روند شناسايي شهدا چگونه است؟
اگر ما بخواهيم با سرعت بيشتري به تشخيص شهدا و شناسايي آنها اقدا م كنيم بايد آمار كاملي از خانوادههاي داراي فرزند مفقودالاثر و نمونه كاملي از آنها در سراسر كشور داشته باشيم.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- صغري خيل فرهنگ- شهدايي كه در عمليات كربلاي4 با دستان بسته توسط نيروهاي بعثي به شهادت رسيده و برخي بدون هيچ جراحتي زنده به گور شده بودند. انتشار خبر نحوه شهادت اين عزيزان موجي از نفرت نسبت به جنايات رژيم بعث عراق را برانگيخت. اما صرفنظر از حواشي موجود، شناسايي 175 خانواده چشم به راه و رساندن پيكرها به آنها نكتهي است كه همواره پس از تفحص پيكر پاك شهدا موضوعيت مييابد و توجه مسئولان امر را به خود جلب ميكند. از اين رو براي آشنايي با روند تفحص تا تجهيز و شناسايي شهدا به سراغ سرهنگ ابراهيم رنگين، مسئول معراج شهدا و دكترمحمود تولايي، مسئول مركز تحقيقات ژنتيك دانشگاه علومپزشكي بقيهالله(ص) رفتهايم كه ماحصل اين دو گفتوگو پيش رويتان قرار دارد.
سرهنگ ابراهيم رنگين
من معرفي خودتان بفرماييد از چه زماني كار شناسايي شهدا را آغازكردهايد؟من ابراهيم رنگين هستم.
مسئول ستاد معراج شهداي مركز. من از سال 1362 با عنايت خداوند و لطف شهدا، سعادت پيدا كردم كه در زمينه شناسايي شهدا جهاد نمايم.
آقاي رنگين از چگونگي و روند شناسايي پيكر شهدا تا تحويل به خانوادههايشان برايمان بگوييد.
ما در معراج شهدا سه كار عمده انجام ميدهيم؛ شناسايي، تجهيز و اعزام شهدا. زماني كه شهدا در مناطق عملياتي دوران دفاع مقدس تفحص ميشوند به معراج شهدا اعزام ميگردند تا كار شناسايي انجام شود. مرحله اول كار ما همان شناسايي پيكر شهداست.
ابتدا بايد بررسي كنيم كه چه چيزهايي از يك شهيد باقي مانده است. مثلاً اتيكت، پلاك شناسايي يا اينكه چه مشخصات ديگري از شهيد وجود دارد، اسم يا نامي روي لباس يا پوتين، همه اينها را بررسي ميكنيم. بعد منطقهاي كه پيكر تفحص شده را شناسايي كرده و آمار مفقودين را استخراج ميكنيم. به طور نمونه درمورد پيكر شناسايي شده «شهيد امرالله معروفوند» بايد مشاهده كنيم كه چند امرالله در آن منطقه تفحص شده بودند كه پيكرشان بازنگشته است.
اين امرالله مربوط به كدام يگان بوده، مربوط به كدام سازمان رزمي نظير سپاه، ارتش، ژاندارمري و كميته بوده است. همه اين اقدامات كه انجام شد و بررسيها و تحقيقات لازم به عمل آمد، نام شهيد مشخص ميشود. در صورت شناسايي پيكر، مراتب را به يگان و سازمان مربوطه نظير بنياد شهيد، سپاه، ارتش و... اطلاع ميدهيم تا پيگيريهاي لازم انجام شود و پيكر شهيد به استان مربوطه اعزام ميشود.
اگر پيكر شهيد هيچ شناسه يا مشخصات هويتي نداشته باشد، چطور كار شناسايي ادامه پيدا ميكند؟
زماني ميشود كه شهيد هيچ مشخصهاي ندارد، نه پلاكي، نه مشخصه و نه هويتي. يعني هر چه تجسس كردهايم به نتيجهاي دست پيدا نكردهايم. همه اين بررسيها بايد دقيق انجام شود. البته همه اين تحقيقات و تجسسها زمانبر خواهد بود. لباس بچهها بسيار فرسوده شده وگاهي پلاك شناسايي همراه آنها نيست، در نهايت در صورت عدم وجود هيچ مشخصهاي، پيكر مطهر شهيد براي انجام آزمايش دياناي به مركز ژنتيك اعزام ميشود تا نمونه دياناي گرفته و شهيد شناسايي شود و خانواده شهيد گمنام از نگراني و انتظار بيرون آيد.
