به گزارش پارس به نقل از شرق جنس آلودگی هوای تهران تا چندی پیش همیشه از نوع آلاینده‌های صنعتی و ماشینی و دود و دم بود، اما حالا مدتی است نوع دیگری از آلاینده‌ها هم میهمان ثابت هوای تهران شده است. این میهمان نورسیده گردوخاک است و محل آمدنش هم خیلی دور نیست؛ همین بیابان‌های خشک و کم‌آب‌شده اطراف تهران شده‌اند بلای جدید کیفیت هوای پایتخت. تهران چهار روز از روزهای هفته گذشته‌اش را به‌دلیل همین آلاینده‌ها در وضعیت ناسالم و خیلی ناسالم گذراند. روزهای این هفته هم دست‌کمی از هفته گذشته نداشت؛ موضوعی که مدیر واحد پایش و پیش‌بینی شرکت کنترل کیفیت هوا هم آن را تأیید می‌کند. «مریم نادری» با اعلام نتایج گزارش هفتگی کیفیت هوا و وضعیت جوی تهران گفته است: «منشأ گردوغبارهای هفته گذشته تهران عمدتا داخلی بوده و از بیابان‌های اطراف تهران به سطح شهر آورده شده است». این بخش دیگری از حرف‌های اوست: «ارزیابی شاخص کیفیت هوا و وضعیت جوی تهران در هفته گذشته (٢٢-١٦ خرداد) نشان می‌دهد تهران چهارروز در شرایط نامطلوب (سه‌روز ناسالم برای گروه‌های حساس و یک روز ناسالم برای همه گروه‌ها) و سه روز در شرایط سالم از نظر کیفیت هوا قرار داشته است. با بررسی جهت و سرعت باد و دمای هوا به نظر می‌رسد منشأ گردوغبارهای هفته گذشته عمدتا داخلی و از بیابان‌های اطراف تهران به سطح شهر آورده شده است». بنا بر گزارش واحد پایش و پیش‌بینی شرکت کنترل کیفیت هوا، از پارامترهای جوی مؤثر در چگونگی روند توزیع و تجمع آلاینده‌ها در سطح شهر تهران، سمت و سرعت باد است.
چندروز پیش نیز ضیاءالدین شعاعی، مدیر طرح ملی مقابله با گردوغبار سازمان محیط‌زیست، که در برنامه گفت‌وگوی ویژه خبری شبکه ٢ حاضر شده بود، در همین رابطه اعلام کرد: «عمده‌ترین دلیل گردوغبار در تهران در اطراف پایتخت است؛ دشت‌های رهاشده قزوین، ایستگاه‌های تولید شن و ماسه و عملیات عمرانی از دلایل تیره‌شدن آسمان تهران هستند». تا چندسال پیش ریزگرد و توفان‌های گردوغباری فقط در استان‌های غربی کشور؛ از خوزستان و ایلام تا کرمانشاه و کردستان و... و همین‌طور در شرق در استان سیستان‌وبلوچستان رخ می‌داد که آن هم دلایل خاص خود را داشت، از تالاب‌های خشک‌شده تا همسایگی با کشورهای گرفتار بحران‌های شدید خشک‌سالی و... .
اما در پاسخ به این سؤال که چه شد که این نوع از آلاینده‌ها سر از تهران درآورد؟ باید گفت ریشه ماجرا را در کاهش بارندگی‌ها و بیشتر از آن برداشت‌های فراوان از سفره‌های آب زیرزمینی و کاهش شدید رطوبت خاک باید جست‌وجو کرد. سفره‌های آب زیرزمینی با انواع چاه‌های بامجوز و بی‌مجوز آن‌قدر برای کشاورزی محصولات کم‌اهمیت و بی‌اهمیت آب از دست دادند تا امروزه تبعات آن به شکل این بحران جدید زیست‌محیطی خود را نشان دهد.
موضوع خشک و خالی‌شدن سفره‌های آب زیرزمینی البته تنها مختص ایران نیست. در جدیدترین گزارش سازمان هوافضای آمریکا (ناسا) در همین رابطه، که روز گذشته منتشر شد، اطلاعات و جزئیاتی جدید از ٣٧ مورد از بزرگ‌ترین سفره‌های آب زیرزمینی جهان دیده می‌شود که حکایت از وضعیتی بحرانی دارد. مشابه چنین تحقیقی دست‌کم در بازه زمانی سال‌های ٢٠٠٣ تا ٢٠١٣ هرگز انجام نشده بود و البته کارشناسان ناسا می‌گویند احتمال آن می‌رود وضعیت این سفره‌ها حتی از آنچه در این گزارش آمده است خراب‌تر و بحرانی‌تر باشد. تحقیقات ناسا نشان می‌دهد در ١٠ سال اخیر برداشت‌های آب از این سفره‌های آب زیرزمینی فراتر از میزان ورودی آنها بوده است و این روند کاهشی خطری بسیار بزرگ برای این منابع مهم و بزرگ آب شیرین ساکنان زمین است.
طبق این گزارش که بر اساس عکس‌های ماهواره‌ای ناسا نوشته شده است، در دوسوی ایران؛ یکی در عربستان و دیگری در پاکستان و هند دو مورد از بحرانی‌ترین وضعیت‌ها به لحاظ برداشت‌ها از سفره‌های آب زیرزمینی وجود دارد. در این گزارش بحرانی‌ترین سفره آب زیرزمینی جهان - براساس این تعریف که خشکی سفره با سرعت بالا در حال رخ‌دادن است و هیچ نشانی از پرشدن دوباره آن وجود ندارد یا بسیار اندک است- سفره آب زیرزمینی شبه‌جزیره عربستان معرفی شده است؛ منبع آبی که ٦٠ میلیون نفر از آن استفاده می‌کنند و معلوم نیست با این وضعیت چه آینده‌ای در انتظار این منطقه است.
گزارش‌های منتشرشده از سوی منابع رسمی در ایران هم حکایت از آن دارد که سفره‌های آب زیرزمینی دشت‌های ایران در حال ته‌کشیدن است. پاییز سال گذشته وزارت نیرو اعلام کرد بیلان آب در ۴۷۵ دشت از مجموع ۶۰۹ دشت کشور منفی است. این یعنی بیلان منفی آب در ۷۸ درصد از دشت‌های کشور و به صورت دقیق‌تر یعنی خشکی سفره‌های آب زیرزمینی در این دشت‌ها با سرعت بالا در حال رخ‌دادن است و هیچ نشانی از پرشدن دوباره آن وجود ندارد. از سویی دیگر باید دانست خالی‌شدن یا ته‌کشیدن سفره‌های آب زیرزمینی یعنی کاهش رطوبت خاک در این دشت‌ها و این اولین مرحله از تبدیل دشت به بیابان لم‌یزرع است که می‌تواند این دشت‌ها را به منشأهای مهم تولید گردوغبار بدل کند، مشابه همین رویدادی که در بیابان‌های اطراف تهران در حال رخ‌دادن است و گردوغبار را دست‌کم در فصل بهار و تابستان به آلاینده‌ای ثابت در هوای این شهر تبدیل کرده است.