حاج عبدالله ها ادامه دارند؟
از مرد کوتاه قد و ساده پوشي مي گويد که هميشه لبخند مي زند. صبح قبل از همه مي آيد و شب بعد از همه مي رود.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- جواد غياثي- "با هدف تأمين رشد پويا و بهبود شاخص هاي مقاومت اقتصادي و دستيابي به اهداف سند چشم انداز بيست ساله، سياست هاي کلي اقتصاد مقاومتي با رويکردي جهادي، انعطاف پذير، فرصت ساز، مولد، درون زا، پيشرو و برون گرا ابلاغ مي گردد". همان گونه که در مقدمه کوتاه سياست هاي اقتصاد مقاومتي تاکيد شده است، اين سياست ها با رويکردي جهادي ابلاغ شده است. در اين نوشتار قصد داريم اين موضوع را مورد مداقه قرار داده و الزامات، نتايج و همچنين ايرادات اين رويکرد را مورد بررسي قرار دهيم.
جلوه هايي از جهاد
حاج عبدا...: حاج عبدا... والي را خيلي ها مي شناسند. متولد 1327 تهران. جهادش را در مبارزه با حکومت پهلوي آغاز کرد و بعد از انقلاب خيلي زود مسير جديد جهاد را پيدا کرد؛ خدمت در مسير مبارزه با فقر و پيشرفت و تعالي مناطق محروم. حاج عبدا... در سال 1360 به عنوان سرپرست کميته امداد امام خميني جهت فقرزدايي به هرمزگان رفت و بعد از آشنايي با شرايط بد منطقه بشاگرد از توابع شهرستان ميناب زندگي خود را وقف توسعه اين منطقه کرد و پس از 23 سال خدمت در اين منطقه و در حالي که چهره زندگي را در اين منطقه عوض کرده بود و بعد تحمل بيماري هاي متعددي که در مواجهه با شرايط بد بهداشتي در اين مناطق تحمل کرده بود درگذشت. پس از درگذشت شهادت وار وي بسياري از مسئولين نظام از جمله مقام معظم رهبري و سيد محمد خاتمي، رئيس جمهور وقت ضمن تشکر از خدمات وي، فقدان او را تسليت گفتند.
رويکرد جهادي؛ انتقادات و نگاه هاي افراطي
انتقادات:
برخي در محيط هاي علمي و فضاي برنامه ريزي سيستمي، انتقاداتي بر رويکرد جهادي وارد مي دانند: اول آنکه با پذيرش نتايج شگرف رويکرد جهادي، آن را غير قابل برنامه ريزي مي دانند چرا که رويکرد جهادي فرد محور است و کارايي آن به کارايي افراد و روحيات و اعتقادات آنها وابسته است لذا قابل برنامه ريزي سيستمي نيست. انتقاد ديگر آن است که رويکرد جهادي در مواقع بحران و مشکلات جدي کاراست و در شرايط معمولي و برنامه هاي بلندمدت قابل اتکا نيست.
نگاه افراطي:
شايد اين انتقادات ناشي از برخي نگاه هاي افراطي به برنامه هاي جهادي باشد. مثلا آنچه در کشور به عنوان فعاليت هاي هيئتي شناخته مي شود که معمولا بدون برنامه ريزي و خودجوش است از اين دست است که اين نوع نگاه در امور بلندمدت و اموري که جنبه هاي مختلف دارد احتمال موفقيت زيادي ندارد.
رويکرد جهادي روح برنامه هاي سيستمي است:
اما واقعيت اين است که رويکرد جهادي با برنامه ريزي سيستمي قابل جمع است. بلکه رويکرد جهادي به عنوان روح سيستم مي تواند بر کارايي آن بيفزايد. نکته ديگر در پاسخ به انتقادات اين است که انگيزه هاي جهادي افراد مي تواند به همان اندازه که از شرايط اضطراري بيروني اثر مي پذيرد از اعتقادات ناب دروني هم متاثر شود لذا همانگونه که در مثال هاي متنوع فوق مي بينيم بعد از جنگ و حتي همين روزها، نگاه ها و اعمال جهادي ظهور و بروز دارد و مي تواند اثرات قابل توجهي بر جامعه و اخلاق کار- که يکي از مهمترين محورهاي توسعه اقتصادي است- داشته باشد.
جهاد براي سلامتي:
برادرم کارمند شبکه بهداشت شهر کوچکمان است. وقتي در مورد رئيسشان صحبت مي کند شور و هيجان خاصي دارد و گاهي اشک را به ميهماني چشم من مي آورد. از مرد کوتاه قد و ساده پوشي مي گويد که هميشه لبخند مي زند. صبح قبل از همه مي آيد و شب بعد از همه مي رود. پيگير بيماري و مشکلات خيلي ها هست حتي آنهايي که شايد هرگز به مرکز بهداشت و بيمارستان مراجعه نکرده اند. در پيگيري کارها و رعايت نظم خيلي جدي است و در انجام وظايف کاستي را نمي پذيرد. به اين مي انديشم که وقتي از او مي شنوم يا او را به ياد مي آورم با وجود اينکه هرگز او را نديده ام، شور و احساس وجودم را فرامي گيرد و بعد از اينکه آرامتر مي شوم و کمي مي انديشم تا مدتها کارهايم را دقيق تر و بهتر انجام مي دهم.