به طور مثال 14 شهيد در منطقه فاو تفحص شدند. بعد از بررسيهاي انجام شده متوجه شديم كه اين شهدا مربوط به رزمندگان لشكر 92 زرهي اهواز هستند كه در تك دشمن در فاو شيميايي شده و همه آنها با هم شهيد شدند.
ما از اين 14 شهيد نمونهگيري كرديم و بعد هم از خانواده شهدايي كه فرزندانشان در اين لشكر بوده و در اين منطقه مفقود شدهاند، نمونه دياناي گرفتيم. 18 خانواده بودند كه به لطف خدا 14 شهيد بعد از انجام آزمايش، به آغوش خانوادههايشان بازگشتند. گاهي هم پيش ميآيد كه ما آزمايش دياناي از پيكر شهيد انجام ميدهيم اما منطقه عملياتي به قدري گسترده است كه نميتوان يگان مربوطه را شناسايي كرد. اين مرحله تا شناسايي شهيد بسيار زمانبر و طولاني خواهد بود، چون نميتوان با يك نمونه به نتيجه مطلوب رسيد و به خانواده شهيد دست يافت.
پس شناسايي شهدا يك پروسه زمانبري است، در مورد شناسايي پيكر شهيد امرالله معروف وند كه يك مورد مصداقي است چگونه به نتيجه قطعي دست يافتيد؟
شهيد امرالله معروف وند در تاريخ 16 تيرماه 1367 متولد و در سن 15 سالگي در خيبر در منطقه عملياتي مجنون مفقود شده بود. وقتي پيكر اين شهيد براي شناسايي به معراج آورده شد، چند عدد عكس همراهش بود و يك برگه كاغذ كه روي آن نوشته شده بود، امر الله. باقي نوشته پاك شده بود و فقط نام امرالله باقيمانده بود.
ابتدا منطقهاي كه پيكر تفحص شده را مورد شناسايي قرار داديم، شهيد در جزيره مجنون تفحص شده بود. بعد بررسي كرديم چند امرالله در اين منطقه مفقود شده است؟ منطقه عملياتي محور رزمندگان 27 محمد رسول الله بود. سپس بررسي كرديم كه چند امرالله، در لشكر 27 محمد رسولالله مفقود شده است؟
در نهايت خانواده شهيد امرالله معروف وند شناسايي شد و به خانواده اطلاع داديم. يكي از برادران شهيد به معراج آمد و عكسهاي شهيد را كه همراه همرزمان و دوستانش بود، ملاحظه كرد. اما آنها را نشناخت. ابتدا صرف نام امرالله آنها را قانع نكرد كه پيكر متعلق به امرالله معروفوند باشد. براي همين از مادر شهيد و برادر نمونهگيري دياناي انجام شد. الحمدلله پيكر شهيد بعد از 11 ماه شناسايي شد.
دكتر محمود تولايي
دكتر محمود تولايي از اولين نفراتي است كه طرح شناسايي شهدا با روش شناخت از روي «دياناي» را در كشور ارائه داده است. براي آشنايي با شيوههاي علمي تفحص شهدا گفتوگوي ما را با او بخوانيد.
آقاي دكتر تولايي شناسايي شهدا با دياناي از كجا شروع شده و بر چه اساسي شكل گرفته است؟
به طور كلي از سال 1381 در اين انديشه بودم كه بتوانيم به پديده انتظار در بين خانواده شهداي گمنام پايان دهيم و پاسخي براي انتظار آنها داشته باشيم. از همان زمان هم پيشنهادم را در قالب طرحي تهيه و به مجموعه كميته جستوجوي مفقودين و بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس ارائه كردم. اين طرح با فراز و نشيبهايي كه به خاطر ناشناخته بودن داشت، مورد استقبال قرار گرفت. در نهايت با حمايت سردار باقرزاده كار شروع شد.
