به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاین ایگور استیماچ گزینه ای بود که استقلالی ها او را به تهران آوردند اما سر کارش گذاشتند و بعد به خانه اش برگشت. درست از همان لحظه ای که او قرار شد به اصرار یکی از اعضای هیات مدیره تیم به تهران بیاید تا هواداران نگویند تیم مستقیما از قلعه نویی به مظلومی رسیده است، منصور پورحیدری و کردنوری مدام اصرار داشتند که تیم باید به یکی مثل مظلومی سپرده شود که تجربه دارد. این اصرار آنها سرانجام کاری افتاد. البته یک شایعه درباره منشوری بودن این مربی هم بی اثر نبود تا پرونده استیماچ پیچیده شود. او این گفت و گو را زمانی با خبرآنلاین انجام داده که خودش را سرمربی استقلال می دانست!

  

امروز در تهران یک روز پرفشار و پرمذاکره را تجربه کردید.

استرس بزرگ این بود که وقتی از کرواسی می آمدم مسافرت طولانی بود و نتوانستم بخوابم و خسته هستم. اما با مسئولین باشگاه صحبت هایمان خیلی خوب پیش رفت و راجع به مسائل جدی صحبت شد و من مفتخرم که اینجا و در کنار شهر و مردم و این باشگاه و ایرانی ها هستم.

در یک مصاحبه گفته بودید استقلال 20میلیون هوادار دارد. امروز یک سری کامنت داشتیم که هوادارهای استقلال گفته بودند 40میلیون هوادار، فکر می کنم برای شروع خوب باشد.

این فوق العاده است، دقیقا مثل کرواسی و من خیلی هیجان زده ام برای این که امکان مربی گری در ایران را دارم.

مطالبی که در مورد شما خواندیم غیر از این که مربی خیلی بزرگی هستید و بازیکن خیلی بزرگی بودید، اگر بخواهیم از نقاط منفی شروع کنیم مطالبی در مورد سبک فوتبال دفاعی شما نوشته بودند. البته الان اینجا محبوب ترین مربی کارلوس کروش است که همه می گویند سیستم دفاعی دارد.

من فقط با تیم قبلی  ام این حالت را داشتم و سیستمم همیشه 4-2-3-1 بوده. در این زمینه باید یک هماهنگی با بازیکن هایی که داری داشته باشی. اگر ابزار هجومی بازی کردن را نداشته باشی، نمی توانی هجومی بازی کنی. برای همین می گویم با بازیکن های استقلال شانس بالایی داریم که خیلی هجومی بازی کنیم.

بازی های استقلال را دیدی؟

آخرین بازی که دیدم بازی در مقابل پرسپولیس بود که باختند.

فکر می کنید این تیم پتانسیل هجومی بازی کردن را دارد؟

هنوز برای گفتن این مساله زود است. وقتی همه مسائل قرارداد اوکی شد، من باید بازیکن ها را ببینم و کار با آنها را شروع کنم، بعد سیستم را انتخاب کنم. اگر تاریخ این باشگاه را نگاه کنیم یکی از بزرگترین باشگاه های آسیاست و با بزرگی این باشگاه باید هجومی و رو به جلو بازی کنیم. این انتظاری است که هوادارها از این باشگاه بزرگ دارند.

ترسی که هوادارها از مربی خارجی دارند به این دلیل است که هیچ مربی خارجی در ایران موفق نبوده؛ حتی رایکوف اگرچه انقلابی در فوتبال ایجاد کرد.

من اینجا می گویم تمام مربی های کروات در ایران موفق بودند مثل استانکو ...

مثل ایویچ؟

ایویچ مربی من بوده.

بلاژویچ؟

چیرو بلاژویچ مثل پدر من است. برانکو ایوانکوویچ کمک مربی بلاژویچ بوده و وینکو بگوویچ و بوناچیچ از دوستان من هستند. فرانچیچ هم...

فرانچیچ مربی فوتبال بوده؟

بله.

اینجا او را خیلی مربی بزرگی نمی شناختند.

او از نسل قدیمی تر از ما بوده و من چیزی راجع به این مساله نمی دانم. بنابراین مربی های کروات تاثیر زیادی بر فوتبال ایران داشته اند.

چرا؟

 ما خیلی راحت تر خودمان را آداپته می کنیم و اینجا جا می افتیم، اهل حساب و کتاب نیستیم و در کل یک تاریخ خیلی خوبی مربی های کرواسی دارند.

