فراتر از دود سفید هتل کوبورگ
چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد، آمریکا عامل حمایت از شاه، حامی کودتا علیه کشور، حامی بعثیان متجاوزان، برانگیزانندهی فتنه و ناآرامیهای داخلی، تحریمکننده ایران و ناقض حقوق بیماران و... است. پس چه دود سفید از هتل کوبورگ بلند شود و چه نشود، مسائل ایران و آمریکا تمام نخواهد شد.
به گزارش پارس به نقل از برهان، ایران و 5+1 از روز 30 ژوئن (11 تیر) گذشتند، این یعنی 7 کشور از ضربالعجل تعیینشده برای مذاکرات نیز گذشتند، و هنوز نه توافقی صورت گرفته است و (با توجه به عهدشکنیهای آمریکاییها) نه امیدی برای آن در روزهای آتی وجود دارد. مذاکراتشان هنوز پشت درهای بسته هتل کوبورگ بهصورت متراکم در حال برگزاری است و همانطور که پیشبینی میشد وزرای خارجه برخی از کشورها به پایتختهای خویش بازگشتهاند و اعلام کردهاند تا زمانی که پیشرفتهای ملموس صورت گیرد به مذاکرات بازخواهند گشت. درحالیکه عدهای معتقدند این مذاکرات به نتیجه (توافق) منتهی نمیشود، عدهای نیز بر آناند که این گفتوگوها برای چند روز تمدید میشود ولی توافق حاصل خواهد شد و نهایتاً عدهای معتقدند چند ماه تمدید میشود. اما جایگاه فعلی پرونده هستهای ایران کجاست؟ برای پاسخ به این سؤال چند محور و مسئله پیرامون این موضوع را بررسی خواهیم کرد.
نخست. درخواست آمریکاییها عامل شروع مذاکرات بود. رهبر انقلاب بهطور خاص در خصوص «تاریخچه کوتاه از مذاکرات» فرمودند «این مذاکراتی که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج بهعلاوهی یک است؛ مذاکرهی با آمریکاییهااست. متقاضیِ این مذاکرات آمریکاییها بودند. مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد. آنها درخواست کردند، واسطهای قرار دادند و یکی از محترمینِ منطقه، آمد اینجا با من ملاقات کرد، گفت که رئیسجمهور آمریکا با او تماس گرفته و از او خواهش کرده و گفته است که ما میخواهیم مسئلهی هستهای را با ایران حلوفصل کنیم و تحریمها را هم میخواهیم برداریم.
دو نقطهی اساسی در حرف او وجود داشت: یکی اینکه گفت ما ایران را بهعنوان یک قدرت هستهای خواهیم شناخت؛ دوّم اینکه گفت ما تحریمها را در ظرف شش ماه بهتدریج برمیداریم. بیایید بنشینید مذاکره کنید، این کار انجام بگیرد. من به آن واسطهی محترم گفتم که ما به آمریکاییها اطمینانی نداریم، به حرف اینها اطمینانی نیست. گفت حالا امتحان کنید؛ گفتیم خیلی خب، این دفعه هم امتحان میکنیم. مذاکرات اینجوری شروع شد». هرچند مذاکرات با درخواست آمریکاییها شروع شد اما درعینحال بیشترین عهدشکنی را در این مذاکرات آمریکاییها مرتکب شدند. هم در ژنو و هم بعد از لوزان بیشترین میزان عهدشکنی را آمریکاییها مرتکب شدند.
دوم. بعد از آنکه کشورهای مذاکرهکننده در ژنو، سندی موسوم به «برنامه اقدام مشترک» را منتشر کردند و این سند را به حقوقیترین معیار تبادل دیپلماتیک خویش با دیگری تبدیل کردند، مذاکرات ایران و 6 کشور در چارچوب آن برای رسیدن به سندی جامع یعنی «برنامه جامع اقدام مشترک» موسوم به «برجام» برای حل و فصل برنامه هستهای ایران آغاز و بهصورت فشردهای انجام شد تا اینکه در فروردین سال جاری در قالب یک بیانیه مطبوعاتی به نام «بیانیه لوزان»، اطراف مذاکره ملزم به راهحلهایی شدند که با استفاده از آنها این سند جامع را به نگارش درآورند و به این ترتیب مقرر شد، مذاکرات تا 30 ژوئن یعنی اواخر هفته گذشته ادامه پیدا کند و این زمان خط پایان مذاکرات تصویر شد.