جهاد براي سازندگي:
آقا محمدرضا کارمند قديمي جهاد سازندگي است؛ اداره ترويج. مي گفت که سالها براي آموزش روش هاي جديد کشاورزي به روستائيان، با دوچرخه خود، از اين روستا به آن روستا مي رفته است و خودش دنبال کشاورزان مي رفته و در خانه آنها را مي زده است و بعد از ريختن پايه هاي آشنايي و دوستي، با صبر و حوصله آنها را با روش هاي جديد آشنا مي کرده است. اگرچه امروزه، صندلي هاي راحت جهاد کشاورزي کارشناسان را به خود چسبانده است و کيف هاي سامسونت آموزش دهندگان ديواري بين مردم و روستائيان ساده ايجاد کرده است اما هنوز، آقا محمدرضا اميدوار است که با تکرار اين خاطرات شيرين، هم مسير پيشرفت و آباداني سريع تر طي شود و هم مسئولين علاوه بر شيريني کسب روزي حلال، حلاوت خدمت صادقانه و خوشحال کردن مردم را هم بچشند.
حاج عبدا... ادامه دارد:
روستاي کوچک کردر در شهرستان ميناب، جايي که شايد هنوز ياد حاج عبدا... را در دل و جان مردم خود و بوي او را در در و ديوارهاي خود زنده نگاه داشته است، امروز هم جهادگراني در دل خود مي بيند که در دل روستاي خشک و بي آب خود طرح هاي ملي فرهنگي-قرآني برگزار مي کنند و براي پيشرفت روستاي خود در تکاپوي راه اندازي طرح هاي اقتصادي هستند. اگرچه ديگر از جهاد سازندگي خبري نيست، اما روح جهادگري که حاج عبدا... و آقا محمدرضاها زنده کردند، هنوز به ما که غم نان شب و هراس تورم و تحريم در خودمان محصورمان کرده است، اين پيام را مي رساند که حلاوت و برکت خدمت و در عين حال بندگي خداوند بيشتر از درآمد و اضافه حقوق و وام و سود است. نتيجه چشاندن اين حلاوت، اين مي شود که با وجود بسياري اخبار فسادها و کم کاري ها و دعواي مسئولان، من دوباره مي توانم وظيفه اصلي خود را باز يابم و اين اخبار بد را بهانه اي براي کم کاري و مسامحه قرار ندهم. خاطره حاج عبدا...، من را دوباره زنده مي کند تا به جاي غرق شدن در ساعات کار و اضافه حقوق و توجيه کم کاري ها با نگاه به رفتار برخي مديران که نتيجه آن مي شود 2 ساعت کار مفيد در ادارات کشور، خود را موظف به وظيفه خود و مشتاق خدمت بدانم.
رويکرد جهادي؛ فرصت ها و الزامات
فرصت ها:
فرصت هاي گوناگوني در کشور وجود دارد که زمينه ساز استفاده از رويکرد جهادي است. قبل از همه اعتقادات ناب اسلام است که هرچه بيشتر در جامعه تسري يابد زمينه اعتقادي لازم براي اين رويکرد در افراد زنده مي شود. نکته ديگر روحيه شور و حماسه مردم ايران است که به اعتقاد کارشناسان بيش از ساير جوامع است و در مواقع مختلف ظهور و بروز داشته و دارد. نکته ديگر ارتباط معنوي اقشار مردم با رهبري انقلاب و مرجعيت ديني است که باعث مي گردد مردم – با توجه به عمق اين رابطه که در اقشار مختلف متفاوت است- وظيفه ديني خود را در مراحل مختلف دريابند و مجاهدانه در آن مسير تلاش کنند.
الزامات:
به طور کلي دولت ها به جاي سرمايه گذاري در امور نرم و زيربنايي تمايل دارند که به برنامه هاي زودبازده و ملموس و از همه مهمتر قابل آماردهي بپردازند. يکي از مهمترين الزامات تسري رويکرد جهادي در دستگاه ها و بين اقشار مختلف مردم، توجه به زيرساخت هاي نرم توسعه است. اگرچه نگاه جهادي قابل ديکته نيست اما کنترل زندگي مسئولان، چنانچه در برخي کشورهاي غربي نيز ملاحظه شده است، به طوري که زندگي اشرافي و مرفه نداشته باشند قابل ديکته و برنامه ريزي است چرا که رفتار مديران بر رفتار کارمندان و مردم اثر مستقيم دارد. البته يک الزام مهم ديگر تسري رويکرد جهادي، ارتباط عميق جهادگران نسل جديد با مباحث علمي و همچنين برنامه ريزي و اقدام سيستمي است چنانکه شکست برخي اقدام هاي جهادگونه بدون برنامه موجب بدبيني به اين ديدگاه مي شود.
ارسال نظر