اختصاصی پارس؛
پشت پرده های جدید از ماجرای برنامه ریزی کاخ سفید برای دست دادن با روحانی و ظریف/ این محل منحصرا مختص رهبران جهان است
یکی از دیپلمات های ایران نیز که خواست نامش فاش نشود، گفت: این برخورد زمانی صورت گرفت که آقای اوباما وارد ساختمان سازمان ملل می شد و آقای ظریف درحال خروج از آن جا بود .
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- المانیتور در تحلیلی نوشت: در 28 سپتامبر ، رویدادی بی سابقه در تاریخ روابط میان ایرانِ بعد از انقلاب و امریکا رخ داد و آن دست دادن محمد جواد ظریف ، وزیر خارجه ایران، با اوباما، رئیس جمهور امریکا بود. هرگونه برخورد این چنینی یا حتی صحبت درباره چنین برخوردی، مساله بسیار حساس ومهمی در تهران تلقی می شود .
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، شماری از مقامات تا کنون از ابعاد مجهول و ناشناخته برخورد ایران و امریکا که درباره آن بسیار بحث شده است پرده برداشته اند . این افشاگری ها نیز اطلاعات بالقوه ای درباره این مساله به دست داد که چرا دست دادن میان اوباما و رئیس جمهور حسن روحانی که مدت ها به دنبالش بودند و بحث های فراوانی درباره آن شده ، هنوز اتفاق نیفتاده ا ست.
یکی از اعضای هیئت ایرانی که به نیویورک سفر کرده بود و خواست نامش فاش نشود گفت:" رئیس جمهور روحانی و رئیس جمهور اوباما در یک روز سخنرانی کردند. رئیس جمهور روحانی برای جلوگیری از احتمال روبرو شدن با اوباما ، زمان بندی ملاقات ها و برنامه های خود را تغییر داد.
این مقام برجسته ایرانی افزود: وقتی آقای ظریف با رئیس جمهور اوباما دست می داد، رئیس جمهور روحانی در خارج از ساختمان سازمان ملل و سرگرم دیدار با رئیس جمهور ونزوئلا بود. رئیس جمهور روحانی می دانست که با اوباما چنین برخوردی اتفاق می افتد، بنابراین برنامه های خود را اندکی تغییر داد.
نکته مهم این است که پیش از قضیه دست دادن اوباما با ظریف، روحانی همچنان تحت انتقادهای بسیاری بود. سوای انتقاد از سیاست های کلی رئیس جمهور، آن ها به علت سفر وی به نیویورک و تصمیم وی مبنی بر عدم بازگشت به ایران جهت بررسی فاجعه حج که به کشته شدن صدها زائر ایرانی منجرشد، به شدت از وی انتقاد کردند .
به گزارش پارس، یک مقام بلند پایه ایران که به نیویورک سفر کرده بود، قضیه برخورد ظریف با اوباما را جزء به جزء و به طور مفصل توضیح داد و گفت: راهرو باریکی پشت محل مخصوص استقرار هیئت های مدیره سازمان ملل قراردارد و عرض آن به اندازه ای است که دو نفر به راحتی می توانند رو در رو، ازکنار یکدیگر رد بشوند .از قرار، ظریف و اوباما همدیگر را آن جا دیده اند .
وی در توضیح این که چرا این برخورد بلافاصله و به طور گسترده علنی نشد، به رغم آن که بخش مرکزی سازمان ملل آکنده از مقامات رسمی، دیپلمات ها و اهالی رسانه ها بود گفت: این محل ، یعنی جایی که ظریف و اوباما با یکدیگر دست دادند ، منحصراً برای رهبران جهان اختصاص داده شده است و هیچ خبرنگاری اجازه ورود به آن جا را ندارد . به همین علت، هیچ تصویری از لحظه دست دادن این دو در دست نیست.
و در ادامه، درتوضیح لحظه دیدار این دو مقام افزود: هر دو هیئت برای لحظه ای توقف کردند. جان کری، وزیر خارجه امریکا آقای ظریف را به اوباما معرفی کرد و سپس رئیس جمهور امریکا دستش را به سوی ظریف دراز کرد.
یکی از دیپلمات های ایران نیز که خواست نامش فاش نشود، گفت: این برخورد زمانی صورت گرفت که آقای اوباما وارد ساختمان سازمان ملل می شد و آقای ظریف درحال خروج از آن جا بود .
او نیز به طور غیر مستقیم مسایلی درباره این برخورد تاریخی مطرح کرد و گفت : ورود اوباما به سازمان ملل غیر مترقبه بود، چون سخنرانی وی در مجمع عمومی سازمان ملل ، پیش از قضیه دست دادن او با ظریف بود . بنابراین امکان دارد که هیئت امریکایی زمان ورود خود به سازمان ملل را طوری برنامه ریزی کرده بود که با رئیس هیئت ایرانی [روحانی] رو در رو شود، که دست آخر چنین چیزی صورت نگرفت.
