مداخله پررنگتر در سوریه و یمن
آمریکا برای مهار این شرایط جدید و میزان آسیبپذیریهای رژیم صهیونیستی و دیکتاتوریهای ارتجاع عرب در منطقه، باید تحت عنوان منظومه سازی منطقهای همگراییهای جدید منطقهای در بین ارتجاع عرب و به ویژه رژیم صهیونیستی را ساماندهی کرده و آن را در مقابل ایران و نفوذ گفتمانی و منطقهای ایران تعریف نماید.
به گزارش پارس به نقل از فارس سیاستهای آمریکا و غرب و رژیم صهیونیستی و ارتجاع عرب که تا به حال از طریق جنگهای نیابتی و ابزارهای تروریستی در سطح منطقه و بویژه در سوریه و یمن دنبال میشد با بنبست و فقدان کارکرد مؤثر روبرو شده است. این سیاستها در سوریه با ارزیابیهای مستمر اداره کنندگان غربی همراه بود و به این نتیجه رسیدهاند که پیشبرد اهداف و سیاستها از طریق تروریسم تکفیری، پرهزینه و با ریسک بسیار بالا و با قابلیت معکوس شدن تهدیدزایی، فاقد قدرت برای براندازی نظام سوریه، تضاد در اهداف نهایی و پس از ساقط کردن نظام سیاسی سوریه (تشکیل دولت اسلامی القاعدهای) غیرقابل کنترل کامل بودن و بسیاری از شاخصهای دیگر غیرممکن است.
به ویژه اینکه نمایش و ژست مبارزه با تروریسم در عراق و اکنون در سوریه که از طریق حملات هوایی در نظر گرفته شده فاقد توان و اثرگذاری کافی برای نابود کردن تروریسم رنگارنگ بر روی زمین سوریه است. همین پدیده در یمن نیز که مراحل گوناگونی از 5 سال قبل را پشت سر گذاشته و در 6 ماه گذشته از طریق تولید هرج و مرج، قتل و ویرانی و جنایت جنگی با حملات هوایی و تکیه بر نیروهای دستنشانده منصور هادی و القاعده و برخی قبایل همپیمان با اخوان و داعش و القاعده دنبال شده نه تنها بینتیجه باقی مانده و اهداف اعلام شده را محقق نکرده با آسیبهای وارد شده به آلسعود به لحاظ حیثیتی ، نظامی و حتی پایگاه سیاسی و اجتماعی تولید شده با دلارهای نفتی روبرو شده است.
عامل جدیدی نیز در تحولات کلان منطقهای نقشآفرینی کرده و آمریکا را مجبور نموده که در راهبردهای کلان و روشها و سیاستهای خود تجدید نظر نماید.
توافق هستهای با ایران که به دلیل نیاز حیاتی آمریکاییها شکل گرفته موقعیت و جایگاه منطقهای ایران را به شدت ارتقا خواهد داد. آمریکا برای مهار این شرایط جدید و میزان آسیبپذیریهای رژیم صهیونیستی و دیکتاتوریهای ارتجاع عرب در منطقه، باید تحت عنوان منظومه سازی منطقهای همگراییهای جدید منطقهای در بین ارتجاع عرب و به ویژه رژیم صهیونیستی را ساماندهی کرده و آن را در مقابل ایران و نفوذ گفتمانی و منطقهای ایران تعریف نماید. این رویکرد آمریکایی برای پاسخ به بنبستهای رنجآور در پرونده سوریه و یمن بنا به آنچه از زبان جان کری عنوان شده است، وارد کردن و مداخله دادن ارتشهای عربی (نیروی زمینی) به شکل مستقیم در بحرانهای این دو کشور را در دستور اجرایی قرار داده است. جنگ نیابتی و تکیه بر تروریستها که امکان دستیابی به اهداف را نداشته در این رویکرد باید در کنار نیروی زمینی و هوایی ارتشهای هم پیمان غرب، باید در بحرانهای یاد شده ظرفیتهای پیروزی را تولید نمایند. حتی آمریکا برای تشویق بیشتر ارتشهای عربی و تضمین موفقیت در رویکرد جدید حملات پهپادی خود در یمن را بر علیه ارتش یمن (ونه القاعده و داعش) و در سوریه با همراه کردن توان پهپادی و هوایی انگلیس و فرانسه، فعال کرده است و از حالت لجستیکی و پشتیبانی اطلاعاتی و تسلیحاتی هدایت عملیات و برنامهریزی فراتر رفته است.
پیدا شدن نقش فعالتر غرب و کشاندن پای ارتشهای عربی به بحرانهای 5 سال گذشته در سوریه و یمن در حالی است که این منظومه جدید امنیتی- سیاسی در مقابل ایران طراحی شده و از ایران نیز میخواهد (از زبان آمریکا و انگلیس و فرانسه) تا در حل بحرانهای منطقهای نقش مثبت بازی نماید.
راهبرد جدید آمریکا در سوریه و یمن نیازمند رویکرد سیاست و راهبرد جدید از سوی ایران مقاومت منطقهای و روسیه و چین و هماهنگی محکم و جدید در بین آنهاست.
ارسال نظر