به گزارش پارس به نقل از رزونامه ایران، محمد جواد ظریف طی گفت و گویی آخرین نظرات خود را راجع به مذاکرات هسته ای ابراز کرده که مشروح آن را باهم میخوانیم:

* آقای ظریف! تلاش ایران و ۱+۵ برای دستیابی به توافق هسته‌ای، با استقبال اغلب دولت‌ها و افکار عمومی جهان همراه شده است. اما تل آویو، تمام توان دیپلماسی و تبلیغی خود را به میدان آورده است تا مذاکرات را به ناکامی بکشاند. انگیزه اصلی تل آویو از رویارویی با اقبال جهانی به مذاکره چیست؟

سیاست رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو از ابتدا این بوده که با هراس افکنی در مورد برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران بتوانند پوششی برای جنایات رژیم صهیونیستی در منطقه ایجاد کنند و زیر سایه این فضا‌سازی بتوانند اهداف خودشان را پیش ببرند. این ترفندی بوده است که سال‌ها دنبال کردند و در بسیاری از موارد احساس می‌کردند، در اجرای این رویکرد موفقیت‌هایی هم نصیب شان شده است. هربار که نتانیاهو با ادعاهای ضد ایرانی، به امریکا سفر می‌کرد با یک تحریم جدید به تل آویو باز می‌گشت.

در واقع، فضاسازی‌ها به گونه‌ای بود که به تل آویو اجازه می‌داد از نشستن روی صندلی اتهام، بابت پاسخگویی به جنایات خود، بگریزد و در کسوت مدعی دروغین ظاهر شود. دغدغه مقامات امریکایی این شده بود که به جای فشار بر نتانیاهو برای تغییر سیاست‌های نادرستش، روی بحث «با ایران چه باید کرد؟»، متمرکز می‌شدند.

تل آویو از نتایج این وضعیت، رضایت داشت و طبیعی است، اکنون که ساختگی بودن ادعاهای رژیم صهیونیستی، برملا شده، آنان ناراضی هستند. می‌گویم ادعاهای ساختگی، زیرا موضوع هسته‌ای ایران، اصلاً، امنیتی نیست، بلکه ادعایی ساختگی و با انگیزه کاملاً سیاسی، واقعیت غیرامنیتی بودن اهداف فعالیت هسته‌ای ایران را هدف تهاجم تبلیغاتی قرار داده بود.

نگرانی صهیونیست‌ها این است که اگر این موضوع ساختگی حل و فصل شود یا از شدت تنش هسته‌ای ایران با جهان کاسته شود؛‌ آن وقت، موضوعات اصلی منطقه پررنگ‌تر دیده خواهد شد.

موضوع اصلی منطقه هم چیزی نیست جز جنگ افروزی، اشغال و سیاست‌های ناقض حقوق بشر رژیم صهیونیستی. این همه آن چیزی است که در پشت موضع گیری‌های رژیم اسرائیل قرار دارد.

* امضای احتمالی توافق هسته ای؛ به یکی از دلایل محوری بالا گرفتن اختلاف میان دو متحد سنتی، یعنی امریکا و رژیم اسرائیل منجر شده است تا حدی که برخی رسانه‌های امریکایی و اسرائیلی هم در تحلیل‌های خود از سردی روابط دولت‌های اوباما و نتانیاهو خبر می‌دهند . آیا این اختلاف دیدگاه و نقش تخریبی لابی حامی تل آویو، تأثیری بر روند مذاکره خواهد داشت؟

امریکایی‌ها، از جمله دموکرات‌ها، اگر شرایط عادی بود و مقاومت مردم ایران را سد راه خود نمی‌دیدند، از پذیرش برنامه هسته‌ای ایران، اجتناب می‌کردند. امریکایی‌ها می‌دانند که برنامه هسته‌ای ایران، تهدید امنیتی نیست و ماهیت صلح‌آمیز دارد.

طی هفت هشت سال گذشته، نهادهای اطلاعاتی امریکا، دوبار، برداشت‌ها و جمع ‌بندی خود از برنامه هسته‌ای ایران را ارائه داده‌اند و حتی یافته‌های آنان مشخص کرده که برنامه هسته‌ای ایران، اهداف نظامی را دنبال نمی‌کند. ولی با همه این احوال، دولت امریکا هم تحت تأثیر صهیونیست‌ها و هم به دلیل سیاست‌های خودش، به‌سادگی حاضر نیست به واقعیت صلح‌آمیز بودن فعالیت هسته‌ای ایران اذعان کند. سیاست امریکا در این مورد؛ شبیه قصه‌ آش ملانصرالدین است و آنقدر به دروغ، داد زده‌اند اینجا‌ آش می‌دهند که خودشان هم باورشان شده و رفته‌اند در صف ایستاده‌اند و منتظرند کاسه ای‌آش بگیرند.

