ضرغامی: نامه ۹بندی رهبرانقلاب جان نگاه انقلاب به رفتار آمریکاست
ضرغامی معتقد است: اصغرزاده از طرف خودش عذرخواهی کرد نه دانشجویان تسخیر، آقای اصغر زاده یک فرد بود و بخش اعظمی از دانشجویان بعد ها به دفاع مقدس پیوستند، بنابر این ایشان به عنوان خودش حق دارد موضع بگیرد نه کل دانشجویان.
به گزارش پارس، عزتالله ضرغامی در گفتوگوی دو ساعته با فارس، به بررسی تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ و تحلیل مدیریت صداو سیما در فتنه ۸۸ پرداخت که محورهای مهم این گفتوگو در ادامه میآید:
* شکست برنامه مارکسیستها در تسخیر سفارت آمریکا دو علت داشت، یک علت این بود که گروهکها و به ویژه گروههای مارکسیستی پایگاه مردمی نداشته و ندارند؛ آنها در یک فضای بسته روشنفکری سیر میکردند و تصور داشتند این حرکت میتواند تبعاتی به دنبال داشته باشد و در واقع آنها به دنبال هدف سیاسی از این کار بودند، نکته دیگری که در این زمینه حائز اهمیت است بحث رقابت گروهکها در آن مقطع زمانی است، گروههای مسلحانه که هم سازمان منافقین و همگروههای چپگرا بودند دچار بحرانهای زیادی بودند و تصفیههای زیادی در آنها انجامشده بود.
*سابقه روشنفکری در ایران بهویژه در سازمانها و گروههای سیاسی نشاندهنده این است که آنها همیشه از مردم عقب بودند و به خاطر فضای بستهای که همیشه برای خود تصویر میکنند فکر میکنند در بیرون نیز همین فضا حاکم است خیلی از آنها پیشبینی وقوع انقلاب با رهبری روحانیت مذهبی و دینی در ۲۲ بهمن ۵۷ را هم نمیکردند؛ بنابراین طبیعی بود آنها پس از انقلاب مثل همیشه در موضع انفعال قرار بگیرند.
* اگر بخواهم مشابهت آن ایام با امروز را برای شما بگویم باید به فتنه ۸۸ اشاره کرد، درباره سال ۸۸ نیز همین تحلیل صادق است، یک عده روشنفکر تصورشان این بود رأی تهران باید بهکل کشور تعمیم یابد، یعنی یک تفکر غیر تودهای و غیرمردمی داشتند؛ از نظر اینها یک عده شهروند تر هستند و واقعاً نمیتوانستند تصور کنند که اگر در تهران آرای رقیب رئیسجمهور منتخب یک مقدار بیشتر است، در کل کشور اینطور نیست
*اقدامی که در ۱۳ آبان ۵۸ صورت گرفت ناشی از تحلیل دقیقی بود که دانشجویان مسلمان پیرو خط امام داشتند یعنی مجموعهای از دانشجویان چهار دانشگاه امیرکبیر، شریف، فنی دانشگاه تهران و شهید بهشتی که در جریان مبارزات انقلابی همکاریهای خوبی با یکدیگر داشتند و به این جمعبندی رسیدند که سفارت آمریکا پایگاه و قرارگاهی برای هماهنگی اقدامات ضدانقلابی و براندازی نظام است که بهطور رسمی و طبیعی از محل سفارت آمریکا هدایت میشود.
* یک پیشبینی کلی بود که این اقدامات آمریکاییها طوری است که خود را مجهز کردهاند تا بتوانند بهعنوان یک قرارگاه عمل کنند، وسعت جغرافیایی سفارت خیلی گسترده است لذا پیشبینی اینکه حوزههای مختلف در آنجا تدارکات دیده باشند وجود داشت اما در این ابعاد و چیزهایی که بعداً کشف شد به لحاظ تجهیزاتی که جزو فناوری پیشرفته در آن زمان بود و هم درباره تدارک و تجهیزی که برای خود اعضای سفارت در آنجا کرده بودند و امکان ارتباطات وسیع که وجود داشت، خیر این پیشبینینشده بود.
*با توجه به بحثی که درباره استحاله برخی از اعضای مؤثر تسخیر لانه مطرح است باید بگویم، نظرات آنها بعداً متفاوت شد البته این جمعی که دور یکدیگر جمع شدند صددرصد از نظر همه مواضع مانند یکدیگر نبودند و اختلافات دیدگاهی و تمایزات فکری داشتند و در خود لانه جاسوسی وقتی ما نشستهایی داشتیم و درباره تسخیر لانه جاسوسی صحبت میکردیم و از افراد و مهمانهایی نیز دعوت کرده بودیم، شاهد این اختلافنظرها بین دانشجویان بودیم، آنچه بر همه این اختلافات برتری داشت، انقلابی بودن و اعتقاد عمیق بچهها به امام (ره) بود. این دو اصل در کنار هم باعث شد تا بچهها یک وحدت راهبردی پیدا کنند و حرکت خود را پیش ببرند.