سوم. نخبگان سیاسی در ایران بارها اشعار داشتهاند که هدف از مذاکره با آمریکا کسب یک تجربه بینالمللی برای نسل جوانی از ایران است که درک صحیحی نسبت به رابطه با آمریکا و «بیاعتماد» بودن به این کشور ندارد و هم ازاینرو رهبر انقلاب فرمودند «یک تجربهی ذیقیمت دیگر برای همه [خواهد] بود که متوجه شویم نشستوبرخاست و حرف زدن با آمریکاییها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است.»[1]
چهارم. فرض بر این است که دولت آمریکا به دنبال عملیاتی کردن پروژه سنتی خود یعنی پروژه مهار ایران است. آمریکاییها نسبت به ایران تمام گزینههای روی میز خود را امتحان کردهاند، و تنها گزینه پیش روی آنها برای عملی کردن این استراتژی همین گزینه مذاکره است. و پیروزی در این میدان برای این کشور، پیروزی بزرگی محسوب میشود. «طرف مقابل ما، یعنی دولت کنونی و مدیریت کنونی آمریکا، به این توافق احتیاج دارد؛ این هم یک طرف دیگر قضیّه است؛ اینها نیاز دارند به این؛ یک پیروزی بزرگی برای آنها محسوب میشود اگر بتوانند به آن مقصود خودشان در اینجا برسند. این در واقع پیروزی بر انقلاب اسلامی است؛ پیروزی بر ملّتی است که داعیهی استقلال دارد؛ پیروزی بر کشوری است که میتواند الگوی کشورهای دیگر باشد؛ دستگاه مدیریت آمریکا به این [توافق] نیازمند است.»[2]
پنجم. جمهوری اسلامی قدرت اول منطقه و در حال تبدیل به قدرت بزرگ در سطح بینالملل است. ایران قدرتمندترین کشور منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا است، این موضوع، مورد توافق اکثر اندیشکدههای آمریکایی است که در خصوص مسائل استراتژیک میاندیشند، پروژه آمریکا نسبت به این کشور، پروژه مهار بوده و هست، و به مذاکرات نیز نه بهمثابه موقعیتی برای هموار شدن روابط، بلکه بهعنوان مسیری برای مهار ایران و با هدف جلوگیری از گسترش نفوذ بینالمللی و منطقهای ایران است.
پروژه مهار ایران توسط آمریکا با پرونده هستهای ایران شروع نشده، و به آن نیز ختم نمیشود. این پروژه با تهدید ایران علیه امنیت ملی آمریکا شروع شد، با نقض حقوق بشر تداوم یافت و به حمایت از تروریسم رسید، و آخرین تاکتیک آن نیز پرونده هسته ایران بوده است. بعد از توافق احتمالی هستهای ایران و غرب نیز ایران و غرب (بهخصوص آمریکا) به این نیز محدود نخواهند شد. به تعبیر رهبر انقلاب «در چارچوب مسائلی که با آمریکا، غرب و صهیونیسم داریم، غیر از موضوع هستهای، مسائل پیدرپی دیگری همچون حقوق بشر را نیز پیشبینی میکنیم»[3] این همان جملهای است که رئیسجمهور آمریکا در مصاحبه خود با روزنامه الشرق الاوسط در بخشی از سخنانش از آن پرده برداشت و گفت «حتی در صورت دستیابی به توافق هستهای با ایران، به تحریمهای مربوط به موشکهای بالستیک و حقوق بشر این کشور ادامه خواهیم داد.»[4]
ششم. با تمسک به این مباحث گفتهشده، مجدداً به سراغ مذاکرات مطرح در هتل کوبورگ میرویم. جملاتی از این قبیل که «آمریکاییها دوباره زیادهخواهی میکنند»، «اگر زیادهخواهی برخی [آمریکاییها] اجازه دهد، مذاکرات در حال رسیدن به نتیجه است»، «همهچیز مورد توافق بود تا اینکه بهیکباره ورق برگشت»، و... در این زمان بهاصطلاح پایانی رسیدن به توافق بسیار شنیده میشود، جملاتی که ما را به یک گزاره کلی و اصلی رهنمون میسازد، آمریکاییها اساساً قصد مصالحه با ایران بر سر موضوع هستهای این کشور را دارند، یا قصد دیگری را مراد میکنند؟ زیادهخواهی آمریکاییها فضا را در حین رسیدن به توافق تا جایی پیش برد، که سرگئی لاوروف از «مقصر دانستن غرب» در مواجهه با ایران صحبت کرد.
