پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- دکتر یدالله جوانی- یکم- تهدید ملت ایران به اقدام نظامی از سوی مقامات دولت ایالات متحده از سال 1382 تاکنون، بخش قابل‌توجهی از ادبیات امریکایی‌ها در قبال جمهوری اسلامی بوده است. متهم‌سازی ایران به تلاش برای ساخت سلاح هسته‌ای، بهانه تهدیدات نظامی علیه جمهوری اسلامی بوده و امریکایی‌ها در طول این سال‌ها، استفاده از گزینه نظامی را برای برچیدن صنعت هسته‌ای از کشورمان همواره مطرح می‌ساختند. در کنار امریکایی‌ها، گهگاهی صهیونیست‌ها با ادبیات تندتر در این خصوص سخن گفته و با تأکید بر به خطر افتادن امنیت رژیم صهیونیستی با پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران، بمباران سایت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی را به عنوان تنها راه چاره به امریکایی‌ها و اروپایی‌ها گوشزد می‌نمودند. عاملان تهدید ایران به استفاده از گزینه نظامی، در مقاطعی از زمان طی 12 سال گذشته به گونه‌ای اظهارنظر می‌کردند که رسانه‌های استکباری و صهیونیستی سخن از شمارش معکوس برای آغاز حمله به تأسیسات هسته‌ای و مراکز نظامی جمهوری اسلامی به میان آورده و با انتشار اخبار تهاجم احتمالی برای فرارسیدن لحظه موعود، خود را آماده می‌ساختند. 

دوم- به موازات به کارگیری ادبیات تهدید ایران از سوی امریکا و رژیم صهیونیستی، مقامات جمهوری اسلامی با صراحت و قاطعیت در قبال این تهدیدات واکنش نشان داده و این واقعیت را نمایان می‌ساختند که ملت ایران قادر به دفاع از خود در هر شرایطی است. به نمایش درآمدن عزم و اراده پولادین ملت مؤمن و انقلابی ایران در دوران دفاع مقدس در راستای دفاع از خود، پیشرفت‌های دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی مبتنی بر تجارب دفاع مقدس در حوزه‌های گوناگون و خصوصاً در قدرت موشکی و دستیابی به قدرت نظامی راهبردی در خلیج فارس و دریای عمان، موقعیت خاص ژئواستراتژیک ایران، باز شدن ژئوپلتیک ایران از طریق اتحاد با عراق و سوریه و آشکار شدن قدرت جمهوری اسلامی در سواحل شرقی مدیترانه، نمایش قدرت سرپنجه‌های منطقه‌ای ایران در خلال جنگ‌های 33روزه، 22 روزه، هشت روزه و 51 روزه و افزایش عمق راهبردی ایران با پدیده بیداری اسلامی در منطقه مجموعه عواملی بود که نشان می‌داد جمهوری اسلامی از یک قدرت واقعی بازدارندگی نظامی برخوردار است و هر متجاوزی را از تجاوزش پشیمان خواهد ساخت. عبارت کوتاه رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی از جایگاه فرماندهی کل قوا مبنی بر اینکه اگر صهیونیست‌ها دست از پا خطا کنند تل‌آویو و حیفا با خاک یکسان خواهد شد، از سوی تمامی کارشناسان غربی و صهیونیستی به عنوان یک «تهدید معتبر» ارزیابی شد.

واقعیت قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی، سبب شد امریکایی‌ها و صهیونیست‌ها، خود را ناتوان از رویارویی نظامی با ملت ایران ارزیابی و از هر نوع اقدام نظامی مستقیم علیه جمهوری اسلامی پرهیز کنند. 

سوم- با آشکار شدن نشانه‌هایی از عقب‌نشینی غرب از موضع پیشین خود مبنی بر ضرورت برچیده شدن صنعت هسته‌ای ایران با پذیرش و تحمل چرخه سوخت در کشورمان در چارچوب یک توافق،‌ سر و صدای مخالفان این توافق به ویژه در امریکا بلند شد. مقامات کاخ سفید طی ماه‌های اخیر، بخشی از وقت و انرژی خود را صرف توجیه مخالفان توافق هسته‌ای با ایران نموده و برای کار خود مبنی بر پذیرش صنعت هسته‌ای در ایران رو به استدلال آورده‌اند. مهم‌ترین استدلال آقایان اوباما و جان کری در مصاحبه‌‌ها، سخنرانی‌ها و جلسات توجیهی با اعضای کنگره، ناکارآمدی گزینه نظامی برای نابود کردن برنامه هسته‌ای ایران است. در واقع مقامات کاخ سفید در حالی که طی سالیان اخیر همواره از روی میز بودن گزینه نظامی سخن به میان می‌آوردند، اکنون خود بر غیر معتبر بودن تهدیدات ایالات متحده اعتراف و بر بی‌فایده بودن جنگ با ایران به منظور نابود کردن برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی تصریح می‌نمایند. 

چهارم- بعد از اعلام جمع‌بندی مذاکرات وین و نزدیک شدن زمان رسیدن به یک توافق هسته‌ای میان ایران و گروه 1+5 با احتمال بسیار زیاد، تهدیدات امریکایی‌ها مبنی بر استفاده از گزینه نظامی علیه ایران به طور بی‌سابقه‌ای شدت یافت. 

 اگر در گذشته مقامات امریکایی  هر چند هفته یا هر چند ماه یک بار، ایران را به استفاده از گزینه نظامی تهدید می‌کردند و عمدتاً این تهدیدات نیز به شکل غیرمستقیم با بیان موجود بودن همه گزینه‌ها روی میز صورت می‌گرفت، در روزهای اخیر هر روز یکی از مقامات کاخ سفید از ادبیات تهدید علیه ایران استفاده می‌نماید. 

