دارای استقلال رای و در عین حال با سعه صدر برای شنیدن نظرات متفاوت تربیت کند تا تحت تاثیر شخصیت ها قرار نگیرند بلکه تحت تاثیر چیزی باشند که ما از آن با عنوان استدلال یاد می کنیم.
همچنین وقتی وارد یک گفت و گو می شوند پیش از اینکه مقهور شخص شوند مقهور استدلال شوند. این یکی از ثمرات دیگری است که برای مناظره می توان در نظر گرفت.»
سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی در آستانه برگزاری چهارمین دور از این مسابقات است و در این دور پیشرفتهایی نسبت به اولین دوره مسابقات به دست آورده است.
«مهدی کاظمی»، دبیر مسابقات ملی مناظره درباره آغاز مناظرات در دانشگاه ها می گوید: « اواخر سال 88 و اوایل 89 مطالعات کار آغاز و در سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی، حدود دو سال و نیم کار مطالعاتی روی آن انجام شد. طرح برگزاری این مناظرات، بعد از مناظرات مشهور انتخاباتی کلید خورد. آن زمان مناظره در کشور اصلا فضای خوبی نداشت و همان جنجال دیده میشد.
در زمان برگزاری دوره اول و دوم و تا حدودی سوم شرایط کشور شرایط خاصی بود. آنها که این مسابقات را برگزار می کردند حاضر بودند محدودیتها را طوری وضع کنند که تبعاتی برای کسی نداشته باشد. اما این دوره کمی فضا بازتر شده و ما توانستیم مباحث را به درون دانشگاهها ببریم.
اولین بار بود که اجازه دادیم دانشگاهها خودشان مسابقات را برگزار کنند. همیشه این مسابقات به صورت کشوری برگزار میشد و تیمها مستقیما به مراحل بعدی میآمدند. این دوره بعضی جاها استقبال بسیار خوبی شد و یکدفعه از حدود 20 گروه به 170 گروه رسیدند.
با خیلی از بچهها در حوزههای مختلف صحبت کردیم، کمی از برخی فضاها میترسند و این موضوع خودش مساله ساز است؛ اما به هر حال استقبال ها خوب بود. مثلا این دوره از زنجان بچهها خیلی قوی در قالب 30 گروه آمدند؛ در حالی که تعداد دانشجویان این استان در مقایسه با استانهای دیگر کمتر است.
در مشهد و اراک تبلیغات و ارائه خوب بود و مخاطب مناظرهها تا 150 یا 200 نفر در یک مناظره میرسد. با اینکه همه در این مناظرهها به دنبال جنجال و هیاهو هستند چنین چیزی در این مناظرهها نیست. هرچند موضوعات جنجالی هستند و جذابیت دارند اما جدل در آنها نیست. گروهها میتوانند خیلی جدی و قوی با هم بحث کنند اما چون میدانند یکی در حال داوری است به جنبههای مختلف از جمله اخلاق توجه میکنند.
زمانی ممکن است در یک مناظره یک گروه بخواهد طرف مقابل را خرد کند و همه هم آن را بفهمند. قاعدتا از نظر داور این امتیاز معکوس برای آن گروه دارد؛ چون یکی از قوانین مناظره را رعایت نکرده اند.
امسال 10 دانشگاه و چهار مجموعه در تهران پای کار آمده اند. اما ثبت نام آزاد هم داشتیم، البته نه به این معنا که از خارج از دانشگاه آمده باشند. دانشگاهها آنها را معرفی کرده بودند و جهاد دانشگاهی راسا در آن دانشگاهها مسابقه برگزار نکرده بود. از 170 تیم در این 14 مجموعه 16 تیم چهارنفره آزاد هستند.
تمام تلاش ما این است که به آرامی این تصور را در جامعه بشکنیم که لزوما مناظره صحیح آن نیست که تا کنون تصور شده است.
این مسابقات در دنیا مدلهای مختلفی دارد و برای اجرایی شدن آن در ایران مدلهای مختلف مناظره در دنیا بررسی و نهایتا یک مدل انتخاب شد.