اما من فکر می کنم بعد از ده سال از زمانی که کرانچار اینجا بود، بعد از جام جهانی آلمان این تصور برای مردم به وجود آمد که کروات ها مربی های خوبی نیستند و این باعث شد که یک نگاه منفی وجود داشته باشد. تا زمانی که نسل مربی های کروات تغییر کرد. اسکوچیچ یک نسل نو بود و نگاه ها را تغییر داد. به کارنامه شما که نگاه می کنیم خیلی امیدوارکننده است 47سال سن و کلی افتخار، چقدر امیدوار هستید؟

من هیچ موقع زمان را در دوران ورزشیم از دست ندادم. بلافاصله وقتی بازیگری را تمام کردم مدرک رده های پایه را تمام کردم و پرولایسنس که بالاترین رده مربی گری در اروپاست را هم تمام کردم. ما با مربی هایی مثل پورسینچکی و  بلیچ  که در بشیکتاش بود، جدیدترین نسلی هستیم که این لایسنس فوتبال مدرن را گرفتیم. من شروع مربیگریم از تیم های پایه و آکادمی بود، بعد یواش یواش تیم اول را گرفتم، بعد تیم ملی را گرفتم و حالا هم اینجا هستم.

نمی ترسید از این که در تاریخ استقلال همچنان مربی خارجی ناکام بماند؟

چرا باید بترسم این فوتبال است و همیشه در فوتبال سه راهکار هست، برد، مساوی و باخت. به عنوان یک مربی باید بهترین عملکرد را انجام دهم و صد در صد توانم را بگذارم. البته برای موفقیت فقط من نیستم، باید باشگاه هم با من همکاری کند.

در کارنامه شما که نگاه می کنیم یک اتفاقی افتاده که نمی توان درکش کرد. چند بازی متوالی را به همراه تیم ملی و در آستانه جام جهانی و من یادم است افتتاحیه جام جهانی را می دیدم کواچ روی نیمکت کرواسی بود.

من خودم از کار رفتم، من را اخراج نکردند.

چرا؟

 به این دلیل که حمایت لازم را نداشتم. ما از  6بازی اول 16امتیاز گرفتیم و واقعا مطمئن بودیم در گروه دوم می شویم و به جام جهانی می رویم. هفتیمن بازی در مقابل اسکاتلند در کرواسی بود 1-0 باختیم. در گروه ما بلژیک تیم اول بود و ما دوم. بازیکن های ما از باشگاه های بزرگی مثل رئال و بارسلونا بودند و دو سه بازی آخر نمی خواستند ریسک کنند. چون دومی برای ما مسجل شده بود و دیگر نمی خواستند صد در صد توانشان را بگذارند. بنابراین ما دوم شده بودیم و به پلی آف رفتیم. بلژیک در گروه ما خیلی قوی بود و وقتی مقابل اسکاتلند باختیم دیگر ریسکی بازی نمی کردند.

و چی شد که شما تیم را ترک کردید؟

اتفاق هایی که سه بازی آخر افتاد، باعث شد یک قسمتی از اعضای فدراسیون فوتبال و یک سری روزنامه ها در مقابل من ایستادند. به این دلیل که چند سال قبل از آن من قرار بود رئیس فدراسیون فوتبال کرواسی شوم... توضیح دادن این مساله خیلی پیچیده است، ولی موفقیت من برای آنها خیلی خطرناک بود.

می گفتند شما با ستاره ها یک مقدار مشکل داشتید و تیم کرواسی هم بازیکن های خیلی بزرگی داشته.

بازیکن ها خیلی خوب بودند و هیچ وقت با آنها مشکلی نداشتم.

با مانزوکیچ، ادواردو و ...

همه عالی بودند و همه می خواستند بازی کنند. ولی متاسفانه فقط 11نفر می توانند بازی کنند. ولی من خیلی بازیکن های جوان را به فوتبال کرواسی معرفی کردم. رادوویچ 18ساله را در بلژیک گذاشتیم مقابل بلژیک بازی کند. کواچیچ را در مقابل صربستان گذاشتم که الان بازیکن اینترمیلان است. خلیلویچ 17ساله را گذاشتم که الان در بارسلون است. جوان های 17-18ساله زیاد گذاشتم جلوی تیم های بزرگ و کاملا یک تیم جدید ساختم.

بازی هایی که از تیم شما در جام جهانی دیدم به نظر می رسید گیری که داشت این بود که تیم در دست کواچ نبود.

من نمی خواهم راجع به این مساله صحبت کنم.

افسوس این را نخوردید که در جام جهانی نبودید؟

من برای خودم متاسف نبودم به این دلیل که سعی می کنم همیشه با صداقت کار کنم. من انتخابم را کرده بودم که خداحافظی کنم و کارم را هم خوب انجام داده بودم.

آدم خشنی هستید؟

دقیقا مثل همان زمان که فوتبال بازی می کردم، خیلی شخصیت قوی و جدی در کاری دارم و همیشه از بازیکن هایم تقاضا می کنم از تمرین و بازی لذت ببرند. باید همیشه لبخند روی لبشان باشد وقتی بازی می کنند.

طبق تعریف خودتان، می گویید به جوان ها اعتقاد دارید و با ستاره ها هم مشکل ندارید. این فرمولی است که اسکوچیچ به وسیله آن توانسته در اینجا به محبوبیت زیادی برسد.

