بخش قابل انتشار سفر به خط مقدم نبرد با داعش
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، هفته نامه يالثارات در شماره 777 خود نوشت:
«حشد الشعبي» چيست؟!
بخش هاي قابل انتشار سفر دكتر محمد صادق كوشكي به خط مقدم نبرد با داعش
دكتر محمد صادق كوشكي توفيق داشت تا به عنوان كارشناس مطالعات منطقه اي در ايام اربعين حسيني ، در كنار زيارت سيد الشهداء با هماهنگي نيروهاي امنيتي عراق به بازديد خط مقدم نبرد با داعش در محورهاي تاجي ، بلد و سامراء در شمال و «جرف الصخر» در جنوب بپردازد و از نزديك چگونگي انجام عمليات برعليه نيروهاي داعش را نظاره گر باشد. لذا متن پيش رو گزارش عمومي اين سفر از سوي وي است كه براي اطلاع مخاطبان نامه منتشر مي شود:
حفاظت از مثلث مرگ
اولين بخش به ابتكاري مربوط مي شود كه نيروهاي مردمي عراق براي تامين زوار اباعبدالله در روز اربعين با مشاوره نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران به كار بسته بودند. حفظ امنيت راهپيمايي روز اربعين از چند منظر براي ما يك امر حيثيتي محسوب مي شد. چرا كه در صورت هرگونه خدشه به آن از يك سو كل پيام اربعين به جهانيان را خدشه دار مي ساخت و از سوي ديگر به مفهوم قدرت نمايي داعش بود كه بارها حمله به زوار امام حسين را تبليغ كرده بود. از طرفي اتباع 60 كشور جهان در اين راهپيمايي 22 ميليون نفري شركت داشتند كه حتي يك حمله كم دامنه خمپاره اي نيز مي توانست تلفات زيادي از زوار امام حسين بگيرد.
برهمين اساس جبهه گسترده اي در برابر نيروهاي عراقي قرار داشت كه مي بايست امنيت آن را تامين مي كردند. چنانچه مي توان محدوده خطر را از «جرف الصخر» در جنوب بغداد تا حد فاصل جاده نجف و كربلا قرار داد كه شاخص تعيين آن نيز پراكندگي نيروهاي داعش در منطقه و احتمال انجام عمليات از سوي آنان در اين محدوده بود. منطقه اي كه از سوي «حسن الراشد» وزير ارتباطات عراق به دليل شدت درگيري هاي ايجاد شده از سوي داعش «مثلث مرگ» لقب گرفته بود.
تولد «حشد الشعبي»
در واقع چون مسير اصلي راهپيمايي اربعين از نجف به كربلاست ، بنابراين جمعيت متراكم جاري در اين مسير هدفي بود كه داعش قصد داشت با اجراي تاكتيك شليك از راه دور موشك و خمپاره آنان را هدف قرار دهد كه شعاع آن تا فاصله 15 كيلومتري جاده نيز مي رسيد. بنابراين نيروهاي عراق كار ايجاد حلقه امنيتي در اين منطقه وسيع را كه عمدتا صحرايي است را از 2 ماه قبل آغاز كرده و عمق اين حلقه را تا شعاع 30 كيلومتر افزايش داده بودند. البته داعش تنها در يك مورد موفق شد 7 موشك گراد كه برد آن به لحاظ فني دست كاري شده بود را از نقطه اي خارج از حلقه امنيتي ايجاد شده در شب پنجشنبه قبل از اربعين (20 آذر) به سمت كربلا شليك كند كه به منطقه «سوق البصره» در 7 كيلومتري حرم امام حسين اصابت كرد و تلفاتي از شهروندان آن منطقه گرفت كه در واقع حومه غربي شهر كربلا محسوب مي شد و نتوانست خدشه اي به مسير اصلي راهپيمايي وارد كند. همچنين در مسير شمال به جنوب منتهي به كربلا كه از استان بغداد به سمت اين شهر مي رسد به دليل آلودگي امنيتي ، طبق سنوات گذشته شاهد انجام عمليات هاي تروريستي توسط داعش در مسير زوار بوديم.
