معاونان وزیر چه کرده اند که گودرزی باید بگوید فوتبال با قوانین استکباری اداره می شود؟
وزیر ورزش بی آنکه اسمی از فدراسیون فوتبال بیاورد ، این فدراسیون را افتاده در دام استکبار جهانی لقب داد. تشکیلاتی که قوانین بین المللی نمی گذارد اصلاح شود. وزیر اما چرا برای همسو کردن فوتبال با مواضع دولت به چالش کشیده شده است؟
وزیر گلایه دارد. او اسم نمی آورد اما در جمع نمایندگان بسیج ورزش با گلایه می گوید فدراسیونی به دامن استکبار جهانی افتاده است. او نمی گوید اما به وضوح دارد فدراسیون فوتبال را می گوید . فدراسیونی که ریاستش را علی کفاشیان بر عهده دارد. رئیس فدراسیونی که 4 ماه قبل وزیر ورزش در گفت و گو با خبرآنلاین درباره اش گفت:« آمد همین جا در دفترم نشست. پرونده ها را جلویش گذاشتم و گفتم این اوضاع ورزش بانوانت است. همین قدر پرونده از تیم های فوتبال پایه ات دارم. ببین با بچه های مردم چه کرده اند. آنجا مشکل است. برو حلش کن. » همان روزها بود که گفته شد به دلیل مشکلات در حوزه دو نایب رئیس و دبیرکل فدراسیون فوتبال ، وزیر ورزش خواهان برکناری این 3 شده. وزیر ان روز می گفت:« دو ماه از حرف مان گذشته اوضاع همان است. فلان کس که در فوتبال بانوان کارش فاجعه آمیز بوده را من می گویم بر دارید ، برش می دارند و بعد به او کاپ اخلاق می دهند. باقی کارهای شان هم همین است. » او برای پافشاری اش روی این تغییرات به مجلس رفت و با اسنادش پاسخگوی نمایندگان مجلس شد اما کفاشیان که از همان زمان با قهر آقای وزیر روبرو شده ، ایستاد و اساسنامه را حکم بین خودش و وزیر قرار داد تا حالا گودرزی در جمع مسئولان بسیج ورزش کشور با حالتی عصبانی بگوید:« این فدراتسیون به دام استکبار افتاده.» شاید حالا نیاز به اقدامی انقلابی باشد. شاید باید فدراسیون فوتبال را تسخیر کرد. حالا که نمی توان هیچ طور از چنگ این قوانین دست و پاگیر بین المللی گذشت شاید تعلیق تنها راه پیش روی وزارت ورزش باشد.
////
وزیر ورزش سال قبل و در همین روزها که بر مسند وزارت ورزش نشست از دو اصل در دوران کاری اش گفت؛ احترام استقلال فدراسیون ها و پرهیز از ریز شدن در مسائل داخلی فدراسیون ها. دو اصلی که البته به عکس او بسیاری از اهالی ورزش می دانستند امکان پذیر نیست. او اما با همین خط مشی سعی کرد در مجامع فدراسیون های مختلف عمل کند. همه چیز از مجمع انتخابی فدراسیون زورخانه ای آغاز شد. جایی که وزارت ورزش هم در بین گزینه های ریاست نماینده ای داشت. نماینده ای که در روز مجمع فقط یک رای آورد . این اولین فدراسیونی بود که خیلی ساده از دست رفت درحالی که وزارت ورزش به رغم تمام نمایش عدم دخالتی که نشان می دهد باید پاسخگو باشد. پاسخگو به مجلس و افکار عمومی . پس باید طوری رفتار کند که فدراسیون هایی که روی کار می آیند در نهایت همسو با افکارش باشند و علم استقلال در دست نگیرند. وزارت ورزش در ماجرای انتخابات کمیته ملی المپیک هم به رغم همه تلاش هایی که داشت نتوانست افرادی که همه می گفتند با آنها همسو هستند را با هم هیات اجرایی بفرستد. رای نیاوردن محمود خسروی وفا و داورزنی در رقابت با شهنازی با کفاشیان شکستی بزرگ محسوب می شد. شکستی که ناشی از شکافی آشکار میان معاونت های اثرگذار در وزارتخانه است. اینکه برگزاری مجامع با معاونت توسعه ورزش قهرمانی است و حوزه ریاست هم گاهی برای نظرات جامع وزارت ورود می کند.
