چرا دختران مجرد زیاد شده اند؟ مقصر کیست؟
آمارها از افزایش زندگی مجردی، مخصوصا بین دختران حکایت می کند. افزایش زندگی مجردی در دختران به عنوان یک آسیب نوظهور تلقی شده است. اما چه چیزی عامل این اتفاق است؟
به گزارش پارس،در سه قفله شده و کلید آویزان پشت در، خانه پر از نور، ترس و واهمه از سرو صداهای وهم انگیز و کراهت در و همسایه از مجاورت با یک آدم تنها، رصد کنجکاو گونه همسایهها از ترددهای گاه و بیگاه اقوام و دوستان؛ صحنه آشنای سه دهه گذشته این روزها بیشتر به تصویری سیاه و سفید از فیلم های فارسی دهه 50 می ماند.
آن روزها زندگی مجردی به این سادگی ها نبود. می گویند سالهای نه چندان دور حوالی دهه شصت و هفتاد برای تجربه زندگی مجردی در محله های تهران باید از کلانتری محل مجوز می گرفتند. امروز اما تجربه تنهایی در چارچوب خانه خیلی ساده تر از همفکری و همنوایی با یکی آدم زنده دیگر به نام همسر به نظر می آید. اگر شما هم به یاد دارید روزهایی را که بیشتر خانواده ها زندگی مجردی فرزندشان را پنهان می کردند حتما از عمق نگاه های حمایت گرانه خانواده های امروزی از زندگی مجردی فرزندانشان متعجب می شوید.
چیزی که دکتر سید حسن حسینی، جامعه شناس خانواده آن را بر هم زدن یکی از ویژگی های جامعه بشری از بدو تاریخ بشر تعریف می کند: ویژگی جامعه بشری زیستِ خانوادگی انسان ها بوده است؛ زن، مرد و فرزندانی که حاصل از آن ازدواج بودند. در حوزه اعتقادت و فرهنگ ما به تاسی از آیه شریفه 21 سوره رم " من برای شما از جنس خودتان جفتی آفریدم که در کنار هم آرامش داشته باشید." زندگی خانوادگی از اهمیت و ارزش برخوردار است. زیست متعهدانه اگر درست صورت بگیرد زندگی موفق تر خواهد بود و آرامش بیشتری خواهد داشت.
او معتقد است: اگرچه شکل خانواده در دهه ها و قرن های مختلف دستخوش تغییرات و تفاوت هایی شده است اما عمومیت ازدواج همواره در هر عصری ادامه داشته است. اما در دوران مدرن و صنعتی به دلایل مختلفی با زندگی های مجردانه بیشتری مواجه هستیم. در دهه های قبل اگر زیست مجردانه ای هم وجود داشت با توجه به گستردگی بعد خانواده شکل دیگری داشت. زن های مجرد کسانی بودند که با خانواده پدری شان زندگی می کردند. اما الان این تجرد با تفکیک مکانی همراه است. زن ها جدای از خانواده پدری شان خانه ای دارند و به زندگی شان ادامه می دهند.
دکتر حسینی با اشاره به آمار منتشر شده از وجود یک میلیون تا یک میلیون و 500 هزار نفر مجرد در کشور برای روشن کردن مفهوم زندگی مجردی؛ زنان و مردان زیر 50 سال را مد نظر قرار داده و می گوید: وقتی از تجردگرایی و زندگی مجردی حرف می زنیم مد نظر ما زندگی مجردانه ای است که افراد تا سن 35 سالگی ازدواج نکرده باشند و بعد از آن هم چون احتمال ازدواجشان کم است پیش بینی می کنیم که زندگی مجردانه را ادامه خواهند داد و یا یک شکل دیگر از زندگی مجردانه زنان و مردان است که ازدواج صورت گرفته و به دلایلی از جمله فوت یکی از طرفین و یا جدایی منتفی شده است؛ و طرفین و یا یکی از آنها دیگر ازدواج نکرده اند. زندگی مجردانه دراین سن قابل اهمیت تر و در خور بحث است.
این استاد دانشگاه در ادامه می گوید: در آمار جمعیتی ایران متناسب با سرشماری هایی که مرکز آمار انجام می دهد می بینیم که طی 50 سال گذشته دامنه افرادی که زندگی مجردی را انتخاب می کنند، بیشتر شده است. مطابق با آمار سال 1345 در مجموع ۱.۶ درصد مردها زیست مجردانه داشتند و این آمار در زن ها فقط 1 درصد بوده است. در سال 1385 مردها تعدادشان کمتر و تعداد زیست مجردانه زنها با ۸ دهم درصد افزایش به ۱.۸ درصد رسیده است. این در حالی است که همواره زیست مجردانه زنانه از مردانه بیشتر بوده است.
