فرهاد عشوندی: حالا هر دو ژست قهرمان گرفته اند و طرفداران و منصوبان شان از آنها اسطوره ساخته اند. یکی حقش را ابتدا گرفته و حکم زندان برای تهمت های دیگری گرفته ، کوتاه هم نیامده تا طرف دیگر راهی زندان شود ، دیگری هم کم از او ندارد. هنوز هم حتی روی ادبیاتش استوار است و همان قدر تند سخن می گوید ، حتی داگر درست بگوید ، حرمت ها را نگه نمی دارد . اتهاماتی می زند که ثابت شان نمی تواند بکند ، بعد به اصرار می ایستد تا حکم اجرا شود ، اجازه مداخله و کدخدامنشی نمی دهد و کار به زندان می کشد. دو طرف خود را برنده بازی می دانند و اتفاقی که نباید می افتد. حرمت استادی و شاگردی زیر پای شان له می شود. هر دو منیت را تا آخرین درجه خرج کردند و تابوی اخلاق پهلوانی را شکستند. البته این فقط علی دایی و مایلی نیستند که در فوتبال مان اخلاق پهلوانی را به افسانه بدل کرده اند که این آفت ورزش ماست. ورزشی که متولی اش بر عزیزترین مربی ورزش ملی ایران غضب می کند چون در برنامه ای زنده گفته ، من اصلا این دوست خوب مان را نمی شناختم که در کشتی به او باخته باشم!

در فوتبال مان یک روز دایی و مایلی فردایش مجیدی و قلعه نویی ، روز بعدش کریمی و دایی ، فردای بعد از آن روشن و قلعه نویی و هی این تکرار به هم پریدن ها ، از دادکان تا مجیدی ، بدون توقف حرف های درشت . یکی آن یکی را شاه سلطان حسین می خواند و دیگری از مشاوره های پامنقلی می گوید. خطی هم برای پایان لگدمال کردن اخلاق نیست. همه خود را اسطوره می دانند و ناراحت می شوند از شنیدن گل باریک تر.

همه پهلوانند و اصلا جهان پهلوان ؟ همه نام های شان تنه به رستم و تختی و پوریای ولی می زند اما فریاد واویلای شان فقط جایی به آسمان می رسد که منافع  شان در خطر باشد. آنها که دوره ای موتورگازی رویای شان بود حالا اگر خشی به رنگ پورشه های شان بیفتد علم مردمداری بر می دارند. از ریش می گویند و از ریشه. از تخته کردن در فوتبال می گویند. از فساد ، فسق و فجور. از تاراج بیت المال می گویند و به هم می پرند. از رئیس جمهور تا دربان وزارت ورزش را به چهارمیخ می کشند . می تازند که همه قهرمانان ملی اند و دردشان درد نان مردم .

همه خود را بالاتر از تختی می دانند که شانه خم نمی کنند ، دستی نمی بوسند و دست شان توان ندارد که قابی در آن جای گیرد. همه رستم دستانند اما برای جیب شان . فریادشان از سر منیت است و این خودخواهی شان اخلاق را سلاخی کرده. فرقی هم بین شان نیست چه مدیر باشند ، چه مربی و چه بازیکن. فقط ژستشان زیباست . ادای شان ، ادای مردم دوستی است و در عمل تنها و تنها خود می بینند که حاصلش حال امروز ورزش مان است.