یکی دیگر از دیپلمات های ایران که او نیز خوا ست ناشناس بماند ، گفت: در زمینه برخورد میان ظریف و اوباما، هیچ گونه هماهنگی ای میان ایران و امریکا صورت نگرفته بود. دست کم می توانم بگویم که از جانب ایرانی ها این قضیه از پیش برنامه ریزی نشده بود و ما از امکان برخورد و رو در رو شدن با هیئت امریکایی کاملاً بی خبر بودیم.
این دیپلمات در پاسخ به این سوال که آیا امکان دارد که کاخ سفید با قصد قبلی و به عمد این کار را کرده باشد یا خیر، گفت : باید بگویم که مطمئن نیستیم که آیا کاخ سفید از پیش برای این برخورد برنامه ریزی کرده بود یا خیر.
آقای ظریف اشتباه خود را جبران کنند
لازم به ذکر است چندی پیش دکتر محمد سعید احدیان در تحلیلی که با ادبیات آرمانخواهی واقع بینانه ارایه کرده خواستار جبران اشتباهات آقای ظریف در جریان اتفاقات اخیر و گذشته شده بود:
اینکه آقای ظریف حسب اتفاق با آقای اوباما روبرو شده است و با او دست داده است یا طی یک برنامه ریزی چنین فرآیندی طی شده است، در درجه دوم اهمیت قرار دارد (که ما باور به درستی نقل مسئولین وزارت خارجه مبنی بر اتفاقی بودن ماجرا داریم) اما آنچه مهم است تصویری است که این رویداد در اذهان بین المللی ایجاد می کند که متاسفانه باید گفت تصویر رسانه ای ایجاد شده از این اتفاق، خبر از اشتباه آقای ظریف در جهت خلاف منافع ملی ایران می دهد.
به عنوان یکی از موافقان برجام، در تحلیل داده - ستانده ذکر کردیم که در کنار ستانده های مهم برجام، یکی از داده های مهم فرآیند مذاکرات هسته ای، ایجاد تصور تغییر رویکرد استکبار ستیزی ایران است که بخشی طبیعی و در نتیجه مذاکره مستقیم علنی با آمریکا صورت گرفته است و بخشی ناشی از اشتباهاتی مانند گفتگوی تلفنی دو رئیس جمهور، یا پیاده روی دو وزیرخارجه ایجاد شده است و در همان تحلیل ذکر شد اگر در ادامه مسیر این تصویر اصلاح نشود، ما چنان ضرری می کنیم که همه ستانده های مهم برجام نمی تواند آن را جبران کند.(کتاب برجام در تحلیل کلان و خرد، صفحه 23)
فارغ از شعارزدگی و مبتنی بر استدلالی منطقی دلیل این ادعا در آن تحلیل این مساله ذکر شد که استکبارستیزی برای ایران هم «آرمانی ایدئولوژیک» است و هم «منفعتی استراتژیک». ما هم براساس مبانی دینی خود معتقدیم نباید ظلم پذیر بود(لا تَظلِمونَ وَلا تُظلَمونَ. بقره، 279) و باید به عنوان یک شیعه منتظر برای زمینه سازی ظهور حضرت ولی عصر(عج) تلاش جدی کرد و هم اکنون به روشنی میبینیم که داشتن این راهبرد تا چه میزان توانسته است، مابه ازای منافع کلان ملی ایجاد کند.
پافشاری ما بر این رویکرد بودهاست که امروز ما در دنیا به عنوان یک قدرت منطقه ای، با نفوذ معنوی بسیار گسترده در جهان اسلام مطرح هستیم.
اگر چین یا روسیه به دنبال تعریف منافع «استراتژیک» با ایران هستند، اگر اتحادیه اروپا در سند راهبرد ایناتحادیه در قبال ایران بر تفاهم با ایران بر سر مسائل منطقه خاورمیانه، «مستقل از سایر شرکایش»تصریح میکند، اگر ما به دلیل این جایگاه منطقهای توانسته ایم امنیت خود را در بخش پرآشوب دنیا حفظ کنیم و منافع کلان اقتصادی و استراتژیک به دست بیاوریم همه به دلیل تاکید بر حفظ این رویکرد استراتژیک و به ثمر رسیدن آثار بین المللی اش است. (همان، صفحه 22)
امروز دیگر عمده کسانی که شعار «نه غزه، نه لبنان...» سر می دادند فهمیدهاند که باید بگویند: « هم غزه، هم لبنان همه برای ایران». اگر این رویکرد نبود وزیرخارجه ما نمیتوانست در یک طرف میز دربرابر وزیران خارجه 6 کشور بزرگ دنیا بنشیند و برای منافع اقتصادی و سیاسی و ملی ما چانه زنی کند و آمریکا را مجبور کند که به قول مقاله نویس نیویورک تایمز در موضوع هسته ای حداقل در 8 موضوع مهم عقب نشینی کند.(همان، صفحه 36) و اگر می بینیم که همین رئیس جمهور فعلی آمریکا یعنی اوباما روزی اجازه نمی داد، حتی ما به اجلاس های بین المللی درباره سوریه دعوت شویم و حالا به دلیل اینکه از قافله تعامل اروپا با ایران بر سر این مساله عقب نیفتد، یک طرفه از طرح این موضوع در مذاکره با ایران سخن می گوید و خلاصه اگر می بینیم که هیات های مختلف اقتصادی اروپا به دلیل باور پیدا کردن به این که ایران لنگر و عامل ثبات منطقه است و محتاج تعاملات سیاسی و اقتصادی با ایران هستند، مرتب هیات های سیاسی و اقتصادی می فرستند، همه و همه نتیجه حفظ و پافشاری بر استراتژی استکبارستیزی ایران است که آن را با شیوه ای عاقلانه و اصولی پیش برده است. امروز هیچ کارشناسی نمی تواند کتمان کند که همه این منافع بسیار کلان سیاسی و اقتصادی و بین المللی به دلیل قدرت منطقه ای ایران و آن هم به دلیل موفقیت در این رویکرد است.