با وجود این تبلیغات ناروا، امروز، اغلب دولتمردان امریکایی نیز به این درک واقع بینانه رسیده‌اند که فقط با مذاکره می‌توانند راه حل آبرومندانه‌ای برای پایان دادن به ادعاهای نامستندشان علیه ایران پیدا کنند. این شرایط ویژه، کار آنان را بسیار پیچیده کرده است.

دعواهای داخلی در امریکا هم مزید بر علت شده است و گاهی می‌بینید که دولت و کنگره امریکا بر سر رژیم صهیونیستی روبه‌روی هم ایستاده‌اند. اما احساس می‌کنم که با وجود فشار صهیونیست‌ها و حامیان آنها در امریکا، هنوز، گزینه دولت اوباما، «پیشبرد مذاکره»، به عنوان واقع بینانه‌ترین راهکار است.

* یکی از مسائلی که در داخل ایران بویژه از سوی منتقدان تندرو مذاکرات هسته‌ای مطرح می‌شود این است که آنها می‌گویند وقتی ما فشار را زیاد می‌کنیم و مسائلی همچون تهدید امریکا به تصویب بالا بردن درصد غنی‌سازی در ایران را مطرح می‌کنیم در واقع توان چانه زنی تیم مذاکره‌کننده ایران را افزایش می‌دهیم. آیا این استدلال نمود واقعی دارد؟

اینکه احساس کنیم برای اینکه بتوانیم سیاست خودمان را پیش ببریم به یک بازی داخلی نیاز داریم، برداشت درستی نیست. زیرا رقیب می‌تواند براحتی، بازی را تشخیص دهد. بهتر این است منتقدان داخلی بر اساس باورهای شان انتقاد کنند، تا اینکه بخواهند برای ایجاد یک بازی انتقاد کنند. امروز؛ دنیا، ‌دنیای اطلاعات و انتشار گسترده اطلاعات و پردازش آن است. اگر عده‌ای در ایران ادعایی را مطرح می‌کنند، همان لحظه امریکایی‌ها آن را می‌خوانند و متوجه می‌شوند که این بازی داخلی است.

معتقدم درجه‌ای از بدبینی و سوء ظن بجا و بحق نسبت به سیاست‌ها و رفتارهای امریکایی‌ها در ایران وجود دارد، بنابراین نگرانی بابت اینکه امریکایی‌ها صداقت دارند یا ندارند، نگرانی است که خیلی‌ها دارند.

ما هم اعتقاد نداریم که طرف امریکایی در بحث هایش صداقت دارد. بلکه می‌خواهیم در چارچوب منافع ملی کشورمان مذاکره کنیم و همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، اهرم تحریم را از دست دشمن بگیریم. همان طور که توافق ژنو هم تیغ تحریم‌ها را کند کرد. اگر این اهرم گرفته شود، امریکایی‌ها هر قدر هم بخواهند غیر صادقانه رفتار کنند، قدرت مانورشان کمتر می‌شود. بنابر این تأکیدم این است که اگر انتقادها انتقاد واقعی و بر اساس منافع و مصالح ملی باشد حتماً بیان آن ضروری است. البته نه برای اینکه بخواهیم با طرف‌های مذاکره بازی کنیم. ما با دنیا بازی نمی‌کنیم . پس من اعتقادی ندارم که باید با یک بازی سیاسی، مذاکره‌کنندگان ایران را تقویت کنند.

باور من این است که دیدگاه‌ها در کشور ما متفاوت است. بنابراین، وجود انتقاد‌ها هم طبیعی است. اما برخی از انتقادها ریشه سیاسی دارند و برای منافع ملی مفید نیست و پیروزی را دشوارتر می‌کند. من فکر می‌کنم اگر ما به یک بازی داخلی نیاز داریم تا بر روند مذاکره تأثیر بگذارد و رقیب را به سمت پذیرش حق ما براند آن بازی فقط باید در قالب تشکیل یک جبهه متحد داخلی باشد و نه تلاش برای بهره‌برداری سیاسی داخلی از یک چالش دیپلماسی کشور در عرصه جهانی.

