مهم ترین پرسش پیش روی آینده اقتصاد چین
از ساختار نهادی گرفته تا ساختار جمعیتی، همگی به مانعی برای رشد بیشتر اقتصاد چین تبدیل شده اند.
به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاین، اقتصاد چین طی سال های اخیر رشد خیره کننده ای داشته اما بازگشت نرخ رشد اقتصاد این کشور به اعدادی یک رقمی، پرسش هایی را در مورد آینده بزرگترین اقتصاد جهان (با در نظر گرفتن شاخص برابری قدرت خرید) ایجاد کرده است. جوزف نای، استاد دانشگاه هاروارد، تلاش کرده تا در یادداشت زیر به این پرسش پاسخ دهد:
قرن بیست و یکم شاهد بازگشت آسیا به جایگاه سابق خود در اقتصاد جهان است. در سال 1800، آسیا نیمی از تولید جهان را بر عهده داشت اما تا سال 1900 سهم آسیا در تولید جهان تنها به 20 درصد رسید. این کاهش سهم نه به خاطر رخدادن اتفاقی خاص در آسیا بلکه به خاطر انقلاب صنعتی در غرب و رشد چشمگیر کشورهای اروپایی و آمریکایی شمالی به وقوع پیوست. بهبود جایگاه آسیا در اقتصاد جهان با ژاپن آغاز شد، سپس به کره جنوبی و کشورهایی مانند سنگاپور و مالزی منتقل شد و اکنون هم که همه نگاه ها به چین و هند دوخته شده است، مناطقی که رشد اقتصادی در آن ها صدها میلیون نفر را از فقر رهانیده است.
اقتصاد چین طی سال های اخیر اقتصاد ژاپن را پشت سر گذاشت و اکنون نیز از برخی جهات حتی از اقتصاد آمریکا نیز بزرگتر است اما اگر تولید چین در دهه 2020 با تولید آمریکا برابری کند بازهم نمی توان اقتصاد دو کشور را برابر خواند. اگر متوسط رشد سالیانه چین و آمریکا را به ترتیب 6 و 2 درصد در نظر بگیریم، آن گاه از نظر درآمد سرانه -که شاخص بهتری برای درک اقتصاد یک کشور به حساب می آید- چین تا نیمه دوم قرن حاضر به آمریکا نخواهد رسید. مورد دیگر اینست که معمولا در پیش بینی ها روند رشد یک کشور خطی در نظر گرفته می شود که چنین نگرشی می توان گمراه کننده باشد.
اقتصادهای نوظهور معمولا در مراحل آغازین رشد با استفاده از مزایای وارد کردن تکنولوژی، رشدهای چشمگیری را تجربه می کنند اما در ادامه با دستیابی به توسعه بیشتر آهنگ رشد آن ها نیز کاهش می یابد. همچنین اقتصاد چین با موانعی جدی جهت حفظ رشد سریع خود مواجه است. موانعی مانند ناکارآمدی مدیریت دولتی بنگاه ها، افزایش نابرابری، مهاجرت گسترده به شهرها، حمایت های اجتماعی ناکافی و بالاخره نبود یا کمبود نهادها می توانند به بی ثباتی سیاسی چین بیافزایند. همچنین میانگین سنی چینی ها در حال افزایش است. تا سال 2030 تعداد افراد سالخورده چینی نسبت به کودکان رشد زیادی خواهد کرد.
ساختار سنی در چین این نگرانی را به وجود آورده است که کشور قبل از اینکه ثروتمند شود، پیر شود. طی یک دهه گذشته چین از نهمین صادرکننده بزرگ جهان به رتبه نخست دست یافته و جایگاه آلمان را تصاحب کرده است. در دوازدهمین برنامه پنج ساله این کشور تمایل چین افزایش تقاضای داخلی و کاهش وابستگی به صادرات قابل مشاهده است. اما آیا چین در این زمینه موفق خواهد شد؟ نظام سیاسی استبدادی در چین توانایی شگفت انگیزی در دستیابی به برخی اهداف مانند برگزاری موفق بازی های المپیک، انجام پروژه های قطار فوق سریع و به کار بردن سیاست های پولی و مالی برای پیشبرد اقتصاد دارد. برای مثال دولتمردان چینی به خوبی توانستند پیامدهای منفی بحران مالی جهانی بر اقتصاد چین را کاهش دهد. اما اینکه آیا دولت چین در بلند مدت هم خواهند توانست این توانایی ها را حفظ کند، پرسشی است که حتی مسوولان چینی را هم به خود مشغول کرده است.
ارسال نظر