بازی رسانههای تجدیدنظرطلب یا بازی با رسانهها؟
در آن دوره میتوان گفت که اکثر مشکلات کشور به زلف تحریمها گره زده شد و حتی کار تا به آنجا پیش رفت که رئیسجمهور نیز تحت تأثیر همین فشار رسانهای، وضع مشکل آب را به تحریمها ربط داد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- جعفر تکبیری- با کمرنگ شدن اخبار و تحلیلها پیرامون موضوع هستهای، رسانههای اصلاحطلب حالا همگی تمرکز خود را روی موضوع انتخابات قرار دادند؛ حرکتی که شائبه خطدهی به این رسانهها از یک منبع واحد را تقویت میکند. موید این موضوع مرور روزنامههای این جریان سیاسی است که هر روز روی پیشخوان روزنامهفروشیها عرضه میشود، به گونهای که خط خبری مطالب منتشر شده در آنان برای بسیاری باعث تعجب است و احتمال تلاش واحد برای شکلدهی به افکار عمومی بر اساس خواستههای جریان تجدیدنظرطلب را تقویت میکند. به عنوان نمونه، روز گذشته مهمترین محور رسانههای این جریان که در صفحه نخست آنان بازتاب داشت، مربوط به موضوعاتی پیرامون انتخابات خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی بود. همچنین موضوع مربوط به مسائل هستهای نیز در رده بعدی مواردی قرار داشت که این روزنامهها ترجیح داده بودند، آن را در صفحه نخست خود بازتاب دهند. این در حالی بود که موضوعات مربوط به مشکلات معیشتی مردم که این روزها موضوع بحث بسیاری از افکار عمومی است و همچنین مسائل مربوط به مشکلات زیست محیطی که در بطن زندگی عموم مردم ریشه دوانده و زمینهساز بروز مشکلات جدی در این عرصه شده، به هیچ عنوان جایگاهی در روزنامههای اصلاحطلب نداشت. بنابراین در مجموع باید گفت که روزنامههای جریان تجدیدنظرطلب در حرکتی هماهنگ از بازتاب مشکلات در حوزههای اقتصادی و اجتماعی میپرهیزند و با خبرسازی هماهنگ به دنبال شکلدهی به افکار عمومی به نفع خود هستند.
اما در این میان باید برای درک بهتر موضوع به برخی فضاسازیهای هماهنگ و سانسورهای از پیش طراحی شده این رسانهها اشاره کرد.
نمونه نخست و بارز این فضاسازیها، تلاش برای مرتبط کردن مشکلات کشور به سوءمدیریت دولت قبلی و پوشش دادن ضعف دولت در مدیریت مشکلات بود. این روند تا روزهای اوجگیری گفتوگوهای هستهای ادامه داشت تا اینکه در این روزها، محور این فضاسازیها تغییر کرد.
در این دوره روزنامههای مورد نظر محور مهمترین تلاش خود را آمادهسازی افکار عمومی برای پذیرش توافق هستهای قرار دادند. بر این اساس روزنامههای جریان تجدیدنظرطلب از زمان آغاز مذاکرات میان ایران و گروه 1+5 محور اصلی مطالب خود را به موضوع فشارهای ناشی از تحریمها و مشکلات منشعب از تحریمهای اقتصادی اختصاص دادند. در آن دوره میتوان گفت که اکثر مشکلات کشور به زلف تحریمها گره زده شد و حتی کار تا به آنجا پیش رفت که رئیسجمهور نیز تحت تأثیر همین فشار رسانهای، وضع مشکل آب را به تحریمها ربط داد.
این رویکرد با حصول توافق هستهای تغییری 180 درجهای کرد و این رسانهها کوشیدند برای کاهش توقعات از دولت در روزهای پس از لغو تحریمها، سهم این عنصر را از مشکلات کشور کم جلوه دهند.
حالا این فضاسازیها، وارد فاز تازهای شده است؛ فازی که ناشی از نزدیک بودن انتخابات خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی است. این رسانهها حالا شروع به تخریب طیف مقابل کردهاند و میکوشند مهره خود را به عنوان محور اصلی هر دو انتخابات جلوه بدهند. مهرهای که از هم اکنون نیز کاندیداتوری خود را رسماً اعلام کرده و کلید تبلیغات غیررسمی به نفع خود را زده است. البته نکته مغفول مانده در این بین، دو راهی است که به نظر میرسد اصلاحطلبان و رسانههایشان بر سر آن گیر کردهاند. در یک سوی این دوراهی چهرهای قرار دارد که به دلیل نزدیکی بیش از حد به دولت و احتمال موفقیت وی در انتخابات برای اصلاحطلبان غیرقابل چشمپوشی است و در سوی دیگر چهرهای دیگر قرار دارد که از دیدگاه اصلاحطلبان، اصلاحطلبتر از چهره نخست است و حتی با انصراف خود در انتخابات زمینه پیروزی حسن روحانی را فراهم آورد و همین مسئله باعث شده رسانههای طیف تجدیدنظرطلب به وی احساس دین کنند و نتوانند به راحتی از کنار نام او بگذرند اما این را نیز خوب میدانند که سرمایهگذاری روی این فرد شانس آنان را برای پیروزی کاهش خواهد داد. مشکل جایی حادتر میشود که چهره دوم حاضر نیست زیر چتر چهره اول برود و تحت نام وی فعالیت کند؛ موضوعی که میتواند در ادامه چالشی مهم برای تجدیدنظرطلبان به وجود بیاورد. اما همین نکته نیز باعث نشده که آنان فضاسازی به نفع چهرههای نزدیک به خود و تخریب چهرههای رقیب را متوقف کنند و از هم اکنون بازی انتخاباتی خود را آغاز کردهاند.
اما فضاسازی این رسانهها به نفع دولت روحانی را نباید صرف یک حمایت عادی از دولت قلمداد کرد، چراکه چهرههای اصلی جناح اصلاحطلب بارها بر این نکته تأکید کردهاند که روحانی را اصلاحطلب نمیدانند و در حال حاضر این فرد برای آنها «خیر الموجودین» است. این طیف سیاسی در پس حمایتهای خود به دنبال آن است تا دولت روحانی را به عنوان پل پیروزی خود قرار دهد و با فتح مجلس به دنبال بازگشت به قدرت و نشاندن گزینه خود در پست ریاست جمهوری است. حرکتی که برای موفقیت در آن استفاده از هر چهره و ابزاری را مجاز میدانند. البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که دولت کنونی نیز هوشیارتر از آن است که در پازل اصلاحطلبان بازی کند، چراکه آنان نیز اگرچه با حمایتهای این طیف سیاسی توانستهاند قدرت را در دست گیرند اما برنامهریزی دقیقی برای بقای خود در سپهر سیاسی کشور کردهاند. به همین دلیل است که دولت نیز حاضر به پذیرش حمایتهای همه جانبه رسانههای این جماعت شده و این حمایتها را در پازل برنامههای آتی خود طراحی کرده است.
ارسال نظر