به گزارش حوزه ورزشی پارس نیوز، بعد از مسابقات جام جهانی ژاپن شائبه‌های زیادی درباره بازیکن سالاری در تیم ملی والیبال مطرح شد. البته پیش از آن و در تورنمنت واگنر لهستان، اسلوبودان کواچ به طور غیرمستقیم از مشکلات خود با ملی‌پوشان پرده برداشته بود ولی بعد از نتایج ضعیف تیم کشورمان در جام جهانی بود زمزمه این مشکلات بیش از هر زمان دیگری مطرح شد و بسیاری از کارشناسان والیبال به این موضوع پرداختند با این حال هرگز این موضوع از سوی فدراسیون والیبال مورد توجه قرار نگرفت.

اظهارات روز دوشنبه گذشته محمدرضا داورزنی علیه اسلوبودان کواچ و نیز اشاره‌های غیر مستقیم وی نسبت به نقش سعید معروف در تیم ملی کاملا بیانگر حمایت همه جانبه رئیس فدراسیون والیبال از رواج بازیکن سالاری در تیم ملی است و این در شرایطی است که در تمام دنیا مدیران ورزشی برای حفظ شان سرمربی، همواره به حمایت از وی می‌پردازند تا بازیکنان به خود جرات ندهند خود را بالاتر از سرمربی بدانند.

روزی که خولیو ولاسکو از تیم ملی ایران رفت و فدراسیون والیبال کواچ را بعنوان جانشین وی برگزید سران فدراسیون در مقابل انتقادهایی که نسبت به این انتخاب صورت می‌گرفت واکنش‌های خوبی نشان نمی‌دادند و حتی منتقدان را دشمن فدراسیون می‌دانستند اما خیلی طول نکشید که خود مسئول اول والیبال به منتقد شماره یک کواچ تبدیل شد. سوال این است که آیا بوبان انتخاب خود فدراسیون نبود؟ اگر اینگونه است چرا اکنون که از ایران رفته نسبت به وی چنین رفتاریهایی صورت می‌گیرد.

سرمربی پیشین تیم ملی در آخرین اظهاراتش مدعی شد که حتی اگر بدترین مربی دنیا هم باشد سزاوار چنین رفتاری از سوی فدراسیون ایران نیست و جالب اینکه واکنش‌های اخیر رئیس فدراسیون هم بیانگر ادامه همان رفتارهای مورد بحث اسلوبودان کواچ است.

یکی از مشکلاتی که تیم ملی والیبال در چند ماه گذشته با آن دست و پنجه نرم می‌کرد رفتار بازیکنان تیم ملی بود. رفتاری که کاملا از بازیکن سالاری در این تیم حکایت می‌کرد و مشخص که چرا اینگونه مسئولان فدراسیون پشت سرمربی مورد نظر خود را خالی کرده‌اند و حتی به ظاهر هم حاضر به حفظ جایگاه سرمربی برابر بازیکن سالاری در تیم ملی نیستند.

در تورنمنت واگنر لهستان که تیم ملی به فرانسه، ژاپن و لهستان باخت و در بین چهار تیم آخر شد کواچ گفتگویی با یکی از سایت‌های لهستانی انجام داده بود و به صراحت اعلام کرد که بازیکنان تیم ملی ایران دیگر به حرف وی گوش نمی‌دهند و آنچه را که خود می‌خواهند در زمین پیاده می‌کنند.

بعد از آن در کوارن جام جهانی ژاپن بود که کاملا اختلافات بین بازیکنان و کواج و خودسری بازیکنان را همه دیدند و بار دیگر کواچ سیبل شد. شاید روزی که میرزاجانپور بعد از امتیاز دادن به حریف آنگونه خندید و فدراسیون از فریاد کواچ بر سر این بازیکن دفاع می‌کرد یا توهین بازیکنان تیم ملی ایران به نیمکت تیم ملی روسیه که با واکنش شدید آلکنو سرمربی این تیم همراه شد هم مسئولان فدراسیون مقابل چنین رفتار بازیکنان ایستادگی می‌کردند وضعیت کمی بهتر از این می‌شد.

در اینکه کواچ در قیاس با ولاسکو به لحاظ فنی و دیسیپلین در سطحی بسیار پایین‌تر قرار دارد شکی نیست اما در هر صورت وی مربی منتخب فدراسیون بوده و اصول اولیه مدیریت ایجاب می‌کند تحت هر شرایطی با دفاع از بازیکن سالاری باید از جایگاه سرمربی دفاع کرد تا بازیکن از حیطه وظایف خود فراتر نرود که در آن صورت سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.

یک نمونه تازه در فوتبال وجود دارد. بعد از شکست تحقیرآمیز رئال مادرید در ال کلاسیکو برابر بارسلونا، کریستیانو رونالدو در اظهار نظری عجیب عنوان کرد «اینجا یا جای من است یا جای بنیتس». دوشنبه شب در پی این ماجرا نشستی فوق‌العاده در باشگاه رئال مادرید برگزار شد و همه مسئولان باشگاه با وجود نارضایتی از عملکرد سرمربی خود از وی دفاع کردند. این تصمیم در حالی اتخاذ شد که حتی ممکن است به قیمت از دست دادن کریستیانو رونالدو تمام شود با این حال باشگاه اجازه دخالت در کار سرمربی را به بهترین بازیکن جهان در سال ۲۰۱۴ نداده است.

اما در اینجا، بازیکنان تیم ملی والیبال به راحتی در کوران بازی‌ها دستورات سرمربی را نادیده می گیرند و بعد از آن هم مصاحبه‌های آنچنانی علیه کواچ انجام می دهند و نه تنها با جبهه گیری فدراسیون مواجه نمی‌شوند که مورد حمایت هم قرار می‌گیرند. آیا این رفتارها و حمایت‌ها در دنیای حرفه‌ای جایی دارد؟