*به انقلاب خودمان که نگاه میکنیم میبینیم چه چیز انقلاب ما را بیمه کرد؟ آن جریان عظیم ضدآمریکایی. مردم با پوست و گوشت خود فهمیدند که قصه آمریکاست. امام قویترین سخنرانیهایش را در مورد آمریکا داشت؛ مثل همان جمله که «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» را در دیدار با نانوایان قم گفتند.
*اشغال لانه جاسوسی در افزایش بصیرت مردم بخصوص نسبت به استکبار فوقالعاده مؤثر بود
*اصغرزاده از طرف خودش عذرخواهی کرد نه دانشجویان تسخیر، آقای اصغر زاده یک فرد بود. بخش اعظمی از دانشجویان بعد ها به دفاع مقدس پیوستند. بنابر این ایشان به عنوان خودش حق دارد موضع بگیرد نه کل دانشجویان
*دولت موقت یک دولت لیبرال مسلک بود که از سیاسیون قدیم و از پیرمردهایی که در نهضت آزادی سابقه سیاسی داشتند تشکیلشده بود، من فکر میکنم حضرت امام با انتخاب دولت موقت یک تدبیر بسیار تاریخی به خرج دادند
*من معتقدم درباره وقایع تاریخی قضاوت پسینی درست نیست، یعنی وقایع تاریخی در شرایط و ظرفی اتفاق میافتد که باید در همان مقطع تحلیل شود و کسانی که سعی میکنند بعد از سالها با عوض شدن شرایط آن را تحلیل کنند، کار غیرعلمی انجام میدهند
* مثلاً راهپیماییهای مربوط به چپیها در دانشگاه تهران از آن تصاویری بود که هیچگاه پخش نمیشد، چپیها در این تظاهرات شعار میدادند «کارگر، برزگر، ما باهم متحد میشویم» و بعد دستهای خود را به یکدیگر میدهند و میگویند «درود- درود بر خمینی» و این جمله را که میگفتند خمینی ما تو را به رهبری قبول داریم، ترجیعبند آنها بود. من به دوستان میگفتم ما الآن چقدر باید به لحاظ رسانهای کار کنیم تا نشان دهیم که چپیها و مارکسیستها جمع میشدند و میگفتند که از نظر ما هم، خمینی رهبر است و پخش این فیلم دیگر نیاز به هیچگونه تبلیغ و تحلیلی نداشت؛ چراکه هژمونی و برتری حضرت امام آنقدر عیان بود که حتی چپیها نیز در تظاهرات خود اعلام میکردند که خمینی رهبر ماست.
*تصاویری که از حادثه عاشورا در زیر پل کالج پخش کردیم بخشی از آن متعلق به ما بود و بخش زیادی از آن مال شبکههای ماهوارهای بود، من خودم بعدازظهر عاشورا که به محل کار آمدم این فیلمها را دیدم، خیلی ناراحت شدم که این جمعیت میلیونی عزاداری میکنند اما یک جمعیت محدود مانند اینها اهانت میکنند ولی شبکههای خارجی معروف به جز یکی دو تا از آنها تصاویر مشابهی از حرمتشکنی عاشورا و کف زدن و هورا کشیدن و شعار علیه نظام در روز عاشورا را پخش کردند؛ درحالیکه فکر میکردند این کار به نفعشان است و میخواستند با این کار نشان دهند که مردم -یعنی آن عده قلیلی که آنها جز مردم حساب میکردند- مقابل نظام ایستادهاند درحالیکه این امر نتیجه عکس داد و به محض اینکه ما این تصاویر را پخش کردیم، این موضوع اثر خود را در ۹ دی نشان داد.
*در قضیه اشغال سفارت آمریکا نیز اینکه مسیر چند نفر عوض شده باشد هیچ ربطی به دانشجویان مسلمان پیرو خط امام ندارد و این استحالهای است که در خیلی از آدمها اتفاق میافتد؛ درباره هنرمندان نیز این قضیه صادق است اما برخی به ما خرده میگیرند که فلان هنرمند فرار کرد و بیحجاب شد، من هم میگویم خوب صد البته اما اگر نمیرفت و بهتر بود؛ اما به جامعه هنرمندان نگاه کنید و ببینید برای چند نفر این اتفاق افتاده است و آن را با سیاسیون، انقلابیون و کسانی که زندان رفتهاند و از همراهی با امام سابقه داشتند مقایسه کنید که واقعاً قابل مقایسه نیست؛ تاریخ نیز پر است از این استحالهها.