پس اگر ما این منافع استراتژیک را میخواهیم باید به گونهای عمل کنیم که همچنان نماد اصلی مبارزه با استکبار در جهان شناخته شویم در غیر این صورت باعث تضعیف محور مقاومت و گفتمان استکبارستیزی می شویم و در نتیجه، هم از آرمان مهدوی خود دور شده ایم و هم منافع استراتژیک(حیاتی) و کلانی را از دست خواهیم داد.
دلیل مخالفت ما با اتفاقاتی مانند گفتگوی تلفنی دو رئیس جمهور یا پیاده روی و یا متاسفانه اشتباه غیرقابل توجیه اخیر آقای ظریف در دست دادن با آقای اوباما، به دلیل همین مساله است که این اتفاقات نمادین لطمه جدی به این تصویر قدرت آفرین می زند و این لطمه مهم در حالی است که این قبیل اقدامات جز هزینه هایی که ذکر شد، هیچ فایده ای عملی در پی نخواهد داشت، همانطورکه آقای رئیس جمهور گفتند: «مشکلات ایران وآمریکا با دست دادن حل نمی شود».
علاوه بر آنچه ذکر شد امروز پارامتر دیگری نیز اهمیت حفظ رویکرد استکبارستیزی را تقویت می کند و آن هم ضمانت اجرای برجام توسط آمریکایی ها است (البته اگر برجام در ایران نهایی شود). پیش از این در نقد و بررسی برجام و قابل دفاع دانستن بررسی هزینه منفعت بازگشت پذیری، بر این نکته تاکید شد که اگر علاقمندیم در اجرای برجام نقض عهد صورت نگیرد (که قطعا آقای ظریف هم مثل ما علاقمند به این مساله هستند) باید در حوزه های مختلف اقتصادی، سیاست داخلی و سیاست خارجی برنامه ریزی های مهمی داشته باشیم، تکرار نکته مربوط به بخش سیاست خارجی آن تحلیل برای یادآوری مسئولان سیاست خارجی را مفید می دانم:
«در حوزه سیاست خارجی نیز حفظ رویکرد استکبارستیزی و حمایت از جبهه مقاومت و متحدان منطقه ای، برای افزایش قدرت بازدارندگی از اهمیت راهبردی برخوردار است و تصور اینکه با عادی سازی رابطه با آمریکا و حل شدن در نظام ناعادلانه بین الملل می توان طرف مقابل را مجاب به رعایت برجام کرد، موهوم و غیرواقع بینانه است.
تجربه عملی ما نشان داد که همچنان نظریات «نو واقع گرایی» بر نظریات «آرمان گرایی» در روابط بین الملل برتری دارد بر این اساس نباید فراموش کرد دلیل اصلی که قدرت های دنیا مجبور شدند با مشروعیت دادن به ایران، روزها و ساعت ها پای میز مذاکره بیایند و به ما پرستیژ بین المللی بدهند، قدرت منطقه ای ایران است که بر اساس حمایت از جبهه مقاومت ایجاد شده است پس حتی اگر آرمان های ایدئولوژیک مبتنی بر تکالیف موکد قرآنی را هم کنار بگذاریم، خطایی استراتژیک خواهد بود که به جای افزایش «ظرفیت های قدرت آفرین» در حمایت از جبهه مقاومت، به حرف های به ظاهر زیبا اما «زایل کننده قدرت»، مانند عادی سازی رابطه با آمریکا بپردازیم. امروز دیگر همه سیاستمداران دنیا پذیرفته اند که دنیای روابط بین الملل جای «واقعیت های مبتنی بر قدرت بیشتر» است نه جای «آرمان های مبتنی بر تعامل».(کتاب برجام در تحلیل کلان و خرد، صفحه 79)
با این اوصاف به نظر می رسد آقای ظریف بهتر است اشتباه خود را هرچه سریعتر با درپیش گرفتن ادبیات متناسب در فضای بین المللی ، جبران کنند.
بیچاره های دلواپس گند مجلستون دنیا را پر کرده بی آبرویی پشت بی آبرویی با این اوضاع اسف بارتون هیچ کس تو دنیا براتون تره هم خرد نمی کنه !! آقای اوباما خیلی هم لطف نموده که با ظریف دست داده زمان احمدی نژاد آمریکا محلی به دلواپسان بی سواد هم نمی گذاشت !!!!