تونی گفت بمانی اذیتت میکنم، رفتم سپاهان!/نفرین خانوادهام پشت عباسی و ذوالفقاری است
حبیب گردانی مدافع خبرساز تراکتور سرانجام به تیم سپاهان پیوست. او که در میان هیاهوی حرف و حدیثها به صراحت گفته بود به هر تیمی میرود جز سپاهان، دیروز با طلایی پوشان قرارداد بست!
به گزارش پارس به نقل از روزنامه نود حبیب گردانی مدافع خبرساز تراکتور سرانجام به تیم سپاهان پیوست. او که در میان هیاهوی حرف و حدیثها به صراحت گفته بود به هر تیمی میرود جز سپاهان، دیروز با طلایی پوشان قرارداد بست! او البته بیتردید از پیشنهادات خوب مالی خود آگاه بود که در مذاکره هفته قبل 350 میلیون طلبش را به تراکتوریها بخشید تا رضایتنامه بگیرد و آزاد شود. او اما حالا مدعی است به دلیل رفتار مدیران باشگاه و اعلام بینیازی تونی به خودش مجبور به جدایی از تراکتور شده است. جالب آنکه میگوید بهترین بازیاش را برابر سرخپوشان تبریزی به نمایش میگذارد.
90: حبیب چه شد رفتی سپاهان؟
به هر حال باید تیم جدیدم را انتخاب میکردم دیگر.
90: چرا با پرسپولیس نبستی؟
با آنها جدی حرف زده بودم. 4 روز منتظرشان بودم اما جواب ندادند تا گفتند فردا منتظر باش. اما میدانستم که دارند با ضرغام اسماعیل مذاکره میکنند. من هم رفتم سپاهان. چون هم مدیران خوبی دارد و هم یک کادر فنی عالی.
90: پیشنهاد مالی سپاهان از پرسپولیس بیشتر بود؟
خدا را شکر. بله بهتر بود.
90: اما هواداران تراکتور انتظار چنین انتخابی نداشتند.
من هم خانواده دارم. البته میبینم که زیر کامنتهای خبر حضورم در سپاهان فحش مینویسند. از این بابت خیلی ناراحتم. برخی هم سوءاستفاده میکنند. اما وقتی با مربی سه ساعت حرف میزنم و میگوید تو را نمیخواهم و اگر بمانی اذیتت میکنم چه کار باید میکردم؟
90: تونی؟
بله. تونی گفت «به درد من نمیخوری» چرا باید میماندم؟ فقط نمیدانم این فحشهایی که به خانوادهام میدهند از کجا سرچشمه میگیرد. من تا دقیقه 90 برای تراکتور صبر کردم. اما وقتی دیدم با چهار مدافع چپ در حال مذاکره هستند شخصیتم خرد شد. میرفتم باشگاه، آقای مدیرعامل مرا 6 ساعت پشت اتاقش نگه میداشت. انگار من بچه 12 ساله هستم! سرپرست تیم هم که از خدایش بود من بروم. ذوالفقاری را حلال نمیکنم. نه او را نه عباسی را! نفرین خانوادهام پشت این دو است. آقا یکسال آمده تبریز، مرا از شهر خودم فراری داد و انداخت بیرون! آقای عباسی مدعی نماز و روزهاست. اما مسلمانی فقط به این مسائل نیست.
90: از تونی هم ناراحتی؟
نه. به او احترام میگذارم. سلیقه مربیاست دیگر. اما میدانم که رفتهاند روی مخ او و گفتهاند حبیب نباید باشد! ما هم خدایی داریم.
90: حالا برایت سخت نیست مقابل تراکتور بازی کنی؟
از امروز دیگر به تراکتور فکر نمیکنم. من با سپاهان قرارداد دارم و برای موفقیت این تیم تلاش میکنم. میخواهم مقابل تراکتور هم بهترین بازیام را انجام دهم.
90: اگر برخورد هواداران تراکتور خوب نبود چطور؟
اشکالی ندارد. دیگر به توهین ها عادت کردهام. اصلاً فکرش را نمیکردم در حالی که برای تراکتور عرق میریزم و زحمت میکشم به من و خانوادهام توهین شود. اما بدتر از آنچه فکرش را بکنید به من گفتند. حالا که دیگر از این تیم رفتهام انتظاری ندارم. آن موقع باید حرمتم را نگه میداشتند که نداشتند!
90: بهتر نبود برای دامن نزدن به این حرف و حدیثها میرفتی پرسپولیس یا تیم دیگری؟
من که نمیتوانم از حق زن و بچهام به خاطر حرف و حدیثها بزنم. باز هم میگویم اول منتظر تراکتور بودم که مرا انداختند بیرون! پرسپولیسیها هم که امروز و فردا کردند نمیشد تا روز آخر منتظرشان بمانم و بعد هم یکی دیگر را جذب کنند.
90: پس چرا به ما گفته بودی هر جایی میروم جز سپاهان؟
شد دیگر. اما وجدانم راحت است که پول حلال به خانه بردهام. در مورد آن مصدومیت هم بارها توضیح دادهام و مدارکش هم موجود است. مگر یک ملیپوش دیوانه است که خودش را به مصدومیت بزند و تیمملی را از دست بدهد؟! به هر حال با سپاهان مذاکره کردم چون گزینه خوبی بود و خیلی راحت هم به توافق رسیدیم. حالا به چه زبانی بگویم که تراکتوریها مرا نمیخواستند. چه طور به این مردم حالی کنم که تراکتوریها به من گفتند برو گم شو! 350 میلیون تومان را بخشیدم تا رضایت نامهام را بدهند. یعنی با 200 میلیون یک فصل بازی کردم و آنقدر فحش خوردم. با پول یک تیم دسته یکی! بگذریم چون حسابی عصبی میشوم.
90: و سئوال آخر. نمیترسی نیمکت نشین احسان حاج صفی شوی؟
احسان بازیکن بسیار بزرگی است و دوست من هم هست. تلاش میکنیم با هم یک زوج خوب بسازیم.
ارسال نظر