«مهدیه شاه نظری»، دبیر اجرایی مسابقات ملی مناظره هم در رابطه با مدل برگزاری این مسابقات اینگونه توضیح می دهد که « بعد از اینکه مطالعاتی روی مدلهای جهانی انجام گرفت، مدل مسابقات ما شبیهترین مدل به مدل «دانشگاه های جهان» انتخاب شد. البته یکسری تفاوتهایی میان این دو مدل وجود دارد از جمله اینکه تایمهای سخنرانیها فرق دارند و علاوه بر این تغییراتی برای بومیسازی با فرهنگ ایران روی آن هم انجام دادیم. چون در مدلهای جهانی فقط سوژه مناظره در قالب کلیدواژه مطرح میشود و گزاره مشخصی وجود ندارد درباره آن مناظره انجام شود. در ایران اما ما گزارهای را مشخص می کنیم مثل اینکه «توافق هستهای یک پیروزی برای ایران است.»
در داوری ها هم کمی تفاوت وجود دارد. داوری مسابقات جهانی لزوما بر عهده استادان دانشگاهها نیست و خیلی وقتها دانشجویانی که در دورههای قبلی مناظره کرده اند به عنوان داور انتخاب شده اند. اما در دبیرخانه مناظرات در ایران از ابتدا تصمیم گرفته شد برای اینکه هم اعتراضات کم شود و هم به دلیل احترامی که دانشجویان برای استادان هیات علمی قائلند و پذیرفته شده هستند، داورها از استادان هیات علمی باشند.»
مدلهای مختلفی از مسابقات مناظره در جهان وجود دارد که دانشگاهها و انواع موسسات آموزشی با توجه به ویژگیهای خاص فرهنگی - اجتماعی شان به گفت وگو و مناظره در مورد مسائل و موضوعات مختلف می پردازند.
مدل مسابقات مناظره را در چند دسته کلی تقسیم بندی کرده اند:
مسابقات قهرمانی دانشگاه های جهان:
موضوع مناظره: هر مرحله یک موضوع جدید
گروه های مناظره: دو یا چهار تیم در یک مناظرهُ دو تیم موافق و دو تیم مخالف
زمان مناظره: 60 دقیقه
فرصت آمادگی: 15 دقیقه قبل از شروع مناظره و بدون دسترسی به وسایل ارتباطی، فقط با مشورت با هم گروهی
چگونگی تقابل : اعلام دیدگاهها و سوال کردن از سخنران
محتوا: به طور معمول بدون نقل قول و دارای روندی مشخص
سبک: کمی سریعتر از مکالمه معمولی اما قابل فهم برای همه افراد
مناظره پارلمانی آمریکا:
موضوع مناظره: هر مناظره یک موضوع جدید
گروه های مناظره: دو تیم دو نفره ، یک تیم در جایگاه موافق و تیم دیگر در جایگاه مخالف
زمان مناظره: 45 دقیقه
فرصت آمادگی: 20 تا 30 دقیقه با شرایط آزاد
چگونگی تقابل: اعلام دیدگاه و سوال کردن از سخنران
محتوا: به طور معمول عدم محدودیت به نقل قول ها
سبک: گاهی سخنرانی پراکنده و گاهی مباحث مشخص و مدون
مسابقه مناظره سیاسی که فقط در آمریکا برگزار می شود:
موضوع مناظره: هر سال تحصیلی یک موضوع
گروه های مناظره: دو تیم دو نفره که یک طرف با دیدگاه مثبت و یک طرف با دیدگاه منفی نسبت به موضوع بحث می کنند.
زمان مناظره: 2 تا 2 ساعت و 30 دقیقه
فرصت آمادگی: گروه ها در طول سال تحصیلی می توانند پژوهش گسترده ای داشته باشند. قبل از هر مسابقه هم 10 دقیقه زمان جهت آمادگی گروه ها در نظر گرفته شده است.
چگونگی تقابل: پرسش و پاسخ
محتوا: کمی از مباحث مشخص است و شامل نقل قول ها و سخنان بسیار است . فضا برای نوآوری در بحث زیاد است، البته اگر توانایی دفاع از آنچه گفته شده وجود داشته باشد.
