پدرم وصیت کرده بعد از فوتش چیزی به من نرسد(2)
مینا میگوید: پدرم وصیت کرده بعد از فوتش چیزی از اموالش به من نرسد
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- زهرا سپید نامه(وکیلپایهیک دادگستری)- وقتی بحث ارث فرزند مطرح میشود نکته جالب در آن ارث بردن جنین است: اگر جنین دنیا بیاید و فقط یک گریه کند و بمیرد ارث میبرد و تا زمانی که دنیا نیامده موروثی بمیرد در آن هنگام که تقسیم ماترک میکنند سهم یک او را کنار میگذارند.
اما خوب است بدانید: طبق ماده 1159 قانون مدنی هر طفلی که پس از انحلال نکاح متولد شود( طلاق ، فسخ نکاح و... ) ملحق به شوهر اوست مشروط به اینکه مادر هنوز شوهر نکرده و از تاریخ انحلال نکاح تا روز ولادت بیشتر از 10 ماه گذشته باشد، مگر آنکه ثابت شود از تاریخ نزدیکی تا زمان ولادت کمتر شش ماه و یا بیش از 10 ماه گذشته باشد.
فرزند خواندگی ، کودک فرزند خوانده از حیث حضانت و ولایت در حکم فرزند خانواده است اما فرزند خوانده از زن و شوهر ارث نمیبرد و پدر و مادر از زمره وراث فرزند خوانده محسوب نمیشود.
مشخصات موکل
نام : مینا
سن : چهل سال
شرایط خانوادگی : متاهل و دارای دو فرزند پنج و یازده ساله
وضعیت ظاهری : شکسته و عزادار. به تازگی پدرش را از دست داده.
موضوع پرونده: تقسیم ارث
شماره پیش در مورد ارث و مشکلی که موکلم داشت (وصیت پدرش برای محرومیت او از ارث) صحبت کردیم اما بحث نیمه کاره ماند. از نظر شرعی و قانونی بحث ارث بحث بسیار مفصلی است که جوانب و زوایای گوناگونی دارد.حتی خیلی از شک و شبههها و اعتراضها ریشه در همین ارث و میراث و وضعیت ارث بانوان دارد برای همین هم بهتر است در این فرصت کم بیشتر به بحث ارث زنان و اصلا به طور کلی به مفهوم ارث بپردازیم.
*ارث چیست؟
بعضی از کسانی که پدر یا مادر ثروتمند اما خسیسی دارند و کارد به استخوانشان رسیده با من تماس میگیرند و میپرسند: میشود سهم الارثشان را پیش از فوت والدین از آنها طلب کنند و میشود قانونا برای چنین خواستهای راهی پیدا کرد؟ این دست سوالات من را به این فکر انداخت که کمی در مورد مفهوم ارث برایتان توضیح بدهم:
ارث در لغت به معنای مالی است که از متوفی باقی مانده و در اصطلاح انتقال دارایی شخص متوفی به بازماندگان میباشد که این امر بدون اراده متوفی و بازماندگان او صورت میگیرد.معنای دیگر آن انتقال غیر قراردادی چیزی از شخص به شخص دیگر است. فقیهان به پیروی از قرآن کریم از ارث به فریضه و فرض نیز تعبیر کردهاند. به این معنی که اصلا تعریف ارث در دل خود کلمه متوفی را دارد یعنی تا طرف فوت نشده اصلا ارث معنی پیدا نمیکند و چیزی نیست که قابل مطالبه باشد! برای آشنایی بیشتر با این کلمه ابتدا باید با این معانی آشنا شوید:
متوفی : کسی که فوت کرده است
ترکه : مالی است که از متوفی باقی مانده است.
وارث : شخصی است که از متوفی ارث میبرد.
نسب عبارت از ارتباط و اتصال فردی به دیگری به ولادت شرعی.
خویشان نسبی : عبارت است از وابستگی شخصی به شخص دیگرازطریق ولادت چه مستقیم باشد مانند رابطه پسر و مادر چه با واسطه باشد مانند رابطه برادر که به واسطه پدر با یکدیگر خویشاوند هستند.
خویشان سببی : خویشاوندی بین دو نفر که در اثر ازدواج به وجود میآید. مثل رابطه داماد با مادر همسر یا خواهر زن
اشخاصی که به موجب نسب ارث میبرند سه طبقه اند
طبقه اول: پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد
طبقه دوم: اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنان
طبقه سوم: عمهها و عموها و خالهها و داییها و فرزندان آنان
اگر طبقه اول زنده باشد طبقه دوم ارث نمیبرند و همچنین اگر طبقه دوم فقط زنده باشد طبقه سوم ارث نمیبرند به عنوان مثال شخصی میمیرد و دو سال پس از او پدرش میمیرد بنابراین فرزند وی دیگر ارث از پدر بزرگ نمیبرد.
