محمدرضا زائری
مخاطب رستاخیز کیست؟
مشکل این است که ما با فضای بین المللی و زبان مخاطب جهانی فاصله داریم و گاهی حتى مسائل و دغدغه هایمان با واقعیت های ملموس و عینی رایج در جهان فاصله دارد.
در مقابل تصویری که امثال داعش از اسلام ارائه می کنند لازم است تصویر صحیح و درستی از اسلام ناب محمدی ارائه شود و در این میان حادثه کربلا به عنوان نقطه اساسی معارف و معاریف مکتب اهل بیت جایگاهی متمایز دارد. شناخته شدن مظلومیت عاشورا در سطح جهان مقدمه ظهور است و زمانی که امام عصر به عنوان منتقم مظلومیت جدش قیام می کند و یارانش با ندای یالثارات الحسین فریاد خون خواهی آن مظلوم غریب را سر می دهند باید به طور طبیعی مردم جهان فهم و درک و شناخت عمومی و اجمالی از حادثه کربلا داشته باشند.
امروز و در عصر رسانه و ارتباطات که زبان بین المللی انتقال پیام زبان تصویر و سینماست لازمه تحقق این هدف ساخته شدن فیلم هایی همچون رستاخیز است و باید این آثار هنری و تصویری به زبان مخاطب جهانی و با ادبیات و عناصر بصری و طبق فهم او ساخته شود.
از سوی دیگر جریان مذهبی ما به دلیل قرن ها محدودیت و انزوای تحمیلی از سوی حکام جور معمولا به داخل مرزهای فکری و فرهنگی خود معطوف بوده و تجربه چندانی در زمینه انتقال افکار و باورهای خود به زبان بین المللی ندارد و تنها تجربه های اندکی که پس از انقلاب اسلامی در این زمینه بوده است آرام آرام فرصت هایی تازه برای کشف و شناسایی این مسیر پیش روی ما قرار می دهد.
بدین ترتیب تجربه فیلم رستاخیز را باید قدمی در راه معرفی حادثه عاشورا به مخاطب گسترده جهانی و تجربه ای برای برقراری ارتباط بین المللی دانست و هرچند به طور طبیعی همه ما انتقادهایی هم به آن داریم ولی باید توجه کنیم این فیلم برای مخاطب بین المللی ساخته شده و بدون شک هر کار تازه ای اشکال ها و ابهام هایی دارد و در کنار نقاط قوت فراوان از نقاط ضعف نیز خالی نیست.
مهم ترین موضوع برای فهم این فیلم این است که هر اثر هنری و ارتباطی را باید با مخاطب آن ارزیابی کرد. دنیا فقط قم و تهران نیست و این فیلم برای مخاطب محدود و مشخص هیئتی ساخته نشده است. اساسا دیدن فیلم از زاویه مخاطب بین المللی با دیدن آن از چشم مخاطب داخلی کاملا فرق دارد. من هم از خاستگاه مخاطب هیئتی و مذهبی با فیلم مشکل دارم و اگر برای دیدن یک ذکر مصیبت تصویری و روضه سینمایی به تماشای آن بنشینم راضی نمی شوم. ولی برای بیننده ای که تا کنون حتى اسم امام حسین (ع) را نشنیده برخی جزئیات اصلا اهمیت ندارد. مشکل این است که ما با فضای بین المللی و زبان مخاطب جهانی فاصله داریم و گاهی حتى مسائل و دغدغه هایمان با واقعیت های ملموس و عینی رایج در جهان فاصله دارد.
آیا به این فکر کرده ایم که شاید کسانی در این سو و آن سوی دنیا منتظر باشند تا نخستین بار نام زیبای فرزند پیامبر (ص) را از رستاخیز بشنوند و با مظلومیت و شهادت غریبانه اش از این طریق آشنا شوند؟ آیا حق این مخاطبان نیست که این فیلم را ببینند؟ ما چگونه آنان را از این فرصت محروم می کنیم؟ آیا در کنار ایرادها و ضعف های طبیعی فیلم نباید به نقاط مثبت فراوان و متعدد آن توجه کرد؟ این ارزش ها را ما به چه زبانی می توانیم به مردم و مخاطبان گوناگون برسانیم ؟ آیا این خدمت و تلاش ارزشمند کار کوچک و ساده ای است؟
ارسال نظر