سازندگان شوخیهاي فرودگاه جده از چه چیزی عصبانی هستند؟
ما بامزه نیستیم، بلکه آدمهای خشنی هستیم که ابزار ابراز خشونتمان شکلی هزلگونه به خود گرفته است
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- نوشته رضا عبدی(شبكه ياري كودكان- الفبا)- تجاوز پلیس فرودگاه عربستان به دو پسربچه ایرانی در گیت بازرسی فرودگاه جده. اما جکهایی که هموطنان بامزه این نوجوانها دراینباره ساختهاند و در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود چی؟ خندهدارند یا شوکآور؟
تنها در دو-سه روز گذشته از وایبر و لاین و واتساپ گرفته تا توییتر و پلاس و فیسبوک را حجم انبوه شیرین (بخوانید تلخ) زبانیهای هموطنان درباره خبر تجاوز به نوجوانان ایرانی در فرودگاه جده فراگرفته است. چند نفر هم به این جکها واکنش نشان دادند و اعتراض کردند: واکنش به پدیده «بامزگی ایرانی». حال آنکه خود این ماجرای واکنش نشاندادن به موج جکهای مبتذل، از فرط تکرار و بیان بیهوده، ساختاری خندهدار و مضحک پیدا کرده؛ انگار که شوخی خنکی با بیمار رو به موت باشد.
شگفتی اما آنجاست که این دوپسربچه بهتدریج در اخبار و گزارشات رسانهای، که ابتدا سعی در ماستمالی قضیه داشتند، دارند بزرگ میشوند و حالا به جوان تبدیل شدهاند. انگار سنوسال وجنسیت قربانیان چیزی از زشتی ماجرا کم میکند.
دقت کردهاید صحبت از سقوط اخلاقی گروهی از جامعه، تبدیل به غرغری لوس و بیاثر شده است؟ بیانی که نوک پیکان اتهام را به طرف غرغرکنندگان بر میگرداند و به ایشان انواع انگهای شیک و ضد روشنفکری میچسباند. بذلهگویی ایرانی در برابر خفهخون گرفتن روشنفکری.
و فراتر از آن:
حقیقت بیپرده آن است که با شوخیهای مسخره به روح و روان ما تجاوز میشود و لابد باید واکنش طبیعی ما به این هجوم و لشکرکشی، خندیدن باشد. اما ایکاش میدانستند که زخم و تلخی این خشونتهای کلامی گاهی کمتر از «شبهتجاوزی» نیست که مسوولان از آن خبر دادهاند.
کاش ما قربانیان تجاوز نیز صنف و سندیکایی داشتیم در این مملکت که بهگاه و چنین وقتی، دستکم چون پزشکان و دیگر اصناف، عریضه مینوشتیم، اعتصاب میکردیم یا به خیابان میریختیم بهنشانه اعتراض.
حساسیت نشان دادن روی گفتههایی که بار جنسیتی یا نژادپرستی و تبعیض قومیتی دارند انگار بهتنهایی کفایت نمیکند، مسابقه برای بذلهگویی و بامزه بهنظر رسیدن بالاخره باید برندهای داشته باشد و یکجا به پایان برسد. من اسم این رقابت و شکل نازل برخورد اجتماعی با فاجعه را میگذارم استقلال-پرسپولیسی کردن قضایا: جدال بر سر آن چیزی که از بس تهی و فاقد ارزش است، وزن و بودگی خود را از جدالِ بر سر خود میگیرد؛ انگار خود جدال اهمیت داشته باشد و نه چیزی که بهخاطرش دنبال زیر بغل مار میگردیم و یقهمان را بر سرش جر میدهیم و میخندیم!
و بعد، خندهدارتر آن است که در نظر ناظر بیرونی، ما ایرانیانِ بامزه و بذلهگو بههیچوجه جماعت شادی نیستیم؛ مشتی آدم عبوس که اصطلاحا اعصابمعصاب(!) نداریم و این پرخاشگری خودش را در خیابانها و فضاهای عمومی بدجوری توی چشموچال(!) شاهد و مخاطب فرومیکند.
میگویید نه؟ وسط چهارراه، وقتی چراغ سبز شده و همه از چله کمان رها شدهاند برای رد شدن از چهارراه، ماشینتان را خاموش کنید. ممکن نیست بتوانیم خشونت عریان جاری در رفتارمان را انکار کنیم.
ما بامزه نیستیم، بلکه آدمهای خشنی هستیم که ابزار ابراز خشونتمان شکلی هزلگونه به خود گرفته است؛ خشونتی که از فرط تکرار عادی مینماید و سستی و کرختی آثارش به بیبخاری و پخمگی تعبیر میشود.