* رهبر معظم انقلاب اعلام کردند که با ادامه مذاکرات و نیز توافقی خوب که قابل اجرا باشد موافق اند، تأثیر این موضع‌گیری را در روند مذاکرات چگونه می‌ بینید؟

فرمایشات رهبر معظم انقلاب در حمایت از اصل مذاکره و در حمایت از گروه مذاکره‌کننده و همین طور تعیین چارچوب‌هایی برای توافق خوب، همواره راهنما و راهگشا بوده است. این موضع‌گیری هم نشان داد که رهبری جمهوری اسلامی به دنبال یک راه حل معقول و منطقی است و هم ثابت کرد ایشان دقیق و تیزبینانه موضوع را پیگیری می‌کنند و درصورت نیاز، تذکرات لازم را به تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای می‌دهند.

* در هفته‌های اخیر شاهد آن بوده‌ایم که بخشی از مسائل مربوط به محتوای مذاکرات در اخبار و گزارش‌های مطبوعات خارجی منتشر می‌شود. این اطلاعات ادعایی به چه ترتیب در اختیار آنها قرار می‌گیرد؟ اگر این انتشار اطلاعات از سوی طرف‌های مذاکره‌کننده اتفاق می‌افتد، موضع شما در قبال آن چیست؟

هیچ کدام از این ادعا‌ها مبنای واقعی نداشته‌اند. ۸۰ درصد آنها هیچ ارتباطی با واقعیت مذاکرات نداشته‌اند. آن بیست درصد باقی مانده هم گوشه‌ای از واقعیات را بازتاب داده‌اند که عموماً هم کهنه هستند. مسائلی قدیمی که احتمالاً امروز آنها هم مبنای واقعی ندارند. امروز خبرهای منتشر شده در غرب هم نشان می‌دهد که کسانی که مخالف مذاکرات هستند از بعضی اطلاعاتی که به دست می‌آورند، برای جهت دهی به روند مذاکرات استفاده می‌کنند.

واقعیت جامعه رسانه‌ای غرب این است که متأسفانه راست و دروغ و شایعات را با استناد به یک یا دو منبع ذکر می‌کنند. خاطرم هست که دو هفته پیش خبرگزاری «رویترز» به نقل از منابع ایرانی ادعا کرد که بنده در مذاکراتم با غربی‌ها به مسائل داخلی ایران اشاره کرده ام. «رویترز» برای القای این ادعا، نه به منابع غربی که به منابع خبری داخل ایران استناد و حتی پیش‌بینی کرد که قرار است در مذاکرات بعدی‌ام هم همین مواضع را تکرار کنم. اما من نه در مذاکرات قبلی و نه در مذاکرات بعدی، چنین سخنانی را بر زبان نیاوردم و نمی‌آورم. این نشان می‌دهد که دروغ گویی مرز نمی‌شناسد. آنها به نقل از افراد ایرانی دروغ می‌گویند.

این بازی رسانه‌ای است که واقعیت ندارد. مثال دیگر، ادعای روزنامه «وال استریت ژورنال» درباره نامه رهبر معظم انقلاب به اوباما است. نامه‌ای که آبان و آذر از طرف رئیس جمهوری امریکا برای رهبر معظم انقلاب ارسال شد و ایشان همان زمان پاسخ دادند. اما غربی‌ها وانمود می‌کنند که پاسخ به تازگی داده شده است. این‌ها بازی‌های تبلیغاتی است که معلوم نیست چه اهدافی را دنبال می‌کند. من حتی ارتباطی بین آن با اهداف طرف امریکایی هم نمی‌بینم.

* احتمال دستیابی به توافق تا پایان ماه مارس چه حد است؟

احتمال وقوع توافق تا پایان ماه مارس هم وجود دارد، اما ما به دنبال توافق کامل هستیم. رسیدن به توافق کامل نیز در صورت توافق بر سر موضوعات مهمی که در بحث هایمان مطرح است چندان مشکل نیست. ما مصمم هستیم تا پایان مهلت تمدید شده به توافقی بر سر همه جزئیات دست پیدا کنیم. اینکه قرار باشد یک توافق سیاسی اعلام شود و بعد بخواهیم روی جزئیات بحث کنیم شروع روند بی‌انتهایی است که به منفعت هیچ کس نیست. حصول به این توافق کامل به اراده سیاسی طرف مقابل بستگی دارد. اگر این اراده وجود نداشته باشد یا طرف مقابل بخواهد زیاده خواهی کند، هیچ توافقی حاصل نخواهد شد. البته ما برای یک توافق خوب و معقول آماده ایم.