اما مدتها قبل از طرح من كميته جستوجوي مفقودين با سازمانهاي تخصصي كشور مثل پزشكي قانوني، مجموعههاي مرتبط با وزارت بهداشت در اين راستا در تلاش بودند. در نهايت تقاضا كردم اجازه دهند تا نمونههايي از اين پيكرها در اختيار ما قرار بگيرد تا كار پژوهشي و تحقيقاتي اين موضوع را آغاز نماييم. تقاضاي من همزمان شد با تبادل خلبانهاي شهيدي كه از طريق مرز عراق به ايران تحويل داده شدند. در حقيقت آغاز كار ما هم با تحويل پيكرهاي اين شهدا رقم خورد.
پس اولين اقدام شما در تشخيص هويت به طريق دياناي از خلبانان شهيد آغاز شد؟
شهيد دوران، شهيد افشين آذر، شهيد ذوقي و خلبانهاي شهيد ديگر در گروه اول بودند و به لطف خدا امروز شهداي گمنام ما باعث رشد تكنولوژي و پيشرفت در ارائه خدمات مرتبط با اين زمينه و ديگر عرصههاي تخصصي در كشور هم شدند. تقريباً حدود سه، چهار سال ما با ابعاد مختلف اين موضوع طرحهاي پژوهشي زيادي را اجرا كرديم و همزمان هم پاسخگويي به خانوادهها را در دستور كار داشتيم. منتها خب در ابتدا تا دستيابي به روشهاي بهينه بسيار زمان صرف شد و زيادتر طول ميكشيد ولي خب رفتهرفته تسلط ما بر همه روشها و تكرار كار با بافتهاي سخت و نمونههاي آسيبديده و استخواني فراهم شد و كمكم بر سرعت پاسخگويي و ارائه خدمات ما هم افزوده شد.
اگر امكان دارد از روند كار برايمان بيشتر توضيح دهيد.
به طوركلي اولين اقدام در شناسايي شهدا، فعاليتهاي گروه تفحص در مناطق عملياتي است كه كار بسيار پر مشقتي محسوب ميشود. بازكردن ميادين مين، برداشت خاك ولايههاي سطحي، خنثي كردن مهمات در منطقه و ... پس از آن بر مبناي اطلاعاتي كه نيروهاي عملياتي از روي مطالعه نقشههاي عملياتي دوران دفاعمقدس به دست ميآورند و همچنين تجاربي كه از حضور در مناطق عملياتي در زمان جنگ داشتهاند، محل تفحص شهدا مشخص ميشود. كار بسيار سختي بر عهده جستوجوگران نور است و در حقيقت جهاد اصلي به دوش نيروهاي تفحص در كميته جستوجوي مفقودين است. در نهايت بعد از اتمام فعاليت گروه تفحص، بررسيها و شناساييها توسط معراج شهدا صورت ميگيرد و در نهايت همه پيكرهايي كه فاقد علائم شناسايي هستند از معراج شهدا در اختيار مركز ما قرار ميگيرد.
متخصصان آنتروپلوژي و آناتومي ما بررسيهاي دقيقي را انجام ميدهند و اطلاعات ويژه آناتومي شامل اندازههاي استخوانها، ويژگيهايشان، شكستگيها و هر چه از انديسهاي آناتومي به دست ميآيد ثبت و سن فرد تخمين زده ميشود. مجموعه اين اطلاعات ثبت شده، تصويربرداري و از آن فيلم تهيه ميشود و در آرشيو مركز ژنتيك قرار ميگيرد. ما نمونههاي تفحص شده را از سال 1381به بعد در اختيار داريم. نمونه كوچكي از استخوان و دندان برداشته و در مراحل آزمايشگاهي تبديل به پودر ميشود. پودر تهيه شده به وسيله فرآيندهاي هضم، آنزيمي و مواد مختلفش نظير كلسيم، فسفر و مواد معدني آن جدا ميشود. در مراحل بعدي اجزاي مواد آلي و همين طور پروتئينهاي احتمالي جداسازي ميشود تا بتوانيم غشاي سلولي را كشف كنيم و دسترسي به هسته سلول امكانپذير شود.