سبک: به طور معمول به شکل یک سخنرانی سریع ارائه می شود.
مسابقات مناظره آسیایی:
موضوع مناظره: گروه ها می توانند از بین سه موضوعی که قبل از شروع مسابقات اعلام می شود یک موضوع را برای مناظره انتخاب کنند.
گروه های مناظره: دو تیم سه نفره که یک طرف در موضع اثبات (موافق موضوع) و طرف دیگر در جهت بطلان (مخالف موضوع) صحبت می کنند.
زمان مناظره: حدود یک ساعت
فرصت آمادگی: 30 دقیقه قبل از مسابقه
چگونگی تقابل: اعلام دیدگاه و سوال کردن از سخنران
محتوا: به طور معمول محدود به نقل قول ها نیست
سبک: کمی سریع تر از مکالمه عادی، ولی برای عموم قابل فهم است.
سبک استرالیایی:
موضوع مناظره: گروه ها می توانند از بین سه موضوعی که قبل از شروع مسابقات اعلام می شود ، یک موضوع برای مناظره انتخاب کنند.
گروه های مناظره: دو تیم سه نفره که یکی موافق و دیگری مخالف با موضوع صحبت می کند.
زمان مناظره: حدود یک ساعت
فرصت آمادگی: 30 دقیقه قبل از مسابقات
چگونگی تقابل: اعلام دیدگاه و سوال کردن از سخنران
محتوا: به طور معمول محدود به نقل قولها نیست
سبک: کمی سریع ار از مکالمه عادی ، ولی برای عموم قابل فهم است.
سبک کانادایی:
موضوع مناظره: موضوع 30 دقیقه قبل از مناظره اعلام می شود . موضوعات عمومی بوده و امکان تفسیر زیادی دارند.
گروه های مناظره: دو تیم سه نفره که یکی موافق و دیگری مخالف با موضوع صحبت می کند.
زمان مناظره: کمتر از 60 دقیقه
فرصت آمادگی: بیشترین آمادگی باید قبل از مسابقات کسب شود.
چگونگی تقابل: اعلام دیدگاه و سوال کردن از سخنران
محتوا: به طور معمول محدود به نقل قول ها نیست.
سبک: کمی سریع تر از مکالمه عادی ، ولی برای عموم قابل فهم است.
مدل شورای دادگاه ملی آمریکا:
موضوع مناظره: هر سال تحصیلی یک موضوع که اغلب سیاسی است.
گروه های مناظره: دو گروه یک نفره که یکی موافق و دیگری مخالف موضوع صحبت می کند.
زمان مناظره: حدود 45 دقیقه
فرصت آمادگی: پژوهش در طول سال تحصیلی
چگونگی تقابل: پرسش های پی درپی
محتوا: نقل قول ها و مباحث اولیه
سبک: جذاب و شنیدنی برای شنوندگان نسبتا باهوش
"شاه نظری" درباره موضوعات مورد بحث در این مناظره ها هم می گوید: « علاوه بر شکل گزاره ها، درباره ماهیت و محتوا هم نکاتی را در نظر گرفتیم. به هر حال ما در کشوری اسلامی هستیم و یکسری محدودیتها داریم و این محدودیتها هم در موضوعات ما هم لحاظ شد. تفاوت خاص دیگری میان مدل ما و مدل مسابقات قهرمانی دانشگاه های جهان نیست. البته ما در فرایند اجرایی تصمیم گرفتیم علاوه بر سه گروه برتری که در فینال و رده بندی مشخص میشوند گروه برتری هم در حوزه اخلاق انتخاب کنیم و جایزهای به آنها تعلق گیرد. از دوره دوم به بعد «کاپ اخلاق» برای آنها در نظر گرفته شد.
علاوه بر اینکه در بحث داوری اخلاق را یکی از سرفصلهای جدی درنظر گرفتیم موضوع دیگری هم بود که بعد از دور دوم اتفاق افتاد. در مدلهای جهانی عموما محوری تعیین میشود و موافقان و مخالفان باید درباره آن مناظره کنند. اما از دور سوم بار اجرایی کار هم سنگین شد. ما درباره گزارههای مختلف از دانشجویان سوال میکردیم که با موضوعی موافق هستید یا مخالف؛ بعد جدول مناظرات را طوری میچیدیم که آنها بتوانند در مناظرات از موضع حقیقیشان دفاع کنند. در حالی که در مدلهای جهانی این طور نیست و ممکن است شخص یا گروه مجبور باشد از گزاره ای دفاع کند که قلبا به آن اعتقادی ندارد.
