ویراژ جوانان سرمست از غرور روی اعصاب
کارشناسان: ادامه مانور تجملگرایی با خودروهای گرانقیمت عواقب خطرناکی دارد
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- سیاوش رسولی- این روزها در خیابانهای ایران بویژه خیابانهای پایتخت خودروهای رنگارنگی رفتوآمد میکنند، خودروهایی که اگر در گذشته تنها به عنوان وسیله جابهجایی مطرح بودند امروز به نماد برخی مسائل اجتماعی مبدل شدهاند. موضوعی که رهبر انقلاب هم در دیدار با فرماندهان نیروی انتظامی به آن اشاره کردند. ایشان در این دیدار جولان دادن برخی جوانهای سرمست غرور ثروت با خودروهای گرانقیمت در خیابانها را یکی دیگر از مظاهر ایجاد ناامنی روانی در جامعه برشمردند موضوعی که نشان از اهمیت بالای این پدیده و دغدغههای متعدد پیرامون آن دارد. در این گزارش کوتاه تلاش شده است به صورت اختصار ابعاد گوناگون این پدیده تازه و دلایل آن از نگاه کارشناسان اجتماعی مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
رانندگی بدون غم نان!
بیتردید میتوان اذعان داشت بخش قابل توجهی از خودروهایی که این روزها در سطح خیابانهای کلانشهرها تردد میکنند، از لحاظ قیمتی در محدوده مشخصی قرار دارند، محدودهای که آنها را در طبقه متوسط جامعه جای میدهد. دراین بین یک بخش اندکی وجود دارند که به مدد برخی اتفاقات خاص اقتصادی یکشبه ره ساله را رفتهاند و کیسههایشان پر شده است! پر شدنی که نمود بیرونیاش در مانور لوکس سواری با خودروهای گرانقیمت هویداست! خودروهایی که رانندگانشان نه مانند مردم عادی دغدغه نان دارند و نه مثل قشر فرهیخته بابت بر هم ریختن روان جامعه نگران هستند.
ویراژ روی اعصاب!
البته باید اشاره کرد که بخش دیگری از متمولان جامعه هم با رنج زیاد و زحمت فراوان به جایگاه مادی بالایی دست پیدا کردهاند و نمیتوان از آنها انتظار داشت خودروی خوب سوار نشوند اما مشاهدات میدانی خبرنگار «وطن امروز» نشان میدهد این بخش از قشر ثروتمند جامعه، برخلاف گروه اول به طور کامل شرایط جامعه و فاصله بین دهکها را درک میکنند. این بخش از متمولان اجتماعی از اینکه داشتههای خود را مایه فخرفروشی قرار دهند لذتی نمیبرند. به واقع نگرانی امروز خیلی از متفکران و مدیران جامعه همان گروه اول از ثروتمندان یا به تعبیری بهتر نوکیسگان هستند که باعث برجستهتر شدن شکاف اجتماعی میشوند. شکاف اجتماعی که افزایش جرائم و خشونتها و کینههای اجتماعی تنها بخش کوچکی از تبعات جبرانناپذیر آن است و در یک کلام امنیت روانی جامعه را به هم میزند. به واقع بخش قابل توجهی از شهروندان در چند سال گذشته متوجه پیامدهای ناگوار نمایش داراییهای خود بودهاند و سعی کردهاند از این موضوع پرهیز کنند اما همان بخش اندکی که از قرار معلوم به شکل بیمارگونهای به تحقیر دیگران از طریق نمایش داشتههای خود مبتلا هستند، تنها به منافع شخصی میاندیشند و به طور کل منافع جمعی را نادیده میگیرند. افرادی که تنها داشته آنها پول است و همه چیز را در پول میبینند!
نمایش جنونوار دارایی در سطح شهر
اگر قرار بر این باشد که فردی بدون توجه به شرایط ویژه جامعه و تنها برای لذت شخصی هر رفتاری انجام دهد وضعیت امنیت روانی جامعه چه خواهد شد؟ آیا همان شخص تبعات این رفتار را میپذیرد؟ تجربه اثبات کرده پاسخ افراد به این پرسش منفی است، چرا که به طور معمول آنها به لذت بردنهای زودگذر از طریق نمایش جنونوار داراییهای خود بویژه خودرو دل خوش کردهاند و تنها اگر امنیت شخصیشان به خطر بیفتد، از نبود امنیت در جامعه میگویند.
عواقب خطرناک ادامه این مانور تجملگرایی
این در حالی است که مهدی معتمدی، استاد دانشگاه و کارشناس اجتماعی درباره عواقب ادامه داشتن این مانور تجملگرایی در شهرها و بویژه کلانشهرها به «وطن امروز» میگوید: چنانچه این روند ادامه داشته باشد، بهتدریج در آیندهای نه چندان دور دیگر این پدیده مختص مناطق بالای شهر و بالاشهرنشینها نیست و این احتمال وجود دارد که به مناطق دیگری از شهرها مانند مناطق پایین هم سرایت کند و جوانان این مناطق هم در خیابانها مانور تجملگرایی به راه بیندازند.
به باور این استاد دانشگاه، هر چه سریعتر باید سازمانها و دستگاههای مسؤول از یک طرف و سازمانهای فرهنگی از سوی دیگر برنامههای خود را برای جلوگیری از بسط و گسترش این پدیده نابهنجار و مخرب امنیت روانی در جامعه اجرایی کنند. بنابر اظهارات این کارشناس اجتماعی، بروز مخاطرات در امنیت روانی جامعه بویژه در بین جوانان و ایجاد عقدههای نامتعارف از جمله آسیبهای افزایش این پدیده نابهنجار در جامعه است.
مسؤولیتهای اجتماعی زیر چرخ خودروهای لوکس
نباید فراموش کرد امنیت علاوه بر بعد قضایی و انتظامی، ابعاد اجتماعی هم دارد که این بعد مدنی و اجتماعی آن برعهده مردم است. نمیتوان بیتفاوت به سطح زندگی افراد جامعه، به شکل جنونوار به نمایش ماشینهای گرانقیمت و لوکس پرداخت و انتظار داشت از سوی برخی افراد جامعه واکنش ناهنجاری سرنزند. درواقع یک جامعه از آن جهت جامعه نامیده شود که شهروندان موجود در آن نسبت به یکدیگر حس مدنیت و برادری دارند. به تبع همین حس برادری در یک جامعه، کسانی که در جامعه نمیخواهند وظیفه خود را در مقابل دیگر اعضا به درستی انجام دهند هم محکوم هستند و هم عنصری ضد اجتماع به شمار میروند! ماجرای امروز این گروه که در جامعه ما به نمایش عریان داراییهای خود میپردازند و روان شهروندان جامعه و بویژه جوانان را به هم میریزند مصداق عناصر ضد اجتماعی است. این افراد نباید فراموش کنند در یک جامعه مسؤولیتهای اجتماعی نوشته یا نانوشته دارند.
وطن
ارسال نظر