نقدي بر مجموعه تلويزيوني
شمعدوني؛تصويري مخدوش ازخانواده ايراني/ خنده گرفتن از مخاطب با تمسخر و شوخي هاي سطحي
در روابط بين شخصيت هاي «شمعدوني »حرمت ها رعايت نمي شود. سروش صحت براي ايجا دموقعيت هاي کمدي و طنز تلاش چنداني نکرده است.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- احمد صبريان- پس از پايان پرحاشيه سريال «درحاشيه»، چندي است که «شمعدوني»جديد ترين ساخته «سروش صحت » از شبکه سوم سيما پخش مي شود .سروش صحت پيش از اين کارگرداني مجموعه هاي طنزي چون "پژمان" و "ساختمان پزشکان" را بر عهده داشته است. دو سريال پيشين وي به ويژه «ساختمان پزشکان »علاوه بر برخورداري از ساختاري منسجم ، دستمايه هاي طنز قابل تاملي داشتند اما« شمعدوني» در مقايسه با آن هاپسرفتي محسوس در کارنامه سروش صحت به شمار مي رود. کارگردان خودش اعتقاد دارد"شمعدوني" جدي ترين مجموعه طنزي است که تاکنون کارگرداني کرده و هيچ کدام از بازيگران اين سريال ويژگي طنز خاصي ندارند. سروش صحت اظهار مي کند: «هيچ کدام از بازيگران «شمعدوني» طنز بازي نمي کنند بلکه در جريان اتفاقات و مسير زندگي روزمره شان ماجراهاي طنزي به وجود مي آيد که خنده دار است. » البته بر خلاف گفته کارگردان محترم بي راه نيست اگر ادعا کنيم که مخاطب« شمعدوني» هر شب شاهد بازي هاي اغراق آميز و شوخي هايي سطحي وسخيف است که دربيشتر مواقع نيز با تمسخر يکي از آدم هاي داستان همراه مي شود.
خنده گرفتن از مخاطب با تمسخر و شوخي هاي سطحي
سروش صحت چندي پيش در برنامه «خندوانه» در پاسخ سوال رامبد جوان که از او پرسيد در زندگي بيشتر از چه چيزي مي خندي؟ گفت: «من معمولا به چيزهاي بد مي خندم. مثلا به لطيفه هاي بد و بي ادبي مي خندم يا وقتي بلايي سر کسي مي آيد .مثل اين که وقتي در خيابان مي بينم کسي زمين مي خورد يا در زمستان که به کوه مي روم بسيار مي خندم چون مدام شاهد زمين خوردن مردم هستم.» شايد همين طرز فکر و نحوه سرگرم شدن او سبب شده است که در سريال جديدش فضاي طنز با تمسخر آدم هاي داستان فراهم مي شود. درروابط ميان شخصيت هاي« شمعدوني» حرمت ها رعايت نمي شود و همه در فکر تمسخر يکديگر و بهتر جلوه دادن خودشان هستند. سروش صحت باشوخي هاي کلامي مي خواهد از مخاطب خنده بگيرد و براي ايجادموقعيت هاي کمدي و طنز تلاش چنداني نکرده است.
اين کاستي به ويژه با در نظر گرفتن سريال «در حاشيه» مهران مديري که واجد چنين ويژگي بود و با ايجاد موقعيت هاي طنز و کميک داستان خود را پيش مي برد ومخاطب را با خود همراه مي کرد بيشتر به چشم مي آيد.
بي شک از آن جا که کارکرد اصلي سريال ها ي طنز پر کردن اوقات فراغت خانواده ها و ايجاد شادي و نشاط در جامعه است برنامه سازان و مديران رسانه ملي نيز با توجه به ميزان بالاي تاثيرگذاري اين گونه سريال ها بر مخاطب ميليوني تلويزيون بايدبر ساختار، مضمون ،کارکرد و تاثيرات فرهنگي و اجتماعي اين گونه سريال ها نيز نظارت کافي و لازم را داشته باشند. همين بي دقتي سبب شده است بيننده در «شمعدوني» شاهدحرمت شکني بزرگترها از سوي کوچک تر هاي خانواده باشد . رفتار ناشايستي که فرهنگ جامعه را تحت تاثير قرار مي دهدو قبح اين موضوع شکسته مي شود.