فضای کوبورگ اینک از اتمسفر زیادهخواهی آمریکاییها استشمام میکند. روزی بازدید از مراکز نظامی بهعنوان مانع برشمرده میشود، روزی مبحث ابعاد احتمالی نظامی (PMD) مورد ادعای آنها مانع اصلی قلمداد میشود، روزی مسئله تحریمهای تسلیحاتی و به این ترتیب ضربالعجلها پشت سر گذارده میشود. پیش از این نیز آمریکاییها از هیچ تلاشی برای از بین بردن توان هستهای ایران فروگذار نکردند. نه از تلاش برای کم کردن تعداد سانتریفیوژهای مرکز فردو به نزدیک 300 نه از آنچه رهبر انقلاب از آن به «تلاش برای کاریکاتوری کردن صنعت هستهای» یاد کردند.
بسیاری از خطوط قرمز ادعایی آمریکاییها، صرفاً تبلیغاتی است. برای مثال آمریکاییها که تا چند صباحی پیش بر غیرقابل تجدید پذیر بودن ضربالعجل 30 ژوئن بهعنوان یک خط قرمز یاد میکردند، بهیکباره زیر میز مذاکره زده و صحبت از این کردند که توافق خوب را فدای ضربالعجل نمیکنند.
هفتم. سوای از اینکه در روزهای آینده چه اتفاقی بیفتد، توافق صورت گیرد یا توافق صورت نگیرد و تیم هستهای ایران و اعضای مذاکرهکننده 5 +1 به پایتختهای خویش برگردند، و سوای از تمام بدبینیها و خوشبینیهایی که نسبت به رسیدن و نرسیدن به توافق وجود دارد، و سوای از ادعاهایی شبیه به اینکه پیشرفت 90 درصدی متن توافق صورت گرفته، یا پیشرفت 97 درصدی، یا پیشرفت 95 درصدی و...، اما آنچه از همه این درصدها بیشتر حائز اهمیت است، این است که حتی اگر یک موضوع برای رسیدن به توافق باقی مانده (و همانطور که عدهای از تمدید مذاکرات صحبت میکنند) باشد و حتی اگر توافق حاصل شود، آمریکاییها غیرقابل اعتماد بودند، هستند و خواهند بود.
هم در این خصوص است که بههیچوجه از پروژه فشار علیه ایران دست نخواهند کشید، چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد. چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد، آمریکاییها ایران را تهدیدی علیه ثبات منطقه تصویرسازی خواهند کرد. چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد، آمریکاییها مسئله حقوق بشر ایران را پیگیری خواهند کرد. چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد آمریکا ایران را حامی تروریسم تلقی خواهد کرد. چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد استراتژیای مهار آمریکا علیه ایران خنثی نخواهد شد. چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد آمریکا تلاش خواهد کرد جنگ نیابتی علیه ایران در منطقه راه اندازد. چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد، پروژه ایران و شیعه هراسی آمریکاییها ادامه خواهد داشت. و...
درعینحال در خصوص ایران نیز، چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد، ایران و نخبگانش به آمریکاییها بیاعتماد خواهند ماند، چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد، آمریکا متهم اصلی کشتارها و خونریزیها و ناامنیها در منطقه باقی خواهد ماند، چه توافق صورت بگیرد چه نگیرد، آمریکا متهم به نقض حقوق بشر در منطقه و حمایت از جنایتهای بشری رژیمهای حامیاش است. چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد، ایران محور شرارت در منطقه را اسرائیل و آمریکا میداند. چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد، ایران اسرائیل را به رسمیت نخواهد شناخت. چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد آمریکا عامل سرنگونی دولت مصدق، حمایت از شاه، حامی کودتا علیه کشور، حامی بعثیان متجاوزان، برانگیزاننده فتنه داخلی، تحریم کننده ایران و ناقض حقوق بیماران و... است. پس چه دود سفید از هتل کوبورگ بلند شود، و چه نشود مسائل ایران و آمریکا تمام نخواهد شد.
پی نوشت ها
[1]. http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=27180
[2]. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=30069
[3]. http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=29839
[4]. http://www.iribnews.ir/NewsText.aspx?ID=511661
ارسال نظر