بازگشت رابطه مصر و آمریکا به سال 2009؟
سیاست آمریکا در رابطه با مصر به سال 2009 و قبل از انقلاب مصر بازگشته است؛ شواهدی مانند، از سرگیری کمکهای نظامی آمریکا به مصر چنین میگویند. در این راستا بازی آمریکا در موضوعاتی همچون حقوق بشر و تروریسم، همچنان که در دوره حسنی مبارک نیز وجود داشت ادامه خواهد یافت. متن اصلی :
به گزارش پارس به نقل از فارسوزیر خارجه آمریکا در اولین دور از سفر منطقه ای خود به خاورمیانه، در گام اول وارد مصر شد و با رئیس جمهور نظامی و وزیر خارجه این کشور دیدار کرد. گفته میشود اطمینان دهی در رابطه با موفقیت توافق هسته ای کشورهای 5+1 با کشور ایران دلیل اصلی سفر بوده است. اما از سرگیری کمک نظامی آمریکا به ارتش مصر و ارائه تجهیزات نظامی مدرن نشان از این امر دارد که رویه آمریکا در تقویت و استفاده از ارتش مصر از سر گرفته شده و سیاست آمریکا در رابطه با مصر به سال 2009 و قبل از انقلاب مصر بازگشته است. در این راستا بازی آمریکا با مسائلی مانند موضوعات حقوق بشری و گروههای تروریستی، همچنان که در دوره حسنی مبارک نیز وجود داشت ادامه خواهد یافت.
متن اصلی :
جان کری وزیرامور خارجه آمریکا سفر دورهای خود به برخی کشورهای خاورمیانه را دو روز قبل با سفر به مصر آغاز کرد. گفته میشود آمریکا قصد دارد به کشورهای عربی خاورمیانه اطمینان دهد توافقنامهای که کشورهای 5+1 با ایران امضا کردهاند، امنیت کشورهای منطقه را تضمین خواهد کرد. اما اینکه مصر به عنوان اولین کشور منطقه برای ورود وزیر خارجه آمریکا انتخاب شده نشان از جایگاه ویژه این کشور در سیاست خارجی و خاورمیانه ای آمریکا دارد. در همین راستا نگارنده اعتقاد دارد که با متغیری به نام توافق هستهای رابطه آمریکا با مصر وارد مرحله جدیدی شده و به رویه سابق خود یعنی سال 2009 بازگشته است.
به بیان دیگر، این سفر تنها با محرک توافق هسته ای در راستای افزایش همکاریهای استراتژیک آمریکا و مصر، قابل تحلیل است. در این سفر مباحث مرتبط با توافق هسته ای ایران تنها یکی از موضوعات جانبی است. جنبه دیگر سفر کری به مصر از این بعد است که وزیر امور خارجه آمریکا در این سفر به سرزمین های اشغالی( اسراییل) نخواهد رفت؛ رژیمی که دولتش شدیدا با توافق هسته ای ایران مخالف است.
این دیدار مهم که از سال 2009 و به دنبال انقلاب مصر بی سابقه بوده، بیش از سایر موضوعات، رابطه نظامی دو کشور و به خصوص ارتش مصر را تحت تاثیر قرار خواهد داد. طوری که صریح می توان گفت مصر را حداقل در ارتباطات ارتش این کشور با آمریکا به دوران حسنی مبارک بازخواهد گشت. لذا همانطور که وزیر خارجه آمریکا روز یکشنبه در دیدار با عبدالفتاح سیسی تأکید کرد: روابط ایالاتمتحده و مصر بهرغم تنشها و نگرانیهایی که در رابطه با وضعیت حقوق بشر در این کشور وجود دارد، به سوی "مبانی قدرتمند" در مناسبات پیشین خود حرکت میکند.!!!
در این سفر از اولین موضوعات مورد بحث از سرگیری کمکهای نظامی آمریکا به مصر و ارتش این کشور بود. چراکه ممنوعیت کمکهای نظامی به مصر در ماه مارس سال جاری میلادی (2015) لغو شد. این ممنوعیت در سال 2013 در پی سرنگون شدن محمد مرسی، رئیسجمهور اسلامگرا به دست نظامیان اعمال شده بود.