این ناکامی در مجامع مختلف ادامه داشتند. رای آوردن احمد دنیامالی برای فدراسیون قایرانی و کشیدن کار به درگیری کلامی در اطراف دریاچه آزادی و پایین کشیدن بنرهای تبریک باید بهانه ای می شد تا متولیان برگزاری مجامع درس عبرت بگیرند اما وزیر باید مدام پاسخگوی عملکرد فدراسیون هایی می شد که مجامعش داشتند نظرات مستقل و به دور از افکار کلی وزارت ورزش رای می دادند. تنها چند روز بعد از استعفای دنیامالی و با ابلاغ آیین نامه اجرایی جدید ثبت نامه فدراسیون های ورزشی هم دوباره نماینده دنیامالی برای فدراسیون قایقرانی رای آورد . هیات ها باز مستقل عمل کردند و باز معاونت توسعه قهرمانی نتوانست مجمع را مدیریت کند تا در عین استقلال هم راستا با سیاست های وزارت ورزش باشد. این اتفاق تا انتخابات تنیس پیش آمد . مجید شایسته که حتی خودش فکر می کرد دوران ریاستش به پایان رسیده تنها به لطف اینکه نماد کاندیدای مستقل و در برابر با گزینه وزارت ورزش پیدا کرد از مجمع رای گرفت. این یعنی ششمین پاسخ در تناقض با نظرات کلی وزارت ورزش در مجامع انتخابی آن هم تنها در طول یکسال. اگر محمد عباسی در تمام دوران 2.5 ساله وزارتش یکبار در انتخابات فدراسیون فوتبال در مجامع حرفش به کرسی ننشست وزارت ورزش جدید که وزیرش ترجیحش وارد نشدن مستقیم به بحث انتخابات است ، 6 بار این حس را تجربه کرده است. اگرچه در برابر همه این اتفاقات وزیر همان گفته همیشگی اش را تکرار می کند:« ما دخالتی در ذانتخاب ها نمی کنیم. کنار می ایستیم تا مجامع با خیال راحت دست به انتخاب بزنند و برای مان بین افراد مختلف فرقی ندارد.» این اما بهانه ای به دست منتقدان خانه نشین وزیر داده تا او را به باد انتقاد بگیرند. منتقدانی چون هاشمی طباء ، دادکان ،یزدانی خرم و حالا دنیامالی . منتقدانی که انتقادشان از مشی ورزش توانسته حامیانی در مجلس هم پیدا کند . ورزش هراسی سبب شده حالا زمزمه هایی بلند شود برای ارائه طرحی از سوی نمایندگان به صحن صحنی که می خواهد اختیار 27فدراسیون صاحب ورزش قهرمانی را از وزارت ورزش بگیرد و به کمیته ملی المپیک بسپارد تا وزارت ورزش تنها نقش ساختارسازی برای ورزش داشته باشد. اتفاقی که عملا وزارت ورزش را به سئول ساخت و ساز ، توسعه اماکن ورزشی و مجری ورزش همگانی بدل می کند. طرحی که نقش دولت در ورزش را به صفر نزدیک می کند!
////
وزیر ورزش می خواهد تغییرات انجام دهد. می خواهد فوتبال را از این شکل که اداره می شود در آورد. اقتدار وزارت ورزش با رفتارهای خودمختارانه فدراسیون فوتبال خدشه دار شده. این علم خودمختاری مجامع دیگر را فوتبالی ها سبب شده اند . وزیر این را می داند و به دنبال راهکاری برای مقابله است. سفرهای خارجی فوتبال در شورای برون مرزی رد می شوند. گروهی از دل هیات رئیسه مامور پیگیری مطالبات وزارت ورزش می شوند ، پول های فیفا که به حساب وزارت امور خارجه واریز شده اند مسدود می شوند. در تفاهم بر سر حق پخش ، وزارت ورزش ورود می کند تا محاصره را تنگ کند و این پول قرار می شود به حساب وزارتخانه واریز شود. پولی که البته نه حق فدراسیون است و نه حق وزارتخانه که سهم مستقیم باشگاه هاست. با این وجود کفاشیان و گروهش همچنان روی ریل خودشان پیش می روند و می گویند پا پس نمی گذارند!
وزارت ورزش نمی تواند حتی یه اندازه یک سوم از اعضای مجمع را با خود همسو کند تا درخواست برگزاری مجمع اضطراری کند. راهکاری که با انجامش می تواند برای برکناری علی کفاشیان و یارانش گامی عملی بردارد. وزارت ورزش مدام راهکارهای فرا اساسنامه ای را بررسی می کند چون شاید معاونت ورزش قهرمانی به رغم داشتن 4 رای مستقیم در مجمع فوتبال و بیش از 20 رای به واسطه ، نمی تواند حتی نمایندگان دولتی و زیر مجموعه هایش را همسو کند تا مجمع فوق العاده تشکیل شود تا نمایندگان وزارت ورزش بتوانند همه این ابهامات مالی و مدیریتی که به کار گروه کفاشیان دارند را مطرح کنند تا شاید علی کفاشیان بتواند دفاعیاتش در برابر این اتهامات را در برابر رسانه های عمومی مطرح کند.
این اتفاق نمی افتد تا شخص وزیر مجبور به گفتن شود. اتفاق ساده ای که خارج از توان وزارت بزرگ ورزش می شود تا وزیر با گلایه بگوید دستش بسته است. تا او به گزینه ای چون تسخیر فوتبال فکر کند. به بیرون کشیدن فوتبال از چنگ استکبار. به اقدامی که حاصلش تعلیق است. تعلیقی که اگر اتفاق بیفتد تنها راه های ورود و دخالت بیگانگان را چندین و چند برابر می کند.
ارسال نظر