پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمد اسماعيلي- بيش از 10 روز از انتشار بيانيه هسته‌اي لوزان سوئيس مي‌گذرد و در اين ايام بسياري از كارشناسان داخلي و بين‌المللي به زواياي مختلف اين بيانيه پرداخته‌اند اما به جرئت مي‌توان گفت ابعاد مهم حقوقي از اين بيانيه پنهان مانده، ابعادي كه در صورت كم‌توجهي به آن در توافقنامه جامع مي‌تواند پيامدهاي ناگواري را براي كشورمان به همراه داشته باشد. 

بنابراين در اين نوشتار تلاش مي‌شود به زوايايي كه اين روزها از ديد كارشناسان پنهان مانده پرداخته شود و از تكرار نظرات كارشناسي ابراز شده در خصوص پذيرفتن نظارت‌هاي فرا قانوني آژانس و توقف تدريجي توسعه هسته‌اي و... - در عين تأييد آنها - پرهيز نماييم.

اين را هم بايد اضافه كرد كه نقد برخي از وجوه بيانيه لوزان سوئيس، جهت مشاوره به تيم ايراني و حمايت حقوقي و فني از آنها در مقابل نظام سلطه است، آن هم در سالي كه مزين به نام همدلي و همزباني دولت و ملت نامگذاري شده است و نبايد به معناي ناديده گرفتن تلاش‌هاي بي‌وقفه تيم زحمت‌كش مذاكره‌كننده هسته‌اي كشورمان تلقي شود. 

1- بر اساس قواعد حقوق بين‌الملل، يك معاهده بين‌المللي بر اساس توافق صورت گرفته طرفين، مي‌تواند به چند زبان نوشته شده و رسميت يابد. 
البته انتخاب زبان‌هاي متعدد بايد به صراحت در متن توافقنامه قيد ودر آن تأكيد شود كه همه زبان‌هاي انتخابي داراي اعتباري يكسان است. 
به عنوان نمونه در ماده 11 معاهده NPT تأكيد شده كه متن معاهدات بايد به زبان‌هاي انگليسي، روسي، فرانسه، اسپانيولي و چيني باشد و اين زبان‌ها از اعتباري يكسان برخوردار هستند. در ماده 111 منشور سازمان ملل متحد هم چنين موضوعي مورد توجه قرار گرفته است. 
ناگفته پيداست كه هدف از تعيين زبان در معاهده، تعيين تفسير واحد و پذيرفته شده از سوي طرفين، در صورت اختلاف نظر در واژگان و تعابير به كار رفته در متن توافقنامه است، يعني اگر در تفسير واژه از معاهده، اختلافي حاصل شد بتوان با مراجعه به زبان مادر كه در معاهده پذيرفته شده تفسير قاطعي را مورد استناد قرار داد. 
ماده 33 كنوانسيون وين درباره حقوق معاهدات مصوب 1969 در خصوص تفسير معاهدات هم بيان مي‌كند: هر گاه اعتبار معاهده به دو يا چند زبان تصديق شده باشد متن آن در هر يك از زبان‌ها به نحو يكسان معتبر است. 
چنانچه در معاهده‌اي چند زبان به عنوان زبان رسمي آن معاهده پذيرفته شده باشد بايد با مراجعه به تك زبان رسمي آن تفسير حقيقي را بدست آورد. 
بنابراين در توافقنامه ژنو 3 و همچنين بيانيه لوزان تعدد زبان پذيرفته نشده است و زبان رسمي زبان انگليسي است لذا در صورت اختلاف طرفين در تفسير قرارداد و مفاهيم واژگان بايد به مفاهيم در زبان انگليسي مراجعه كرد. 

