محمدرضازائري
درس محرم براي 11 ماه ديگر
مکتب محرم براي پرورش و تربيت انسان است و درس عاشورا براي رشد و تعالي در مسيرکمال و خوشا روز کسي که از مجالس و محافل ياد مناقب و مصائب خاندان پيامبر توشه اي فزون تر برگيرد و بهره اي بيشتر داشته باشد. ب
محمدرضازائري-بزرگترين درس کربلا ادب بندگي است که در گفتار و کردار سالار شهيدان و نزديکان و ياران ايشان جلوه هاي گوناگون داشت و پس از شهادت نيز در مسير اسارت توسط بازماندگان حادثه مخصوصا عقيله بني هاشم حضرت زينب کبري به ظهور رسيد.
مشهورترين جمله اي که در مجلس کفر و در مقابل طاغوت زمان از آن بزرگوار نقل شده اين است که :"ما رايت الا جميلا/جز زيبايي نديدم"و در طول تاريخ تعبيري چنين مقتدرانه و با شکوه از کسي که در بند اسارت مقابل ظالم ايستاده نمي توان يافت که هم اقتدار و صلابت ستيزه گرانه روز جنگ در آن باشد و هم لطافت و ذوق عارفانه شب عبادت.
بنده اي که هر لحظه خود را در محضر معبود مي بيند اين عبارت را نيز در حقيقت با او مي گويد،بنده اي که همه چيز خود را از پروردگار مي داند و هرچه از او رسيده لطف مي بيند حتي در سخت ترين شرايط و تلخ ترين لحظات بازهم با چشم جمال جز زيبايي و مهر نمي بيند. ما که در مرتبت چنين مشاهده اي نيستيم نمي توانيم ادعاي رويت اجمال کنيم اما انتظار مي رود در مکتب محرم اين درس را براي يازده ماه ديگر فراگيريم که پس از عمري دريافت خير و رحمت از جانب پروردگار با کمترين سختي و آزردگي روي در هم نکشيم.
مي گويند روزي براي سلطان محمود خربزه نوبرانه آوردند و او نخستين برش آن را به اياز داد، اياز قاچ خربزه را گرفت و با لذت و خوشي خورد. سلطان از رضايت برش هاي ديگر را نيز پياپي به او مي داد و او هر بار آن ها را چون حلوايي شيرين به دهان مي نهاد.
سلطان از مشاهده لذت او مشتاقانه آخرين قاچ را خود به دهان گرفت ولي چنان ناگوارش يافت که بيرونش ريخت و دهان را شست و سپس از او پرسيد: چگونه اين همه تلخي را خوردي و دم بر نياوردي؟ اياز پاسخ داد:من که عمري از دست شما عسل شيرين خورده ام روا نبود به خربزه اي تلخ چهره در هم کشم!
درس صبر جميل زينب کبري در عاشورا براي ما بندگان قدرناشناس اين است که وقتي عمري از حضرت حق نعمت هاي پياپي گرفته ايم و رحمت هاي مکرر يافته ايم و پرده پوشي هاي مستمر ديده ايم نبايد به ابتلايي اندک درهم شويم و تاب از کف دهيم.
از آن پايين تر، ما که عمري از پدر و مادر يا همسر و همراه خويش رنج و تلاش و مهرباني و محبت ديده ايم روا نيست به اندک درشتي يا اخمي آزرده شويم و يکباره همه آن نيکي ها و مهرباني ها و تلاش ها وزحمت ها را ناديده بگيريم و همه بيدارماندن ها و تيمار کردن ها و غصه خوردن هاو رنج بردن ها را فراموش کنيم.
ارسال نظر