* سالهاست چنین خبری مطرح میشود که پیشنهاد اشغال سفارت شوروی را عدهای ازجمله بنده داده بودند درحالیکه من هرگز یادم نمیآید کسانی پیشنهاد اشغال سفارت شوروی را داده باشند و اگر هم بوده من مطلع نیستم و درباره خود نیز این موضوع را تکذیب میکنم.
*به آقای ظریف گفتم وقتی شما به ملاقات آقای کری میروید، وقتی آقای کری در اتاق را برای شما باز میکند، از نظر تصویرسازی این خوب نیست و به همین دلیل همه شبکههای خبری غربی این تصویر را نشان دادند اما ما نشان ندادیم و ما فیلم دیگری از آقای ظریف در راهرو گرفتیم و نشان دادیم.
* اما در ملاقاتی که آقای ظریف با کری در اتاقش دارد دوربین پشت سر آقای کری میرود و قد او هم بلند است، کری حتی عینک ذرهبینی خود را هم بر نمیدارد، به این معنا که من در دفتر کار خود مشغول کار هستم و حالا یک نفر به داخل اتاق آمد و دوربین هم از بالاست، وقتی آقای ظریف وارد اتاق میشود دوربین طوری کار میکند که انگار یک نفر خدمت آقای کری آمده است، البته تصویر را با زیرکی روتوش میکنند و بَک همه اینها میشود و نشان می دهد ایرانی که اینگونه مقابل آمریکا ایستاده ببیند اینطوری است و وزیر خارجهاش خدمت کری آمد!
*اگر کارتر سرنگون شد به خاطر مواضعی بود که مقابل انقلاب اسلامی گرفت. کارتر علیرغم اینکه دموکرات و به ظاهر دنبال حقوق بشر بود اما با انقلاب اسلامی خوب برخورد نکرد، وقوع زلزله عظیم انقلاب اسلامی ایران که دنیا را هم تکان داد، به عنوان یک نقطه سیاه در کارنامه زمامداران آمریکا است که فراتر از بحث جمهوری خواهان و دموکراتها است در واقع آنها کارتر را مقصر این حادثه میدانند
* به اعتقاد من حرکت لانه جاسوسی آگاهیهای عمومی را بالا برد، بسیار مهم است و مردم شاه را محور میدانستند اما باید نسبت به آمریکا اطلاعات سیاسیشان افزایش پیدا میکرد و این اتفاق افتاد و در طول این چند دهه انقلاب اسلامی مقابل توطئه عوام فریبی آنها بیمه شد.
*ما از گفتوگو نگرانی نداریم، دیدهایم که برخی مواقع یک عده میگویند ما چه وحشتی از آمریکا داریم، حتی برخی مسئولان و سیاستمداران درجه یک این صحبت را میگویند که «ما چه وحشتی از آمریکا داریم ما با آنها مذاکره میکنیم و سر یک میز مینشینیم، ما حرف داریم» اصلا مسئله این نیست
* من فکر میکنم نفوذ یک مرحله عمیقتر از مسئله مرزبندی است که رهبر انقلاب سال ۸۸ مطرح کردند، وقتی سال ۸۸ فتنه همه جا را گرفت، برخی داخل این غبار فتنه، راه را گم کردند، ویژگی فتنه این است که حق و باطل آمیخته میشود و عدهای راه گم میکنند و توصیه امام علی (ع) در فتنه نگاه کردن به رهبر عادل و شجاع است؛ در غیر این صورت گردباد فتنه خیلی از مدعیان را میبرد. رهبری در دوره فتنه یک کلید واژه معرفی کردند و فرمودند « مرز بندی کنید».
* رهبری هشدار میدهند. نامهای که رهبر انقلاب به رئیس جمهور محترم نوشتند و آن ۹ بند معروف را به عنوان منشور نظام و حاکمیت و دولت در پیگیری مسئله برجام مطرح کردند، در همان متن همه چیز روشن است، یعنی هشدارهایی که رهبری میدهند هم در باب اصل برجام است و هم برای آینده نظام است؛ به اعتقاد من رهبری جان، عمق و چکیده نگاه انقلاب به رفتار آمریکاییها را در این نامه ۹ بندی مطرح کردند که از این رو بر جام یک موضوع آن است.
*در روزهای اول دولت یازدهم، در جلسهای آقای روحانی به بنده ایراد گرفت که چرا صداو سیما که از هیچ دولتی تقدیر نکرده است از آقای احمدینژاد تقدیر کردید، بنده به ایشان گفتم بعد از دوران ریاستجمهوری آقای خاتمی هم ما از ایشان تقدیر کردیم، آقای روحانی ابتدا نپذیرفت، و برخی وزرا حرف مرا تایید کردند.
ارسال نظر