متعاقباً با روشهاي آزمايشگاهي بايد غشاي هسته سلول هضم شده تا نهايتاً ماده اصلي ژنتيك استخراج شود. باقي مراحل آزمايشگاهي براي تشخيص هويت و ژنتيك از اينجا آغاز ميشود. مجموعه اطلاعات ژنتيكي پدر و مادر شهدا را «طرحواره» ميگوييم. طرحواره حاصل مجموعه اطلاعات ژنتيكي والدين شهداست. هر فرزند نيمي از اطلاعات را از پدر و نيمي ديگر را از مادر به دست ميآورد.
بعد از اتمام شناسايي ژنتيكي روي نمونههاي استخواني اين اطلاعات و انديسهاي به دست آمده در نرم افزارهاي بسيار قابلي كه آن هم به وسيله متخصصان بيانفورماتيك كشورمان طراحي شده و مورد استفاده قرار گرفته، وارد ميشود. عيناً همان نقاط كه روي نمونههاي استخواني مورد بررسي قرارگرفت، روي نمونه خون اخذ شده از خانوادههاي مفقودين هم صورت ميگيرد. بنابراين زماني كه طرحواره اختصاصي مادران و پدران در بانك اطلاعات ژنتيكي وجود داشته باشد، اين نرم افزار قادر است بر مبناي بررسي تشابهات ژنتيكي خانوادههاي محتمل و داراي تشابه ژنتيكي را به ما معرفي كند. اما اگر پدر و مادرشهيد در قيد حيات نباشند و شهيد ازدواج كرده باشد، ميتوانيم از نمونه خون همسر و فرزندان استفاده كنيم اما كار در اينجا خاتمه پيدا نميكند. بعد از اين مرحله كه ما بر مبناي قرابتهاي ژنتيكي به شناسايي اوليه دست يافتيم، مجدداً بررسي و مقايسه اطلاعات، شواهد منطقه عملياتي، شواهد انتساب به لشكر و يگان مربوطه مورد بررسي مجدد قرار ميگيرد. در صورتي كه مورد مغايري پيدا نشود، نتيجه به دست آمده به عنوان تشخيص قطعي تلقي ميشود. پيكر شهيد از طريق دياناي شناسايي ميشود.
اگر شهيدي والدين يا همسر و فرزند نداشته باشد، از چه طريقي آزمايش دياناي انجام خواهد گرفت؟
در اين صورت اين رشته زنجير بدون پاسخ خواهد ماند. اين رديابي بر مبناي پديده انتقال صفات بين نسلي است، بنابر اين تنها راه همين است. البته ما به عنوان اينكه يك مركز تحقيقاتي هستيم هر روز يافتهها و روشهاي خود را با جديدترين يافتههاي علمي همراه ميكنيم. مواردي هم وجود دارد كه ممكن است پدر يا برادر باشد، اما مادري در اختيار نباشد يا بالعكس مادر و خواهر در دسترس باشد اما پدر يا برادر نباشند براي هر كدام از اينها ما دانشهاي خود را توسعه داديم و امروز قادر هستيم قسمت اعظمي از اين تراژدي و اين مسئله را پوشش دهيم. اما متأسفانه مواردي هم هستند كه هيچ وقت اين گره باز نشده و به شناسايي پيكر شهيد دست نيافتيم. آزمايش دياناي پلاك هويت شهداست.
آقاي تولايي! براي شهداي گمنامي كه قبل از انجام آزمايشات، تدفين شدهاند برنامهاي داريد؟
فعلاً آنچه در اولويت بررسي ما قرار دارد شهدايي هستند كه تفحص ميشوند. ما پيش از دفن شهدا تمركز بيشتري داريم. از طرفي اين فرآيند، يعني بررسي و شناسايي كار زمانبري است.
البته محدوديتهايي هم وجود دارد كه سرعت پاسخگويي ما را كمتر ميكند. بنابر اين ما فرصت پيدا خواهيم كرد نمونههايي كه تاكنون دفن نشدهاند را مورد بررسي قرار دهيم. در ادامه به سراغ شهدايي ميرويم كه دفن شدهاند، زيرا همه آنها داراي يك شناسنامه و يك كد گمنام هستند كه مشخص است هر شهيدي در كجا دفن شده است.