همچنین در بعضی از مدلهای جهانی مناظره کنندهها که ممکن است چندصد نفر باشند در سالنی جمع میشوند و بدون هماهنگی قبلی، البته بر اساس آموزشهای قبلی برای مناظره گروهبندی میکنند. اما ما خواستیم به مناظرهکنندهها فرصتی برای مطالعه بدهیم. چون بچههای ما به شدت در ضعیفند در اینکه بتوانند کار گروهی انجام دهند و آن را مدیریت کنند.
ما در دبیرخانه هدفمان بیشتر آموزش مهارت گفتوگو بوده است. چندان هم نمیخواستیم به محتوا بپردازیم. در طول این مسابقات ایراد هم گرفته شده که چرا به محتوا کمتر توجه میشود. به هر حال سخت است که همزمان هم بتوانید مهارت را در مسابقات در نظر بگیرید و هم محتوا را آن هم در فضایی که تازه الگویی در حال تمرین است. اگر بخواهید محتوا را در نظر بگیرید باید مسابقات تخصصی برگزار کنید؛ یعنی مثلا بچههای علوم پزشکی باید مناظره سلامت برگزار کنند، در حالیکه ما این تفکیک را هنوز قائل نشدیم.
کاظمی هم در این باره توضیح می دهد که موضوعات مناظره، موضوعاتی عمومی است گرچه قاعدتا مباحث عمومی در حوزه علوم انسانی قرار میگیرند اما مثلا در این دوره حدود 50 درصد از شرکتکنندهها از رشته های علوم پایه و فنی و مهندسی هستند. در دانشجویان پزشکی هم از 10 تیم پنج تا تیم توانستند به مرحله استانی راه یابند و به مرحله منطقی برسند.
در دنیا هم این طور است. البته هنوز هم درباره اولویت گذاشتن بین «اصالت» این فن و «محتوا» بحث جدی وجود دارد. ولی باید قبول کرد در کشور ما در وهله نخست توجه به اصالت این فن اهمیت دارد. به نظر می رسد ما عالم زیاد داریم ولی نمیتوانیم گفتو گو کنیم. باید برای حل این مساله کار کرد. مثلا یک مناظره بگذاریم بین بچههای دبیرستانی درباره اینکه سیب بهتر است یا پرتقال تا او یاد بگیرد که چگونه گفتوگو کند. این بحثها جدی است.
در دانشگاه های آکسفورد و استنفورد، دانشجویان سال اول رشته حقوق را به همین شیوه آموزش میدهند. دادگاهی درست میکنند و در آن با حضور قاضی متبحری پروندهای ساختگی را بررسی میکنند. وکلا دفاع میکنند و باید داوری انجام شود.
کشورهای مختلف و شرق آسیا، استرالیا و انگلیس هم مدلهای اختصاصی برای مسابقات دارند؛ بعضیها مطالعه را اولویت کارشان قرار نمیدهند و در این مدل باید در لحظه و به سرعت بتوانی به پاسخ طرف مقابل جواب مناسبی بدهی. برای بعضی مدلها مطالعه مهم است و بعضی دیگر تعداد نفرات هر گروه اهمیت دارد.
شاید فیلم «مناظره بزرگ» بیشترین شباهت را به مدل ایران دارد. گروههای چهارنفرهای که از قبل هم فرصت مطالعه درباره موضوع را داشتهاند مناظره می کنند و دو نفری که بیشتر کار تحقیق را انجام میدهند پشتیان علمیاند و سه داور هم داوری می کنند.