* ماجرای ارث زنان
بحث ارث که وسط میآید همیشه اولین سوال ماجرای ارث زنان است معمولا در غالب یک سوال مطرح میشود: چرا ارث زنان نصف مردان است؟
چون قوانین شرعی ما مستقیما از شرع مقدس اسلام خارج گشته این تصنیف هم ریشه هم در شرع دارد در این خصوص آیات 11 و 176 سوره نسا میفرماید :
سوره نساء آیه۱۱:یُوصِیکُمُ اللّهُ فِی أَوْلاَدِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ فَإِن کُنَّ نِسَاء فَوْقَ اثْنَتَیْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَکَ وَإِن کَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلأَبَوَیْهِ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَکَ إِن کَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ یَکُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن کَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصِی بِهَا أَوْ دَیْنٍ آبَآؤُکُمْ وَأَبناؤُکُمْ لاَ تَدْرُونَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ لَکُمْ نَفْعاً فَرِیضَةً مِّنَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیما حَکِیمًا.
خدا در مورد فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم پسر برابر سهم دو دختر است. و اگر دختر باشند و بیش از دو تن، دو سوم میراث از آنهاست و اگر یک دختر بود نصف برد و اگر مرده را فرزندی باشد هر یک از پدر و مادر یک ششم میراث را برد. و اگر فرزندی نداشته باشد و میراث بران تنها پدر و مادر باشند، مادر یک سوم دارایی را برد. اما اگر برادران داشته باشد سهم مادر، پس از انجام وصیتی که کرده و پرداخت وام او یک ششم باشد و شما نمیدانید که از پدران و پسرانتان کدامیک شما را سودمند تر است. اینها حکم خداست، که خدا دانا و حکیم است.
سوره نساء آیه ۱۷۶:یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ فِی الْکَلاَلَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَکَ وَهُوَ یَرِثُهَآ إِن لَّمْ یَکُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن کَانَتَا اثْنَتَیْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَکَ وَإِن کَانُواْ إِخْوَةً رِّجَالاً وَنِسَاء فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَیَیْنِ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ أَن تَضِلُّواْ وَاللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ.
از تو فتوی میخواهند، بگوی که خدا درباره کلاله برایتان فتوی میدهد، : هر گاه مردی که فرزندی نداشته باشد بمیرد و او را خواهری باشد، به آن خواهر نصف میراث او میرسد اگر خواهر را نیز فرزندی نباشد، برادر از او ارث میبرد اگر آن خواهران دو تن بودند، دو ثلث دارایی را به ارث میبرند و اگر چند برادر و خواهر بودند ، هر مرد برابر دو زن میبرد خدا برای شما بیان میکند تا گمراه نشوید و او از هر چیزی آگاه است.
در این خصوص نظرات متفاوت است اما برخی علت را این میدانند که: نصف شدن ارث زن نسبت به مردان در برخی موارد با توجه به مسئولیتهای اقتصادی در خانواده و جامعه مانند دادن نفقه و مهر و دیه عاقله و شرکت در جهاد و پرداخت حقوق واجب اجتماعی که بر عهده مردان نهاده شده تنظیم شده است و دین اسلام برای ایجاد تعادل میان مسئولیت و حق این احکام را وضع نموده است.طبیعی است که دین اسلام وقتی مسئولیت مالی بیشتری را بر دوش مردان قرار داده حق بیشتری را نیز در ارث قرار داده تا بین مسئولیت و حق تعادل برقرار شود و چون به موضوع مهریه و نفقه(دادن خرج خانواده) نگاه کنیم بخشی از این حقوق(اموال مردان) به زنان برگشت مینماید. البته این را هم باید بگویم که نصف بودن سهم الارث زنان همیشگی نیست سهم زنان گاهی نصف میشود و در موارد زیر نه تنها با مرد برابر بلکه از مرد بیشتر هم هست:
در مواردی زن و مرد همتا و مساوی ارث میبرند، مانند صورتی که میت (فرزند) پدر و مادر داشته باشد که هر کدام به طور یکسان یک ششم ارث میبرند و سهم پدر به عنوان مرد بودن بیش از سهم مادر نیست. در مواردی سهم زن بیش از سهم مرد میباشد، مانند موردی که میت غیر از پدر و دختر، وارث دیگری نداشته باشد که در این جا پدر یک ششم میبرد و دختر بیش از آن. نیز مانند موردی که میت دارای نوه باشد و فرزندان او در زمان حیات وی مرده باشند که در این جا نوه پسری سهم پسر را میبرد و نوه دختری سهم دختر را، یعنی اگر نوه پسری دختر باشد و نوه دختری پسر باشد، دختر دو برابر پسر ارث میبرد.
کلاله مادری یعنی برادر و خواهری میت که به اندازه مساوی ارث میبرند نه با تفاوت بطوری که خواهر مادری میت معادل سهم برادر او ارث میبرد نه کمتر از آن.