2- تطبيق متن اصلي بيانيه لوزان با ترجمه منتشر شده توسط وزارت امور خارجه تفاوت‌هاي مهمي را پيش روي ما قرار مي‌دهد. 
از آنجا كه در معاهدات حقوقي انتخاب لفظ بسيار مهم و حائز اهميت بوده و بار حقوقي سنگيني براي طرفين به همراه دارد – به گونه‌اي كه آقاي ظريف اهميت انتخاب واژگان در متن توافقنامه لوزان را به حدي مهم مي‌داند كه از آن به عنوان كارزار و جنگ واژگان ياد مي‌كند- لازم است تيم مذاكره‌كننده به اين تفاوت‌ها دقت داشته باشد و در جهت اصلاح آن تلاش كند. 

3 - در معاهدات بين‌المللي معمولا ابتدا طرفين معاهده معرفي و سپس هدف نهايي از نوشتن آن تشريح مي‌شود؛ در بيانيه لوزان هم هدف عمده در دو مورد خلاصه شده است: 
to find solutions towarads reaching a camprehensive resolution that 
1) will ensure the exclusively peaceful nature of the iranian
 2) nuclear programme and comprehensive lifting of all sanctions 
اين جمله در متن فارسي به اين شكل ترجمه شده است: «‌ما به اين منظور گرد هم آمده ايم تا راه حل‌هايي به منظور دستيابي به حل و فصل جامعي كه ماهيت صرفاً صلح آميز برنامه هسته‌اي ايران را تضمين نموده و تحريم‌ها را به صورت كامل لغو نمايد پيدا كنيم.»
به نظر مي‌رسد در ترجمه اشتباهي صورت گرفته چراكه عبارت  «exclusively منحصراً» و «‌به طور منحصر‌» است و نه به معناي «صرفا» كه معادل واژه هايي نظير «‌merely» و «only» است. و نيز واژه ensure بيشتر به معناي مطمئن ساختن و متقاعد كردن است و نه به معناي تضمين كردن كه معادل واژه هايي نظير «‌guarantee» و «‌warranty» است. 
بنابراين بر خلاف ترجمه قرائت و منتشر شده بايد گفت ترجمه صحيح عبارت اين است: «‌ما به اين منظور گرد هم آمده ايم تا راه حل‌هايي در جهت دستيابي به حل و فصل جامعي كه ماهيت منحصرا صلح آميز برنامه هسته‌اي ايران را مطمئن مي‌سازد و كليه تحريم‌ها را به طور كامل لغو نمايد پيدا كنيم.»
تفاوت اين دو عبارت در اين جاست كه اولاً ايران اقرار كرده است تاكنون برنامه هسته‌اي‌اش غيرصلح‌آميز است و با يافتن راه حل جامعي - كه بناست تا پايان 11 تير ماه به آن دست پيدا و سپس آن را اجرايي كنند - مي‌توان اطمينان داد كه برنامه هسته‌اي ايران غير صلح آميز نيست!
ثانيا برنامه هسته‌اي ايران بايد منحصرا صلح آميز باشد؛ طبق مواد 1 تا 3 NPT و اساسنامه آژانس بين‌المللي انرژي هسته‌اي و ساير اسناد مربوط، فعاليت‌هاي هسته‌اي به سه دسته تقسيم مي‌شوند؛ «‌منحصرا صلح آميز»، «‌منحصرا نظامي» و «‌فعاليت هايي كه صلح آميز بوده اما قابليت استفاده نظامي را داراست.»
نوع سوم بيشترين فعاليت‌هاي هسته‌اي است، به نحوي كه هر كشوري بخواهد بهره لازم از برنامه هسته‌اي را ببرد چاره‌اي جز انجام اين فعاليت‌ها را ندارد، مثلاً پروژه آب سنگين يا سوخت مصرف شده ولو با درصد غني‌سازي كم. 
در اين بيانيه پذيرفته شده كه هدف از توافق اين است كه ماهيت برنامه هسته‌اي كشورمان منحصرا صلح آميز باشد لذا نه تنها در مدت 10 يا 15 يا 25 سال بلكه براي مدت زماني نامحدود برنامه هسته‌اي ايران بايد با اين محدوديت‌ها روبه رو شود. 
اين يعني آن چيزي كه مقامات امريكايي در چند روز گذشته برآن تأكيد داشته‌اند كه محدوديت‌هاي وارده بر برنامه هسته‌اي ايران دائمي خواهد بود. 
ثالثاً در هدف ذكر شده نه تنها هيچ گونه تقارن زماني بين «اقداماتي كه ماهيت منحصرا صلح آميز و فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران را اطمينان خواهد داد» با «لغو كامل كليه تحريم‌ها» وجود ندارد بلكه با ذكر مقدم تعهدات ايران، آن را لازم لغو تحريم‌ها دانسته است. 

