پايگاه خبري تحليلي «پارس»- زمین بازی توافق هسته ای که اکنون به دو بخش سیاسی و فنی تقسیم شده است! با تمرکز همه قوای رسانه ای بر بخش سیاسی آن، دارای ابعاد جدیدی شده است.

 این بازی جدید با سخنرانی نتنیاهو در کنگره آمریکا و اقدامات ایذایی کشورهای عربی با محوریت عربستان ! و شیطنت های فرانسه اکنون به مقطعی رسیده است که می بایست بر روی ارزش افزوده های سیاسی، امنیتی  و اقتصادی آن بیشترتمرکز کرد.

از هفته پیش و همزمان با پروپاگاندای نتنیاهو در آمریکا، صحبتهایی از ورود شورای امنیت به توافق هسته ای از گوشه و کنار شنیده می شد تا اینکه آقای ظریف در مصاحبه با یک هفته نامه داخلی به صراحت از صدور یک قطعنامه ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد درباره الزام همه دولتها از جمله دولتهای بعدی ایران و آمریکا  به رعایت مفاد این توافق نامه سخن به میان آورد. امری که ایشان ، دلیل آن را  بیشتر شکل گیری ماهیت  حقوقی توافق نامه  قلمداد کرده است.

اما  فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد چیست و  چه مزایایی برای ایران دارد که به عنوان یک راه حل برای الزام دولتها ؛ پیشنهاد  مراجعه  به آن شده است.
این فصل دارای یازده ماده است که مواد ابتدایی آن بکارگیری زور علیه کشورهایی که به عنوان تهدید بین المللی از آنها یاد می شود را مجاز می شمارد. همانند عراق و افغانستان و جالبتر اینکه عراقی که کاملا در کنترل آمریکا بود تنها  پس از هشت سال توانست از ذیل فصل هفتم منشور خارج شود.

درماده 42 این منشور آمده است که در  صورتی که شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیش‌بینی‌شده در ماده ۴۱ کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست می‌تواند به وسیله نیروهای هوایی، دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین‌المللی ضروری است مبادرت کند. این اقدام ممکن است مشتمل بر تظاهرات و محاصره و سایر عملیات نیروهای هوایی، دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد.

امروز، نامه ای منسوب به 47 سناتور جمهوری خواه آمریکایی خطاب به رهبر انقلاب منتشر شد که اعتبار توافق هسته ای بین ایران و آمریکا را تنها تا پایان دولت اوباما معتبر می دانست.

به معنای دیگر، آمریکا برای  قرار دادن دروازه فصل هفتم منشور سازمان ملل در زمین توافق هسته ای وشلیک  توپ به سمت این دروازه،  تنها به  بازیگری و مساعدت سناتورهای جمهوری خواه نیاز داشت تا ایران را در یک موقعیت آچمز قرار داده  و بازیکنان ایران  را روی دفاع خطی که تاکنون بر روی رفع تحریم ها متمرکز شده بود،  پراکنده کند.

اگر ایران با صدور قطعنامه ای که در پی توافق هسته ای روی می دهد، ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد قرار بگیرد، وضعیتی شبیه عراق و افغانستان پیدا خواهد کرد و انتظار بیرون آمدن از آن با توجه به شرایطی که برای کشور عراق پیش آمد، به این زودی ها میسر نخواهد شد.

یعنی نه تنها تعلیق تحریم ها (و نه رفع آنها ) طی بازه ده ساله  مطرح است بلکه گزینه دیگری بنام فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد نیز به لیست محدودیتهای ایران اضافه  خواهد شد.

شاید در نگاه اول، ایران برای حفاظت از دستاوردهای هسته ای و لزوم تعهد دولتها به  رعایت مفاد توافق نامه پیش رو دست به این اقدام زده باشد،  اما تمسک دوباره به مرجعی که پیش از این با صدور قطعنامه های متعدد تحریم ایران، خباثت و دشمنی خود را با مردم ایران نشان داده است، رویکرد چندان منطقی نباشد.