با تحولی که صورت گرفت پیشنهاد کمک 13 میلیارد دلاری و تحویل هشت هواپیمای اف-16 از دوازده هواپیمای وعده داده شده به مصر مطبوعاتی شد. آنطور که مطبوعات آمریکایی آوردهاند: هدف سفر جان کری وزیر امور خارجه آمریکا به مصر و وعده تحویل تجهیزات نظامی پیشرفته مصر است، تا در نهایت به متحد منطقه ای آمریکا اطمینان خاطر داده شود با همه اختلاف نظرهایی که وجود دارد، آمریکا مصر و ارتش این کشور را، رها نکرده است.
همانطور که وزیر خارجه آمریکا اشاره کرده مسئله اصلی این است که آمریکا بار دیگر رابطه تمام قد خود با ارتش مصر را از سر گرفته است. ارتشی که با کمک میلیاردی آمریکا، اساساً به خود آمریکا تعلق دارد.
با این حال دولت باراک اوباما سرکوب هواداران محمد مرسی، رئیس جمهوری اسلامگرای پیشین مصر از سوی دولت عبدالفتاح سیسی را محکوم کرده است. همین مسئله نیز پرده دیگری از بازی های این کشور است. موضعی که در دوران حسنی مبارک همیشه از جانب آمریکا تکرار می شد، اما آمریکاییها بیشترین کمک های نظامی در سطح جهان را بعد از رژیم اشغالگر اسرائیل به دیکتاتور مصر یعنی حسنی مبارک انجام می دادند. دلیل این مسئله نیز نقش و کارکرد ارتش مصر برای آمریکا است. مسئله ای که در این نوشتار به آن پرداخته می شود.
****سیاست آمریکا در آستانه انقلاب مصر
زمانی که معترضان مصری در 25 ژانویه 2009وارد میدان التحریر شدند و تا زمان رسیدن به خواسته خود یعنی برکناری حسنی مبارک از ترک میدان خودداری کردند، دوستی دیرینه ایالاتمتحده با مردی که سیسال به صورت دیکتاتوری حکومت کرده بود، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. حسنی مبارک برای بیش از یک نسل قابل اعتمادترین متحد واشنگتن در خاورمیانه بود. اما آمریکا بعد انقلاب مصر به شدت از جایگاه مصر به عنوان یکی از ستون های سیاست های خارجی خود نگران شده بود.
در حالی که معاون رئیس جمهور «جو بایدن»، در تلاش برای پیش برد یک راه حل مسالمت آمیز، در ابتدا از اینکه در تلویزیون آمریکا رئیسجمهور مصر را یک دیکتاتور بخواند، خودداری نمود. نگرانی عمده پنتاگون از دست ندادن ارتباط با ارتشی بود که از زمان به قدرت رسیدن مبارک بیش از پنجاه میلیارد دلار در آن سرمایهگذاری کرده بود، دو متحد دیگر آمریکا، یعنی اسرائیل و عربستان سعودی، از سیاست ایالاتمتحده در "رها کردن" دیکتاتور رو به زوال مصر(حسنی مبارک) نگران و ناخرسند بودند. دیکتاتوری که مصر را با حمایت بیچون و چرای ارتش کنترل کرده بود. اما ایالاتمتحده به دلیل یک دوره باثباتی که در مصر با کمک حسنیمبارک ایجاد کرده بود با مشاهده مسیری که بعد از سقوط حسنیمبارک در مصر در پیش بود عصبانی بود و این یکی از مهمترین مواردی بود که در اسناد ویکی لیکس آشکار شد.
****جایگاه مصر و ارتش این کشور در سیاست خارجی آمریکا
مصر به عنوان هدف سیاستهای آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم، به دلیل فرصتهایی که برای منافع آمریکا در خاورمیانه، و همینطور به خاطر چالشهایی که برای غرب در پایان دادن به استعمارگری قدیمی ایجاد کرده شناخته می شود. از زمان انقلاب1952 مصر، سیاستگذاران آمریکایی اعتقاد داشتند که قاهره الگویی مناسبی را برای سایر کشورها در الحاق به ملتهای مشترکالمنافع جهان آزاد، با پاداش کمکهای مادی و نظامی فراهم کرده است. اما اهمیت مصر برای آمریکا زمانی تشدید شد که بعد از ناصر، سادات سیاست بیطرفی (عضویت در جنبش عدم تعهد) را رها کرد، نقشی که جانشینش حسنیمبارک آن را به طور کامل پذیرفت، اگر چه تحت شرایطی نفوذ آمریکا در سیاست داخلی مصر را محدود میکرد.