4- در مورد تحقيق و توسعه برروي ماشين‌هاي سانتريفيوژ تفاوت‌هاي فاحشي بين متن انگليسي و ترجمه فارسي قرائت و منتشر شده از سوي وزارت خارجه وجود دارد. 
در متن اصلي آمده است: 
Iran research and develop on centrifuges will be carried out on a scope and schedule that has been mutually agreed. 
در متن قرائت شده بيان مي‌شود: «‌تحقيق و توسعه غني‌سازي در ايران روي ماشين‌هاي سانتريفيوژ بر اساس يك جدول زمان و سطح توافق شده ادامه خواهد يافت.»
معادل واژگاني كه زير آن خط كشيده شده در متن اصلي (انگليسي) وجود ندارد، بلكه خلاف آن ذكر شده است كه ترجمه صحيح آن چنين مي‌شود: «‌تحقيق و توسعه ايران روي ماشين‌هاي سانتريفيوژ بر اساس يك جدول زماني و سطحي كه تاكنون توسط همه طرفين توافق شده است، انجام مي‌شود.»  لذا نكاتي در اين باب گفتني است: اولاً در اينجا سخن از غني‌سازي ايران كه ادامه پيدا خواهد كرد نيست بلكه سخن بر سر تحقيق در مورد سانتريفيوژ است آن هم نه سانتريفيوژ پيشرفته. 
ثانياً زمان توافق در خصوص جدول زماني و سطح آن «ماضي نقلي استمراري» است و نه مجهول ساده، يعني توافقي كه صورت گرفته و آثار آن تاكنون ادامه دارد لذا بايد اين سؤال مطرح شود كه اگر بر سر سطح و جدول زماني توافق شده است چرا به مردم اعلام نمي‌شود و اگر نشده چرا از فعل ماضي نقلي استمراري استفاده شده است؛ امري كه مي‌تواند به نوعي برخي از مفاد فكت‌شيت امريكايي‌ها را تصديق كند. 
در متن قرائت شده طوري ترجمه صورت گرفته كه گويي مي‌خواهد ادامه يافتن غني‌سازي آن هم توسط سانتريفيوژ پيشرفته را القا كند. 
رابعاً، وقتي به كار بردن زمان ماضي نقلي استمراري در خصوص توافق درباره جدول زماني را كنار پاراگراف آخر بيانيه - كه تأكيد كرده است جلسات ماه‌هاي آينده براي كار بر سر جزئيات تكنيكي برجام ( و نه جزئيات زماني و سطحي) خواهد بود - مي‌گذاريم، اين موضوع به ذهن متبادر مي‌شود كه گويي بر سر امور فوق توافق صورت گرفته است. 
خامساً نكته گفتني ديگر اينكه در اين پاراگراف سطح، ظرفيت و مقدار انباشت غني‌سازي چه ميزان است، با فعل «آينده» مشخص شده است يعني در آينده روي آن توافق مي‌شود اما در خصوص تحقيق و توسعه سانتريفيوژها با فعل «ماضي نقلي استمراري» يعني توافق صورت گرفته است. 