این آمارها با آمار علی اکبر محزون مدیرکل اطلاعات آمار و جمعیت ثبت احوال در فرودین ماه سال جاری تکمیل می شود: آمارها کاهش منفی ۶.۵ درصدی را نسبت به سال گذشته نشان می دهد که البته از سال ۹۰ شاهد رشد منفی ازدواج در کشور بوده ایم. به طوری که در سال ۹۰ منفی ۱.۹ درصد، در سال ۹۱ منفی ۵.۱ درصد و در سال ۹۲ نیز با کاهش منفی ۶.۷ درصدی مواجه بوده ایم.
دکتر حسینی یک نمای جمعیتی دیگر را بالا رفتن سن ازدواج می داند: طبق اسناد ثبت احوال کشور متوسط سن ازدواج مردان در سال 1345 ، 25 سال و برای زن ها 18 سال بوده است. در سال 1385 درست 40 سال بعد سن ازدواج مردان به 26.2 رسید در حالی که برای زنان با 5 سال اضافه شدن به23.3 رسید. این آمار به خوبی نشان دهنده افزایش سن ازدواج در زنان است. و در واقع این پدیده ای است که به تبع جوامع دیگر در جامعه ما دیرتر شروع شده است.
تجردگرایی تقصیر دختران؟
افزایش سن ازدواج در دخترها را خیلی ها به افزایش تحصیلات و تمایل دخترها به ماندن در دانشگاه مربوط می دانند. تحصیلاتی که نه تنها منجر به افزایش سن دختران می شود بلکه موردهای مناسب برای ازدواج با آنها را هم محدودتر می کند. دکتر حسینی معتقد است: در ساختار اجتماعی زندگی شهری به تدریج برابری هایی برای زن ها ایجاد شد. زنان در تحصیلات حق پیدا کردند که از سرمایه فرهنگی مناسب برخوردار شوند تا زمان ازدواج بتوانند مبادله مناسبت تری با همسرانشان داشته باشند. طولانی شدن تحصیلات بالا رفتن سن ازدواج کمک کرده است و تحصیلات در جامعه ما به نسبت همه طولانی تر است. در جامعه صنعتی زنان هم از حق تحصیل برخوردارند و هم از حق کار. در حقیقت برای پیدا کردن کار نیاز به تحصیلات طولانی مدت ندارند. اما در ایران باید تحصیلات طولانی مدت را بگذرانند و بعد تازه برای یافتن کار زمان بگذارند. در انتخاب زنان برای ازدواج سن باروری و سرمایه های فیزیکی زن محاسبه می شود و بالا رفتن سن مردان به تجرد در زنان بیشتر دامن می زند. در سطح کلان اجتماعی در فرهنگ ما شانس مردان برای ازدواج در سن بالا بیشتر از زنان است.
می خواهم "آقای خودم و خانم خودم باشم" این عبارتی است که بسیار از زبان دختران این روزها شنیده می شود. دکتر حسینی یکی دیگر از دلایل مجرد ماندن دختران را گریز از حس مسئولیت می داند: آنها با خودشان می گویند درس خوانده ایم، خانه و درآمد کافی داریم. لزومی ندارد خدمات ارائه دهیم و خدمات بگیرم. این افراد وقتی به فردگرایی منفی برسند حاضر نیستند که خودشان را با دیگری تقسیم کنند.
ترس از طلاق، دوری از ازدواج
دکتر بهمن صدیق روانشناس بالینی یکی از دلایل دوری جوانان از ازدواج و روی آوردن به زندگی مجردی را ترس از جدایی در نیمه راه می داند: خیلی از جوان ها امروز ترجیح می دهد که تنها زندگی کنند. آنها آمار طلاق و نسبت طلاق به ازدواج را می بینند و اخبارش را می شنوند. در کنار این آمارهای تکان دهنده باید به این فکر کنیم که چقدر بچه های ما مهارت های روانشناختی و بنیادی که برای تشکیل زندگی مورد نیاز است را آموخته اند؟ به صورت تشریفاتی دوره آموزشی مهارت های زندگی پیش از ازدواج می گذرانند اما آیا این ها معطوف به نتیجه بوده اند؟
اقتصاد بیمار؛ زن ها و مردهای بیکار
در فرهنگ ایرانی و اسلامی مرد مسوول معاش خانواده است. مسوولیتی که با وضعیت اقتصادی این روزها کمرشکن و وهم برانگیز است. دکتر حسینی می گوید: در فرهنگ کلان و در قانون مدنی مرد نان آور خانواده است. باید شاغل باشد و درآمد مناسب برای ارتزاق همسر را داشته باشند. در جامعه ای که با نظام اقتصادی بیمار و پرتلاطم است، قدرت خرید پایین است، بحران های اقتصادی وجود دارد و با بیکاری و تورم مواجه است این شرایط پیش نمی آید و مسلم است که معدل سن ازدواج بالا می رود و به تبع آن سن ازدواج در زنان نیز بالا می رود.