مبارک مردی بود که به شدت خواستار اداره مصر طبق خواستهی همیشگی ایالاتمتحده بود: متحد وفاداری که از منظر آمریکاییها در مقابل ملیگرایی افراطی در جهان عرب مانع ایجاد می کرد. مبارک صلح سادات با اسرائیل را به رسمیت شناخت (صلحی که سران سایر کشورهای عربی در جریان روند مذاکراتش نبودند) و حمایت اجتماعی لازم را برای سیاستهای ایالاتمتحده در جاهای دیگر خاورمیانه به خصوص درمورد ایران و عراق فراهم کرد. حسنی مبارک، علی الخصوص، حمایت همه جانبهای از سیاست جرج دبلیو بوش در مبارزه با تروریسم داشت و در این راستا با سازمان اطلاعات آمریکا (CIA) در اجرای طرح "بازگردانی مظنونین" همکاری گستردهای به عمل آورد. سازمان های تحت امر وی مظنونینی را که برای "بازجویی" به مصر فرستاده می شدند را با استفاده از روشهایی که در هیچ جای دیگری مورد تائید نبودند (مثل شکنجه از طریق غرقسازی مصنوعی افراد مظنون و روشهای بازجویی ظالمانه دیگر)بازجویی می کردند.
به مدد سیاست های حسنی مبارک، ارتش آمریکا و مصر به صورت قاعدهمندی در تمرینات نظامی مشارکت داشتند. یک نمونه از این مشارکت ها عملیات "ستاره درخشان" در ساحل اسکندریه به صورت یک عملیات صحرایی بود. تانک آبرام تولید مشترک ایالاتمتحده و مصر بود و بسیاری از سختافزارهای دیگر که حسنی مبارک از آنها در ساخت صنایع داخلی بهره میبرد تولید آمریکا بود. کلید واژه واشنگتن برای توصیف وابستگیهای نظامی مصر و آمریکا " قابلیتهای همکاری" بود. این مفهوم کاملاً با همه روابط مصر و ایالاتمتحده در تمام ابعاد آن هم خوانی داشت. رهبر مصر از اهمیت خود برای واشنگتن از زمان رونالدریگان تا باراکاوباما آگاه بود. به خاطر خدماتی که مبارک برای ایالاتمتحده انجام میداد دولت او در رابطه با فشارهای سیاسی و عدم آزادی شهروندان مصری مورد انتقاد قرار نمیگرفت. مبارکت خدمات خود را پاداشی غیر قابل دستیابی مینامید که ایالات متحده در تلاش بود با دادن کمکهای نظامی از جمله جتهای نظامی و سایر جنگافزارها آن را جبران کند. [1]
البته حسنی مبارک انتظار داشت که خدماتش جبران گردد، آن هم به بهترین وجه. در عوض این خدمات، ایالاتمتحده کمکهای نظامی گسترده ای به ارزش حدود 1.5 میلیارد دلار در سال را برای مصر فراهم کرد، کمکهایی که بعد از اسرائیل در مرحله دوم قرار داشت.
این وابستگی ارتش مصر به آمریکا به حدی بود که حتی بعد از استعفای سوری حسنی مبارک دولت آمریکا همکاری بسیار نزدیکی با ارتش مصر داشت. دستوراتی که سران ارتش مصر از مقامات آمریکایی دریافت میکردند از تعداد فرامین حسنی مبارک در آستانه انقلاب بسیار بیشتر بود.
