محاصره تروریستها در دستور کار ایران
یک کارشناس مسائل خاورمیانه درباره دلایل تمرکز سیاست خارجی دولت یازدهم بر منطقه گفت: مهمترین دلیلی که منجر بر تمرکز دیپلماسی دولت جمهوری اسلامی ایران بر بحرانهای منطقهای شده این است که اصلیترین دغدغه و موضوع مورد نگرانی در منطقه بحث ناامنی است که این ناامنی میتواند بر امنیت جمهوری اسلامی ایران نیز تأثیر منفی بگذارد.
به گزارش پارس،حسین رویوران، کارشناس مسائل منطقه، در گفتوگو با فرارو، بابیان این مطلب درباره اینکه چرا پس از توافق هستهای، سیاست خارجی دولت یازدهم بر دیپلماسی منطقهای متمرکزشده است گفت: پس از توافق هستهای دستگاه سیاست خارجی دولت در مسیر پایان دادن به بحرانهای منطقهای بهویژه در سوریه واردشده است و تلاش دارد با رایزنیهای منطقهای به حلوفصل این بحرانها کمک کند.
وی درباره دلایل این رویکرد دستگاه سیاست خارجی نیز گفت: مهمترین دلیلی که منجر بر تمرکز دیپلماسی دولت جمهوری اسلامی ایران بر بحرانهای منطقهای شده این است که اصلیترین دغدغه و موضوع مورد نگرانی در منطقه بحث ناامنی است که این ناامنی میتواند بر امنیت جمهوری اسلامی ایران نیز تأثیر منفی بگذارد.
رویوران بابیان اینکه امنیت یک موضوع بههمپیوسته است گفت: نمیتوان صحبت از امنیت در ایران کرد و در پی ایجاد امنیت در اطراف مرزهای کشور بود اما به امنیت منطقه بیتفاوت بود.
وی افزود: بر همین اساس در حال حاضر در راستای افزایش امنیت داخلی، پایان دادن به بحرانهای منطقهای به اولویت جمهوری اسلامی ایران پس از توافق هستهای تبدیلشده است.
این کارشناس مسائل خاورمیانه با تأکید بر اینکه تکفیر عنصر ناامنی در منطقه محسوب میشود گفت: تکفیریها درصحنه میدانی به بازیگران اصلی تبدیلشدهاند و با حمایتهای کشورهای منطقهای از یکسو به تأمینکننده اصلی امنیت برای اسرائیل تبدیلشدهاند و از سوی دیگر اختلافات طایفهای در منطقه را دامن میزنند.
وی افزود: به همین دلیل جمهوری اسلامی برای آنکه امنیت را به منطقه بازگرداند قدم پیش گذاشته است و محاصره نیروهای تروریستی را بهطورجدی در دستور کار قرار داده است. در همین راستا طرح ۴ مادهای برای حل بحران از سوی جمهوری اسلامی ایران ارائهشده است تا با فراهم شدن زمینه گفتوگو بین دولت سوریه و معارضه سیاسی، واقعیتها بیش از بیش در این کشور نمایان شود و همه بازیگران صحنه داخلی بهطورجدی بر مبارزه با تکفیریها متمرکز شوند.
رویوران درباره اینکه آیا طرح ۴ مادهای ایران با استقبال سایر بازیگران بحران در این کشور مواجه خواهد شد و میتواند زمینهساز پایان دادن به بحران در این کشور شود گفت: بحران سوریه، یک بحران سه وجهی یا سه سطحی است. به این معنا که در اختلافات در سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی منجر به درگیری و بروز بحران در این کشور شده است.
وی افزود: در سطح داخلی اختلاف بین دولت و معارضان و مخالفان داخلی است، در سطح منطقهای اختلاف میان ایران و عربستان وجود دارد و در سطح بینالملل هم اختلافات آمریکا و روسیه به چشم میخورد. این سه سطح اختلاف منجر به آن شده است که شکاف بحران سوریه عمیقتر شود.
این کارشناس مسائل خاورمیانه ادامه داد: در این شرایط هر طرح و راهحلی که برای پایان دادن به بحران سوریه ارائه میشود باید همهجانبه و دربرگیرنده تمامی اختلافات باشد به این معنا که هر سه سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی را پوشش دهد. این در حالی است که طرح ایران از چنین ویژگی برخوردار نیست.
رویوران تصریح کرد: بر این اساس میتوان گفت که طرح جمهوری اسلامی ایران برای پایان دادن به بحران سوریه تنها یک ایده اولیه برای گرد هم آوردن همه طرفهای درگیر در بحران سوریه است و پسازآن همه طرفها باید این ایده را تا رسیدن به راهحل نهایی تکمیل کنند.
او در ادامه درباره پیشنهاد محمدجواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تشکیل مجمع گفتوگوهای منطقهای و اینکه این پیشنهاد تا چه اندازه میتواند به حلوفصل بحرانهای منطقهای کمک کند گفت: وجود ائتلافها و پیمانهای منطقهای یک امر متعارف در نظام بینالملل محسوب میشود.
این کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: در حال حاضر کشورهای حاشیه خلیجفارس، ائتلاف یا پیمانی تحت عنوان شورای همکاری خلیجفارس دارند. در آفریقا، کشورهای عضو این قاره پیمان یا ائتلافی تحت عنوان اتحادیه آفریقا دارد که نهادی است که جایگزین سازمان وحدت آفریقا شده است که هدفش بالا بردن صلح، اتحاد و همکاری بین کشورهای آفریقایی است، در اروپا، آمریکا و سایر نقاط جهان چنین ائتلافها و پیمانهایی برای همگرایی بیشتر وجود دارد.
رویوران ادامه داد: این در حالی است که در منطقه خاورمیانه که یکی از ناامنترین نقاط جهان هم محسوب میشود، متأسفانه هنوز یک ائتلاف و یا پیمان امنیتی بهمنظور گسترش روزافزون امنیت در این منطقهایجاد نشده است.
وی تصریح کرد: بر این اساس ابتکار ارائه شد از سوی آقای ظریف یک ابتکار درست، صحیح و بهموقع محسوب میشود که میتواند با گسترش همگرایی و ایجاد زمینه برای گفتوگو میان بازیگران منطقهای، به حلوفصل بحرانهای کنونی منجر شود.
رویوران در خاتمه بابیان اینکه اما عملی شدن این ابتکار نیازمند تحقق پیشنیازهایی است گفت: مهمترین پیشنیاز برای عملی شدن این ابتکار با توجه به قطببندی شدیدی که در منطقه خاورمیانه وجود دارد وجود اراده از سوی بازیگران منطقهای است. بهعبارتدیگر زمانی این نهاد میتواند نقش کارآمدی از خود بهجا بگذارد که بازیگران منطقهای بهنوعی یک تعهد و ارادهای برای پایان دادن به بحرانهای منطقهای و ایجاد نوعی آشتی در میان کشورها از خود نشان دهند.
ارسال نظر