به گزارش پارس به نقل از تسنیم، در حالی که برخی کشورهای اروپایی به دنبال تأسیس سازمانی بین دولتی برای تأمین اشراف اطلاعاتی در این اتحادیه است، این ایده با مخالفت تعدادی دیگر از اعضا که نگران نقض حق حاکمیت ملی خود هستند، مواجه شده است.
این روزها موضوع تاسیس سازمان اطلاعاتی مشترک اروپا در دستور کار برخی سران کشورهای این منطقه قرار دارد. در این خصوص میان مقامات ارشد اروپایی اختلافات عمدهای وجود دارد، اختلافاتی که به نظر میرسد به مانند بسیاری از طرحهای مشترکی که در قبال بحرانهای متعدد پیشروی اروپا طرح و پیریزی میشود قابل اجرا نیست! در این خصوص به مانند همیشه میان بازیگران اصلی اروپا اختلاف نظر وجود دارد.
در حالی که مقامات فرانسوی نسبت به تاسیس سازمان اطلاعاتی مشترک اروپا برای مقابله با تهدیدات امنیتی موجود اصرار میورزند، مقامات آلمانی با این طرح مخالف هستند. «توماس دمایزیر» وزیر کشور آلمان در این خصوص تاکید کرده است: «ما نباید انرژی خود را در خصوص یک سازمان اطلاعاتی اروپایی صرف کنیم . من نمیتوانم تصور کنم که بتوانیم از حاکمیت ملی خود در این زمینه چشمپوشی کنیم. ما باید بیشترِ تلاش خود را به بهبود مبادله اطلاعات بین نهادهایی که هم اکنون وجود دارد معطوف کنیم. در این صورت است که ما میتوانیم به موفقیت واقعی در زمینه امنیتی دست یابیم».
این اظهارات نشان دهنده اختلافات عمیقی است که میان مقامات آلمانی و فرانسوی در این خصوص وجود دارد. با این حال سئوال اصلی اینجاست که کدام یک از دو طرف هم اکنون درک بهتری نسبت به تهدیدات تروریستی پیش روی اروپا دارد. اساسا سئوال اصلی این است که معادلات امنیتی اروپا در برهه فعلی چگونه طرحریزی میشود؟ همچنین این دیالوگ امنیتی (میان مقامات آلمانی و فرانسوی) نشان میدهد که میان کشورهای اروپایی هنوز درک امنیتی مشترکی پس از امضای پیمان شنگن ایجاد نشده است. اگرچه کشورهای اروپایی مرزهای مشترکی دارند، اما ساختار امنیتی مشترکی میان آنها حاکم نیست. در چنین فضایی حاکمیت ملی برای مواجهه با بحرانهای امنیتی اصالت و موضوعیت دارد نه همکاری و عقل جمعی.
البته در اینجا باید به نکتهای مهم توجه داشت، اینکه مقامات فرانسوی نیز تاکنون چنین درک امنیتی حداقلی و سادهای نسبت به معادلات جاری در کشورهای اروپایی نداشتهاند. ساختار مرزی واحد در اروپا از ابتدا اقتضا میکرد تا چنین سازمان مشترکی در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا و مخصوصا اعضایی که پیمان شنگن را امضا کردهاند ایجاد شود، اما این امنیت به جایی آنکه مشمول حوزه «امنیت داخلی جمعی کشورهای اروپایی» شود مشمول «امنیت مرزی در اروپا» و حفاظت نامحسوس از مرزها شده است.
این خود نشان دهنده درک نازل امنیتی در اروپاست. در سایه همین درک نازل بود که اروپای واحد در محاسبات داخلی و بینالمللی خود مرتکب اشتباهی فاحش شد و براندازی نظام اسد در سوریه را کلید زد. همچنین حمایت از گروههای تکفیری و تروریستی نیز در سایه همین نگاه خطرناک و بازدارنده شکل گرفت. محصول این درک نازل که البته در مواردی آغشته به مقاصدی شیطانی در منطقه و نظام بین الملل بود، شکلگیری گروههای تروریستی و تکفیری در منطقه و نظام بینالملل بود.
هم اکنون دیالوگ امنیتی تازهای در اروپای واحد شکل گرفته است اما به علت عدم درک مشترک امنیتی نسبت به تهدیداتی که در قبال اروپا و از سوی اتباع غربی گروههای تروریستی – تکفیری وجود دارد این موضوع مهم به یک بن بست رسیده است. بدیهی است که طی روزهای آتی نیز شاهد تکرار این دیالوگ میان مقامات اروپایی، خصوصا مقامات آلمانی و فرانسوی خواهیم بود. در این میان اساسا اهمیتی ندارد که کدام یک از مقامات آلمانی یا فرانسوی نسبت به شرایط فعلی قضاوت درستی دارند، اما آنچه اهمیت دارد پازل 28 تکه اروپاست که قصد دارد با حاکمیت ملی هر یک از کشورها به جنگ تهدیدی مشترک برود. بدیهی است که محصول عقل جمعی کشورهای اروپایی نیز تاکنون چیزی جز تقویت و ایجاد گروههای تروریستی در منطقه نبوده است. گسیل داشتن اتباع تکفیری اروپایی به سوی عراق و سوریه و قبل از آن بها دادن به این گروههای خطرناک در خاک اروپا جهت ترویج اسلامی انحرافی و دروغین، خطاهایی اساسی و بنیادین از سوی غرب محسوب میشود. خطاهایی که غرب هم اکنون محصول آنها را در خیابانهای پاریس و بروکسل مشاهده میکند. در این میان دیالوگ امنیتی تازهای که در اروپا ایجاد شده است، چیزی جز یک درک سطحی از مسائل امنیتی در نظام الملل نیست. درکی نازل که نمونه آن را بارها در محاسبات اطلاعاتی و امنیتی مقامات اروپایی شاهد بودهایم.
ارسال نظر