همه جا تقریبا یک جور است و باید بالانس را پیدا کنی و راجع به بازیکن های خوب یک مقدار باتجربه تر و استعداد خوب،  این میکس را پیدا کنی. چون این میکس بازیکن جوان و باتجربه خیلی خوب است، فقط باید آن را پیدا کنی. کسانی که بازیکن های جوان را رهبری کنند و بازیکن های جوانی که نگاه کنند و گوش کنند و بدوند.

اینها که می گویید در زمین است. می دانم که فوتبال کرواسی هم همین است. اما در مورد سکوها می خواهیم حرف بزنیم. چون من ماجرای بوناچیچ را شنیدم که آنجا چاقو خورده و هوادارها به او حمله کردند.

یکی در شب وقتی او به خانه می آمده، به او حمله کرده بود. فکر نمی کنم طرفدار فوتبال بوده باشد در نهایت هم هیچ کس نفهمید او چه کسی بود.

این چند سالی که سکوهای استقلال از هوادارها خالی شده...

دقیقا به من بگو 20، 30 یا 40میلیون هوادار؟

این مهم نیست. چیزی که مهم است این است که آنها به استادیوم نمی آیند.

هوادارها نتایج را دنبال می کنند. تفکر من این است که باید هوادارها همیشه پشت باشگاه باشند و تیم را ساپورت و حمایت کنند.

اگر در هفته های اول پیروزی داشته باشید، می آیند. ولی از همان هفته های اول از شما برد می خواهند و خیلی هم اهل صبر کردن نیستند.

من می دانم به این دلیل که استقلال باشگاه بزرگی است.

از این موضوع نمی ترسید؟

چرا باید بترسم؟ من خیلی هم خوشحال و هیجان زده هستم.

شما در تیم 98 قبل از جام جهانی جلوی ایران بازی کردید. قرار بود پدرتان یک توپ را قورت بدهد. قبل از بازی گفته بود اگر ایران با این بازی که دیدم بازی با یوگسلاوی را ببازد، یک توپ قورت می دهم! ما بازی را باختیم، ولی فکر نمی کنم او توپ خورده باشد.

(می خندد) واقعا آن سال تیم خوبی داشتید. تیمی بود که ایویچ برای تان ساخته بود اما آن روز روی نیمکت نبود چون کنارش گذاشته بودید چیرو از این وعده ها زیاد می داد. البته  او فقط می خواسته بگوید ایران چقدر قوی و خوب است.

به نظر می رسد چیرو خیلی دوستت دارد.

او یک احساس خوبی نسبت به من دارد. به این دلیل که من یکی از لیدرها و پیشروهای نسل خودم بودم و وقتی هم فوتبالم را تمام کردم، کارم با چیرو را شروع کردم.

شما یک آهنگ هم خواندید، درباره جام جهانی 98 و موفقیت تان بوده؟

6ماه قبل از جام جهانی این آهنگ را ضبط کردیم، ولی در دوره جام جهانی خیلی معروف شد.

کلا دوربین ها به نظر می رسد خیلی روی شما زوم هستند. انگار خوش تیپی شما دردسر است.

این برای باشگاه خوب می تواند باشد.  البته می دانم پاپاراتزی ها خیلی دنبالم هستند اما وقتی زنی زیبا و بچه هایی دوست داشتنی دارم، پاپاراتزی ها چیزی از زندگی خصوصی من عایدشان نمی شود!

اما ممکن است خیلی در مورد شما شایعه بسازند. الان که تهرانید حرف هایی پشت سرتان هست؟

این هم خوب به نظر می رسد. مهم در این شغل این است که نتایج خوب بیاوریم، بقیه اینها حاشیه ها هستند. من اهل هیچ چیزی نیستم و می خواهم کارم را بکنم. من به دنیا آمدم برای جنگیدن و موفقیت.

یک کری خواندی که می خواهی مثل رایکوف استقلال را قهرمان آسیا کنی.

برای چنین موفقیتی یک مقدار زمان احتیاج هست. اول باید به نقطه تاپ ایران برسیم و بازیکن ها باید با سیستم کاری من آشنا شوند. بعد ما می توانیم برای قهرمانی آسیا فکر کنیم.

این برنامه را دارید؟

در کرواسی در مورد من می گویند من قهرمان متولد شده ام. هر جا رفتم و بازی کردم، برای برد رفتم.

دربی قبلی را برانکو پیروز میدان بوده، می توانید در دربی بعدی رودرروی او بایستید؟

باید خیلی چیزها را عوض کنیم. ما می خواهیم ببریم و این اولین چیزی است که باید تغییر کند.

در اروپا می گویند در این سن و سال آمدن به آسیا پایان مربی گری است. خودتان چطور فکر می کنید؟

این برای من یک شروع جدید است.

شاید در وستهام و ... می توانستی مثل قبل مربی گری کنی.

من وقتی مربی تیم ملی بودم، از دربی کانتی پیشنهاد داشتم. الان هم سه چهار تا پیشنهاد دارم و می خواهم یکی را انتخاب کنم و اول هم آمدم اینجا را ببینم.