وزیر دفاع رابرتگیت و دریاسالار مایک مولن[2]، تماس تلفنی تقریباً همه روزهای با همتایان مصری خود برقرار میکردند، و این تعداد تماس بیش از دستورات حسنیمبارک به آنها برای پراکنده کردن معترضین بود. رابرتگیتس به صورت افراط گونهای از افسران مصر برای مقاومت ارتش مصر تمجید می کرد: "آنها صادقانه همه چیزهایی که ما نشان داده بودیم و امید داریم انجام دهند را انجام دادهاند....آنها انقلاب برای دمکراسی و آنچه ما برای مصر، در نظر داشتیم را انجام دادهاند." سخنگوی پنتاگون جف مورال گفت، اگر در مورد، یک به یک این تماسها صحبت شود،" این تنها یک نمونهای از ارتباطاتی خواهد بود که ما با آنها داشتیم." [3]
همه این وابستگیها بود که باعث شد آمریکا بعد انقلاب مصر به شدت از جایگاه مصر به عنوان یکی از ستونهای سیاست های خارجی خود نگران شود. از منظر آمریکاییها در آستانه انقلاب، ارتش مصر متصدی امور بود اما هیچ کسی نمیدانست اگر آنها در این مرحله انتقالی موفق نشوند چه اتفاقی خواهد افتاد. برای آمریکا "مسئله این بود که ارتش مصر بعد از انقلاب به چه طریقی پاسخگو و گوش به فرمان باقی خواهند ماند."[4] یکی از راهکار های همیشگی آمریکا اعطای کمک های نظامی بود. مسئله ای که از سال 2013 برای مدتی متوقف شد.
لذا همه حوادثی که با حضور اخوان المسلین در مصر ظهور کرد و اقداماتی و سیاستهایی که آمریکا در مقابل مصر اتخاذ کرد، به منظور تنبیه ارتش مصر بود. جان نگروپونته اولین مسئول سرویس اطلاعات ملی آمریکا در دوره بوش و دیپلمات با سابقه تحت تسلط جمهوری خواهان و دمکراتها آنچه که واشنگتن بایستی در صورتی که ارتش مصر بخواهد تغییری در روند فعلی ایجاد نماید را، پیشبینی کرده بود. او در شبکه تلویزیونی سی ان ان، گفته بود که دولت آمریکا "نقش نگهدارنده پای ارتش در آتش را" بازی خواهد کرد، تا مطمئن شود که آنها به وعده های خود وفادار هستند. [5]
بعد از حوادث سال 2013 مصر، ارتش مصر به دلایلی از جمله به بهانه صوری بازداشت اخوان السلمین مورد غضب آمریکا قرار گرفته بود. اما تحولی که رخ داد و به طبع تاثیر توافق هستهای در خاور میانه، رابطه نظامی آمریکا و مصر به سال 2009 بازگشت. این مسئله که چه مقدار از کمک نظامی آمریکایی میتواند منجر به کنترل ارتش مصر توسط ایالاتمتحده گردد، همیشه چالش آمریکا بود. این مسئله موضوعی بود که ایالاتمتحده نگروپونته را مسئول بررسی و ارزیابی آن کرده بود. او در ایمیلی گفت که، کمک نظامی، ارتش مصر را به یک نیروی دفاعی، مقاوم و مستحکم تبدیل میکند، علاوه بر این کمکهای نظامی ایالاتمتحده، مصر را در ایفای نقش مهم خود به عنوان یک قدرت منطقهای که توازن قدرت منطقه را بر عهده دارد کمک خواهد کرد. [6]
پی نوشت:
See, for example, Ambassador Margaret Scobey to Secretary of State, February 2, 2010, WikiLeaks Cable Viewer, http://213.251.145.96/cable/2010/02/.
مایکل گلن «مایک» مولن هفدهمین رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا بود که تا سال 2011 میلادی این مقام را در اختیار داشت. او به عنوان مشاور نظامی اصلی رییس جمهور آمریکا، دبیر دفاع، شورای ملی امنیت ایالات متحده آمریکا و HSC خدمت کردهاست.
Tom Curry, "U.S.-Egypt Military Links Come Under Stress," NBC Connecticut, February 11, 2011, www.nbcconnecticut.com/news/politics/U_S_-Egypt_military_ links_come_under_stress-115878029.html.
Scott Wilson, "Mubarak Resignation Creates Political Vacuum for U.S. in Middle East," Washington Post, February 12, 2011.
Leila Fadel, "Mubarak Loyalists Change Stripes to Fit into the New Egypt," Washington Post, February 14, 2011; Viola Gienger, "U.S. Connects to Egypt's Army with Private Calls, Public Praise," Bloomberg Businessweek, February 13, 2011, www.businessweek.com/ news/2011-02-13/u-s-connects-to-egypt-s-army-with-private-calls-public-praise.html.
Aram Roston and David Rohde, "Business Side of Egypt's Army Blurs Lines of Aid from U.S.," New York Times, March 5, 2011.
اطلاعات بسیار خوبی داشت