زبالهها در انتظار برق شدن
دشتی با تپههای خاکی، درختچههای بیرمق، فوج پرندگان مهاجر که بر تپههایی مینشینند با بوی تعفن، رد چرخهای کامیون بر زمین و دودکشی بلند در دوردست؛ اینجا آرادکوه است.
به گزارش پارس به نقل از فارس؛ اتوبوس که از کنار تپههای خاکی و تلهای زباله میگذرد، کارگران سبزپوش و ماسکبهدهانی که با یک کیسه زباله بزرگ مشغول پاکسازی دشت هستند، سری بلند میکنند و به گرد و خاک برخاسته از حرکت اتوبوس نگاه میکنند. جاده پیچی میخورد، دودکش نزدیک میشود و ساختمانی بتنی نمایان میشود. از میان خاک و خل میگذریم، کاور فسفری شبرنگ و کلاه زرد به تن میکنیم و وارد ساختمان میشویم: نیروگاه زبالهسوز کهریزک.
ساختمان دو بخش دارد: بخش اداری که تر و تمیز و شیک است و بخش کارگاهی که با کورههای بزرگ، شیرهای کنترل، لولههای پیچدرپیچ و تاسیسات دیگر، باابهت به نظر میرسد.
اول وارد بخش اداری میشویم، روی صندلیهای قرمزرنگ مینشینیم و منتظر میمانیم درباره فرایند کار نیروگاه برایمان توضیح بدهند. مجتبی عبداللهی، معاون خدمات شهری شهرداری تهران شروع میکند:
• ساخت نیروگاه پسماندسوز کهریزک به وسعت ۸۵۰۰ متر مربع در زمینی به مساحت ۳ هکتار از تابستان سال ۹۱ شروع شده و ۹۷ درصد ساخت پروژه به اتمام رسیده است.
• بسیاری از مدیران و کارشناسان محیط زیست پیگیر روند ساخت این نیروگاه و منتظر بهرهبرداری از آن هستند؛ زیرا افتتاح این مجموعه تحول عظیمی در حوزه مدیریت زباله در کشور ایجاد میکند.
• نیروگاه زبالهسوز کهریزک قابلیت سوزاندن ۲۰۰ تا ۳۰۰ تن زباله در روز و تولید ۳ مگاوات ساعت برق از زباله را دارد که میتوان این میزان را با تمهیداتی تا ۶ مگاوات افزایش داد.
• عملیات انتقال برق به شبکه و تیرگذاری برای ورود برق تولیدی نیروگاه به پستهای برق انجام شده است.
• با چند شرکت عظیم درباره این پروژه مذاکره شده و در حال تکمیل مطالعات برای بستن قراردادهای جدید با دو سه شرکت آلمانی و فرانسوی هستیم و در آینده نزدیک قراردادهای مربوطه را منعقد میکنیم.
• تکنولوژی سیستم نیروگاه کهریزک، آمریکایی و تجهیزات آن ساخت چین و یکی از کارهای قوی این کشور است. دو هفته پیش بازدیدی از کارخانههای زبالهسوز در چین با تکنولوژی آلمانی و آمریکایی داشتیم که شامل کارخانههایی با ظرفیت سوزاندن ۲۴۰۰ تن زباله در روز و تولید ۵۰ مگاوات ساعت برق میشد.
• در عین حال که به دنبال تعیین تکلیف موضوع زباله در تهران در دوره مدیریت فعلی هستیم، با توجه به مشکلات عدیده استانهای دیگر در زمینه زباله، تجربیات و آموختههای خود را به آنان انتقال میدهیم؛ چنان که آنها نیز شروع به بستن قراردادهایی برای ایجاد کارخانه زبالهسوز کردهاند.
• تعیین شیوه دفع زبالههای مخلوط، تعیین تکلیف و بروزرسانی ایستگاههای میانی و به طور کلی، تهیه پکیج کاملی درباره زباله از مبدا تا مقصد، از کارهای در حال انجام است. همچنین کارهایی زیربنایی برای تفکیک زباله از مبدا انجام شده که به زودی درباره آنها اطلاعرسانی میکنیم.
• ساخت نیروگاه زبالهسوز کهریزک حدود ۳۰ میلیارد تومان هزینه در بر داشته که با توجه به افزایش قیمت ارز و تحریمها، ساخت آن در زمان حاضر بیش از دو برابر این رقم هزینه خواهد داشت.
بعد از آن، حقبیان، مدیر فنی پروژه نیروگاه پسماندسوز کهریزک توضیحاتی درباره شیوه کار مجتمع داد:
• از ۷ هزار تن زباله تولیدی تهران در روز، ۷۰ درصد تر و ۳۰ درصد خشک است که از زبالههای تر، ۲۰ درصد برگشتی و ۵۰ درصد تبدیل به کمپوست میشود. از زبالههای خشک نیز تنها ۱۰ درصد در حال حاضر بازیافت میشود.
• برای مدیریت زباله سه روش در حال حاضر در دنیا استفاده میشود: دفن، بازیافت و زبالهسوزی.