چه مشكلاتي سر راه شما براي شناسايي شهداي گمنام وجود دارد؟
اولين مشكل برقراري ارتباط با خانوادههاست. اگر ما به سراغ خانوادههاي شهدايي كه بيش از 30 سال از شهادت فرزندشان گذشته برويم و بگوييم ما براي تكميل بانك اطلاعات شهداي گمنام، ميخواهيم نمونه بگيريم طبيعتاً اين انتظاركه به سرعت پيكر فرزندشان شناسايي و به آنها تحويل داده شود، احيا شده و تماسهاي مكرر خانوادهها شروع ميشود. اين استرس وارده به سلامت والدين شهدا ضرر خواهد رساند. براي همين مصلحت نيست. همين دليلي شده تا دستيابي ما به بانك اطلاعات و نمونهگيري دچار محدوديت و مشكلات عديده شود. انتظار ما اين است كه خانواده شهدايي كه فرزند جوانتري در خانوادهها دارند مثلاً خواهر يا برادر شهيد، تحت عنوان طرح پايش سلامت و انجام آزمايشات متداول نظير قند، چربي و... از والدين چند سيسي خون گرفته و در اختيار مركز قرار دهند تا شايد در پروسه شناسايي، به پيدا شدن شهيدشان كمك كند. اين امر در كم شدن استرس خانوادهها و از بين بردن نگراني ناشي از شوق پيدا شدن گمشدهشان، كمك ميكند.
دومين مشكل اين است كه بحث ژنتيك، عرصه كاملاً به روز و علمي است. از اين رو پيشرفت و اكتشاف در اين عرصه، نيازمند حمايتهاي ويژه مالي و تجهيزاتي است. طبيعتاً مايه حيات يك مركز تحقيقاتي، حمايتهاي مالي مناسب است كه متأسفانه ما در محدوديتهاي اعتباري و مالي قرار داريم. به نظرم لازم است سازمانهاي مربوطه كه مأموريت آنها كمك به خانوادههاي شهداست، به ياري و حمايت مركز ژنتيك بپردازند كه اگر بيشتر مورد حمايت قرار بگيريم سرعت پاسخگوييمان به خانواده شهدا بيشتر ميشود.
آيا روزي فرا خواهد رسيد كه به جرئت بتوانيم بگوييم ما ديگر شهيد گمنام يا شهيد شناسايي نشده، نداريم؟
شايد رسيدن به اين نقطه به صورت مطلق امكانپذير نباشد ولي به طور نسبي مسيري كه ما در پيش گرفتيم براي اين است كه به انتظار خانوادهها پايان بدهيم. بسياري از اين شهداي گمنام هستند كه پدر، مادر يا يكي از اينها در قيد حيات نيستند، بنابراين آن ماده اصلي كه به عنوان شاخص استخراج ميكنيم به دست نميآيد. نكته دوم اينكه هر شهيدي كه در تفحص به دست ميآيد متعلق به يكي از 500 شهر كشور يا همان 31 استان كشور است اگر ما بخواهيم با سرعت بيشتري به تشخيص شهدا و شناسايي آنها اقدا م كنيم بايد آمار كاملي از خانوادههاي داراي فرزند مفقودالاثر و نمونه كاملي از آنها در سراسر كشور داشته باشيم.
نكته سوم اين است كه برخي از خانوادههايي كه نمونه به مركز ما تحويل دادند يا در فرآيندهاي نمونهگيري قرار گرفتهاند، ممكن است پيكر فرزندانشان درهمان سالهاي اوليه پس از جنگ در يكي از يادمانهاي مربوط به شهداي گمنام تدفين شده باشند و نمونه پيكر آنها در دسترس نباشد. بنابراين با مجموعه اين محدوديتهايي كه وجود دارد همه عزم و تلاش همكاران اين است كه هر چه زودتر در نهايت تلاش و با وجود امكانات موجود، به اين انتظار پاسخ مثبت دهند.
با سلام برادرم شهید مفقود الجسد است و پدر ومادرم ازمایشdna را انجام داده اند اما تا کنون هیچ خبری نشده . خواهشمندم در صورت امکان مساعدت فرمایید نام شهید فریدون پور بابادی تاریخ شهادت 67/04/21
سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۹
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ
انشاالله بزودی شهید عزیزتان برمیگردد.