کسب این توانمندی که بتوانید از موضع گروه و یا کشور دفاع کنید حتی اگر موضع قلبی خودتان نباشد و تنها چون نماینده تیم و کشورتان هستید باید از آن دفاع کنید هم مهم است، اما بعضی اعتقاد دارند که این شیوه مغلطه است و نباید مناظرات به این شکل انجام شود و باید اصالت بر این باشد که بر موضع حقیقی هر فرد تاکید و انرژی گذاشته شود. در شورای علمی هنوز هم این بحث گاهی مطرح میشود اما از دوره سوم به بعد تصمیم گرفته شده بنا به دلیل شرایط خاص کشور ما و حداقل نیازی که در آموزش فعلا داریم موضع حقیقی موضع فرد در هنگام مناظره در نظر گرفته شود.
البته باید استادان را هم توجیه کرد. چون در مدلهای جهانی اینگونه نیست که دانشجویان آزاد شرکت کنند. استاد است که بهترین دانشجویانش را شناسایی و گزینش میکند و آنها را آموزش میدهد. او کلا میشود نماینده آن دانشگاه و آن مجموعه. این موضوع برای کیفیت کار ما بسیار مهم است و باید ما هم این شیوه را جدی دنبال کنیم.
استادهایی داشته ایم که تیم تشکیل دادهاند و با آن تیم آمدهاند و با پشتیبانی استاد، ارتقای توانمندیهای آن تیم کاملا مشهود بوده است. اما یکی از بزرگترین تلاشهای ما این است که استادان را توجیه کنیم.
باید بتوانیم با حداقل زمان، توانمندیهای این دانشجوها را شناسایی کنیم. این مسابقات واقعا مثل یک کمپ آموزشی است مانند آنچه در حوزه ورزش برگزار می شود. در آن تلاش می شود آدمهایی که جدا شده اند دوره تخصصی ببینند تا خلائی که در کشور وجود دارد را اینگونه پر کنیم. الان با اینکه بعضی کشورهای اسلامی و خاورمیانه سابقه کمتری دارند توانستهاند حتی نمایندههاشان قهرمان دوره ها شوند. پاکستان، مالزی و قطر در این زمینه بسیار فعال هستند.
البته ما نیز بنا داریم کار را به آن سمت ببریم که در مسابقات جهانی شرکت کنیم اما باید مطالعات جدیتری انجام شود. به هرحال ضعفهایی وجود دارد که باید به آنها پرداخت؛ از جمله آموزش زبان انگلیسی و اینکه گروهها بتوانند در موضوعاتی که بسیار چالشی تر و جدی تر میشود حضور پیدا کنند.
اما نهایتا بزرگترین آورده مسابقات این است که ما بهترین بچههای توانمند و عملیاتی و اجرایی کشور را در رشتههای مختلف شناسایی کنیم و آن زمان روی آنها حساب و با آنها کار کنیم. چون شما آدمهایی را پیدا میکنید که بلدند کار گروهی کنند. کار گروهی در این شرایط خیلی سخت است، چون گروه باید یک اندیشه و نظر واحد داشته باشند و در فرصت کوتاه بتوانند مطالب علمی را جمعآوری و کاملا حساب شده و هدفمند از آن استفاده کنند. در گفت وگو توانمند باشند و جرات دفاع هم داشته باشند و خود را در معرض داوری بگذارند. بنابراین کیفیت کسانی که به رده های بالا میرسند کیفیت دانشگاههای ما را نشان میدهد.
برای مثال تیمی که قهرمان دور اول مسابقات شد تیم کارشناسی از دانشکده علوم اجتماعی یک دانشگاه بودند. آنها در مرحله فینال مقابل بچههای دکترای حقوق یک دانشگاه دیگر مناظره کردند. هر تیمی وزن خود را نشان داده بود. موضوع مناظره در رشته تخصصی حقوق بود و یک تیم 16 نفری خارج از سالن مطالعه میکردند و تلفنی به آنها مشاوره میدادند، اما باز هم گروه علوم اجتماعی برنده شد.