دکتر صدیق نیز بزرگترین چالش امروز ایران را پدیده چند پیشگی می داند: چند پیشگی چالش قرن است و اگر به منابع معتبر بین المللی رجوع کنید این چالش را می بینید. فرصت ها برابر نیست و چند پیشگی اجتناب ناپذیر است. وقتی قرار است یک جوان حداقل یک میلیون و 500 هزار تومان برای اجاره خانه پرداخت کند این پول را باید از یک جایی در بیاورد. قیمت تمام شده زندگی خیلی بالاتر از این حرف هاست و از نظر ساختار اجتماعی و اقتصادی می تواند یک تهدید باشد.
زندگی های مجردی، نیازهای فروخورده و رابطه های فراخانوادگی
چشمانداز پسانداز حداقل ۵۰ میلیون تومانی و نیاز به همصحبتی و هم نشینی شاید ذهن را به خیلی از مقولات فراخانوادگی باز کند. دکتر حسینی رواج زندگی های مجردانه و تمایل به زندگی تک نفره را بستری مناسب برای ایجاد بحران های روحی می داند: کسانی که زیست مجردانه دارند با یک کم و کسری هایی روبرو هستند. تجرد در زندگی روزمره شان اثر می گذارد و ممکن است با یک سری عوامل دیگری بخواهند جبران مافات کرده و کمبودها را جبران کنند؛ یا نتوانند این کار را بکند و دچار اثرگذاری های نامناسب شوند. هستند کسانی که در کنار یک سری آزادی های اجتماعی صرفا به ازدواج به عنوان رابطه جنسی نگاه می کنند و با استفاده از آزادی های اجتماعی کمتر تمایل به ازدواج دارند.
دکتر صدیق از نظر روانشناختی زندگی مجردی ای که در جامعه ما حاکم شده است را با آنچه در دنیا اتفاق می افتد تا حدودی زیادی متفاوت می داند: گرایش به زندگی مجردی ایجاد شده و همراه با آن خیانت در زندگی زناشویی رایج شده است و این به وخامت موضوع اضافه می کند.
به عقیده او این موضوع ناشی از سردرگمی مسوولین فرهنگی در قبال تقویت کانون خانواده و ناهمگرا بودن برنامه ریزی ها در این زمینه است: سیستم ما در قبال تشکیل زندگی خانوادگی چه اقداماتی انجام می دهد؟ ازدواج سهل و آسان شعار یک است. جوان ها ازدواج کردن را بلد هستند اما در این زندگی پر تغییر که فرکانس تغییراتش زیگزاگی است چطور می توانند تاب آوری اشان را بالا ببرند.
صدیق می گوید: ترویج ازدواج در جوانان نیازمند همگرایی در سیاست گزاری هاست. در دولت کانادا خانمی که بچه دار می شود یک سال مرخصی با تمام حقوق و مزایا دریافت می کند. یک سال مرخصی دیگر هم می تواند یا خودش، یا شوهرش و یا هر دو به طور نصف نصف استفاده کند. این سیاست، تشویق کننده زندگی خانوادگی است؛ نه این که خانم به راحتی شغلش را به خاطر بارداری و بچه داری از دست بدهد. انتظار داریم دختر ما چه کند. این الگوهای کلیشه ای ناشی از فقر قابلیتی است. دخترهای ما کمی این را هم می فهمند و تا مورد مورد نظرشان را پیدا نکنند تن به ازدواج نمی دهند و این است که سن ازدواج بالا می رود.
همباشی ها
بالارفتن سن ازدواج و افزایش میزان مجردی این روزها راهی شده است برای افزایش ازدواج های سفید و همباشی هایی که هیچ مجوزی برای آن نیست و یکی از پیامدهاش کاهش بعد خانواده و موالید است.