*ارث بردن زن و شوهر از یکدیگر
نکته دیگر که کمیگیج کننده است و در مورد آن هم حرف و حدیث زیاد است ارث بردن زن و شوهر از یکدیگر است:
زن از شوهر در صورت داشتن فرزند یک هشتم ارث میبرد و چنانچه آن مرد سه یا چهار همسر عقد دائم داشته باشد فقط همین یک هشتم بین آنان تقسیم میشود و اگرزن از شوهرش فرزند نداشته باشد یک چهارم ارث میبرد و همچنین اگر چند همسر داشته ،فقط همین یک چهارم میان زنان تقسیم میشود و زنی که در اثر ازدواج منقطع علقه زوجیت دارد (همسر صیغهای) از همسر متوفایش ارث نمیبرد و اراده شوهر چنانچه اینگونه باشد که همسرش صیغه اوست ارث از او ببرد اثر قانونی ندارد. مرد از زن در صورتی که زن فرزند نداشته باشد یک دوم ارث میبرد و در صورتی که زن فرزند داشته باشد یک چهارم ارث میبرد و اگر زن بمیرد و وراثی نداشته باشد شوهر تمام ترکه زن را به ارث میبرد ولی اگر شوهر بمیرد و وراث نداشته باشد زن همان نصیب خود را میبرد و بقیه دارایی شوهر او همانند ترکه بیوراث، به دولت داده میشود.
* زن چه اموالی را به ارث میبرد؟
سوال مهم دیگر این است که زن بالاخره پس از مرگ شوهر از چه اموالی ارث میبرد ؟ دانستیم که زن به عنوان همسر متوفی مستحق یک چهارم یا یک هشتم از اموال مرد است.
حال اینکه چه مالی را میتواند به ارث ببرد بسیار مهم است، زیرا در مقدار سهم زن موثر است. در گذشته یعنی قبل از بهمن 87ماده 946 قانون مدنی چنین بیان میکرد که زوجه فقط از اموال منقوله (از هر قبیل که باشد) و دوم از ابنیه و اشجار ارث میبرد، یعنی در این ماده هیچ حقی از اموال غیرمنقول که همان زمین (به طورمعمول) است برای زن فرض نشده بود و به قول معروف فقط از هوایی یک چهارم یا یک هشتم ارث میبرد. اما این رأی پس از 70 سال در مجلس هشتم تغییر کرد و بدین صورت شد که زوجه در صورت فرزنددار بودن زوج، یک هشتم از عین اموال منقول و یک هشتم از قیمت اموال غیرمنقول اعم از عرصه و اعیان، ارث میبرد. در صورتی که زوج هیچ فرزندی نداشته باشد سهم زن یک چهارم از کلیه اموال است. در اینجا قیمت اموال غیرمنقول اعم از عرصه (که در قبل نیز همین طور بوده) و نیز اعیان (که زمین است و قبلا چنین نبود) به این ماده افزوده شد. پس باید بعد از مرگ شوهر علاوه بر اموال منقول که تقسیم میشود، اموال غیرمنقول قیمت گذاری شده و یک چهارم یا یک هشتم از این قیمت به زن داده شود.
نکته:
اگر شوهر در زمان فوت هیچ فرزندی چه از این زن و چه در صورت ازدواج قبلی نداشته باشد و همین طور نوه نیز نداشته باشد، زن از اموال مرد یک چهارم ارث میبرد.
در مواقعی امکان دارد که ورثه دیگر متوفی از قیمت گذاری مال غیرمنقول امتناع بکنند، ماده 948قانون مدنی این امکان را به زن داده است که حق خود را از عین اموال استیفا کند، پس وی میتواند در مرحله اول، ورثه را از طریق دادگاه اجبار به قیمت گذاری و دریافت سهم خود کرده؛ در غیر این صورت و ادامه امتناع ورثه، براساس رویه قضایی موجود، زن میتواند سهم مشاع خود را از عین یعنی خود زمین و خانه تملک کند.
* موانع ارث
اما ارث موانعی هم دارد یعنی همان طور که در شماره قبل گفتیم درست است که پدر نمیتواند فرزندی را از ارث محروم کند اما خود قانون در مواردی افراد را از ارث محروم میکند:
اگر کسی موروث خود را به طور عمدی بکشد از ارث محروم میشود. در لعان پیش بینی شده است (نوعی از جدایی زوجین که در قانون مدنی و شرع ما پیش بینی شده است) زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند فرزندی هم که مورد نفی و لعان پدرخود واقع شده از او ارث نمیبرد. در این حالت پدر فرزندی را که در زمان زوجیت با همسرش به دنیا آمده از خود نفی میکند و او را فرزند خود نمیداند وتحت شرایطی شرعی مراسم لعان برگزار میشود رابطه وارث بین فرزند و پدر به وجود نخواهد آمد. فرزند نامشروع از پدر و مادر ارث نمیبرد.
ارسال نظر