• روشهای رایج زبالهسوزی شامل: تودهسوزی برای زبالههای با حجم بالا، احتراق به شیوه بستر شناور که بیشتر در کشور ژاپن استفاده میشود، احتراق به روش کوره دوار برای زبالههای خطرناک و احتراق به روش پیرولیز و گازیسازی است که روش اخیر در نیروگاه کهریزک استفاده میشود.
• از مزایای زبالهسوزی نسبت به روشهای دیگر دفع زباله میتوان به: مساحت کم زمین مورد نیاز در مقایسه با دفن، عدم وابستگی به شرایط جوی، سرعت و سهولت دفع، تولید خاکستر پاک قابل استفاده، کاهش سریع حجم پسماند، قابلیت دفع پسماندهای خطرناک، کاهش هزینه نگهداری دفع، کاهش تولید آلایندههای هوا و کاهش خطر آلودگی آبهای سطحی اشاره کرد.
• دلایل استفاده از شیوه زبالهسوزی در جهان شامل: تولید انرژی از پسماند، کاهش اثرات زیستمحیطی ناشی از سایر گزینهها، کاهش سطح اشغال برای امحا، مطمئنترین روش امحا و کم کردن حجم زباله در کوتاهمدت میشود.
• مراحل کار نیروگاه زبالهسوز به این شرح است: زبالهها توسط تریلرها به مخزن زباله به عنوان ورودی سیستم منتقل میشوند؛ فضایی به مساحت ۳۶ در ۱۸ و به ارتفاع ۲۷ متر که دارای دو ورودی است و گنجایش انباشت زباله برای ۵ تا ۱۰ روز را دارد. در کلیه مجموعه کارخانه، مخزن ورودی تنها جایی است که آلودگی دارد و در سایر فضاها، اثری از زباله یا بوی تعفن دیده نمیشود. دیوارهای مخزن نیز با لایهای از مواد ضد اسید پوشانده شده است.
• در کف این مخزن یا پیت، سوراخهایی وجود دارد و زیر آن فضایی برای ذخیره شیرابه در نظر گرفته شده است. اپراتورها که در فضایی جداگانه و ایزوله حضور دارند، به وسیله چنگکهای جرثقیلهای عظیمالجثه، زبالهها را جابجا کرده تا شیرابه آن خارج شود و سپس زبالهها را وارد قیف میکنند.
• بعد از انتقال به قیف ورودی، دو الکتروموتور وظیفه کنترل ورود زباله به کوره اول را بر عهده دارند. در کل فرایند کار کارخانه، هیچ سوخت یا نیروی کمکی وجود ندارد و تنها در ابتدای کار، سوخت اندکی مثل هیزم استفاده میشود و بعد گازهای با پایه کربن که از احتراق زباله تولید میشود، وظیفه تامین سوخت مورد نیاز کارخانه را بر عهده میگیرد.
• زبالهها در کوره کاملا میسوزد و اکسیژن مورد نیاز برای احتراق، از مخزن ورودی توسط لولههای عظیمی وارد کوره میشود که تولید هوای منفی و گردش هوا به سمت داخل کرده و از تولید آلودگی و بوی بد در مخزن جلوگیری میکند. اما در منطقه میانی کوره، شرایط بیهوایی وجود دارد که باعث تجزیه زباله به گازهای مختلف میشود. بعد از آن زبالهها وارد کوره دوم میشود که با ورود هوا، گازهای تولیدی در شرایط بیهوایی کاملا میسوزد.
• دمای هوای کوره اول بین ۸۵۰ تا ۱۲۰۰ درجه سانتیگراد است که در این دما، گازهای خطرناکی مثل دیاکسین کاملا حذف میشود. دمای هوای کوره افقی نیز بین ۹۵۰ تا ۱۰۰۵ درجه سانتیگراد است.
• زباله دو ثانیه در کوره افقی میماند که این زمان، مدت استاندارد برای سوختن همه گازها است. بعد خروجی گاز وارد بویلر میشود. از ورودی دیگری نیز آب که تصفیه و سختگیری شده، وارد بویلر میشود که وظیفه کاهش دمای خروجی کوره تا ۲۵۰ درجه سانتیگراد را دارد. آب بعد از استفاده به صورت پساب درآمده و تصفیه و مجددا استفاده میشود. میزان آب مورد نیاز بویلر حدود ۲۶۰ متر مکعب، یعنی ۱۰ تا ۱۵ تانکر ۲۰ تا ۳۰ هزار لیتری است و آب شرب نیز استفاده نمیشود.
• در بویلر گازهای تولیدی به بخار تبدیل میشود تا در مرحله بعدی، توسط توربینها و ژنراتورها، بخار به برق تبدیل شود.
• بویلر دو خروجی دارد: از خروجی اول بخار به سمت ژنراتور و از خروجی دوم، گازهای تولیدی برای تصفیه و پالایش بیرون میرود. این گازها برای اسیدزدایی وارد یک محیط قلیایی میشود و دیاکسین احتمالی در خروجی آن در ستون کربن فعال، جذب شده و بعد از فیلتری قوی رد شده و از دودکش بیرون میرود. انتظار میرود بعد از این عملیات چندمرحلهای، خروجی دودکش با استانداردهای محیط زیست همخوانی داشته باشد. در مقطعی از دودکش، سنسورهایی نصب میشود که نتایج آلایندههای خروجی را مرتب و آنلاین به مسئولان محیط زیست گزارش میکند.
