لبخند دولت در مقابله با دولت سعودی نه تنها آورده خاصی در حوزه دیپلماسی نداشته بلکه دیپلماتها با این سیاست تدافعی خود، اقتصاد کشور را نیز به نوعی وارد کانال کسری بودجه شدید کردند.

 اگر چه بعد از مطرح شدن ایده اوپک گازی توسط رهبر انقلاب، این ایده تهاجمی در حوزه اقتصاد توسط تکنوکرات های کارگزارانی غیر قابل انجام نمایانده شد، عربستان توانسته در غیاب حضور فعال ایران در اوپک نفت، کشور را با موضوع افت شدید قیمت نفت روبرو سازد.

تاکنون آمار دقیقی از سوی ایران در خصوص کاهش قیمت نفت منتشر نشده است. کاهش تدریجی قیمت نفت مانع از محاسبه زیان ایران براساس یک فرمول ثابت می‌شود. با این حال می‌توان با در نظر گرفتن بازه‌های زمانی مشخص، این هزینه‌ها را محاسبه کرد. به عنوان مثال با در نظر گرفتن بازه‌های توافقات هسته‌ای، تاثیر کاهش قیمت نفت محاسبه می‌شود. براساس توافق ژنو ایران ماهانه ۷۰۰ میلیون دلار از دارایی‌های خود را از محل فروش نفت که بلوکه شده در اختیار می‌گیرد.

در آن زمان و با احتساب نفت ۱۰۶ دلاری و با احتساب فروش روزانه یک میلیون بشکه، ایران روزانه ۱۰۶ میلیون دلار و ماهانه ۳ میلیارد و ۱۶۰ میلیون دلار نفت فروخته است اما در زمان تمدید ۷ ماهه توافق ژنو و با احتساب فروش روزانه یک میلیون بشکه نفت ۷۴ دلاری، این رقم به ۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار رسیده است.

در واقع می‌توان گفت با کاهش قیمت نفت نسبت به زمان توافق ژنو، حداقل ماهانه یک میلیارد دلار به ایران ضرر وارد می‌شود. البته این محاسبه قطعا متغیر است. همچنانکه با بشکه ۷۴ دلاری محاسبه شده است درحالی که رقم قیمت نفت در حال حاضر بسیار پایین تر آمده است.

با این حال ایران در حالی گام در تمدید ۷ ماهه توافق ژنو گذاشته که نبه صورت متوسط سبت به مدت زمان مشابه در سال گذشته روزانه یک میلیارد دلار از محل فروش نفت زیان دیده است؛ زیانی که با محوریت عربستان سعودی اعمال شد و با اظهارات اخیر هیلاری کلینتون، مشخص شد مورد پسند آمریکایی‌ها نیز بوده است!

تحت الشعاع قرار دادن افت قیمت نفت با بدل گازی
"اولین وعده بزرگ گازی وزیر نفت به رئیس جمهور محقق شد تا با افزایش 100 میلیون متر مکعبی فرآورش روزانه گاز در پارس جنوبی، ایران به محدوده خط قرمز قطری‌ها در این میدان مشترک نزدیک شود"، این خبری بود که رسانه های نزدیک به دولت بر روی خروجی خود قرار دادند و با آب و تاب از پیروزی شیرین گازی ایران خبر دادند.

سوالی که مطرح می شود این است که چرا این خبر دقیقا همزمان با افت قیمت جهانی نفت به کمترین میزان خود از زمان روی کار آمدن دولت روحانی، منتشر می شود؟

قطعا تحت تاثیر قرار دادن ماجرای کسری بودجه حتی قبل از اتمام سال 93 اینقدر برای دولت اهمیت دارد که وارد شدن به مخزن گازی مشترک با قطر – که البته مهم و استراتژیک است –، به جای افت قیمت جهانی نفت تیتر یک تمام رسانه ای پر مخاطب کشور شود.
وزیر نفت که در اجلاس نهایی اوپک بدون هیچ گونه پیش شرط خاص با درخواست عربستان برای کاهش روند تولید نفت موافقت کرده، حداقل باید این شرط استراتژیک را در آن می گنجاند که در صورت پایین آمدن قیمت نفت از یک مقدار مشخص، ایران بلافاصله اعضا را مجبور به برگزاری نشست فوری برای کاهش سقف تولید می کند.

دیپلماسی ضعیف انرژی تیم ایرانی در نشست اخیر اوپک، دقیقا توپ را به زمین عربستان انداخت تا با این حربه اقتصاد کشور در دور آخر مذاکرات، با شوک "کسری بودجه" مواجه کند.

کسری بودجه دو میلیارد و 500میلیون دلار تا آخر اسفند 93
سقوط قیمت نفت در بازار جهانی تأثیرات خود را بر اقتصاد ایران نیز خواهد گذاشت. پیش‌بینی شده است که به همین دلیل کسری بودجه دولت یازدهم تا آخر سال از مرز دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار عبور کند. اما دولت کسری بودجه را به صراحت بیان نمی کند.

با کاهش قیمت جهانی نفت، درآمدهای نفتی ایران و دیگر کشورهای عضو اوپک هم سقوط کرده به‌طوری که حسن روحانی، رئیس‌جمهور به‌تازگی از کاهش ۳۰ درصدی درآمدهای نفتی کشور خبر داده است.

به نظر می رسد دولت اعتدال که با استفاده از کاریزمای شخصت هاشمی رفسنجانی، قصد نزدیکی به دولت سعودی را داشت تا بتواند مشکلات منطقه ای و نفتی و به تبع آن مشکلات جهانی کشور را حل کند، در تله بدتر از تحریم گرفتار شده است.