دکتر صدیق معتقد است: ما یک دید تونلی تنگ نظرانه پیدا می کنیم، به یک زاویه می تابانیم، بزرگش می کنیم و به کل جامعه تعمیم می دهیم. همه ماجرا لهو و لعب نیست. در جامعه در حال گذار ما نسل جدید به شدت بی پناه است. نمی تواند یک وام بانکی بگیرد و نمی تواند جذب بازار کار شود. علاوه بر این مجرد بودن برایش یک انگ می شود. بیرون از خانه مجبور است نقاب بزند تا بتواند از پس مشکلات بربیاید. سپر به دست می گیرد اما وقتی از کار برمی گردد دلش می خواهد نقاب ها را کنار زده و احساس کند روحش عریان است. پایش را دراز کند و از سرخوردگی هایش حرف بزند و یکی باشد که این سرخوردگی ها را بشنود؛ این نیاز روانشناختی است. بنابراین به سراغ سبک زندگی جدید ازدواج سفید و همباشی می رود. سبک جدیدی از زندگی که مطالبات و تعهداتش به صورت توافقی کمتر است و فرد با یک عدد کمتری از پس زندگی بر می آید.
دکتر حسینی همباشی های امروز ایران را تجربه از سر گذارنده جوامع صنعتی در دهه 90 می داند: این خانواده ها در جوامع صنعتی خودبه خود به خانواده تبدیل شد و آنها دارای فرزند شدند و از دهه 1980 به دید به بچه های آنها به چشم حرامزاده نگاه نمی شد. در واقع جامعه می گردد و مشکلات خودش را حل می کند. یکی از مشخصه های شیعه اجتهاد است و ما خیلی پتانسیلمان بیشتر از دیگر ادیان در خصوص همباشی است. ما نظارت فقهای قدیمی و بنیان گذار انقلاب را داریم که دختر بالغه و رشیده می تواند خودش را بدون اذن پدر به صیغه مردی در بیاورد. در واقع ما پتانسیل فرهنگی اش را داریم اما وحشت این وجود دارد که طرح این مسئله صدماتش بیشتر از برکاتش باشد. چرا که ما هنوز در جامعه ای زندگی نمی کنیم که مردانش متشرع و اخلاقی باشند.
دکتر حسینی صدمات ایجاد شده در جامعه را ناشی از به هم خوردن قول و فعل و تضعیف اثربخشی توصیه های دینی می داند: ما یک جامعه دینی هستیم و بایدها و نبایدهای زندگی ما از متون دینی و رفتارهای دینداران حاصل شده است. معیار ما سیره نبوی صحبت می کنیم که هم قول و هم رفتارشان ایشان بوده است. در جامعه بخشی از صدماتی که ما خوردیم به هم خوردن این قول و فعل است و چون عینیت آن در زمان ما بهم خورده اثربخشی توصیه های دینی تضعیف شده است و ما هیچ جایگزینی برایش نداشتیم. فعل و حرف در کنار هم همان چیزی که از پیامبر دیده بودیم و شنیده بودیم. ما در بسیاری از حوزه ها حبل المتین نداریم که خودمان را به آن آویزان کنیم. البته ما به عنوان مسلمان مسئولیت فردی داریم و باید جوابگو باشیم و این چیزی است که در اعتقادات ما وجود دارد.
او جایگزینی اخلاق در جوامع غربی را راه نجات جوامع صنعتی از این بحران عنوان کرد: جامعه ما دچار وضعیت آنومیک شده است؛ یک سری هنجارها داشتیم و یک سری هنجارهای جدید معرفی شده است و به نظر می رسد که ما هر یک را به شکل مجزا بپذیریم وضعیتمان بهتر خواهد بود. فیسلوف های غربی اخلاق را جایگزین کلیسا کردند. اگر این جایگزین را نداشتند وضعشان از ما بدتر می شد. جامعه مدرن برای خودش یک هنجار دارد وقتی یک دختر و پسر با هم رو هستند همه اطلاع دارند و اگر در خیابان دیگری یکی از دو نفر در وضعیتی دیگر دیده شود این مسئله از نظر اخلاقی برای آنها جایز نیست اما در جامعه ما این طور نیست ما نه تنها این را رعایت نمی کنیم نرم های اخلاقی جامعه مدرن را هم رعایت نمی کنیم. در جامعه مدرن افراد برای خود و تن خود ارزش قائل هستد و از آن بهره وری نمی کنند.
