پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- ٤٧ عضو و ٤٧ مربی از ٣٦ کشور دنیا. قاره آسیا با این سطح تنوع اقلیمی در عرصه مربیان باید خیلی کیفی‌تر از آنچه درحال حاضر دیده می‌شود، فوتبال خود را به دنیا عرضه کند اما خروجی داستان، خلاف انتظارات است. بین این ٣٦ کشور، کدام یک غالب‌ هستند و سبک چه منطقه‌ای بیشتر در آسیا حکمفرماست؟

سهم بومی‌ها و غرب اروپا

اگر در طبقه‌بندی مربیان اروپایی قایل به دو بخش غربی و شرقی شویم، سهم نیمه متمدن‌تر (غرب اروپا) را ١٢ مربی از کشورهای پرتغال، انگلیس، هلند، فرانسه، بلژیک، آلمان و ایتالیا می‌بینیم. آلمان با داشتن ٣ مربی در تیم‌های ملی آسیایی، پرچمدار اروپاست و انگار سبک مدرن و درواقع پرطرفدارترین مدل حال حاضر اروپا، بیش از بقیه در پهناورترین قاره جهان خریدار دارد. بلژیک، هلند، ایتالیا و انگلیس هم بیش از یک مربی (در واقع ٢مربی) در رده ملی فوتبال آسیا دارند. در سوی مقابل ١٦تیم‌ملی آسیایی سرمربی بومی دارد؛ تیم‌هایی به نام کره‌شمالی، مالزی، تایلند، عراق، فلسطین، سوریه، امارات، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، سریلانکا، پاکستان، تایوان، مغولستان و ماکائو و کره‌شمالی. ١٩ کشور دیگر عضو کنفدراسیون آسیا از دیگر هم‌قاره‌ای‌ها یا نیوزلند و آمریکا، سرمربی دارند، به‌طورکلی یک‌سوم مربیان تیم‌های ملی در آسیا بومی هستند اما از آن‌جا که معمولا سطح دانش و آموزش مربیان در این قاره پایین است، غالب بودن بومی‌گرایی نه‌تنها فوتبال این قاره را بالا نبرده، بلکه ضعفی عمده را نمایان کرده است؛ ضعف بخش زیادی از تیم‌های قاره آسیا در به‌دست آوردن پول لازم برای جذب مربی مناسب! این معضل باعث شده برخلاف اروپا که کیسه‌ گل‌های سابقی مانند ایسلند را در زمره اولین تیم‌های صعودکننده به یورو می‌بیند، این‌جا در آسیا، ضعیف در بهترین حالت اگر ضعیف‌تر نشود در همان سطح باقی می‌ماند.

اروپای شرقی با ٦ نماینده

زمانی در اوج قدرت فوتبال شرق اروپا و حتی اواخر دهه ٩٠، مربیان این قسمت از قاره سبز از سروکول تیم‌های آسیایی بالا می‌رفتند اما حالا داستان متفاوت شده و تنها یک‌هشتم مربیان این منطقه از اروپای‌شرقی و به عبارت بهتر از کشورهایی مانند روسیه، صربستان، جمهوری‌چک و... می‌آیند. هرچند به نظر می‌رسد دوران تفکرات صرفا قدرتی شرقی‌ها در اروپا به‌سر رسیده باشد اما هنوز در برخی نقاط آسیا، این مدل رویکرد طرفدار دارد. البته کشورهای سابقا شرق‌زده‌ در فوتبال مانند ایران با چرخش کامل به سمت مربیان اروپای لاتین رفتند؛ غافل از این‌که مربیان اروپای لاتین برخلاف تصور خیلی هم فانتزی‌باز و علاقه‌مند به فوتبال زیبا از کار در نیامده‌اند.

برآیند فنی

با توجه به آنچه اخیرا در فوتبال آسیا دیده می‌شود، فانتزی در رده آخر اولویت‌ها قرار دارد و تحت‌تاثیر سبک غالب نتیجه‌گرایی، بیشتر مربیان تیم‌های آسیایی دفاع و سپس ضدحمله (آنچه کی‌روش، سرمربی تیم‌ملی کشورمان در انجامش تبحر دارد) را در دستور کار دارند. تعداد بیشتر مربیان آلمانی(٣ نفر) نسبت به بقیه به معنای رواج بیشتر سبک فوتبال این کشور در قاره مهجور نیست. هنوز ردپای پررنگ و پرمعنای اروپای شرقی به رهبری یوگسلاوی سابق و بعدها کرواسی در بیشتر کشورهای آسیایی دیده می‌شود؛ فوتبالی که مولفه قدرت بدنی و توجه بیشتر به فصل بدنسازی را به انگاره فعلی مربیان آسیایی (اول گل نخور و سپس گل بزن) افزوده است. فوتبال قاره‌ ما در بخش‌های زیادی از خود دور از تکامل نشان می‌دهد و اعوجاجی از سبک‌های مختلف را در درون خود می‌بیند. معلوم نیست با این حجم درآمیختگی در آینده هم به سبک لاتینی وفادار می‌ماند یا نه.