اگر جای ظریف بودید، چه میکردید؟
اگر جای ظریف بودم، با وزیر کشور هماهنگ میکردم تا گروههای مخالف تفاهم لوزان، مجوز راهپیمایی بگیرند و تا پشت در وزارت امور خارجه بیایند و علیه سیاستهای من شعار دهند.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- توحید عزیزی- ظریف یک سرباز دیپلماسی است. از او خواسته بودند با کمترین تلفات یک توافقی را فتح کند و او هم تمام تلاشش را کرده است. این درست، اما بعضی اقدامات او، واقعا شک بر انگیز است. شک بر انگیز از این جهت که چرا فردی با تجربهی ایشان، گاهی اینقدر خامی میکند.
اشتباه ظریف، گنگ بودن توافق ژنو و سوئیس ( لوزان ) نیست. با شناختی که از طرف غربی داریم، ظریف نمیتوانست آنها را مجاب به امضای چیزی بهتر از آن توافقات بکند. مشکل عمدهی ظریف و تیم روحانی، در فرستادن پالسهای غلط به طرف مقابل و سست کردن پایهی صندلیشان در زمان مذاکرهی نهایی است. ادعای «خزانهی خالی»ی روحانی همانقدر موقعیت تیم ایران در مذاکرات را تضعیف کرد که مدیریت ضعیف ظریف در بازگشت از لوزان.
اگر جای ظریف بودم، هنگام بازگشت از لوزان، زمان و مکان دقیق خروجم از فرودگاه را فقط به گروههای مخالم (به قول خودشان هاردلاینرها یا افراطیها) و چند عکاس خبرگزاریهای خارجی میدادم. به جای بلند شدن روی ماشین و دست تکان دادن برای هوادارنم، فریادها و توهینها و احتمالاً گوجه گنندههای مخالفانم را بر تنم میخریدم و عکسهایش را به تمام دنیا مخابره میکردم.
اگر جای ظریف بودم، با وزیر کشور هماهنگ میکردم تا گروههای مخالف تفاهم لوزان، مجوز راهپیمایی بگیرند و تا پشت در وزارت امور خارجه بیایند و علیه سیاستهای من شعار دهند.
من اگر جای ظریف بودم، به سردبیر روزنامههای هم حزبیم می گفتم که به جای انتشار اخبار رقص و خوشحالی مردم در صفحهی اول، خبرهای ناراضیان و دلواپسان را پوشش دهند.
اگر جای ظریف بودم، از کانالهای رسمی و غیر رسمی به مسوولان کشور اطلاع میدادم که الان زمان تبریک و تهنیت نیست، بلکه زمان نقد و طلب امتیاز بیشتر است.
اگر جای ظریف بودم، اجازه میدادم که نمایندههای تندروی مجلس با من درگیر شوند، لباسم را پاره کنند، و حتا زیر چشمم بادنجان بکارند. و باز عکسهای این درگیری و جراحت را در خبرگزاریهای دنیا منتشر میکردم.
ظریف میتوانست با صورتی زخمی اما دستی پر به پای نگارش نهایی توافقنامهی هستهای بنشیند. طوری که طرف غربی بدانند او جای دیگری برای تقدیم امتیازات بیشتر به آنها ندارد.
اما متاسفانه هنگامی که قلم غربیها برای امضای توافقنامهی هستهای به دست ظریف داده میشود، در اذهان دو طرف میز مذاکره، تصویر هلهلهها، رقصها، تبریکها، تمجیدها و تعریفها برای وزیر امور خارجهی ایران، وجود دارد و این تصویر، قلم را آنچنان سنگین خواهد کرد که دست ظریف را به کاغذ خواهد چسباند و بدون چانه زنی در مورد مفاد درون توافقنامه، آن را امضا خواهد کرد.
کاریکاتور- اوباما: تا الان، باید بگیم که ما یک تفاهم دهانی(گفتاری) داریم.
(جی.او.پی: حزب جمهوری خواه)
© Jack Ohman/The Sacramento Bee
کاربکاتور: توافق شفاهی نه دهانی. شدت تسلط بر زبان انگلیسی، سایر تخصص های تان را هم زیر سوال می برد.
ملت تصمیم گیرنده هستن نه شما.پس ملت یا همان مردم به آقای ظریف و تیم همراهش مدال شجاعت میدهند.
از این سیاست مداران تنها چیزی که ندیدیم سیاست بود
هر چی دیدیم خوش بینی و حتما گربه بوده است بود