انحراف های اخلاقی، اندیشه های فمنیستی
ورود و رواج اندیشه های برتری جویانه و فمنیسیتی در فرهنگ هم از آن دست محرک های قوی برای سوق دادن زن ها به زندگی های تک محوری است. تفکراتی که به راحتی ترمز ازدواج را کشیده و شتاب انتخاب زندگی مجردانه را افزایش داده است. دکتر حسینی شدت و غلظت این مفاهیم را ناشی از تلاش زنان برای به دست آوردن برابری اجتماعی و نتیجه استثماری می داند که زنان در طول تاریخ دیده اند.
او می گوید: در جامعه ما زندگی مجردانه از قدیم برای مردها امر پذیرفته شده ای بوده است اما برای زنان چنین نیست. در این رابطه حتی ضرب المثل هایی که وجود دارد بسیار پروژکتیو و تکان دهنده است. استفاده از لفظ "ترشیده" به خصوص در میان تیپ های سنتی فشارهای روانی بسیاری را به مجردهای زن ما می دهد. علاوه بر این جامعه این زنان را در دسترس می بیند و بر این فشار روانی اضافه می کند.
شاید همین انگ ها و برچسب ها بود که در گذشته تن خانواده ها را از مجرد ماندن و جدا زندگی کردن دخترها می لرزاند. نگاه هایی که شاید یکی از علت های اصلی خروج دختران از خانه پدری و یا حتی شهر و دیار خود برای فرار از نگاه ها و حرف و حدیث های شبکه های خویشاوندی باشد.
مقصر اصلی آمریکا و اسراییل هستند
بیکاری جوانان/فقر اموزشی/فقر فرهنگی/محدودیت خانوادگی و اجتماعی/و خیلی دلایل دیگر علت اصلی مجرد ماندن جوانان هستن
فقر
همه چیز را گران کردید همه چیز نابود شد اعتقادات و شرافت
تو اين گروني و بيكاري كي ازدواج ميكنه..
اقایانیکه 8سال هست مذاکره میکنند وتمام هزینه هم از طرف ایران باید پرداخت شود وبانکها تیللاردی به اقازادها وام میدهندو بیکاری بیدادمیکند وشب میخوابندو صبح قیمتها را بالا میبرندومالیات را زیادکردندوبرسرقدرت همیشه دعوا دارندواصلا کی به فکر مردم بودندوهزاران بدبختی دیگر/ باید هم جامعه ما امروز اینچنین باشد برای قشر جوان چه کاری کرده اند برای ازداجشان وامی رابه قمیت یک یخچال میدهند وخودشان که مشکل ندارند راحت زندگی میکنند انوقت برای ماحدیث میگویند باید هوای همسا یه کرسنه راداشت =خدا خودش باید بداد این مردم برسدبخدا بالای جهنم جایگاه این اقایان هست که همش با حرفشویی مردم راحال فریب دادن هستند بخدا مردم داعش را ایران وامریکا خیلی وقت پیش بوجود اورندکه جنگ راه بیندازند خودشان حکومت کنند
کدوم دختری از ازدواج بدش میاد ؟ علاقه به مادر شدن و تشکیل خانواده ذاتا در همه دخترها وجود داره ولی وقتی زمینه اشن نیست چکار کنه؟ وقتی خواستگار نداره چکار کنه؟ وقتی این همه معتاد و مطلقه تو جامعه میبینه چکار کنه ؟ حالا همه تقصیر ها افتاد گردن دخترها ؟ هیچ کس دیگه ای مسئول نیست ؟
من خودم با چندین پسر آشنا شدم ، همشون میگفتن دنبال کسی هستن که بهش تکیه کنن ! همین الانش چندین پیر پسر اطراف ما هست که تن به ازدواج نمیدن و دلیلشون اینه که چرا ما کار کنیم بدیم یکی دیگه مفت بخوره ؟ ما سربار نمیخواهیم ! یعنی زن رو سربارو مفت خور میدونن / بعد هی این مسئولین بشینن بگن دخترها و خانواده دخترها در بالابردن سن ازدواج مقصرن
بیکاری عامل بزرگ عدم ازدواج و ازدواجهایی که زوجین مجرد میبوندند راحتر زندگی می کردند پیشی گرفتن زنان در اشتقال و پر شدن ظرفیت اشتقال یکی از عوامل تدخیل در افزایش ازدواج است وخیم تر هم می شود
من ی پسر 26 ساله هستم که بعد از کلی جون کندن ارشد گرفتم.حالا باید برم سربازی( در بهترین دوران زندگیم ) و شاید بعد این دوران حداقل حداقل یک سال باید برم دنبال کار و تازه اونوقت و در بهترین حالت و حقوق خوب باید 3-4 سال کار کنم تا بتونم انتظارات خانواده و همسر آیندم رو برآورده کنم. به نظر شما ی پسر 30-32 ساله علاقه ای به ازدواج داره؟ اگه داره چقدر میتونه منطق افراطی که بر اثر افزایش سن بوجود اومده رو کم کنه و با احساس به سمت ازدواج بره؟؟؟!!!