5 - مداخله در امور داخلي كشور به بهانه كمك در فعاليت‌هاي هسته‌اي: 
1) International collaboration will be encouraged in agreed areas of research. 
2) An international joint venture will assist Iran in redesigning and rebuilding a modernized heavy water research reactor in Arak. 
1) همكاري‌هاي بين‌المللي در حوزه تحقيق و توسعه مورد توافق ( در مركز تحقيقاتي فرود) مورد تشويق قرار گرفته است. 
2) رآكتور تحقيقاتي پيشرفته آب سنگين در اراك با همكاري مشترك بين‌المللي بازطراحي و نوسازي خواهد شد. 

در اين باره هم نكاتي گفتني است: 
اولاً واژگان به قدري كلي و مبهم است كه امكان هرگونه سوءاستفاده به طرف مقابل مي‌دهد اينكه همكاري‌هاي بين‌المللي مورد «تشويق» خواهد بود؛ تشويق يعني كمك مالي ‌يا تحسين ؟ 

ثانياً اين همكاري بين‌المللي از چه كساني تشكيل مي‌شود ؟ اختيارات آنها چيست ؟ آيا ايران مي‌تواند در صورت كمك نكردن غربي‌ها، خود كار را ادامه دهد؛ يا آنكه اين بند ايران را ملزم مي‌نمايد كه فعاليت در فردو و اراك حتماً با همكاري‌هاي بين‌المللي انجام شود و تا آنها دخالت نكرده‌اند ايران حق فعاليت ندارد؟

آيا كشورهاي شركت كننده در اين تحقيقات در قبال همكاري مستحق دريافت عوارض خواهند بود يا ارائه خدمات آنها رايگان خواهد بود؟

ثالثاً ظاهراً در اين بند تقدير آب سنگين و فردو به كلي به بيگانگان سپرده شده چراكه تحقيقات و فعاليت‌هاي ايران را جز با همكاري بين‌المللي نپذيرفته است با توجه به اينكه از لفظ assist به معناي «‌شركت كردن »، «‌ياري جستن‌» و «ملحق شدن» استفاده شده و از واژه copration به معناي «تعاون‌» و «‌تشريك مساعي» استفاده نشده است. 

بنابراين بايد از استيلاي بيگانگان بر تحقيقات و فعاليت‌هاي هسته‌اي كشورمان بيم داشت چراكه در قرارداد 1919 هم چنين موضوعي اتفاق افتاد؛ در آن توافق انگليس متعهد شد مستشاران خود را براي آموزش و همكاري در ارتش ايران وارد كند و درصدد بود با اين كار زمام ارتش ايران را به دست بگيرد و از سويي هزينه كار و خدمات خود را دريافت كند. 
اين قرارداد با مقاومت مجلس و درايت علما از جمله آيت الله مدرس در مجلس به تصويب نرسيد اما وثوق‌الدوله تلاش داشت با حبس و تهديد مخالفان موافقتنامه را اجرا كند. 
به همين دليل است كه اصل 153 قانون اساسي هرگونه قراردادي را كه موجب سلطه بيگانه بر منابع طبيعي و اقتصادي و... شود، ممنوع كرده است. 

6 - آيا در بيانيه لوزان در مورد نظارت‌هاي ويژه بين‌المللي توافقي‌ بين ايران و 1+5  واقع شده است؟
در بند مربوط به نظارت بر اجراي مفاد برجام، عنوان شده كه اقدامات مربوطه و «جزئيات آن»- از جمله اجراي پروتكل الحاقي- مورد توافق واقع شده در حالي كه تيم ايراني توافق بر سر جزئيات را انكار مي‌كند. 
A set of measures have been agreed to monitor the drovisions of the jcpoa 

