روباه در تله تهيهكننده
فيلم «روباه» به نظر من فيلم جذاب و مخاطبپسندي است كه ميتوانست فروش خوبي داشته باشد، فيلمي كه پتانسيل بالقوه براي اكراني مناسب داشت.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محسن يزدي- يكي از مشكلات سينماي ايران اين است كه برخي تهيهكنندگان سينمايي، سود اثر را در روند توليد آن به دست ميآورند و نه در جريان اكران، به اين ترتيب كه با جذب منابع مالي از برخي مراكز در جريان توليد، ديگر توجه چنداني به كيفيت اكران كار ندارند، البته اين داستان در خصوص همه تهيهكنندهها صدق نميكند و تهيهكنندگان بسياري هم داريم كه سخت پيگير فروش آثارشان در جريان اكران هستند.
فيلم «روباه» به نظر من فيلم جذاب و مخاطبپسندي است كه ميتوانست فروش خوبي داشته باشد، فيلمي كه پتانسيل بالقوه براي اكراني مناسب داشت؛ پتانسيل بالقوهاي كه ميتوانست بالفعل شود.
البته بازيگران روباه زياد چهره نيستند و برخي از بازيگران سينماي ايران كه ضامن فروش فيلمها هستند در اين اثر آقاي افخمي حضور ندارند، اما به طور كلي روباه، مؤلفههاي جذابيتي داشت كه ميتوانست مخاطب عام را به سالنها بكشاند، به نظر من مشكل فروش پايين فيلم روباه فقدان مؤلفههاي جذابيت در فيلم نبود و اين معضل به تهيهكننده فيلم باز ميگشت، آنقدر كه من اطلاع دارم و از برخي از دوستاني كه مايل بودند در اكران موفق فيلم همكاري داشته باشند، شنيدهام، بيتوجهي تهيهكننده فيلم باعث شد روباه در اكران ديده نشود و در نهايت با رقم نامناسبي در فروش روبهرو شود.
چرا فيلمي كه موضوعي بسيار جذاب دارد و ميتواند مخاطب را به سالن بكشاند، بايد 75 ميليون فروش داشته باشد؟
تهيهكننده روباه در اين ميان بايد پاسخگو باشد، در حالي كه بسياري از گروهها به دليل موضوع فيلم تمايل داشتند در اكران بهتر روباه سهيم باشند اما آقاي تهيهكننده بايد بگويد چرا كمك برخي از گروهها را نپذيرفت و تمهيدي هم براي ديده شدن اين فيلم به كار نگرفت.
چرا مقصر فروش پايين فيلمها تنها امكانات و سليقه مخاطب باشد، يك بار هم تهيهكننده پاسخگو باشد و بگويد براي ديده شدن فيلم چه كار كرده است؟
احتمالاً تهيهكننده فيلم روباه هم توضيحاتي در اين مورد دارد اما به اعتقاد من تهيهكننده اين فيلم تلاش لازم را براي ديده شدن فيلم نداشته و روباه به نوعي در جريان اكران قرباني شده است.
ارسال نظر