خیلی از پسرها مشکلی با سختیای ازدواج ندارن، مشکلشون اتلاف وقته. سربازی وظیفه ماست اما حداقل ی حقوق برای ما تعیین کنند تا بتونیم ی زندگی رو بچرخونیم. متاسفانه همه چیز حتی گرفتن ی وام به داشتن کارت معافیت بستگی داره... خیلی حرفا هست ولی گفتنش چه فایده ای داره؟ میان میگن سن ازدواج بالا رفته، نرخ جمعیت پایین اومده. واقعا واستون مهمه؟؟؟؟ راه حلش آسونه...
اینا همه حرفه بی ربطه دلیل اصلی فقط مشکلات اقتصادی است وبس
مسوولین ما کارشون درسته. دست شیطان بزرگ در کار است. شاید هم کار داعشه
مقصر زیاده خواهی خواص و محدود بودن پول نفت تمام ذخایر دنیا اگر در اختیار دولت مردای ما با شاید بشه یک فکری کرد وگرنه توقع زیادی از این دوستان هستش
مقصر اصلی صدا و سیما ست با سریالهایی که عنصر مرد به عنوان رکن اساسی خانواده را زیر سوال میبرد نمونه بارز آن سریال بی محتوا و مسخره شمعدونی
مقصر اصلي اين پيامد دولت مردان هستند
علت :فقر اقتصادی، نداشتن مسکن ،سودهای کلان بانکی در قانون باصطلاح بانک داری اسلامی بدون رباه ،فاصله طبقاتی ،بیکاری ،تورم و شوک اقتصادی مستمر دولت که مدام فقرا را فقیرتر می کند.
به دنبال مقصر نگردید خودتان هستید
دهاتی ها که در زمین کشاورزی باید کار می کردند تشریف اوردند شهر با پست های بالا
بعد اختلاس پشت اختلاس
بعضی ها هم به دنبال حرمسرا
حقوق مادام ا لعمر برای بعضی ها داشتن چند ویزا و....و گور پدر مردم (هر طوری شده بچه بیاورید برای روز های جنگ فقط مالیات یادتان نرود و پرداخت تورم نیز همینطور درس های خوب و پول ساز مال ما و همچنین شغل ها کلا مال ما عشق و حال و بورسیه مال ما درس های اشغالی فنی و حرفه ای مال شما )
قصیه مهریه بازی .
یک روز هم ستاره ها خاموش می شوند
کوها پایین میایند اما هیچ اثری از خودخواه ها به جا نمی ماند .
مقصر 100 درصد دولته كه نميتونه جلوي تورم و گروني و بي كاري رو بگيره .همين....
دوست عزیز (azimi) مالتو سفت بگیر همسایرو دزد نکن
وقتى عشق در دلها مرده باشد، سبك زندگى ها تفاوت كند ازدواج به جاى رحمت؛ زحمت باشد، پسرا هم تمايلى نداشته باشند و زندگى ازاد رو انتخاب كنند، سرد مزاجى به لحاظ روانى، مشكلات شغلى ، فساد اخلاق و عدم مسئوليت پذيرى، توقعات بالاى دختران و غرور هاى بيجا و عدم سازگارى افراد باعث ميشه جوانان نسبت به ازدواج نگاه منفى پيدا كنند.
تنها راهش آینه که حجاب آزاد بشه
روسپی خانه ها در همه شهر ها دایر بشه
باید تاسیس بارودانسینگ راآزاد کنند
مثل همه کشورهای مسلمان و اسلامی دنیا
با این کارهای ساده فساد از خانه ها وسطح خیابان ها خارج ودر مراکز مشخص محدودجمع وکنترل میشود.
محدودیت همیشه فساد میآورد
خدا لعنتتون کنه که ب هردری زدم کار درستوو حسابی پیدا نکردم پدرتون بسوزه
من خودم دخترم و هنوز ازدواج نکردم. مقصر اینکه سن ازدواج بالا رفته ما دخترا هستیم. البته همه نه. ولی یه عده دخترا کار خرابی می کنن و باعث میشن خشک و تر بسوزن. برادر من بنده خدا با کلی ذوق زن گرفت که کاش نگرفته بود بعد از نه ماه عقد دختر و خانواده اش اینقد بهانه اوردن تا مهریه اجرا گذاشتن. خب پسرا دو تا دختر اینجوری ببینن قید ازدواج و دختر و کلا میزنن.
تا وقتی این چشم و هم چشمی ها و توقعات بیجا دختر و پسر از همدیگر باشه روز به روز بدتر هم میشه.
من به عنوان یه برادر بزرگتر که دارای 2 فرزند هستم و 40 سال عمر دارم به تموم دخترها و مخصوصا پسرها عرض میکنم ،زندگی خودشون رو با سادگی تمام آغاز کنندتا انشاالله با تلاش و کوشش تمام کاستی های زندگی شون برآورده و ختم به خیر بشه.
خود من صفر زیر صفر بودم ولی الان دارای حونه و ماشین و کلیه وسایل زندگی هستم .
یا علی
کار ندارم ، هنوز وارد دانشگاهم نشدم ، خونه هم ندارم ولی تو این دوران که سن بلوغ به 12-13 سالگی رسیده قطعا میشه نزدیکی به گناه رو حس کرد.
بعضی وقتا دلم میخاد تو غار زندگی میکردم این دنگ و فنگا و مشکلات نبود
یه روز یه نفر با اسب داشت از یه صحرا عبور میکرد دید یه نفر درخواست کمک میکنه رفت سمتش که توی این بیابان کمکش کنه اما طرف دزد بود بایه حرکت مرد رو از اسب انداخت پایین و سوار اسب شد داشت میرفت که صاحب اسب گفت این قضیه رو برای کسی تعریف نکن چون دیگه از این به بعد کسی به کسی اعتماد نمیکنه وکمکش نمیکنه...الانم قصه ما شده همین موضوع هرکدومون خواهر و برادرو دوست ... داریم میبینیم که چه بلاهایی سرشون اومده یه کلام من جوون وقت ندارم توی این سن و سال (کنایه به جوانان پیر شده از دست جامعه)این ور و اونور برم توی پاسگاه و دادگاه الان زن گرفتن مثل هندوانه خریدن شده،مسائل دولت و گرانی وترس جوانان وراحت طلبی در این مجال نمی گنجد.
يه سوال اگه واقعا ثروتمندان جامعه از جوانان ي كه بضاعت مالي ندارند حمايت مي كردند تا ازدواج كنند و مرداني كه بضاعت مالي داشتند همسر ديگري اختيار مي كردند و زنان هم در كنار هم زندگي مي كردند چه اتفاقي مي افتاد؟آمار مجردان كم تر مي شد فساد در جامعه كمتر مي شد ولي افسوس كه .......
مقصر اصلی مهریه های بالا و توقع پسرها و دخترهاست، بنده خودم ۲۷ سالمه، کار هم دارم، ولی از استرس مهریه و بی وفایی دخترها هرچی در بیارم خرج میکنم و همشم میگم ندارم زن بگیرم! هر کیم بخواد زن بگیره رأیشو میزنم!
از یه دختری خواستگاری کردم 17 سالش بود جواب رد داد الان 33سالشه
مقصر اصلی بانک مرکزی است که بانک ها را کنترل نمیکنن بانک ها پشتوانه نزول خورهاست و طلا فروشان
به نظرم تو نظام حقوقی ما روابط زن و مرد خوب تنظیم نشده. مثلا زن از حق طلاق محدودی برخورداره یعنی ممکنه مرد برگرده به همسرش بگه اینقدر طلاقت نمی دم تا رنگ موهات مثل دندونات سفید شه حتی خیلی پیش اومده یه زن اقدام به همسرکشی یا خیانت کرده . ویا اینکه تو کشور ما زنو می فروشن یه زنو می فروشن پونصدو چهارده سکه به نیت چهاده معصوم و یه زنو میفروشن هفتصدو چهارده سکه به نیت چهارده معصوم و... و آخرشم به اجرا میذارن به نیت چهارده معصوم یعنی مرد باید در سایه تهدید زندگی کنه در حالیکه اگر موقعیت های شغلی زن و مرد برابر باشه کرامت و عزت زن بیشتر تامین میشه پیش اومده دیدم زنی دندونش درد میکنه و ماه ها به شوهرش التماس می کنه منو ببر دکتر خلاصه خیلی جاها در حق زن و خیلی جاها در حق مرد اجحاف میشه
مدیریت ضعیف خصوصا در زمینه افتصاد اقا مگر 100 سال پیش فرهنگ سازی می کردند که همه متاهل بودند یارو نمی دونه زن باید بگیره که بهش بگی
مقصر فیلمهای مبتذله
بیشتر اقایان با دختر های کم سن ازدواج می کنند
مقصر اصلی خانواده ها هستن که دختراشونو لوس بار آوردن، توقعات دخترا از خواستگار خیلی بابلاست چون خانواده ها اینطور رفتار میکنن، از پدر و مادرهای نسل انگلیس انتظار بیش از این نیس
باید ازدواج رابه یکی محدود نکردوهرمرد حداقل دارای دو زوجه باشد تا کمبودهاجبران شود
مقصر نه امريكا نه اسراييل بيكفايتي بعضي از مديران است كه هميشه چوب لايي چرخ مردم ميكنند
صیغه هم جور بشه خوبه
صبر کن یه بیست سال دیگه می فهمی چه اتفاقی افتاده - این راهی که مملکت در پیش گرفته رو به قهقرا می رود.......................