شخصيت هايي اغراق آميز و کليشه هايي نخ نما
مجموعه هاي طنز معمولا شخصيت هاي جدي هم دارند اما شخصيت ها در «شمعدوني» اصلا منطقي و باور پذير نيستند. به همين خاطر مخاطب هر شب ناچار بيننده کليشه هاي نخ نما و بدآموزي هايي چون بي احترامي فرزند ان به پدر و مادر و بزرگترها، سخن چيني و دو به همزني ، اختلاف ميان خواهرشوهر و عروس، طعنه زدن به دخترهاي سن بالا ، شوخي هاي کلامي زشت و ناپسند، بي مسئوليتي جوانان ،ايجاد مزاحمت هاي خانوادگي،گفت وگوهاي توهين آميز، برخوردهاي همراه باتحقير، روابط ناسالم خانوادگي،نزاع هاي خواهر وبرادري ،اختلافات سطحي ميان زن وشوهرو ... است که بي شک حريم خانواده را تهديد مي کند.
جالب اين که «نگار عابدي» بازيگر نقش «شيرين» در سريال «شمعدوني» اظهار مي دارد: «به هيچ وجه نقدهايي مبني بر بدآموزي سريال را قبول ندارم. سروش صحت در اين مجموعه ضرب المثل «ادب از که آموختي، از بي ادبان» را به تصوير مي کشد و به نوعي با نمايش رفتار زشت، اين رفتارها را گوشزد مي کند. گذاشتن اسم برجسته و مشهور بر روي حيوانات در اين سريال نيز هوشمندي «سروش صحت» را مي رساند، چرا که در جامعه شاهد چنين مسئله اي هستيم .نمايش اين رفتار به نوعي آموزش غير مستقيم به مخاطبان است. انتقادهاي سروش صحت به رفتارهاي بد در جامعه اي فرهنگي با پيشينه تاريخي است. »
روايتي اغراق آميز با آدم هايي باور نکردني
سروش صحت در «شمعدوني» خواسته ياناخواسته از کليشه هاي آزاردهنده براي خنداندن مخاطب بهره گرفته است و با نمايش اغراق آميز رفتارهاي اشتباه به گمان خودش قصد دارد به آن هايي که زندگي را بر خود و ديگران تلخ مي کنند تلنگري بزند. اما بازي اغراق آ ميز بازيگران،باور پذير نبودن آدم هاي داستان،شخصيت پردازي هاي خام دستانه ،آدم هاي بي شناسنامه و پرهيز از گره هاي داستاني او را به بيراهه کشانده است. در خانواده دختري پزشک وجود دارد در عين حال پسر خانواده شل و وارفته به نظر مي رسد. مرد خانواده لوده اما زن به شدت جدي است و شخصيت ها با يکديگر همخواني ندارند. دختر ديپلم دارد و منتظر قبول شدن در دانشگاه است نه يک پزشک عمومي. ضمن اين که اصلا سر کارنمي رود و مدام در خانه به سر مي برد. همه شخصيت هاي سريال غيرمنطقي هستند و روايت خيلي اغراق آميزاست .ضمن اين که در گفت وگوها و ديدارهاي خانوادگي «شمعدوني» چينش خوبي انجام نشده است. متاسفانه تلويزيون ما در سال هاي اخير کارکردهاي سرگرم کنندگي اش را از دست داده و مجال تاخت و تاز سريال هاي خنثي و بي خاصيت شده است که فقط مي آ يند و مي روند و چه خوب که در خاطر نمي مانند.
مسخرس به قرآن ما با ترور فرهنگی مواجهیم واهالی سینما مزدوران جهان استکبار برای دور کردن جامعه ایرانی از اسلام لبیک یا مهدی
همین کارای چیپ و بی ارزش و مسخره رو تلویزیون فقط تولید می کنه و انتظار داره مخاطبش سمت ماهواره نره. بعد توقف یه سریال عالی و دوست داشتنی توسط آدم های انتقاد ناپذیر یه همچین سریال آبکی، مزخرف و بدآموز .....خجالت آوره. صدا و سیمای ما داره مستقیم به قهقرا میره.