برای برخی از ما حزب اللهی ها، امیرالمومنین علی علیه السلام تنها زمانی قهرمان و الگوست که در خیبر از جا می کند، نه آن زمان که سر در چاه کرده و ضجه می زند.

تنها زمانی فریاد حیدر حیدر سر می دهیم که صدای چرخش ذوالفقار علی ع را در آسمان می شنویم، اما از شنیدن صدای خراش استخوان در گلو عاجزیم.

آنگاه که چشم فتنه را در می آورد به هیجان می آییم اما خار در چشم مولایمان را نمی بینیم.

برای برخی از ما تنها بخش حماسی وجود نورانی امیرالمومنین الگو (آنهم فقط نظری و نه عملی) است و تنها شمشیر به دست گرفتن و شلاق زبان بر مخالف راندن را مردانگی می دانیم و از سایر ابعاد صبر و سکوت و عبادت و... غافلیم.

بلد نیستیم به موقع سخن بگوییم و به وقتش سکوت کنیم و خون دل بخوریم. برخی فقط اهل بصیرتیم و اما از صبر بهره ای نبرده ایم

الا و لایحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر