شمارش معکوس براي قصاص قاتل زن جوان

به گزارش پارس به نقل از جام جم متهمان پرونده پنجم خرداد سال 92 زني به نام «شهين» را به قتل رساندند. جسد شهين که در ابتدا به نظر مي رسيد بر اثر تصادف کشته شده در شانه خاکي جاده رباط کريم پيدا شد. راننده ماکسيما که جسد را پيدا کرده بود به ماموران گفت در حال عبور از اين جاده بودم که جسد اين زن را وسط جاده ديدم، توقف کردم و آن را با کمک چند راننده ديگر به گوشه اي کشانديم. ما هيچ کدام با اين زن برخورد نکرديم، فقط چون جسد وسط جاده بود و احتمال مي رفت خودرو ها با سرعت از روي او رد شوند جسد را جابه جا کرديم.

هرچند ابتدا وقوع تصادف به ماموران گزارش شده بود اما بعد مشخص شد آثار جراحت هاي عميق روي بدن اين زن وجود دارد و او با ضربه چاقو به قتل رسيده است.

پس از انتقال جسد به پزشکي قانوني و آغاز بازجويي ها مشخص شد شهين روز حادثه سوار يک خودروي وانت ديده شده است. شوهر اين زن نيز در بازجويي ها گفت: راننده وانت چند دقيقه قبل با او تماس گرفت و گفت همسرش را نزديک خانه پياده کرده و از آنجا که اقوامش دنبالش هستند نگران اوست.

در تحقيقات بعدي مهران ـ راننده وانت ـ مورد بازجويي قرار گرفت. او به قتل اعتراف کرد و گفت اين زن را با کارد ميوه خوري به قتل رسانده و جسدش را با کمک دوستش کنار خيابان رها کرده است. با تکميل تحقيقات، دو متهم پرونده مرداد سال گذشته در شعبه 113 دادگاه کيفري استان تهران پاي ميز محاکمه قرار گرفتند. اولياي دم مقتول در اين جلسه براي قاتل درخواست قصاص کردند.

مهران نيز وقتي در جايگاه قرار گرفت اتهام را قبول نکرد و گفت: «من چادرفروش دوره گرد هستم و از اين طريق با مقتول آشنا شدم. او از من خواست براي پنجره هاي منزلش پرده بدوزم. وقتي براي اندازه گيري وارد خانه اش شدم، مردي را ديدم اما نفهميدم او شوهرش است.

بعد از آن رابطه تلفني ما شروع شد. او به من نگفت شوهر دارد تا اين که يک روز با شهين قرار گذاشته بودم که مردي به سمتم حمله کرد و کتکم زد، وقتي پرسيدم اين مرد کيست، جواب داد او شوهرم است اما با هم رابطه خوبي نداريم. بعد از آن رابطه ام را قطع کردم اما با اصرار شهين دوباره با هم رابطه برقرار کرديم. او گفت تا چندماه ديگر از شوهرش جدا مي شود. شب حادثه قرار بود با هم بيرون برويم و من خوردروي دوستم احمد را قرض گرفته بودم. وقتي شهين آمد و سوار خودروشديم يکدفعه شهين گفت شوهرخواهرش دنبال ماست و خواست که فرار کنيم. من شهين را نزديک خانه پياده کردم، با شوهرش تماس گرفتم و گفتم نگران شهين هستم. مراقبش باشد. چندساعت بعد او زنگ زد و گفت شهين کشته شده است. من يک ميليون تومان به شهين بدهکار بودم و تماس هاي ما بيشتر به همين دليل بود.

متهم رديف دوم هم در دفاع از خود منکر همدستي در اين جنايت شد و گفت: من فقط خودرو را در اختيار متهم رديف اول قرار دادم و در جنايت نقشي نداشتم. قضات دادگاه پس از بررسي پرونده، مهران را به قصاص محکوم کردند که حکم مجازات او از سوي قضات ديوان عالي کشور تائيد شد. در صورتي که مهران نتواند رضايت اولياي دم را کسب کند بزودي پاي چوبه دار مي رود.