يك نكته در اين جا قابل ذكر است و آن اينكه پاكسازي دايره امنيتي زوار اربعين و همچنين جبهه شمالي از ديالي تا مرز نينوا با اقليم كردستان و همچنين استانهاي صلاح الدين و الانبار ، با بكار گيري ابتكار جديدي با نام «حشد الشعبي» از آن ياد مي شود و متشكل از گروههاي مسلح مردمي است انجام شد. نيروهايي كه در كنار نيروهاي رسمي عراقي وظيفه مبارزه با داعش را برعهده گرفته اند. معادل فارسي اين نام در فارسي «اجتماع مردمي» است كه سازمان آن به نيروهاي بسيج شباهت دارد. البته چنين سازماني با الگوي بسيج مستضعفين پيش از اين در سوريه با نام «جيش الشعبي» تشكيل شده بود كه واژه نزديك تري به بسيج مردمي در ايران است اما چون اين واژه پيش از اين در عراق توسط صدام بكارگرفته شده بود و بار منفي را به اذهان عمومي متبادر مي ساخت عنوان «حشد الشعبي» جايگزين آن شد. اين نيروه تركيب جديدي از قواي سازمان يافته اي چون سازمان بدر ، عصائب اهل الحق ، گردانهاي حزب الله عراق و گردانهاي سيد الشهداء هستند.
الگوي گيري ديگري از سازمان بسيج
«حيدر العبادي» نخست وزير جديد عراق براي اولين بار اين واژه را در تبريك به نيروهاي مسلح عراق و قواي مردمي به كار برد. او كه در واقع فرمانده كل قواي عراق نيز محسوب مي شود در پيام خود خطاب به فرمانده عمليات صلاح الدين به مناسبت بازپس گيري پالايشگاه بيجي در روز 23 آبان ماه سال جاري از واژه «حشد الشعبي» در توصيف نيروهاي بسيج مردمي عراق كه در اين عمليات بزرگ شركت داشتند ياد كرد.
اين ابتكار زماني به آزمون گذاشته شد كه پس از فتواي ايت الله سيستاني براي جهاد انبوهي از جوانان عراقي براي عضويت به مراكز ثبت نام نيروهاي امنيتي و ارتش عراق هجوم آوردند اما ازآنجا كه اين نهادها ظرفيت سازماندهي اين افراد را نداشتند بنا براين شد تا اين جمعيت بنا به وابستگي هاي عشيره اي ، سياسي و گروهي و حزبي خود سازماندهي شدند تا به مناطق عملياتي اعزام شوند. اين روش سازماندهي از روش سازماندهي نيروهاي بسيج در دوران دفاع مقدس الگو برداري شد كه براساس آن نيروهاي هم زبان و فرهنگ در قالب يك لشكر سازماندهي مي شدند تا قابليت كاركردي بالاتري از خود نشان دهند. كه نمونه بارز آن ساماندهي نيروهاي آذري در لشكر عاشورا بود.
پيروزهايي كه «حشد الشعبي» در آن شريك است
البته «أحمد الأسدي» سخنگوي رسمي حشد الشعبي روز 26 آذر ماه رسما اعلام كرد كه «حيدر العبادي» دستور تشكيل اين گروه را در قالب يك ساختار مستقل صادر كرده است كه به طور مستقيم زير نظر خود نخست وزير به عنوان فرمانده كل قوا به عمليات مي پردازند.اين نيروها داراي فرماندهي اطلاعات و عمليات ويژه اي هستند كه در هماهنگي با دستگاههاي اطلاعاتي امنيتي حكومتي كار مي كنند و به مناطق عملياتي اعزام مي شوند. مثلا اخير شوراي استاني الانبار اعلام كرد كه 1300 نفر از اين نيروها كه مجهز به سلاح هاي سبك و نيمه سنگين هستند پس از اتمام آموزش در پايگاه «حبانيه» واقع در غرب «الرمادي» به عمليات بر ضد داعش اعزام شده اند. در واقع بايد گفت شكست محاصره «آمرلي» توسط نيروهاي داعش نيز با مشاركت گسترده اين نيروها انجام شد كه دوشادوش نيروهاي امنيتي و ارتشي عراق ابتدا شهر «سليمان بيك» در شمال شرقي استان صلاح الدين را آزاد كردند و سپس عمليات آزادي آمرلي را آغاز نمودند.