کاظمی در این زمینه به ضعیف ماندن علوم انسانی در کشور اشاره می کند و از این مسابقات به عنوان ظرفیتی برای تبدیل شدن به محل عرض اندام ین رشته یاد می کند و می گوید: «واقعا یکی از دلایلی که علوم انسانی ما دیگر زاینده نیست و دانشجوهایش حتی انرژی حضور در بسیاری از صحنه ها را ندارند این است که آن را فقط در ارائه مقالات و شرکت در کنفرانس ها خلاصه کرده ایم. ما این علوم را کاربردی نکردیم. صرف نظر از ضرورت فرهنگ سازی، اعتقاد داریم مدل مسابقات مناظره، مدلی است که به کاربردی شدن علوم انسانی کمک می کند و مسابقه تخصصی علمی در عرصه آموزش علوم انسانی به حساب می آید. در حالی که مثلا دانشجویان مهندسی گیم های بزرگی چون مسابقات روبوکاپ یا پل ماکارونی را دارند.
ما می توانیم حتی مدل مناظره را به یک مدل آموزشی تبدیل کنیم. همان چیزی که در دنیا هم وجود دارد. زمان آغاز کار، ما این بحث را در حوزه نزد آدمهای مختلفی از جمله فرزند شهید آیت الله مفتح مطرح کردیم. ایشان از مباحثه های بسیار جدی ای که بین پدرشان، شهید مطهری و امام موسی صدر و افراد دیگری که به منزلشان می آمدند و بحث می کردند یاد کردند. ما مباحثه و مناظره های جدی را ذاتا به عنوان یک روش آموزشی در حوزه هایمان داشته ایم اما نتوانسته ایم آن را تبدیل به یک مدل کنیم و به دانشگاه هایمان بیاوریم. در حالی که این روش در دنیا کاملا به عنوان یک مدل آموزشی مطرح است. ما باید افراد خوبی در این حداقل ها تعریف و بعد بتوانیم با آموزش های تخصصی در رشته های مختلف با آنها کار کنیم.
ما حتی در این مناظرات می توانیم موضوعات مهم را از زبان خود نسل جوان به خود آنها بگوییم؛ موضوعاتی که حتی در صورت درستی اگر توسط حکومتها یا دولتها گفته شود در قبال آنها موضع گیری می شود. نسل جوان تا حدودی نسبت به موضوعاتی که به طور رسمی به آنها گفته می شود دلزده است. در یکی از مناظرات این موضوع به بحث گذاشته شد که آیا افزایش جمعیت برای کشور خطرناک تر است یا کاهش نسل جوان؛ گروهی که می گفت کاهش جمعیت و کاهش نسل جوان خطرناک تر است با اینکه به طور ذاتی به نظر می رسید که گروه ضعیف تری باشد اما با مباحث علمی و ریشه ای که داشت معلوم بود دستش را پُرتر کرده و توانست با قدرت بهتری در مسابقه ظاهر و برنده شود. برای جماعت جوان و منتقد مساله این قدر توسط یکسری از بچه های هم نسل و هم رده خودشان واکاوی نشده بود.
این ترس را اگر در این عرصه ها کنار بگذاریم و اجازه دهیم این حرفها از طرف هم نسلی های خودشان شنیده شود شاید خیلی وقت ها این موضوعات دیگر برایشان جنجالی نباشد و حتی برخی نگرش های غیرصحیح در جامعه دانشگاهی ما را هم تغییر می دهد.
ما در این مسیر می توانیم سیر ارتقای توانمندی های دانشجویان را ببینیم. گروهی دور دوم مسابقات شرکت کردند و همان ابتدا حذف شدند، اما در دور سوم مسابقات آموزش های جانبی دیده بودند و تجربیات بیشتری به دست آوردند و دور سوم تا مرحله نیمه نهایی خود را رساندند. در عرض سه سال تفاوت چشمگیر آنها را ما کاملا می دیدیم. در حالی که جوانان ما امروز بیشتر در شبکه های مجازی حضور دارند و زمینه ای برای بحث و صحبت کردن ندارند. اصلا در حدی اعتماد به نفس ندارند که کاری در این حد انجام بدهند.
هر چه قدر در سنین پایین تر جوانان وارد این فضاها شوند بهتر است. چون در سنین بالاتر ترس و وجاهتی که برای خود ایجاد کرده اند و عوامل مختلف دیگر بیشتر می شود؛ اما می توانند در سنین پایین تر فارغ از همه اینها تست و تمرین کنند. این ضعف ها همان چیزهایی است که وقتی بررسی می کنیم می بینیم اساتید دانشگاهی به شدت از آن می نالند. واقعا این فرصتی برای رفع این ضعفهاست.