به نظر من اصلا نباید دولت نگران مجردی دخترا باشه. چه اشکالی داره دختر ازدواج نکنه؟؟؟ چرا باید همه رو کنار اجاق گاز تصور کنیم؟؟ خیلی زنها روشن فکر شدند. وقتی من به شخصه میبینم مادر خونه پول توی جیبش نیست و خیلی از ازادی ها رو نداره... تازه باید همیشه پا روی ارزوهاش بزاره.. باید بشوره بپزه تازه کمی کوتاهی کنه اقاشون سرش زن میاره ..مگه خرم دستی دستی خودمو بدبخت کنم؟ حتی از شوهرم اجازه بگیرم با حقوقی که میگیرم روز مادر برای مادرم چی بخرم؟؟؟ شما بهتره جای گگیر دادن به دختران موفق جامعه که اصلا مهم نیست بهشون بگین ترشیده...به مشکلات دیگه جامعه ایران بچسبین.
مقصر فقر بیکاری است واختلاسهای منیلیاردی
امیدوارم این دکترهای قلابی یا روانشنناسان بی سواد بخونند تا چیزی دستگیرشون بشه ..............من خودم 40 سال سن دارم مجرد ....بعضی از دوستانم من هم همین طور ...تحصیلاتمان از لیسانس بگیر تا فوق لیسانس .....خیلی دوست داشتیم تشکیل زندگی بدهیم ولی بهترین دوره جوانیمون توی جامعه بیکار بودیم و به خود عهد بستیم که ازدواج نکیم تا از دق دقه بیکاری راحت شویم ...ساختار این جامعه تقریبا فقط برای مجرد ها خوبه ...برای متاهلها بعید می دونم ....تا بی سوادها بالا سرمان هستند همین مکافات وجود دارد .....
علت اول و آخر ضعف ایمان است و بس . به خدا توکل کنید و ازدواج کنید و فضل خدا رو ببینید.
مقصر اصلی دکتری که عنوان می کند حتما باید پسر بزرگتر ار دختر باشد مرد مومن اگر یه دختر دو سال بزرگ باشد چه اشکالی دارد همین اظهار فضل ها جلوی ازدواج رو می گیره و خانواده های پسر بدبین می شوند ودنبال دختری هستند که ازپسرشون کوچکتر باشه
دولت اسلامی بهتراست به افراد مجرد شاغل در بخش های دولتی ود رهیئات علمی دانشگاه ها که بیش از 7 سال است استخدام شده اند ولی زندگی مجردی وخارج از عرف را ترجیح داده اندهشدار وتوبیخ دهد و بلعکس برای کسانی که ازدواج کرده اند امتیاز بیشتری در ادامه تحصیل و احراز مشاغل و ارتقای شغلی قائل شود. همچنین الویت استخدام در مشاغل مردانه با مردان باشد.
مرگ بر امریکا مرگ بر اسرائیل:-)
من قصد ازداوج دارم. کو دختر خوب؟ اگه دختر خوبی آمادگی ازدواج داره خبرم کنه
بنظرمن مشکلات اقتصادی وبیعاری وبی بندباری پسرهاعلت تاخیرازدواجه.
برین زندگی نونو بکنین حالشو ببرین .......شوهر چیه !!!!!!!!!!!زن چیه!!!!!!!!!!!!
من با نظر رامین موافقم دلیل اصلی وضع موجود فقط و فقط مشکلات اقتصادیه و بس
در سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور را بايد (گل) گرفت تا اين اوضاع شايد درست شود!!!!
بيكاري، اقتصاد داغون، تورم،...
مشكلات اول تغير فرهنگ جامعه دوم مدرك تحصيلي پولي سوم توقعات مردم گراني بيداد درجامعه وبيكاري