7- لزوم شركت ايران در همكاري‌هاي بين‌المللي هسته‌اي بدون ضمانت اجرا !
در اين بند آمده است: 
 iran will take part in international cooperation in the field of civilian nUclear energy… 
«ايران در همكاري‌هاي بين‌المللي در زمينه انرژي غيرنظامي هسته‌اي مشاركت خواهد كرد...»
اولا در متن گفته مي‌شود ايران شركت مي‌كند و نگفته كه 1+5 موظف است ايران را شركت دهد و با ايران همكاري كند؛ لذا هيچ الزامي براي طرف غربي در اين زمينه ايجاد نشده است. 
 از سوي ديگر مي‌تواند ايران را ملزم به مشاركت و استيلا دادن 1+5 در شئون داخلي خود تصريح كند كه در بند 5 اين مقال توضيح داده شد. 
طبيعي است چنانچه ايران اين كار را نكند آژانس مي‌تواند گزارش به عدم انجام تعهدات از سوي ايران را دهد و در نتيجه تحريم‌ها هيچ‌گاه معلق نخواهد شد. 

8 – توقف تحريم‌ها از سوي اتحاديه اروپا و امريكا همزمان با تأييد آژانس مبني بر اينكه ايران تعهدات عمده هسته‌اي خود را انجام داده است، خواهد بود، در حالي كه برداشتن تحريم‌ها بايد همزمان با انجام تعهدات عمده از سوي ايران همراه و همگام باشد. 
تفاوت اينجاست كه در حالت اول، ابتدا ايران بايد تعهدات عمده خود را انجام دهد و بعد از آن آژانس هم تأييد كند و همزمان با تأييد آژانس، تحريم‌ها متوقف مي‌شود اما در متن سوم همزمان با انجام تعهدات عمده از سوي ايران تحريم‌ها هم متوقف مي‌شود ( به طور همزمان) و نيز لازم نيست حتماً تأييد آژانس را هم داشته باشد بلكه صرفاً انجام تعهدات بايد به گونه‌اي باشد كه قابليت ارزيابي از سوي آژانس را داشته باشد. 
در متن اصلي هيچ واژه‌اي كه معادل «‌به نحوي كه‌» باشد وجود ندارد. همچنين به صراحت از همزماني توقف تحريم‌ها با تأييد آژانس نام‌برده شده است نه از انجام تعهدات از سوي ايران: 
Implementation by Iran of its key nuclear commitments. 
لذا ادعاي اينكه توقف تحريم‌ها همزمان با انجام تعهدات از سوي ايران است، با متن اصلي بيانيه همخواني ندارد. 

9- در متن پاياني تصريح شده، جلسات آتي در سطح سياسي و فني، صرفاً براي كار كردن و نوشتن جزئيات فني و تكنيكي برگزار خواهد شد؛ گويي در خصوص چگونگي لغو تحريم‌ها يا چگونگي مشاركت بين‌المللي تحقيقات بر سر سانتريفيوژها نيست؛ امري كه اين نكته را به ذهن متبادر مي‌كند كه 1+5 با كلي و مبهم تعريف كردن تعهدات خود و در مقابل عيني كردن تعهدات ايران، سعي در ناتمام گذاشتن تحريم‌ها و پرونده هسته‌اي ايران دارد. 
اصل متن چنين است: 
We will now work to write text of a joint comprehensive plan of including technical details. 
بنابر موارد 9 گانه‌اي كه ذكر شد انتظار اين است كه تيم مذاكره‌كننده كشورمان با دقت نظر بيشتري نسبت به مكتوب كردن توافقنامه جامع وارد عمل شود و چنانچه انتخاب و استخدام واژگان در متن توافقنامه جامع به مانند توافقنامه ژنو 3 يا بيانيه لوزان باشد طرف غربي نه تنها مطالباتي نظير رفع تحريم‌ها و به رسميت شناختن حق غني‌سازي كشورمان را مسكوت مي‌گذارد بلكه با تفسير به رأي مفاد متن قرارداد، فشار و محدوديت‌هاي بين‌المللي در حوزه‌هاي مختلفي مانند حقوق بشر و تروريست را هم افزايش خواهد داد.