اعدامهای ابتکاری
به گزارش پارس به نقل از شرق اعدامی که با نام اختصاری موش صحرایی نیز شناخته میشود، روشی بسیار خشن و دردناک بود که در سدههای میانی در چین استفاده میشد. از این روش بهعنوان «وحشیانهترین تکنیک شکنجه در تاریخ یاد میکنند» و به این ترتیب بود که موشهای صحرایی، زنده گوشت بدن مجرم را میخوردند.
در ابتدا ظرفی سفالی که در آن چند موش صحرایی وجود داشتند روی بدن برهنه زندانی قرار میگرفت. سپس روی ظرف، چند قطعه زغال داغ قرار میگرفت و حرارت زغال باعث ترس و وحشت موشهای صحرایی میشد و به این ترتیب، آنها سعی میکردند با خوردن گوشت بدن زندانی، راهی به خارج از ظرف پیدا کنند.
فقط عده کمی از مجرمان زنده میماندند. بیشتر آنها از شدت خونریزی داخلی و عفونت شدید ناشی از جراحات میمردند.
گاو گستاخ
گاو گستاخ که گاهی آن را گاو سیسیلی نیز میخواندند، روشی برای اعدام بود که توسط پریلاوس آتنی در سال ۵۶۰ قبل از میلاد مسیح ابداع شد. درون این گاو که از برنز ساخته شده بود، فضایی خالی وجود داشت و دری رو به بیرون روی شکم آن قرار داشت. مجرمان را داخل بدن گاو میانداختند و در را قفل میکردند و زیر مجسمه آتشی برپا میکردند. آتش، فلز را میگداخت و داغ میکرد تا اینکه مجرم داخل مجسمه از شدت سوختگی میمرد. با استخوانهای سوختهشده مجرم، اغلب دستبندهایی ساخته میشد و در بازار بهفروش میرفت.
سر گاو طوری با لولههایی ساخته شده بود که فریادها و جیغهای زندانی را طوری به گوش میرساند که گویی گاوی گستاخ و خشمگین نعره میزند. پریلاوس یکبار اینطور گفته که فریادها از طریق این لولهها طوری به گوش میرسند که گویی رقتانگیزترین و حزنانگیزترین صدای عالم را میشنوی.
آهنگر پریلاوس آتنی، مخترع این وسیله، گاو برنزیاش را به فالاریس، حاکم اگریجنتوم سیسیل، بهعنوان ابزار جدیدی برای اعدامکردن مجرمان هدیه کرد. اما بعد از آنکه او گاو را به فالاریس نشان داد، فالاریس شدت بیرحمیای که در این روش اعدام وجود داشت را دید، خشمگین شد و دستور داد خود پریلاوس را درون گاو بیندازند و زندهزنده کباب کنند. برخی گزارشها مدعی هستند بعد از سقوط فالاریس توسط تلهماخوس در سال ۵۷۰، او خود نیز سرانجام قربانی همین گاو گستاخ شد.
قایقها
این روش بسیار بیرحمانه اعدام که در یونانی با عنوان اسکافیسم نیز خوانده میشود، ریشه در ایران باستان دارد. در این روش، مجرم درون دو قایق باریک یا یک وان چوبی بزرگ به طوری قرار میگرفت که دستها و پاهایش از آن محفظه بیرون بود.
سپس مجرم مجبور میشد مقدار زیادی شیر و عسل را قورت دهد تا جاییکه مبتلا به اسهال شدید شود. از طرف دیگر، مخلوطی از شیر و عسل نیز به قسمتهای بیرونی بدن او مالیده میشد تا مگسها و دیگر حشرات را بهخود جذب کند. سپس او را با این حالت، در برکه یا دریاچه راکدی رها میکردند.
مواد مدفوعی از شخص بیدفاع، بهآرامی خارج شده و محفظه را پر میکرد. خود این مسئله باعث جمعشدن حشرات بیشتری میشد که هم از گوشت او میخوردند و هم در بدن او زادوولد میکردند. به مجرم هر روز آب و غذا داده میشد تا از تشنگی و گرسنگی نمیرد و مدتزمان شکنجه بیشتر شده تا او درد و رنج بیشتری را متحمل شود. اغلب این فرایند روزها یا حتی هفتهها نیز بهطول میانجامید. مرگ در این روش به علتهای مختلفی ازجمله عفونت، اتفاق میافتاد.
ارسال نظر