خشونت، فریادهای از سر درد و خشم یوسف اباذری نیست؛ شوخیهایی است که درباره واکنش او ساخته شده، تیزی و برندگی واژه اباذریسم است، صفحهای است که با نام او در فبسبوک درست شده و بامزگی گردانندگانش را بالا میآورد توی صورت مخاطب.
شرطههای فرودگاه جده از چه خشمگین بودند که آنگونه رفتار کردند و دو پسر بچه را آزار جنسی دادند؟
سازندگان شوخیها از چه چیزی عصبانی هستند؟ از شرطهها؟ از حکومت عربستان؟ از دولت ایران؟ از دو نوجوان که شجاعانه با ماجرا برخورد کردند و سکوت نکردند؟ از خانوادههای آنها؟ از دکتر یوسف اباذری؟
سازندگان شوخیها از چه چیزی عصبانی هستند؟ از شرطهها؟ از حکومت عربستان؟ از دولت ایران؟ از دو نوجوان که شجاعانه با ماجرا برخورد کردند و سکوت نکردند؟ از خانوادههای آنها؟
من موندم بچه 13ساله رو چه به حج رفتن مگه اقایون خبرندارن که عربستانیها باحکومت ایران مشکل دارن خوب اینم میشه نتیجه اش جالب اینه قتل عام ججاج ایرانی رو یادشون رفته که چه بلایی سر زنان ایزانی اوردن
عزیزم باید تلافی شه وگرنه روشون زیاد میشه.بهتر که حج تعطیل شد.حداقل کمترپول به این عربا بدیم اونا هم علیه خودمون خرجش کنن
چی گفت این؟؟؟نفهمیدم ب جونه خودم
برای مقابله مثل فقط کاروان شهرهای قزوین وشهرضای اصفهانوزنجان وچند شهر رکوردار دراین حیطه اعزام شوند تا ضربه شستی به اعراب نشان داده شود
در مرحله اول متوجه یک اشتباه در اعتقادات به ظاهر محکممون پی می بریم و اونم اینکه رفتن به سفر مکه ما رو از جنبه اخروی و همینطور دنیوی تامین میکنه . کی میخوایم بفهمیم مکه ما همسایه و هموطن ماست که دخترش جهیزیه نداره . مکه ما جوونای بیکارمونن که کارشون به خلاف و در نهایت زندان یا اعدام و... میکشه . وقتی خودمون برای خودمون ارزش قایل نیستیم چجوری انتظار داریم دیگران به ما احترام بگذارن .حقا و انصافا مملکت بی صاحبی داریم .
دوستِ عزیز ،،..مطمئن باشید مردم با چیزی بیخودی شوخی نمیکنند و هرچیزی یک دلیلی دارد حتا اگر چند تا روزنامه نگار وسیست مادر کم مایه دلیلش را ندانند ..مردم اغلب با چیزهای شوخی میکنند کی بیش از حد و خلاف واقع و خارج از حد و اندازه بزرگ نامای و توی بوق و کرنا شده باشد .. از مقایسه حرفهای مردمی با کال کال استقلال و پرث پلیستن هم معلوم است که چیزی را که دوست ندارید بر نمیتابید ..و اینکه ۳۰ ۴۰ میلیون نفر فوتبال را دوست دارند به نظرتان چیز بی محتوا و بی عرزشی است چون خودتان علاقه به این ورزش ندارید...
اما قضیه شوخی و قضیه فرودگاه جدّه ..وقتی شما روزنامه نگران و سیاست مادران کشور بخاطر یمن و موضوعات دیگه این مساله را بیش از اندازه اگزجره و لوث کرده اید،،،
بابا ..آعن دو نفر را گرفته اند و قرار است محاکمه کنند دیگه باید چکار میکرددند؟..میخواهید ماهم دستور بدهیم تو فرودگاه به عربها ،،،یا چطور است به عربستان علم جنگ بدهیم که دیگر از این کارا نکنند ...
کسانی که با این موضوع را به شوخی می گیرند ودرباره این فاجعه جک می سازند از بی شرافت ترین مردم اند. این ها انسان نیستند .
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زه یک گوهرند
چو عضوی به دردآورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
(((توکه از محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی!!!))
این اتفاق دردناک گریه داره نه خنده برای هرکسی که غیرت داشته باشه برای هرکسی که ایرانی باشه برای هر کسی که انسان باشه ...
ما باید همدردی بکنیم نه این که جک بسازیم .