در مدارس ژاپن، ساخت کاردستی را به بچه ها آموزش می دهند، بعد به آنها می گویند باید کاردستی هایتان را خوب بچینید، پدر و مادرها به مدرسه دعوت می شوند و بچه ها باید تلاش کنند تا کاردستی ای که ساخته اند را ارائه دهند، پدر و مادر هر بچه نباید از او خرید کنند، بلکه پدر و مادرهای دیگر هستند که بچه ها باید راضی شان کنند کاردستی ها را بخرند. بعد رقابت در این است که هر کس تا چه اندازه توانسته کاردستی های خود را بفروشد و عرضه کند.
«هیات حمایت از مناظرات» هم در ایجاد فضایی امن برای دانشجویان برای طرح کردن دیدگاه هایشان بسیار جدی هستند. وقتی کار را می بینند می گویند این یکی از پازلهایی است که در کشور ما مغفول مانده است.
ما از ابتدای سال 250 مورد مناظره در دانشگاه ها برگزار کرده ایم و البته برگزاری آنها سخت است، چرا که مباحث هر کدام از آنها می تواند جنجالی شود اما تا کنون خدا را شکر تبعاتی نداشته است. البته گروه ها سعی می کنند به خاطر داوری ای که می شود همه نکات را رعایت کنند.
مباحثی که مطرح می شود داور نظارت می کند. گروه باید قبل از مسابقه چکیده مطالعاتش را به داورها بدهند. داوری که نظارت می کند بررسی می کند که آیا او استناد دارد یا نه. اینها وقتی لحاظ می شود گروه هوشمندانه رفتار می کند و از بعضی فضاها فاصله می گیرد. خوشبختانه در طول چهار دوره این همه مناظره برگزار شده و یکی از این مناظره ها مشکلی نداشته است.
حتی باعث تالیف قلوب هم شده است. وقتی مناظره تمام می شود قاعدتا یک تیم برنده است و دیگری نه، بررسی هم که می کنیم آنها از تشکل هایی هستند که ذاتا با هم مساله دارند، اما بعد از مناظره با هم دست می دهند و روبوسی می کنند. برای خیلی هاشان این فضا زمینه ای می شود که با هم آشنا می شوند و بعد از مسابقات روابطشان ادامه پیدا می کند.
این مناظره ها به خاطر تاثیراتی که دارد راه خود را می رود. فقط ما باید به این مسیر کمک کنیم تا رشد کند. همه باید با آن آشنا شوند تا صرف نظر از اینکه چه کسی آن را برگزار می کند شکل بگیرد.
درباره انتخاب نشان خواجه نصیرالدین طوسی به عنوان مدال مسابقات که می پرسیم کاظمی به پیشینه تاریخی بحث و گفت و گو در میان دانشمندان ایرانی اشاره می کند و می گوید: « در پایان این مسابقات، مدالی هم به گروه برنده تعلق می گیرد که با عنوان جایزه «خواجه نصیرالدین طوسی » شناخته شده است. خواجه نصیر به عنوان «فیلسوف گفت وگو» شناخته شده است و ایده این نام هم از کتابی از دکتر دینانی با نام فیلسوف گفت وگو گرفته شده است. خواجه نصیر در تاریخ ایران یکی از کسانی بوده که در عرصه گفت وگو مناظرات جدی ای دارد و ادبیات متفاوتی ایجاد کرده است. بین تمام فلاسفه و افراد توانمند علمی او را به عنوان فیلسوف گفت وگو معرفی می کنند.
دوره نهایی مناظرات دانشجویی در حالی که روز 28 آذر در دانشگاه امیرکبیر آغاز می شود که آنهایی که زمان زیادی را صرف مطالعه و اجرایی کردن این ایده در کشور کرده اند امیدوارند؛ امیدوار به استفاده از این فرصت برای یادگیری گفت و گو و با امید اشتیاق به آینده نگاه می کنند.
ارسال نظر