اما یک توافق اساسی میان تهدید کنونی ایران در مقایسه با تهدیدات قبلی وجود دارد و آن تفاوت در تعیین یک سررسید 15 ساله برای عملیاتی شدن تهدید است. تمامی کسانی که در امریکا این روزها در راستای توجیه توافق هسته‌ای با ایران از ناکارآمدی گزینه نظامی برای عقب راندن هسته‌ای جمهوری اسلامی سخن می‌گویند، با تکرار عبارت «وجود گزینه نظامی همچنان روی میز است»، ‌می‌گویند امریکا پس از 15 سال با پایان یافتن دوره توافق در موقعیت بهتری برای حمله نظامی به ایران قرار خواهد داشت! 

پنجم- آیا اینچنین است و امریکایی‌های ناتوان و ضعیف در حمله نظامی به ایران طی 12 سال گذشته، با گذشت 15 سال از توافق هسته‌ای احتمالی در موقعیت بهتری برای تهاجم به ایران قرار می‌گیرند؟ آیا امریکایی‌ها در 15 سال دیگر قوی‌تر از امروز بوده و در نقطه مقابل جمهوری اسلامی در 15 سال دیگر ضعیف‌تر از امروز خواهد شد؟ آیا این پیش‌بینی مقامات کاخ سفید دارای دلایل علمی و منطقی است. 

نگارنده معتقد است در 15 سال آینده، جمهوری اسلامی به مراتب در حوزه‌های گوناگون و از جمله در حوزه قدرت نظامی و دفاعی قوی‌تر از امروز خواهد بود و در نقطه مقابل امریکایی‌ها به مراتب ضعیف‌تر از امروز خواهند بود. برای این نگاه، ذکر دو دلیل به اختصار کفایت می‌کند:

الف- استدلال اصلی مخالفان توافق در امریکا، تقویت ایران در منطقه و جهان در پی این توافق است. مخالفان با ذکر مؤلفه‌های قدرت ایران، شرایط منطقه‌ای در غرب آسیا و نفوذ ایران در کشور‌های منطقه، توافق را در راستای منافع امریکا و رژیم صهیونیستی و دیگر متحدان ایالت متحده ارزیابی نمی‌کنند. جالب است مقامات کاخ سفید در ضرورت توافق با ایران، از ناکارآمدی گزینه نظامی و تحریم‌های بیشتر سخن گفته و برای قانع کردن مخالفان، جهت مهار ایران وعده سرخرمن با سررسید 15 ساله می‌دهند!

ب- روند تحولات در منطقه از یک سو و روند پیشرفت‌های ایران از سوی دیگر دلالت بر این معنا دارد که جمهوری اسلامی با قابلیت‌های داخلی و متکی بر دو پدیده مبارک مقاومت و بیداری اسلامی، قدرت منطقه‌ای خود را نه تنها تثبیت خواهد کرد، بلکه ایران برخوردار از عمق راهبردی در کل منطقه، طی 15 سال آینده به یک قدرت مؤثر بین‌المللی تبدیل خواهد شد. توافق احتمالی هسته‌ای فرصتی برای ایفای نقش بین‌المللی ایران خواهد بود و این واقعیتی است که بسیاری از کارشناسان امور بین‌الملل آن را بیان می‌دارند. اما در نقطه مقابل، روند تحولات نمایانگر افول قدرت امریکاست. بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران خود ایالات متحده، با اشاره به کارنامه پر از شکست امریکا طی 15 سال گذشته در منطقه غرب آسیا با صراحت بیان می‌دارند اساساً دوران امپراتوری کشورشان در این منطقه پایان یافته است. امریکایی‌ها با راه‌اندازی جنگ میان تمدنی بر اساس نظریه جنگ تمدن‌های هانتینگتون با حمله مستقیم به افغانستان و عراق، با شکست سختی روبه‌رو شدند.

 به‌طور قطع و بر اساس شواهد موجود، جنگ درون تمدنی یا جنگ نیابتی که امریکا در منطقه و کشور‌هایی چون سوریه و عراق به راه انداخته است نیز با شکست مواجه خواهد شد. اکنون ملت‌های منطقه بیدار شده و روز به روز بر تنفر آنان از امریکا و رژیم صهیونیستی افزوده می‌شود. اگر بیداری و به پا خاستن ملت یمن خواب را از چشمان غرب، صهیونیست‌ها و آل سعود ربوده و آنان را بی‌قرار ساخته، طی 15 سال آینده ملت‌های بسیاری در منطقه راه ملت یمن را خواهند رفت.

 

بنابراین پیش‌بینی آینده بر اساس تحلیل روندها به عنوان یک روش علمی و تجربه شده، نشان می‌دهد: 

1- در مقطع زمانی 15 سال پس از توافق،‌ قدرت بازدارندگی نظامی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران، به مراتب در سطح بالاتری نسبت به امروز قرار خواهد داشت. 

2- در مقطع زمانی 15 سال پس از توافق، امریکا در موقعیت بسیار ضعیف‌تر و شرایط بسیار سخت‌‌تری برای حمله نظامی به ایران نسبت به امروز قرار خواهد داشت. 

معنای این دو گزاره آن است که اگر امروز امریکا به اعتراف مقامات کاخ سفید ناتوان از حمله به ایران برای دستیابی به اهداف است، 15 سال دیگر بسیار ناتوان‌تر از امروز خواهد بود.