• خاکستر تولیدی از فرایند احتراق توسط یک نقاله به خارج هدایت میشود.
• پروژه نیروگاه پسماندسوز کهریزک با استاندارد ۲۰۰۵ EPA تطبیق داده میشود که البته در موارد بسیاری از این استاندارد هم جلوتر است. برای مثال استاندارد ملی برای ذرات معلق تولیدی نیروگاه، ۱۵۰ میلیگرم در متر مکعب، استاندارد EPA ۸۰ میلیگرم و استاندارد نیروگاه کهریزک، ۴۰ میلیگرم است. این اعداد در مورد دیاکسید کربن به ترتیب ۳۰۰، ۳۵۰ و ۳۰ میلیگرم در متر مکعب است.
• سازمان محیط زیست هنوز اجازه ساخت نیروگاه زبالهسوز در محیط شهری را نمیدهد، اما در دنیا این نیروگاهها در محیط شهری احداث میشود؛ برای مثال شهر توکیو ۲۲ منطقه دارد که در هر منطقه آن، یک زبالهسوز احداث شده است. پیشبینی میشود زبالهسوز کهریزک از نظر استاندارد آلایندههای جوی به نحوی باشد که قابلیت راهاندازی در شهر را داشته باشد.
بعد از این از محیط اداری وارد محیط کارگاهی میشویم. از چند رشته پله بالا میرویم تا از بالا نگاهی به مخزن زباله بیندازیم. دو ورودی عظیم تخلیه زباله، صندلیهای اپراتورهای جرثقیل با جویاستیک و دکمههای متعدد و شیشههایی را میبینیم که قرار است محل استقرار اپراتورها را از فضای مخزن جدا کند. چنگکهای جرثقیلهای غولپیکر هنوز نصب نشده و عدد ۶.۳ تن روی بدنه زرد جرثقیل نوشته شده است. الوارهای چوبی برای تردد کارگران و لایه قطور خاکِ نشسته روی چنگکهای سبز، نشان میدهد کار هنوز تمام نشده است.
پلهها را که کمی پایین میآییم، به کورهها میرسیم: دو کوره قرینه روبروی هم با اتصالات و شیرها و لولههای فراوان. لوله آلومینیوم قطوری از مخزن ورودی به آنها وارد میشود که قرار است هوا را به زبالههای در حال سوخت برساند. کارگری با ماسک روی صورت، در حال جوشکاری لولهای است و لحظهای نقاب محافظ چشمش را بالا میدهد و به جمعیت کنجکاو نگاهی میاندازد.
پلهها باز هم ما را پایین میبرد. به کف ساختمان، جایی که با جویهایی که لابد قرار است آب در آنها جاری شود، قسمتهای مختلف از هم جدا میشود و همه تاسیسات از پایین قابل مشاهده است و پلکانی فلزی، مهندسان و کارگران را به بالای آن هدایت میکند. در آن سوی کورهها، عملیات ساختمانی هنوز ادامه دارد: کارگران لوله انتقال بتن را که مثل مار زخمخورده پیچ و تاب میخورد، به روی اسکلت فلزی کف میلغزانند تا ماده سرسخت و لجنمانند به همه جا برسد. بعد شروع به پخش کردن و صاف کردن آن میکنند و در آخر، با الوار چوبی درازی که در دو سو دستههایی مثل میخهای بلند دارد، سطح بتنی کف را یکدست میکنند. یکی از سرکارگران میگوید هفت هشت ساعت بعد که بتن خودش را گرفت، سطح آن را با دستگاهی که مثل یک سهچرخه یکنفره است، صیقل میدهند تا شبیه آن قسمتی از کف شود که اکنون پاهای ما روی آن است. خبرنگاران با ردیف شیرهای متصل به تاسیسات و کارگری چینی عکس میگیرند.
بیرون میرویم. قسمتی از تاسیسات قابل دیدن نیست و برای همین به مرحله آخر میرویم: جایی که پوست خیار و تفاله چای و پاکت چیپس و ... به نیرویی برای روشن کردن خانههایمان تبدیل میشود. ژنراتورهای غولپیکر اکنون آرام و بیصدا خوابیدهاند، اما میتوان تصور کرد روزی که به جنبوجوش دربیایند، چه همهمهای خانه آخرِ نیروگاه را پر میکند.
ساختمان را دور میزنیم و در پای دودکش میایستیم. اینجا مقصد نهایی زبالههاست. خروجی همین جاست.
خارج میشویم. از دور به کارخانه نیمهکاره، داربستها، کارگران و تلهای زبالهای نگاه میکنیم که به زودی با سروشکلی جدید دوباره به شهر بازمیگردند: این بار به شکل الکتریسیته.
ارسال نظر