واقعيت هاي انكار ناپذير
البته يك نكته انكار ناپذير مبني بر اين وجود دارد كه بقاي داعش در چهار استان نينوا ، صلاح الدين ، ديالي و الانبار مديون همكاري ساكنان آن محسوب مي شود كه در دوره صدام داراي جايگاه ويژه اي بوده اند. به عنوان مثال بايد گفت موصل «سنگر» بعثی ها در دوره صدام محسوب مي شد. این شهر در آن زمان پشتوانه تشکیل هسته افسرانی بود که بازوان حکومت مرکزی محسوب می شدند و متصل به شبکه اجتماعی و قبیله ای شمال غرب عراق بودند. صدام به خصوص روی افراد قبیله خود ، «البونصیر» و هم شهری هایش در تکریت حساب ویژه ای باز کرده بود و مثلثی از نخبگان شهرهای موصل ، سامراء و الرمادی تشکیل داده بود که هسته های قدرت او در سرویس های امنیتی – اطلاعاتی را ایجاد کرده بودند. علاوه براین موصل خانه ژنرال های حزب بعث محسوب می شد و محیط اطراف آن محل سکونت بیش از300 هزار نیروی ارتش و سرویس های اطلاعاتی – امنیتی بعثی بود. برآورد ارتش آمریکا تا سال 2005 مبنی بر این بود که تعداد 1100 افسر رسمی تحت پرچم ، 4000 ستوان ، 2000 سرهنگ تمام و 103 هزار سرباز وابسته به بعث در استان نینوا حضور داشته اند که در واقع هسته شورشیان ضد نیروهای ائتلاف در این استان پس از سقوط صدام را نیز تشکیل می دادند. همچنين در جنوب نينوا كه هم مرز استان صلاح الدين است بيش از 136 قبيله ساكن هستند كه تحت سيطره دو قبيله الشمري و الجبوري مي باشند. اين قبايل كه كنترل بخش غربي استان نينوا كه هم مرز با سوريه است را بر عهده دارند و با داعش همكاري مي كنند.
ماهيت مقابله كنندگان با نيروهاي مردمي
مفهوم اين مسئله به لحاظ امنيتي اين است كه نيروهاي ارتش و مردمي براي پاكسازي وارد يك شهر يا روستا مي شوند اما در مقابل خود حتي يك نيروي داعش را هم نمي بينند. اين درحالي است كه از داخل شهر بر عليه اين نيروهاي امنيتي عراق عمليات انجام مي شود و در عين حال تفكيك اين عناصر از مردم عادي نيز دشوار است.
وقتي داعش با همين پشتوانه و البته خيانت افسران باقي مانده بعثي در ارتش يك شبه بر استان نينوا تسلط پيدا كرد ، برداشت ساكنان مناطق همراه با داعش اين بود كه بغداد نيز به زودي توسط اين گروه فتح خواهد شد. اما با ابتكار تشكيل «حشد الشعبي» كمربند امنيتي بغداد در مقابل حملات تهاجمي حفظ شد و خط عمليات نيز تا حدودي به عقب رانده شد. البته در مقابل رايزني با سران قبايل و تجهيز قبايل ضد داعش نيز در حال انجام است.
اما مشكل ديگري كه وجود دارد اين است كه بالاخره طيفي از نمايندگان اين مناطق كه معارض حكومت مركزي محسوب مي شوند نيز در پارلمان عراق حضور دارند. اين عده پس از توفيقات ميداني «حشد الشعبي» در پاكسازي داعش از مناطق مختلف هياهوي زيادي به راه انداخته اند كه اتفاقا با پوشش رسانه هاي عربي منطقه نيز همراه است. چنانچه مثلا عنوان مي شود كه شبه نظاميان شيعه كه منتصب به جمهوري اسلامي ايران هستند در مناطقي كه مورد حمله قرار گرفته اند دست به آزار مردم بي گناه زده اند. مثلا عنوان مي شود كه اين نيروها در ضلوعية ، الإسحاقي و سامراء مردم را مجبور به ترك خانه و كاشانه و زمين هاي خود كرده اند. بنابراين اين جريان وقتي در مقابل خود شكست پروژه داعش را ديد ، پروژه انتقام گيري فرقه اي – طايفه اي شيعيان از اهل سنت را آغاز كرده است. به عنوان مثال روز 28 آذر و تنها دو روز پس از اعلام رسمي تشكيل حشد الشعبي به دستور نخست وزير، كنفرانسي در اربيل مركز اقليم كردستان برگزار شد كه ادعا كرد فرزندان قبايل براي ريشه كن كردن تروريسم با هم متحد شده اند. كليه داعيه اين افراد اين بود كه خود قادرند كه با خطر داعش مقابله كنند. البته در مقابل از دولت خواستند تا شبه نظاميان را از اعمال مجرمانه و روشن كردن آتش فرقه اي برحذر دارد. اما نكته مهم اينجاست كه اين قبايل و شخصيت هاي سني كه در زمان تسخير ولاياتشان توسط داعش هم حضور داشته اند چرا به مقابله به مثل با اين گروه نپرداختند؟ حال آنكه نخست وزير عراق در كنفرانس خبري خود با «عبدالله نسور» همتاي اردني خود گفت كه بخشي از افراد شركت كننده در كنفرانس اربيل در اردن زندگي مي كنند!. چنانچه اردن با دعوت رسمي پادشاه اين كشور ميزبان کنفرانس «نیروهای ملی عراق و عشایر بیرون از روند سیاسی» بود كه با شعار «نجات عراق و پشتیبانی از انقلابیون مبارز آن» در روزهاي 24 و 25 تير ماه سال جاري برگزار شده بود كنفرانسي كه متشكل از بعثي ها و سران گروه هاي شبه نظامي عراقي و قبايل شورشي بود كه هدف خود را با داعش يكسان و آن را «فتح بغداد» اعلام كرده بودند!. البته نخست وزير اردن قول داد كه اردن اجازه انجام عملياتي بر عليه عراق را ندهد.
نشانه هاي توفيق
به موازات اين كنفرانس در پارلمان عراق نيز جرياني به راه افتاد كه «حشد الشعبي» را فاقد جايگاه قانوني اعلام مي كند. براين اساس روز 28 آذرماه «ماجد الغراوي» عضو كميته امنيت و دفاع پارلمان عراق خبر از اعلام وصول پيش نويس قانون تشكيل گارد ملي در مجلس اين كشور داد و گفت در اين قانون نامي از «حشد الشعبي» برده نشده است. مخالفان چنين عنوان مي كنند كه نيروهاي داوطلب حشد الشعبي در واقع نيروهايي هستند كه در دستگاه هاي حكومتي مشغول به كارند. يا مثلا «حبيب الطرفي» نماينده فهرست ائتلاف ملي گفته است كه پيش نويس قانون تشكيل گارد ملي مبهم است و صرفا در مورد تجميع نيروهايي از خود استانها صحبت مي كند كه مناطق سكونت خود محافظت مي كنند حال آنكه نيروهاي پيشمرگه در اقليم كردستان صراحتا مخاطب اين قانون هستند اما تكليف نيروهاي «حشد الشعبي» نا مشخص است.
جنس اين دعاوي در زمره ادعاهايي است كه پس از انتخابات پارلمانی2010 و تشکیل دولت وحدت ملی به رياست نوري المالكي نيز مطرح مي شد و عمده آن بر روند پر شتاب انحصار گرایی همه جانبه قدرت در دستان نخست وزیر یعنی نوری المالکی استوار بود. عمده ترین ادله ای که در این فرایند ارائه می شد متمرکز بر احاطه مالکی بر نیروهای نظامی و امنیتی و ثبیت نفوذ او بر این نیروها بود تا از آن بر علیه جریان سنی استفاده نماید. جريان معارض در آن مقطع نيز مدعي بودند مالکی با ایجاد «دفتر فرماندهی کل قوا» و تاسیس «فرماندهی عملیات استانی» در حال نهادسازی ما فوق قانون اساسی است که هدف از آن نیز دور زدن وزارت دفاع و کشور و ایجاد شبکه غیر رسمی از فرماندهانی است که با دستور مستقیم خود دست به انجام عملیات بزنند. چنانچه «دفتر فرماندهی کل قوا» صرفا به شخص نخست وزیر گزارش می داد و نیروهای این نهاد غیر قانونی متشکل از وفادارن به نوری المالکی بودند که به هیچ جایگاهی در کشور پاسخگو نبودند. دعوی دیگری که از عدم نظارت بر نهادهای ساخته شده از سوی مالکی منبعث می شد ، عبارت از فرصتی بود که مالکی برای چینش شیعیان در راس دستگاههای امنیتی – اطلاعاتی و نظامی عراق می یافت.
البته بايد گفت يك نكته مهم در همه تحركات ضد «حشد الشعبي» وجود دارد و آن اينكه ، اين جريانات كه براي جلوگيري از گسترش نفوذ شيعيان به تكاپو افتاده اند ، مجبور هستند براي اثبات ادله خود به مقابله با داعش برخيزند كه اين خود نشانه توفيق دولت عراق و نيروهاي مردمي در ميدان عمل است.
ارسال نظر