رازگشایی قوچان نژاد از خط قرمز کارلوس کروش
شوخی با این پسر مشهدی دوست داشتنی ، او که خانواده ای کاملا ورزشی دارد ، پر بود از صحنه های ناب.
از فوتبال حرف زد ، از تیم ملی ، از شیطنت های همیشگی فوتبالی. از روزهای اول آمدن به ایران. از خانواده ورزشی اش و از کارلوس کروش .
از عموهایش می گفت:«عمو جبار را که حتما می شناسید ، او والیبالی قدیمی است. عمو جمال هم والیبال بازی می کرد اما عمو جلیلم فوتبالیست بوده و در ابومسلم بازی کرده.» از مشهد گفت ، از این که در این چند سفر متوالی به مشهد توانسته جاهای مختلف شهر را ببیند. تصاویر قدیمی روزصعود ایران به جام جهانی را دید ، صحنه شادی بچه ها برای گلی که او به کره جنوبی زده بود ،اولسان آن توپ دزدی زیبا و آن شادی تمام نشدنی. باورش نمی شد شادی بچه ها را در آن روز؛«وای ببین چقدر پریدن روی هوا!» این اما تنها گوشه ای از جشنی ملی بود. جشنی که رضا نقشی بزرگ در ساخته شدنش داشت اما همیشه بعدش درباره آن اتفاقات خیلی گذری حرف زد:«راستش آن برد یک برد جمعی بود. نه اینکه حسی به آن گل نداشته باشم ، خیلی دوستش دارم اما همان موقع هم گفتم ، ما صعود کرده بودیم و دیگر وقتش بود به جای فکر کردن به صعود ، خودمان را برای جام جهانی آماده کنیم.»
کمی جلو تر که می رسیدیم ، بازی با آرژانتین بود. شب تاریخی ایران در بلوهوریزنته ؛«حیف شد. وای هنوز باورم نمی شود آن توپ چطور از دست رفت. مهار مسی کار سختی بود ولی ما آن روز این قدر خوب بودیم که همه برزیلی های توی استادیوم یک صدا تشویق مان می کردند. نه ، کاری به نتیجه ندارم اما آن روز حق ما باخت نبود. همین شنبه شب ، فینال جام حذفی اسپانیا ، کل اول مسی را دیدید؟ واقعا بی نظیر بود. ما جلوی تیم آنها آن قدر خوب بودیم.»
راستی رضا طرفدار سرسخت بارسلوناست. این قدر سرسخت که حتی برای کارلوس هم کری می خواند؛«آره ، کارلوس طرفدار رئال مادرید است چون آنجا سرمربی بوده ، خیلی نسبت به این تیم هیجان دارد . بعد از ال کلاسیکو که بارسا برد ، حسابی با آندو برایش کری خواندیم اما کارلوس شاکی می شود. حالا باز رئال خوب است ، سر منچستر و باخت هایش نمی شود اصلا با او شوخی کرد. منچستر را واقعا مثل خانه اش می داند ، یک حس خاصی دارد . با باخت هایش خیلی ناراحت می شود و همیشه با هیجان خاصی درباره اش حرف می زند.»
رضا گفت و گفت و رسید به بازی با عراق. جایی که افسوس در صدایش بود:« آن اخراج تیم مان را به هم ریخت. همه قبل از بازی و بعد از شروع بازی می گفتیم در همان نیمه اول 3 تا به عراق می زنیم و توانش را هم داشتیم اما آن اخراج همه چیز را خراب کرد. ولی دیدید که تا ته بازی جنگیدیم. بعد از بازی ها ، آن بازی شد بهترین بازی جام ولی حیف که ما برنده اش نشدیم.»
عکس ، آتلیه ، فلش دوربین و کلی توپ ؛ رضا این ها را دوست دارد. مدام اشاره اش به ایر دراپ است ، تازه همین امروز با قابلیت ایردراپ گوشی اش آشنا شده . قابلیتی که به او امکان می دهد خیلی سریع عکس هایش را داشته باشد. راستی قرار است این عکس های ایردراپی بروند روی اینستاگرام؟؛«اینستاگرام؟ من که اصلا اینستاگرام ندارم!» می گوید و بعد چشمکی می زند تا نپرسیم چطور عکس های صفحه اینستاگرامش این قدر شخصی هستند. او نمی خواهد بپرسیم و مثلا ما هم نمی پرسیم!
راستی سال آینده او کجا رقم می خورد؟ او که احتمالا از تیمش در قطر جدا می شود؟؛مکثی می کند و می گوید:«کلک زدید، اینجا قرار بود فقط عکس بگیریم. نمی دانم من که یک سال دیگر با چارلتون قرارداد دارم. باید ببینم آنجا چه اتفاقی می افتد.»
رضا در پایان درباره تیم ملی و هوادران می گوید: «بازیکنان تیم ملی و هواداران با غیرت ترین ها هستند. در کل دنیا با غیرت تر از بچه های ما و هواداران ایرانی پیدا نمی شود. شما ببیند چطور ما با این امکانات در صدر آسیا هستیم؟ کره ای ها می گویند ما اینهمه امکانات داریم ولی مدام به ما می بازند. چرا؟
ارسال نظر